مشاعرۀ سنّتی

[کافر خداپرست]

حافظ

حافظ

تو خانقاه و خرابات در ميانه مبين
خدا گواست که هرجا که هست با اويم

مکن در اين چمنم سرزنش به خودرويي
چنان‌که پرورشم مي‌دهند مي‌رويم!

 

[anathema]

من صحبت شب تا سحوري كي توانم ؟
من زخم دارم، من صبوري كي توانم ؟
تسكين ظلمت شهر كوران را مبارك
ساقي سلامت اين صبوران را مبارك

 

[farnaz_sh]

کجا روم چه کنم چون روم چه چاره کنم ؟
که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول

 

[کافر خداپرست]

من صحبت شب تا سحوري كي توانم ؟
من زخم دارم، من صبوري كي توانم ؟
تسكين ظلمت شهر كوران را مبارك
ساقي سلامت اين صبوران را مبارك

که را رسد که کند عيب دامن پاکت
که هم‌چو قطره که بر برگ گل چکد پاکي

ز خاک پاي تو داد آبِ روي لاله و گل
چو کلک صنع رقم زد بر آبي و خاکي

(اشعار قديمي علي معلم؟ دمت گرم ياسر!)

 

[کافر خداپرست]

کجا روم چه کنم چون روم چه چاره کنم ؟
که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول

لاله ساغر گير و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوري دارم بسي، يا رب که را داور کنم؟

 

[anathema]

من زخمهاي كهنه دارم ، بي‏شكيبم
من گرچه اينجا آشيان دارم ، غريبم
من با صبوري كينه ديرينه دارم
من زخم داغ آدم اندر سينه دارم


----------------------------------------
مخلصم عزيزم
ما داريم درس پس ميديم به شما

 

[farnaz_sh]

من رميده دل آن به که در سماع نيايم
که گر به پای درآيم به در برند به دوشم

 

[کافر خداپرست]

من زخمهاي كهنه دارم ، بي‏شكيبم
من گرچه اينجا آشيان دارم ، غريبم
من با صبوري كينه ديرينه دارم
من زخم داغ آدم اندر سينه دارم


----------------------------------------
مخلصم عزيزم
ما داريم درس پس ميديم به شما

مطرب مهتاب‌رو،‌ آن‌چه شنيدي، بگو!
ما همگان محرميم،‌ آن‌چه بديدي،‌ بگو!

اي شه و سلطان ما، اي طربستان ما
در حرم جان ما، بر چه رسيدي؟؟ بگووووووووووو!

(ياسر! فقط خواستم از باب ادب بي‌پاسخ نماند، چوب‌کاري کردي، کاري کردي که برويم! دوستت دارم!)

 

[anathema]

مطرب مهتاب‌رو،‌ آن‌چه شنيدي، بگو!
ما همگان محرميم،‌ آن‌چه بديدي،‌ بگو!

اي شه و سلطان ما، اي طربستان ما
در حرم جان ما، بر چه رسيدي؟؟ بگووووووووووو!

(ياسر! فقط خواستم از باب ادب بي‌پاسخ نماند، چوب‌کاري کردي، کاري کردي که برويم! دوستت دارم!)

و آن ناي را دم مي‏دهد مطرب كه هستم
وز شور خود بر دف زند سيلي كه مستم
اي كاش ما را رخصت زير و بمی بود
چون نی به شرح عشقبازی ‏مان دمی بود

---------------------------------------------------
دوست خوبم ممنونم از محبتت. مطمئنا اين محبت دو طرفه ست

 

[farnaz_sh]

در دست گلی دارم اينبار که می آيم
کانرا به تو بسپارم اينبار که می آيم
در بسته نخواهد ماند ، بگذار کليدش را
در دست تو بسپارم ، اينبار که می آيم

 

[sara60]

مگر که تو روی بپوشی و فتنه باز نشانی
که من قرار ندارم که ديده از تو بپوشم



به به ، جمعتون که جمعه
خوبين بچه ها
سلام راستی

 

[farnaz_sh]

من ميخوم تا آخر دنيا تماشات بکنم
اگه زندگی برام چشم تماشا بذاره


سلام سارا جون

 

[anathema]

همچو مريخ كه از پرده برآيد شب داجي
باده سرخ فروريز به ميناي زجاجي
نه به هر جام كه داري و نه هر باده كه خواهي
صفت هر دو بخوانم به تو ، اي دوست كماهي

-------------------------------------------------------------
سلام سارا ، خوبی ؟
کس ديگه ای نبود بياد !

 

[zarnaz_a]

دلنوازان نازنازان در ره اند
گلعذاران از گلستان می​رسند


.........................................
سلام دوستان... میخواستم نیاما... بازم نشد
خسته نباشید

 

[anathema]

مردی چنگ رد آسمان افکند
هنگامی که خونش فرياد و
دهانش بسته بود
خنجی خونين
بر چهره ی نا باور آبی !


----------------------------------------------------
سلام آقای کارو
اينم يه شعر از شاعر محبوب شما آقای شاملو
البته مام به ايشون ارادت داريم

 

[E.M]

در ان نفس كه بمیرم در ارزوی تو باشم
بدان امید دهم جان كه خاك كوی تو باشم

 

[E.M]

من در آيينه رخ خود ديدم
و به تو حق دادم​

آه ، مي بينم، مي بينم
تو به اندازه ی تنهايي من خوشبختی
من به اندازه ی زيبايي تو غمگينم​

چه اميد عبثی!​

- من چه دارم که تو را در خور؟
- هيچ​

- من چه دارم که سزاوار تو؟
- هيچ​

تو همه هستی من ، هستی من
تو همه زندگی من هستی​

- تو چه داری؟
- همه چيز​

- تو چه کم داری؟
- هيچ​

حمید مصدق​

 

[industrial-eng]

چقدر دور میدان چرخیدن خوب است
چقدر روی پشت بام خوابیدن خوب است
چقدر باغ ملی رفتن خوب است
چقدر مزه ی پپسی خوب است
چقدر سینمای فردین خوب است
ومن چقدر از همه ی چیزهای خوب خوشم می اید...


فروغ

 

[E.M]

دو عالم را به یک بار از دل تنگ
برون کردیم تا جای تو باشد

سعدی

 

[mim-shimi]

دل در پی عشق دلبرانست هنوز
وز عمر گذشته در گمانست هنوز

 

[E.M]

زلفت شب سیاه و رخت روز روشن است
القصه روی و زلف تو روز و شب من است

 

[mim-shimi]

تا مهر تو ام بر دل شوریده نشست
وافتاد مرا چشم بدان نرگس مست

 

[E.M]

تو را دارم ای گل جهان با من است
تو تا با منی جان جان با من است

 

[mim-shimi]

تربیت ما را زجان مصطفاست
لاجرم خود را نمی یابیم جفت

 

[E.M]

تو با اغیار پیش چشم من می در صبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم

 

[mim-shimi]

من ز کس بر دل کجا بندی نهم
نام هر دونی خداوندی نهم

 

[حصار]

میگریم و میخندم دیوانه چنین باید
میسوزم و میسازم پروانه چنین باید
میکوبم و میرقصم, مینالم و میخوانم
در بزم جهان شوران مستانه چنین باید

 

[گلابتون]

دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند ... گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند

 

[atish_baran]

در مصطبه عشق تنعم نتوان کرد
​

چون بالش زر نیست بسازیم به خشتی

 

[گلابتون]

يارب اين نوگل خندان كه سپردي به منش
ميسپارم به تو از چشم حسود چمنش

گرچه از كوي وفا گشت به صد مرحله دور
دور باد آفت دور فلك از جان و تنش