مشاعرۀ سنّتی

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دلم از جنس آتش بود افسوس
دلی به کینه، بی غش بود افسوس
به بی رحمی شکستندش که گویا
کمی مغرور و سرکش بود افسوس

سوزم نگر شورم ببين وين آتش تورم ببين
سيناي من سيناي دل سيناي عشق است و جنون
 
  • Like
واکنش ها: floe

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
سوزم نگر شورم ببين وين آتش تورم ببين
سيناي من سيناي دل سيناي عشق است و جنون

نغمه من ...
همچو آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پاییز بودم
(فروغ فرخزاد)
 

beti12

عضو جدید
نرسد دست تمنا چون به دامان شما
می توان چشم دلی دوخت به ایوان شما
از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست
نیمه جانی است درین فاصله قربان شما​
 

beti12

عضو جدید
نغمه من ...
همچو آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پاییز بودم
(فروغ فرخزاد)
من نمی گویم در این عالم
گرم پو تابنده هستی بخش
چون خورشید باش!

تا توانی

پاک و روشن

مثل مروارید باش!​
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
نغمه من ...

همچو آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پاییز بودم

(فروغ فرخزاد)
مشنو سخن خصم كه بنشین و مرو
بشنو ز من این نكته كه برخیز و بیا
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نغمه من ...
همچو آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پاییز بودم
(فروغ فرخزاد)
من نگويم كه به درد دل من گوش كنيد
بهتر انست كه اين قصه فراموش كنيد
عاشقان را بگذاريد بنالند همه
مصلحت نيست كه اي زمزمه خاموش كنيد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مشنو سخن خصم كه بنشین و مرو


بشنو ز من این نكته كه برخیز و بیا


از آن زمان که بر این آستانه نهادم روی
فراز مسند خورشید تکیه گاه من است
گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ
تو در طریق ادب باش و گو گناه من است


 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من نگويم كه به درد دل من گوش كنيد
بهتر انست كه اين قصه فراموش كنيد
عاشقان را بگذاريد بنالند همه
مصلحت نيست كه اي زمزمه خاموش كنيد

دل بــردي از مــن بـه يغـمـا اي تــرك غـارتـگر من .... ديدي چه آوردي اي دوست ازدست دل برسر من
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من نگويم كه به درد دل من گوش كنيد
بهتر انست كه اين قصه فراموش كنيد
عاشقان را بگذاريد بنالند همه
مصلحت نيست كه اي زمزمه خاموش كنيد
در سینه دلش ز نازكى بتوان دید
مانده سنگ خاره در آب زلال
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نتوان وصف تو گفتن كه تو در فهم نگنجي
نتوان شبه تو گفتن كه تو در وهم نيايي
يا بهـــــار عمر من ، رو بر خـزان خواهد نهاد .... يا نـهـــــال قــــامـت او را بـه بــر خواهم گرفت
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تو اي بنفشه موي من بيا شبي به كوي من
كه صبح كامجوي تو بوي بهار ميدهد
ديدم كه زردرويي از من نمي‌پسندي
من چهره سرخ كردم با خون شعرهايم
روزي از اين ستمگاه خورشيدوار بگذر
تا با تو همچو شبنم بر آسمان برآيم

 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ديدم كه زردرويي از من نمي‌پسندي
من چهره سرخ كردم با خون شعرهايم
روزي از اين ستمگاه خورشيدوار بگذر
تا با تو همچو شبنم بر آسمان برآيم

مژده بده مژده بده يا پسنديد مرا
سايه او گشتم و برد به خورشيد مرا
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مژده بده مژده بده يا پسنديد مرا
سايه او گشتم و برد به خورشيد مرا

امواج نوای تو به من می رسد از دور

دریایی و من تشنه مهر تو چو ماهی

وین شعله که با هر نفسم می جهد از جان

خوش می دهد از گرمی این شوق گواهی

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ماه غلام رخ زيباي تو
سرو كمر بسته به بالاي تو
تن همه چشم است به صحن چمن
نر گس شهلا به تما شاي تو

واي عشقـــا چه آفــــتي كه ز تــــــو ............ هيـــچ عــــــاشق همــــي نيابد داد
با بـــلاهاي تـــــو و با غـــم تــــــــو ............ تـــــــــن ز كــُــه بايد و دل از فـــــولاد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا