مشاعرۀ سنّتی

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می خواره و سرگشته و رندیم و نظر باز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است

تشکر از همراهیتون
شب خوش.
[FONT=&quot]تو با من ميرفتی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]تو در من ميخواندی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]وقتی که من خيابانها را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بی هيچ مقصدی ميپيمودم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]تو با من ميرفتی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]تو در من ميخواندی[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
ممنون و شب خوش
 

Silence92

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو با من ميرفتی
تو در من ميخواندی
وقتی که من خيابانها را
بی هيچ مقصدی ميپيمودم
تو با من ميرفتی
تو در من ميخواندی
ممنون و شب خوش
یوسف به زر قلب فروشان دگرانند
ما وقت خوش خویش به عالم نفروشیم
 

sage007

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشاد است
جانم آن لحظه که غمگین تو باشم شاد است
تیر تراشنده تویی دوک تراشنده منم

ماه درخشنده تویی من چو شب تیره برم


میر شکار فلکی تیر بزن در دل من

ور بزنی تیر جفا همچو زمین پی سپرم
 

Silence92

عضو جدید
کاربر ممتاز
تیر تراشنده تویی دوک تراشنده منم

ماه درخشنده تویی من چو شب تیره برم


میر شکار فلکی تیر بزن در دل من

ور بزنی تیر جفا همچو زمین پی سپرم
ماه من تعجیل اگر دارد به رفتن، باک نیست
آری او عمر است و دارد عمر در رفتن شتاب
 

sage007

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ماه من تعجیل اگر دارد به رفتن، باک نیست
آری او عمر است و دارد عمر در رفتن شتاب
باز توام باز توام چون شنوم طبل تو را

ای شه و شاهنشه من باز شود بال و پرم


گر بدهی می بچشم ور ندهی نیز خوشم

سر بنهم پا بکشم بی‌سر و پا می نگرم
 

Silence92

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز توام باز توام چون شنوم طبل تو را

ای شه و شاهنشه من باز شود بال و پرم


گر بدهی می بچشم ور ندهی نیز خوشم

سر بنهم پا بکشم بی‌سر و پا می نگرم
ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون
او به مقصد ها رسید و ما هنوز آواره ایم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من طلب اندر طلبم تو طرب اندر طربی

آن طربت در طلبم پا زد و برگشت سرم

[FONT=&quot]مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را

[/FONT]
 

sage007

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را

او سر است و ما چو دستار اندر او پیچیده‌ایم

از شراب آن سری گردد سر و دستار مست
 

sage007

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تو میر عشقی عاشقان بسیار داری
پیغمبری با جان عاشق کار داری
ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما

ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما


ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما

جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما

ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما


ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما

جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما

[FONT=&quot]آن روزها رفتند[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]آن روزهای خوب[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]آن روزهاي سالم سرشار[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]آن آسمان ها پر از پولک[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]آن شاخساران پر از گيلاس[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سرکه فشانی چه کنی کآتش ما را بکشی

کآتشم از سرکه‌ات افزون شود افزون شررم
[FONT=&quot]من از عناصر چهارگانه اطاعت میکنم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]و کار تدوین نظامنامه قلبم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]کار حکومت محلی کوران نیست[/FONT]
 

sage007

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند
تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور


ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن

وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند
تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی

[FONT=&quot]يک پنجره برای من کافيست[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]يک پنجره به لحظه ی آگاهی و نگاه و سکوت[/FONT][FONT=&quot] ...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور


ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن

وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور

[FONT=&quot]روزی آید که در پهنه ی دهر[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]ذی حیاتی به غیر از خدا نیست[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]اژدها همچنان تشنه کام است[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]زانکه او تشنه ی جاودانی است[/FONT][FONT=&quot]!

[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاد آن روزی که در صفحۀ شطرنج دلت

شاه عشق بودم و از کیش رُخت مات شدم

[FONT=&quot]من خیره به آینه و او گوش به من داشت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا