مشاعرۀ سنّتی

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
هر کس به تو از شوق فرستاد پیامی
من قاصد خود بودم و دیدم تو چه کردی..
سلف اکسکیوزمی ... تچکورام تمومیده:///

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا // یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
نُ پراب دِیر :D
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا // یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما
ما را ز درد کشته و غافل ز درد ما
از تیغ بی ملاحظهٔ آه ما بترس
اولیست اینکه کس نشود هم نبرد ما

در آه ما نهفته خزان و بهار حسن
تأثیرهاست با نفس گرم و سرد ما
رخش اینچنین متاز که پیش از تو دیگری
کردست اینچنین و ندیدست گرد ما
 

Dear.Doctor

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما
ما را ز درد کشته و غافل ز درد ما
از تیغ بی ملاحظهٔ آه ما بترس
اولیست اینکه کس نشود هم نبرد ما

در آه ما نهفته خزان و بهار حسن
تأثیرهاست با نفس گرم و سرد ما
رخش اینچنین متاز که پیش از تو دیگری
کردست اینچنین و ندیدست گرد ما

آری تا شقایق هست زندگی باید کرد
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

این مرغ تنگ حوصله را دانه ای بس است
صیاد ما به دانه چه آراست دام خویش ...

شد صرف عمرم در وفا بیداد جانان همچنان
جان باختم در دوستی او دشمن جان همچنان
هر کس که آمد غیر ما در بزم وصلش یافت جا
ما بر سر راه فنا با خاک یکسان همچنان

عمریست کز پیش نظر بگذشت آن بیدادگر
ما بر سر آن رهگذر افتاده حیران همچنان
حالم مپرس ای همنشین بی طرهٔ آن نازنین
آشفته بودم پیش ازین هستم پریشان همچنان
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
شد صرف عمرم در وفا بیداد جانان همچنان
جان باختم در دوستی او دشمن جان همچنان
هر کس که آمد غیر ما در بزم وصلش یافت جا
ما بر سر راه فنا با خاک یکسان همچنان

عمریست کز پیش نظر بگذشت آن بیدادگر
ما بر سر آن رهگذر افتاده حیران همچنان
حالم مپرس ای همنشین بی طرهٔ آن نازنین
آشفته بودم پیش ازین هستم پریشان همچنان

نگاه ميكنم اما به گريه می آيم
به قاب عكس تو ای نوبهار زيبايم
هنوزعشق تو دراشک های من جاريست
هنوز بوی تو را مي دهد غزل هايم
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگاه ميكنم اما به گريه می آيم
به قاب عكس تو ای نوبهار زيبايم
هنوزعشق تو دراشک های من جاريست
هنوز بوی تو را مي دهد غزل هايم

مگو سیاره ها بیهوده برگرد تو می گردند
که این تکرار معنا از تماشای تو می گیرد...
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد// ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد


چشتو بگیره این همه پیام میدم


دل پر از شوق رهایی ست،ولی ممکن نیست
به زیان آورم آن را که تمنا دارم...
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
چشتو بگیره این همه پیام میدم


دل پر از شوق رهایی ست،ولی ممکن نیست
به زیان آورم آن را که تمنا دارم...
تو که جاناننی :biggrin:
مرا عهدیست با جانان که تا جان دربدن دارم// هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلدارم هسدم

من و تو پنجره های قطار در سفریم
سفر مرا به تو نزدیک تر نخواهد کرد...
کوجا رفدی؟:/// یه بار من دلم مشاعره خواستا:/
دلم گرفته
درست مثل لک‌لکی
که بال‌هایش را برای کوچ امتحان می‌کند
شعرش سپیده:/

 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
کوجا رفدی؟:/// یه بار من دلم مشاعره خواستا:/
دلم گرفته
درست مثل لک‌لکی
که بال‌هایش را برای کوچ امتحان می‌کند
شعرش سپیده:/



دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی :D
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی :D
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]یک دل نشد گشاده ز گفت و شنید من
با هیچ قفل، راست نیامد کلید من
بعت افتخار میکنم اتن:D[/FONT]
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک دل نشد گشاده ز گفت و شنید من
با هیچ قفل، راست نیامد کلید من
بعت افتخار میکنم اتن:D

نیازار موری که .... :biggrin:

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد...عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد :D

پ.به لیمو: برو حال کن با ما رفیقی خخخ
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
نیازار موری که .... :biggrin:

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد...عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد :D

پ.به لیمو: برو حال کن با ما رفیقی خخخ
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]دلم پُر است از آهنگ كافه ي غمگين
[/FONT][FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]نصيبم از تو فقط يك ترانه ي خالي است

دس دسی
[/FONT]
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
میازار موری ... :D

مرو ای دوست ..مرو ای دوست ...مرو از دست من ای یار..که منم زنده به بوی تو...به گل روی تو!


و من همیشه دیر رسیدم..
شاید
هر بار با قطار قبلی
باید می آمدم...

اتن مرسی از موشاعره..من باید برم...مرسی عزیزم
 
  • Like
واکنش ها: etnn

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و من همیشه دیر رسیدم..
شاید
هر بار با قطار قبلی
باید می آمدم...

من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را
نه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم اینچنین بی دست و پا خود را

چنان از طرح وضع ناپسند خود گریزانم
که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را
گر این وضع است می‌ترسم که با چندین وفاداری
شود لازم که پیشت وانمایم بیوفا خود را

چو از اظهار عشقم خویش را بیگانه می‌داری
نمی‌بایست کرد اول به این حرف آشنا خود را
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا