تو نیستی که ببینی چگونه پیچیده است
طنین شعر تو مگاه تو درترانه من
تو نیستی که بیبنی چگونه می گردد
نسیم روح تو در باغ بی جوانه من
طنین شعر تو مگاه تو درترانه من
تو نیستی که بیبنی چگونه می گردد
نسیم روح تو در باغ بی جوانه من
تا دست به اتفاق بر هم نزنیم-پایی ز نشاط بر سر غم نزنیمنفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است...!
اکنون که گل سعادتت پربار استمژده بده مژده بده، يار پسنديد مرا
سايه او گشتم و او برد به خورشيدمرا
جان دل و ديده منم ،گريه خنديده منم
يار پسنديده منم،يار پسنديدمرا
دیدی که آخر آمد روز جدایی
سفر به خیر عزیزم خدانگهدار
آه ایمسافر من وقتیکه خسته
به شهر خود رسیدی مرا به یاد آر
هر جا که رفتی با هرکهبودی
من اینجا با یاد تو شادم
آنیا از خود گریزان در زیر باران
پرنده ایاسیر بادم
من میخندم ولیکن دلم گرفته
آواز من چه رنگی ز غم گرفته .
میخندم تا ندانی غم دل من
چون موج گل رمیدی از ساحل من
آه تنها ماندم تنهاتر ازخدای تنها
تو اینجایی من انجایم تنهای تنها
من میخندم ولیکن دلمگرفته
آواز من چه رنگی ز غم گرفته
تا تو نگاه می کنی کار من اه کردن است
جان به فدایچشم تو این چه نگاه کردن است
__________________
با تشكر وخدافظيزغم کسی اسیرم که زمن خبر ندارد
.....عجباز محبت من که در او اثر ندارد
.......غلط است هر کهگوید دل به دل راه دارد
............دل منزغصه خون شد دل او خبر ندارد ....
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |