تابوده همین بوده تا هست همین هست**********یارب زچه روی عشق به معشوق الهیست؟
مشاعرۀ سنّتی
- شروع کننده موضوع Matrix
- تاریخ شروع
تابوده همین بوده تا هست همین هست**********یارب زچه روی عشق به معشوق الهیست؟
تنم فرسود و عقلم رفت و عشقم همچنان باقی / و گر جانم دریغ آید نه مشتاقم که کذابم
ati3254
کاربر حرفه ای
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم.....................هواداران کویش را چو جان خویش پندارم
منم عهدی به دل دارم ، نه با یاران نه با جانان *************به ایزد گفته ام جانا که معشوقم ،همو باشد
در این درگه که گهگه که که که که شود ناگه / مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه
هوادار یارم همچو ،پرنده عاشق زندگانی**********بباشد به برم امید وصال شهشهانی
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا / یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟// بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟
او می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان/ دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود
درونم ندایی به آسمان دلم تابیده*********عشق ومعشوق و می نابم ارزوست
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است / ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
تو ميداني که ميدانم ، زعشقت گشته ام نالان
نميداني بدان جانا توئي يارم توئي جانان
بنام تو زنم هر شب حريم عشق را بر جان
بنوشم باده با نامت نويسم اسم تو با جان
تو ميداني که ميدانم ، زعشقت گشته ام نالان
نميداني بدان جانا توئي يارم توئي جانان
بنام تو زنم هر شب حريم عشق را بر جان
بنوشم باده با نامت نويسم اسم تو با جان
| نمی‌دونم دلم دیوونه کیست | کجا می‌گردد و در خونه کیست |
| نمی‌دونم دل سرگشته ما | اسیر نرگس مستونه کیست |
تورامن چشم درراهم شباهنگام
درآن دم که میگیرندتلاجن ها درسایه هارنگ سیاهی....
….............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`,
............……....`’•,,•’` ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ
تورامن چشم درراهم شباهنگام
درآن دم که میگیرندتلاجن ها درسایه هارنگ سیاهی....
….............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`,’`,•’
............……....`’•,,•’` ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ
ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ
یارب به خدایی خداییت
وانگه به کمال پادشاهیت
از عشق به غایتی رسانم
کو ماند اگرچه من نمانم
mx_2000
عضو جدید
ندیدی لحظه ای چشم ترم را
شب تنهایی رنج اورم را
دلم عاشق ولی مویم سپیدست
ببین اتش مبین خاکسترم را
او می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان/ دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود
دنبال ان مسافر از ضعف و ناتوانی
برخیزم و نشینم چون گرد تا به منزل
لالا لالا گل مريم چشات رو هم ميره كم كم/ لالا لالا گل ياسم ازت ميخونه احساسم
ما پریشان تو و زلف تو در دست شمال
ما گرفتار تو و بوی تو همراه نسیم
ما را بجز خیالت، فکری دگر نباشد / در هیچ سر خیالی، زین خوبتر نباشد
داغ مجنون بیابان گرد دارد در جگر
لاله ای کز سینه صحرا و هامون میدمد
درد عشقی کشیده‌ام که مپرس/ زهر هجری چشیده‌ام که مپرس
ساقیا بده جامی زان شراب روحانی//تا دمی براساییم زین حجاب جسمانی
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا /یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
از تو مرا تا به کی بی‌سر و سامان شدن؟//در طلب وصل تو زار و پریشان شدن؟
نمی‌دونم دلم دیوونه کیست
کجا می‌گردد و در خونه کیست
نمی‌دونم دل سرگشته ما
اسیر نرگــس مستونه کیست
تو ز من فارغ و آسوده و هر شب تا روز//بر سر کوی تو، فریاد و فغان است مرا
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |