مشاعرۀ سنّتی

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو کز مهنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند ادمی:redface:

یکی پرسید از آن فرخنده ایام
که تو چه دوست داری ؟گفت :دشنام
که هر چیز دگر که می دهندم
به جز دشنام
منت می نهندم


 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آن نواساز نوآیین چو شود نغمه سرای
سرخوش از ناله ی مستانه کند جان مرا

[FONT=&quot] امشب از دست دلم سخت شکایت دارم[/FONT]
[FONT=&quot] که چرا نیستی و من به تو عادت دارم[/FONT]
[FONT=&quot]غم تو شب به شب از کوی دلم میگذرد[/FONT]
[FONT=&quot]بی جهت نیست که با غصه رفاقت دارم[/FONT]
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تهمت‌افسردگی بر طینت عاشق خطاست
ناله هرجا آینه گردید آزادی‌ نماست
بی‌فنا مشکل‌که‌ گردد دل به عبرت آشنا
چشم این آیینه را خاکستر خود توتیاست


ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین
آبروداری کن ای زاهد مسلمانی بس است

خلق دلسنگ‌اند و من آیینه با خود می‌برم
بشکنیدم دوستان دشنام پنهانی بس است

یوسف از تعبیر خواب مصریان دلسرد شد
هفتصد سال است می‌بارد! فراوانی بس است

نسل پشت نسل تنها امتحان پس می‌دهیم
دیگر انسانی نخواهد بود قربانی بس است

فاضل نظری
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

یکی پرسید از آن فرخنده ایام
که تو چه دوست داری ؟گفت :دشنام
که هر چیز دگر که می دهندم
به جز دشنام
منت می نهندم



[FONT=&quot]من هم شبی به شهر تو، ره جستم، ای هوس[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]من هم لبی زجام تو تر کردم، ای گناه[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT][FONT=&quot]زان لب، هزار ناله فروخفته در سکوت[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT][FONT=&quot]زان شب، هزار قصه فرو مرده در نگاه[/FONT][FONT=&quot]!

[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین
آبروداری کن ای زاهد مسلمانی بس است

خلق دلسنگ‌اند و من آیینه با خود می‌برم
بشکنیدم دوستان دشنام پنهانی بس است

یوسف از تعبیر خواب مصریان دلسرد شد
هفتصد سال است می‌بارد! فراوانی بس است

نسل پشت نسل تنها امتحان پس می‌دهیم
دیگر انسانی نخواهد بود قربانی بس است

فاضل نظری

[FONT=&quot] تو آن بهار گم شده ای که قرار نیست[/FONT]
[FONT=&quot]فصلی از این کتاب شوی.نه! قرار نیست[/FONT]
[FONT=&quot] حس میکنم به این غزلم خنده میزنی ...[/FONT]
[FONT=&quot]اما به جان خودت خنده دار نیست[/FONT]
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو کز مهنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند ادمی:redface:

یک نقطه بیش فرق "رحیم" و "رجیم" نیست
از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه است که قربانی‌ات کنند

فاضل نظری

سلام خانومی



 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز

ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین
آبروداری کن ای زاهد مسلمانی بس است

خلق دلسنگ‌اند و من آیینه با خود می‌برم
بشکنیدم دوستان دشنام پنهانی بس است

یوسف از تعبیر خواب مصریان دلسرد شد
هفتصد سال است می‌بارد! فراوانی بس است

نسل پشت نسل تنها امتحان پس می‌دهیم
دیگر انسانی نخواهد بود قربانی بس است

فاضل نظری

تا چند "ت" مي دهي در شعـــــــر
رحم بنما تو بر چو مني به مهــــــر
گمان بري که ما نيز چون شاعران
داشته باشيم گنجينه اي ازشعــــــر

فاضل هم از دستت شاكي ميشه آخر:redface:
 

baran256016

عضو جدید
کاربر ممتاز

یک نقطه بیش فرق "رحیم" و "رجیم" نیست
از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه است که قربانی‌ات کنند

فاضل نظری

سلام خانومی



دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

یک نقطه بیش فرق "رحیم" و "رجیم" نیست
از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه است که قربانی‌ات کنند

فاضل نظری

سلام خانومی




[FONT=&quot]دهان بگشاد آن مار دو سر را[/FONT]
[FONT=&quot]رهاند از بند زر آن سیم بر را[/FONT]
[FONT=&quot]پرستاران به پایش سر نهادند[/FONT]
[FONT=&quot]به زیر پاش تخت زر نهادند[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تا چند "ت" مي دهي در شعـــــــر

رحم بنما تو بر چو مني به مهــــــر

گمان بري که ما نيز چون شاعران

داشته باشيم گنجينه اي ازشعــــــر

فاضل هم از دستت شاكي ميشه آخر:redface:
[FONT=&quot]رخسار تو دلگشا و لب دلبندست[/FONT]
[FONT=&quot]گفتار خوش تو روح را پیوندست[/FONT]
 

آرزوخانوم

عضو جدید
تا تو شدي دلبر من ، صبر برفت از برمن
داده به باد،غم تو ، آتش و خاكستر من

ناگهان پرده برانداخته​ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته​ای یعنی چه
زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب
این چنین با همه درساخته​ای یعنی چه
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو آن بهار گم شده ای که قرار نیست
فصلی از این کتاب شوی.نه! قرار نیست
حس میکنم به این غزلم خنده میزنی ...
اما به جان خودت خنده دار نیست

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تا نگویی اشک های شمع از کم طاقتی است
در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم

چون شکست آینه، حیرت صد برابر می شود
بی سبب خود را شکستم تا بیننم کیستم

زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست
کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم

فاضل نظری
[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا تو شدي دلبر من ، صبر برفت از برمن
داده به باد،غم تو ، آتش و خاكستر من


[FONT=&quot]نیامد هیچ کس تا ماتمم را[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]به روی شانه اش گیرد غمم را[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]به گریه آمدم از جعبه بیرون[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]گرفتم زیر تابوت خودم را:cry:[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا نگویی اشک های شمع از کم طاقتی است
در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم

چون شکست آینه، حیرت صد برابر می شود
بی سبب خود را شکستم تا بیننم کیستم

زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست
کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم

فاضل نظری

[FONT=&quot]من زنده ام با یادت اما قاصدک ها باز[/FONT]
[FONT=&quot]آرام می گویند این رویای خوبی نیست[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر كه اعتماد تو به دست اين و آن كم است
تكيه به
شانه ام بده كه مثل صخره محكم است


[FONT=&quot]تلنگر زد به شیشه دست باران[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]شده رنگین کمان پیوست باران[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]قناری در قفس از غصه می مرد[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]کلاغی روی شاخه مست باران[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
 

آرزوخانوم

عضو جدید
تلنگر زد به شیشه دست باران

شده رنگین کمان پیوست باران

قناری در قفس از غصه می مرد

کلاغی روی شاخه مست باران
نی قصه‌ی آن شمع چگل بتوان گفت نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
الا ای آهوی وحشی کجایی
مرا با توست چندین آشنایی
دو تنها و دو سرگردان دو بیکس
دد و دامت کمین از پیش و از پس
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]سلامم به گرمای دستت ای دوست[/FONT]
[FONT=&quot] دلم لحظه ای با دلت رو به روست[/FONT]
[FONT=&quot]بگو عاشقی تا سلامت کنم[/FONT]
[FONT=&quot] تمام دلم را به نامت کنم ![/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
ناگهان پرده برانداخته​ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته​ای یعنی چه
زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب
این چنین با همه درساخته​ای یعنی چه

هر چند ما بديم تو ما را بدان مگير
شاهانه، ماجراي گناه گدا بگو
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نی قصه‌ی آن شمع چگل بتوان گفت نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت

[FONT=&quot]تن بیشه پر از مهتابه امشب[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]پلنگ کوه‌ها در خوابه امشب[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]به هر شاخی دلی سامون گرفته[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]دل من در تنم بی‌تابه امشب[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمی دانم چه تاثیریست در عشق
که بیمارش به صحت نیست مایل
[FONT=&quot]لبش بر روی لبــــــهایم هوس ریــــــخت[/FONT]
[FONT=&quot] ز انــــــدوه دل دیــــــوانه رستم[/FONT]
[FONT=&quot]فرو خــــــواندم به گوشش قــــــصه ی عشق[/FONT]
[FONT=&quot] تــــــو را میخواهم ای جــــــانــــــانه ی من[/FONT]
[FONT=&quot] تــــــو را میخواهم ای آغوش جــــــان بــــــخش[/FONT]
[FONT=&quot]تــــــو را ، ای عاشق دیــــــــــــوانه ی من[/FONT]
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا