یاس بوی مهربانی میدهد
عطر دوران جوانی میدهد
(محمود عزیزی)
دانی که چه گفت عاشق
هرگز مروی از یادم
شیرین تر از جانم
یاس بوی مهربانی میدهد
عطر دوران جوانی میدهد
(محمود عزیزی)
درجواني به طرب كوش كه اين موي سياه
شب تار است به افسانه به سر بايد برد
دیشب را به یاد داری
همین که از کنارت رفتم
به سراغ دیگری رفتی
یاد باد آنکه نهانت نظری با مابود
نقش گیسوی تو در حلقه ی ما پیدا بود
(حافظ)
دانی که چرا راز نهان باتو نگفتم
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
يا رب از ابر هدايت برسان باراني / پيش تر زانكه چو گردي ز ميان برخيزم
مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده ست مراد وی از این ساختنم
مجتسب مستی به ره دیدو گریبانش گرفت / مست گفت این پیراهن است افسار نیستما ز ياران چشم ياري داشتيم / خود غلط بود آنچه ما پنداشتيم
مجتسب مستی به ره دیدو گریبانش گرفت / مست گفت این پیراهن است افسار نیست
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم
من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی ونپایی!
(سعدی)
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ی ما پیدا بود
دردم از يار است و درمان نيز هم / دل فداي او شد و جان نيز هم
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
مردان عشق را به هیاهو چه حاجت است
رندان روزگار خموشی گزیده اند
دی شیخ با چراغی همی گشت گرد شب
کزدیو ودد ملولم و انسانم آرزوست
(مولانا)
تو هستی در تک تک لحظات من
یادت همیشگیست کجایی
یاد باد آنکه چو چشمت بعتابم میکشت
معجز عیسویت بر لب شکرخا بود
دوستت دارم
اگر هزار بار هم بگویم
تو دوباره مرا ترک میکنی
خاصیت دوست داشتن هست عزیز دلم
ما را ز تو غیر از تو تمنایی نیست
از دوست به جز دوست نمی باید خواست
تو زیباترین حس را تقدیمم کردی
همیشه مدیونت خواهم بود
دوست داشتن زیباترین هدیه تو به من
تو زیباترین حس را تقدیمم کردی
همیشه مدیونت خواهم بود
دوست داشتن زیباترین هدیه تو به من
ناله کردم : آفتاب ...ای آفتاب
بر گل خشکیده ای دیگر متاب
ببوی نافه ای کاخر صبا؛زان طره بگشاید
زتاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
(حافظ)
آه با این خروش و این طغیان
دل گمراه من چه خواهد کرد ؟
فروغ
مشکن دل،چنان که عادت توست
که دلم مخزن محبت توست
تا کی به اشک دیده ی من خنده می زنی
مانند آفتاب به اشک روان برف
فغان که نرگس جمّاش شیخ شهر امروز
نظر به دردکشان از سر حقارت کرد!
(حافظ)
(جمّاش: شوخ؛مست؛فریبنده_در لغت به معنای معترض است.)
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |