مشاعرۀ سنّتی

azadeh_arch _eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
دو صنوبر در باغ
سر فرا گوش هم اورده به نجوا غزلی میخوانند
مرغ دریایی با جفت خود از ساحل دور
رو نهادند به دروازه نور
 

iman.mpr

عضو جدید
روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست / بازآ که روی در قدمانت بگستریم
ما را سریست با تو که گر خلق روزگار / دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من / از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم
 

iman.mpr

عضو جدید
می​کشم مستانه بارت بی​خبر / همچو اشتر زیر بارم روز و شب
تا بنگشایی به قندت روزه​ام / تا قیامت روزه دارم روز و شب
زان شبی که وعده کردی روز بعد / روز و شب را می​شمارم روز و شب
 

azadeh_arch _eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
 

iman.mpr

عضو جدید
من تو را مشغول می​کردم دلا / یاد آن افسانه کردی عاقبت
در دل و جان خانه کردی عاقبت / هر دو را دیوانه کردی عاقبت
عشق را بی​خویش بردی در حرم / عقل را بیگانه کردی عاقبت
یا رسول الله ستون صبر را / استن حنانه کردی عاقبت
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
شهر خالیست زعشاق بود کز طرفی
مردی از خویش برون آید و کاری بکند


دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی

تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا


همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نیست در سودای زلفت کار من جز بی قراری
ای پریشان طره تا چندم
پریشان می گذاری
 

azadeh_arch _eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
باد عطر غم پراکند و گذشت
مرغ،بوی خون شنیدو پر گرفت
اسمانو کوه و باغ دشت را
نعره ی ناقوس نیلوفر گرفت
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب
بود آیا که فلک زین دوسه کاری بکند
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
در کنج دماغم مطلب جای نصیحت

کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است


حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز

بس طور عجب لازم ایام شباب است


دوستان عزیز شب خوش:gol:
 
آخرین ویرایش:

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تا گرفتارم به دردِ عشق ، وقتِ من خوش است

وقتِ آن کس خوش که بنیادِ گرفتاری نهاد
 

azadeh_arch _eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
دود در مزرعه ی سبز فلک جاری است
تیغه ی نقره داس مه نو زنگاریست
و انچه هنگام درو حاصل ماست
لعنت و نفرین و بیزاریست
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
مایه خوشدلی آن جاست که دلدار آنجاست
می کنم جهد که خود را مگر آن جا فکنم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا