مشاعرۀ سنّتی

primrose

عضو جدید
کاربر ممتاز
استخوانم مغز گردیده است و مغزم استخوان

بس که غم های گرانجان تکیه گاهم کرده است
 

چاووش

عضو جدید
شب با غم تو ابهتی داشت عجیب
در پیش تو سرو قامتی داشت عجیب
رویای نبودنت مرا ازرده است
دیشب دل من چه حالتی داشت عجیب
 

چاووش

عضو جدید
دورازتوبودن چه سخت است بانوی عشق طلایی
چشمان تو افتاب است لبخند تو روشنایی
 

چاووش

عضو جدید
در حنجره فریاد گمانم مرده
همسایه بیداد گمانم مرده
شب دشنه بدست میدوید از پی باد
برگشت شب وباد گمانم مرده
 

won-a-pa-lei

عضو جدید
یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند



شب خوش دوستان!
 

چاووش

عضو جدید
این خدا درکاخ هم با بنده اش در صحبت است
احتیاجی نیست در ویرانه واویلا کنیم
 

چاووش

عضو جدید
با اجازه دوستان گرام

پاینده باشید ------ شب بخیر ----- پروانه رفت شمع فرو مرد....
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
مخدومم شمس حق و دین را



کوهست پناه انس و جان را


شب خوش عمو :gol:
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
تا بدانم که تو غمخوار منی



کدخدای ملکت و کار منی
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا