مشاعرۀ سنّتی

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تورا من چشم در راهم
شباهنگام
كه ميگيرند در شاخ تلاجن سايه ها رنگ سياهي ...

یک استكان ديگروچنداستكان آنوقت
انگارميچرخيدهي دورسرم عالم
كمكم وجودم گرم ميشدگرم ميشدگرم ...
آنوقت دستم راكشيدي روبه خودكمكم

ببخشید تشکر نداشتم فعلا با اجازه:)
 

Sonrisa

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز

یک استكان ديگروچنداستكان آنوقت
انگارميچرخيدهي دورسرم عالم
كمكم وجودم گرم ميشدگرم ميشدگرم ...
آنوقت دستم راكشيدي روبه خودكمكم

ببخشید تشکر نداشتم فعلا با اجازه:)
مي تراود مهتاب مي درخشد شب تاب مانده پاي آبله از راه دراز بر دم دهكده مردي تنها كوله بارش بر دوش دست او بر در،مي گويد با خود: غم اين خفته ي چند خواب در چشم ترم مي شكند.

موردي نداره؛-) خدانگهدار:gol:
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
مي تراود مهتاب مي درخشد شب تاب مانده پاي آبله از راه دراز بر دم دهكده مردي تنها كوله بارش بر دوش دست او بر در،مي گويد با خود: غم اين خفته ي چند خواب در چشم ترم مي شكند.

موردي نداره؛-) خدانگهدار:gol:


دست ها می سایم
تا دری بگشایم
بر عبث می پایم
که به در کس آید
در و دیوار به هم ریخته شان
بر سرم می شکند
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این فکرم که ایا در وصالت هست امیدی؟!
اگر نومید شوم من در فراقت سخت میمیرم!

بداهه!:)

من در هوای عاشقی ،غمگین و دلگیرم
صدها غزل بر لب ، ولی ، دلشوره می گیرم ..

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دل به دلداران سپردن کارهر دلدار نيست
من به تو
جان مي سپارم دل که قابل دار نيست


سلام دوستان:)
[FONT=&quot]تو رفته ای که بی من ، تنها سفر کنی[/FONT]
[FONT=&quot]من مانده ام که بی تو ، شبها سحر کنم[/FONT]
[FONT=&quot]تو رفته ای که عشق من از سر بدر کنی[/FONT]
[FONT=&quot]من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم . . .[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من به رسمي که ظريفان همه عشقش نامند
با تو مي مانم و با جور تو سر خواهم کرد

[FONT=&quot]دلم باغی پر از ریحان و گل بود[/FONT]
[FONT=&quot]به روی رود عشقت مثل پل بود[/FONT]
[FONT=&quot]نگاهم کردی و ویران شد این دل[/FONT]
[FONT=&quot]مگر چشم تو از قوم مغول بود؟[/FONT]
من کماکان تشکر ندارم شرمنده همه دوستانم:(
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوستان:)
تو رفته ای که بی من ، تنها سفر کنی
من مانده ام که بی تو ، شبها سحر کنم
تو رفته ای که عشق من از سر بدر کنی
من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم . . .

سلام به همه دوستان

مثل اناری که از درخت بیفتد
در هیجان رسیدن به کمالم

هر رگ من رد یک ترک به تنم شد
منتظر یک اشاره است سفالم

بیشه شیران شرزه بود دو چشمش
کاش به سویش نرفته بود غزالم

هر که جگرگوشه داشت خون به جگر شد
در جگرم آتش است از که بنالم

فاضل نظری
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام به همه دوستان

مثل اناری که از درخت بیفتد
در هیجان رسیدن به کمالم

هر رگ من رد یک ترک به تنم شد
منتظر یک اشاره است سفالم

بیشه شیران شرزه بود دو چشمش
کاش به سویش نرفته بود غزالم

هر که جگرگوشه داشت خون به جگر شد
در جگرم آتش است از که بنالم

فاضل نظری


علیک سلام
[FONT=&quot]من مات که با این همه تعجلیل چه باید[/FONT]
[FONT=&quot]پاسخ بدهم ؟ پیک به تاخیر رسیده[/FONT]
[FONT=&quot]نه بال و پری با من ازآن روح پرنده[/FONT]
[FONT=&quot]نه جاذبه ای با من از این جسم تکیده[/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان:)
تو رفته ای که بی من ، تنها سفر کنی
من مانده ام که بی تو ، شبها سحر کنم
تو رفته ای که عشق من از سر بدر کنی
من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم . . .

محبـت چشمه ايست از جنس نـور

هـم ارادت هـم سـلام از راه دور


سلام به همه دوستان

مثل اناری که از درخت بیفتد
در هیجان رسیدن به کمالم

هر رگ من رد یک ترک به تنم شد
منتظر یک اشاره است سفالم

بیشه شیران شرزه بود دو چشمش
کاش به سویش نرفته بود غزالم

هر که جگرگوشه داشت خون به جگر شد
در جگرم آتش است از که بنالم

فاضل نظری

مرحبا بر شعر تو اي دوست عزيز
مرحبا برحس واين شوق وغريز

سلام به همگي دوستان
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
محبـت چشمه ايست از جنس نـور

هـم ارادت هـم سـلام از راه دور




مرحبا بر شعر تو اي دوست عزيز
مرحبا برحس واين شوق وغريز

سلام به همگي دوستان

[FONT=&quot]رفتي تو خدا پشت و پناهت به سلامت[/FONT]
[FONT=&quot] بگذار بسوزد دل من مساله اي نيست[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تورا گم ميکنم هر روز و پيدا ميکنم هر شب

بدين سان خواب ها را با تو زيبا ميکنم هر شب



[FONT=&quot]بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را[/FONT][FONT=&quot][FONT=&quot]
[/FONT]
[/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
بکمند سر زلف تو من افتادم و بس
که به هر حلقه زلف تو گرفتاری هست...


با سلام.:)

تو مرا فریاد کن ای هم نفس
این منم آواره ی فریاد تو
این فضا با بوی تو آغشته است
آسمانم پر شده از یاد تو ..


سلام ..خوش اومدي
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
علیک سلام
من مات که با این همه تعجلیل چه باید
پاسخ بدهم ؟ پیک به تاخیر رسیده
نه بال و پری با من ازآن روح پرنده
نه جاذبه ای با من از این جسم تکیده

همین که نعش درختی به باغ می افتد

بهانه باز به دست اجاق می اقتد


حکایت من و دنیا یتان حکایت آن

پرنده ایست که به باتلاق می افتد


عجب عدالت تلخی که شادمانی ها

فقط برای شما اتفاق می افتد

فاضل نظری




مرحبا بر شعر تو اي دوست عزيز
مرحبا برحس واين شوق وغريز

سلام به همگي دوستان


مرحبا برشما


زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم ؟

که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم


خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم


فاضل نظری

دوستان ببخشید من یکم دیر جواب میدم.
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انکه میگفت منم بهر تو غمخوار ترین
چه دل ازار ترین شد چه دل آزار ترین:cry:

[FONT=&quot]نه تو ميماني نه اندوه نه هيچ يك از مردم اين ابادي[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]به حباب نگران لب يك رود قسم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]و به كوتاهي ان لحظه شادي كه گذشت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]غصه هم ميگذرد[/FONT][FONT=&quot]...
[/FONT][FONT=&quot]انچناني كه فقط خاطره اي خواهد ماند[/FONT][FONT=&quot]:redface:

[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو مرا فریاد کن ای هم نفس
این منم آواره ی فریاد تو
این فضا با بوی تو آغشته است
آسمانم پر شده از یاد تو ..


سلام ..خوش اومدي

[FONT=&quot]ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد[/FONT]
[FONT=&quot]ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت[/FONT]
[FONT=&quot]ویرانه دل ماست که با هر نگه تو[/FONT]
[FONT=&quot]صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همین که نعش درختی به باغ می افتد

بهانه باز به دست اجاق می اقتد


حکایت من و دنیا یتان حکایت آن

پرنده ایست که به باتلاق می افتد


عجب عدالت تلخی که شادمانی ها

فقط برای شما اتفاق می افتد

فاضل نظری






مرحبا برشما


زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم ؟

که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم


خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم


فاضل نظری

دوستان ببخشید من یکم دیر جواب میدم.

[FONT=&quot]دلا در عاشقی ثابت قدم باش[/FONT]
[FONT=&quot]که در این ره نباشد کار بی اجر[/FONT]
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که با هر نگه تو
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت

تقدیر نه در رمل نه در کاسه چینی ست
آینده ی ما دورتر از آیینه بینی ست

ما هرچه دویدیم به جایی نرسیدیم
ای باد سرانجام تو هم گوشه نشینی ست

از خاک مرا برد و به افلاک رسانید
این است که من معتقدم عشق زمینی ست

فاضل نظری
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز

تقدیر نه در رمل نه در کاسه چینی ست
آینده ی ما دورتر از آیینه بینی ست

ما هرچه دویدیم به جایی نرسیدیم
ای باد سرانجام تو هم گوشه نشینی ست

از خاک مرا برد و به افلاک رسانید
این است که من معتقدم عشق زمینی ست

فاضل نظری

تهمت‌افسردگی بر طینت عاشق خطاست
ناله هرجا آینه گردید آزادی‌ نماست
بی‌فنا مشکل‌که‌ گردد دل به عبرت آشنا
چشم این آیینه را خاکستر خود توتیاست
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در این ره نباشد کار بی اجر

راحت بخواب ای شهر! آن دیوانه مرده ست
در پیله ی ابریشمش پروانه مرده ست

در تنگ، دیگر شور دریا غوطه ور نیست

آن ماهی دلتنگ، خوشبختانه مرده ست

یک عمر زیر پا، لگد کردند او را
اکنون که می گیرند روی شانه مرده ست

گنجشک ها! از شانه هایم برنخیزید
روزی درختی زیر این ویرانه مرده ست

دیگر نخواهد شد کسی مهمان آتش

آن شمع را خاموش کن! پروانه مرده ست

فاضل نظری


 

baran256016

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو مرا فریاد کن ای هم نفس
این منم آواره ی فریاد تو
این فضا با بوی تو آغشته است
آسمانم پر شده از یاد تو ..


سلام ..خوش اومدي
وصل من با تو همین بس که در آن کو شب تار
کنم افغان و شناسی تو به اواز مرا

ممنونم
 

baran256016

عضو جدید
کاربر ممتاز
راحت بخواب ای شهر! آن دیوانه مرده ست
در پیله ی ابریشمش پروانه مرده ست

در تنگ، دیگر شور دریا غوطه ور نیست

آن ماهی دلتنگ، خوشبختانه مرده ست

یک عمر زیر پا، لگد کردند او را
اکنون که می گیرند روی شانه مرده ست

گنجشک ها! از شانه هایم برنخیزید
روزی درختی زیر این ویرانه مرده ست

دیگر نخواهد شد کسی مهمان آتش

آن شمع را خاموش کن! پروانه مرده ست

فاضل نظری


تو کز مهنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند ادمی:redface:
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا