اورابانی
عضو جدید
تو را دوست میدارم
اخر تو معنای عشق را میدانی
اخر تو زیبایی عشق را میشناسی
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی * پیشتر زانکه چو برگی ز میان برخیزم
تو را دوست میدارم
اخر تو معنای عشق را میدانی
اخر تو زیبایی عشق را میشناسی
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی * پیشتر زانکه چو برگی ز میان برخیزم
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کاو به تایید نظر حل معما می کرد
دوستانم همه از دستم رفت
دل به هر پاک دلی بستم رفت
تو میروی و رفتنت در خاطرم هستسزوار نبودم دل عاشقم را اینگونه تنها بگذاری
اخر تو چه میدانی زجر عشق چیست
چشمانم هر روز بارانیست
تو میروی و رفتنت در خاطرم هست
تنهاییم نه گفتنت در خاطرم هست
سکوت خواهم کرد در برابر نگاه مهربانت
اخر چگونه مهربانی چون تو را ناراحت کنم
همیشه دوستت دارم
ان نگاه مهربان را
دوست عزیز لطفا با حروف مرتبط شعر را بنویسید
او را به چشم پاک توان دید چون هلال
هر دیده جای جلوه ی ان ماه پاره نیست
تا دل شکنی شیوه ی آمال تو باشد
چون سایه دل خلق به دنبال تو باشد
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را
از عشق نرنجیم اگر مایه ی رنج است
با نیش بسازیم اگر نوش ندارد
دلیل روی تو هم روی توست سعدی را
چراغ را نتوان دید جز به نور چراغ
غیر که غافل ز دل زار توست
بی خبر از مصلحت کار توست
تا به کی نازی به حسن عاریت
ما و من اینه داری بیش نیست
تو ستم کش نئی ستم کیشی
تو ستم گستری نه رنج گسار
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدیسلام
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
روزها فکر من این است و همه شب سخنمآشیان هماست بام سپهر
تو چرا جای کرده ای به حصار؟
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
مردان خدا پرده ی پنداردریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
از خمستان جرعه ای بر خاک ریختدوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
از خمستان جرعه ای بر خاک ریخت
فتنه ای در ادم وحوا نهاد
دنیا گلستان میشود وقتی بیایی
هنگامه برپا میشود وقتی بیایی
تا به کی نازی به حسن عاریت
ما و من آیینه داری بیش نیست ....
آینه ای
شکسته ام…
هر کس در من
دنبال ِ
تکه تکه های خودش
میگردد...
![]()
درجواني به طرب كوش كه اين موي سياه
شب تار است به افسانه به سر بايد برد
دل َم به تو خوش
پشتَم به تو گرم
بگذار دنیا را آب ببرد
خوابِ تو
سال هاست مرا برده
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |