مشاعرۀ سنّتی

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سالها پیروی مذهب رندان کردم
تا به فتوای خرد حرص به زندان کردم
ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست
عالمی داریم در کنج ملال خویشتن
سایهی دولت همه ارزانی نودولتان
من سری آسوده خواهم زیر بال خویشتن
 

vahid haghverdi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست
عالمی داریم در کنج ملال خویشتن
سایهی دولت همه ارزانی نودولتان
من سری آسوده خواهم زیر بال خویشتن
ناصحا بیهوده میگویی که دل بردار ازو
من به فرمان دلم کِی دل به فرمان منست
 

vahid haghverdi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم تا عشق باز آمد در او جز غم نمی بینم
دل بی غم کجا جویم که در عالم نمی بینم
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم

دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
تا طبیبش بسر آریم و دوایی بکنیم
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم

دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
تا طبیبش بسر آریم و دوایی بکنیم
متن خبر که يک قلم بي تو سياه شد جهان
حاشيه رفتنم دگر نامه سياه کردنست

 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به به.....این امضای خودم بود.......:)


ناصح به طعن گفت رو ترک عشق کن
محتاج جنگ نیست برادر نمیکنم
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست
 

vahid haghverdi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودا زده از غصه دو نیم افتادست
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودا زده از غصه دو نیم افتادست


تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد

اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد


تو را که هر چه مرادست میرود از پیش

ز بی مرادی امثال ما چه غم دارد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا