مشاعرۀ سنّتی

[alisaadaty]

در سرم عشق تو سودایی خوش است
در دلم شوقت تمنایی خوش است

 

[alone.eng]

یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف انچه تو اندیشی حکم انچه تو فرمایی

 

[jungle bird]

یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند

 

[alisaadaty]

یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
قصه بی سر وسامانی من گوش کنید

 

[jungle bird]

دلم گرفته از این روزهای بی لبخند
از این دقایق غمگین دست و پا در بند

 

[nasim_shsh]

دلم گرفته از این روزهای بی لبخند
از این دقایق غمگین دست و پا در بند

دلم ز غم پر و جامم ز باده، جای تو خالی
که بنگری که چه همصحبتی به جای تو دارم

 

[jungle bird]

می توانی ادعا کنی که هست
می توانی ادعا کنی که نیست
عشق بود آن شکوه بی نظیر
باز هم سوال می کنی که چیست؟

 

[nasim_shsh]

می توانی ادعا کنی که هست
می توانی ادعا کنی که نیست
عشق بود آن شکوه بی نظیر
باز هم سوال می کنی که چیست؟

تا دم از شام سر زلف تو هرجا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست

 

[mx_2000]

تا دم از شام سر زلف تو هرجا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه تدبیـــــــــــــر کند رای صوابت

 

[nasim_shsh]

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه تدبیـــــــــــــر کند رای صوابت

تو چو شمعی و جهان از تو چو روز
من چو پروانه ی جانباز امشب

 

[alone.eng]

تو چو شمعی و جهان از تو چو روز
من چو پروانه ی جانباز امشب

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

 

[jungle bird]

مردم بیگانه را یارای دیدار تو نیست
خفته ای چون روشنایی گرچه در آغوش چشم

 

[alone.eng]

مردم بیگانه را یارای دیدار تو نیست
خفته ای چون روشنایی گرچه در آغوش چشم

من و هم صحبتی اهل ریا دورم باد
از گرانان جهان رطل گران ما را بس

 

[nasim_shsh]

من و هم صحبتی اهل ریا دورم باد از گرانان جهان رطل گران ما را بس

سیرم از زرق فروشی و نفاق/ عاشقی محرم اسرار کجاست

 

[alone.eng]

سیرم از زرق فروشی و نفاق/ عاشقی محرم اسرار کجاست

تو را من چشم در راهم شباهنگام

 

[nasim_shsh]

تو را من چشم در راهم شباهنگام

مگر افتاد پیر ما بر آن قوم
مرقع چاک زند زنار در بست

 

[jungle bird]

تا باز روح قدسی حافظ مد د کند
دم می زدم که کار مسیحا کنم ولی...

 

[self.f_t_m990]

تا باز روح قدسی حافظ مد د کند
دم می زدم که کار مسیحا کنم ولی...

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح / هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

 

[nasim_shsh]

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح / هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

آن همه غوغای روز رستخیز
از مصاف غمزه ی جادوی اوست

 

[self.f_t_m990]

آن همه غوغای روز رستخیز
از مصاف غمزه ی جادوی اوست

تـو را كه هرچه مراد است در جهان داري/ چـه غم ز حال ضعيفـان نـاتوان داري

 

[parsa913]

تـو را كه هرچه مراد است در جهان داري/ چـه غم ز حال ضعيفـان نـاتوان داري

یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود ...

 

[alone.eng]

یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود ...

دست از طلب ندارم تا کام من براید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن براید

 

[jungle bird]

دل جزء کوچکی است برای رها شدن
وقتی که ذره ذره ی تنت مبتلا شده

 

[parsa913]

دل جزء کوچکی است برای رها شدن
وقتی که ذره ذره ی تنت مبتلا شده

هر آنکس که دارد خوش و رأی و دین
پس از مرگ بر من کند آفرین ...

 

[self.f_t_m990]

هر آنکس که دارد خوش و رأی و دین
پس از مرگ بر من کند آفرین ...

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم / دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا

 

[jungle bird]

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست که قربانیت کننند

 

[self.f_t_m990]

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست که قربانیت کننند

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین / خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

 

[IRANIAN VOCAL]

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین / خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی ... تا راهرو نباشی کی راهبر شوی

 

[jungle bird]

یوسف به این رها شدن از چاه دل نبند
این بار می برند که زندانیت کنند

 

[alone.eng]

یوسف به این رها شدن از چاه دل نبند
این بار می برند که زندانیت کنند

دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا