مشاعرۀ سنّتی

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زلیخا مرد از غم حسرت که یوسف گشت زندانی
چرا عاقل کند کاری که با ز آرد پشیمانی........
یارب دردی که ناله آغاز کنم//شوری که سرود شوق را ساز کنم
چشمی که به سوی خویش چون باز کنم//آن گمشده را ز دور آواز کنم
 

سایرس

عضو جدید
یارب دردی که ناله آغاز کنم//شوری که سرود شوق را ساز کنم
چشمی که به سوی خویش چون باز کنم//آن گمشده را ز دور آواز کنم


منم که شهره شهرم به عشق ورزیدنمنم که دیده نیالودم به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیمکه در طریقت ما کافریست رنجیدن
 

AinOs

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من مست و تو ديوانه ما را كه برد خانه
صدبار تو را گفتم كم خور دوسه پيمانه

همای زلف شاهین شهپرت را
دل شاهان عالم زیر پر باد
کسی کو بسته ی زلفت نباشد
چو زلفت در هم و زیر و زبر باد
 

Shahab

مدیر تالار عکس
مدیر تالار
کاربر ممتاز
همای زلف شاهین شهپرت را
دل شاهان عالم زیر پر باد
کسی کو بسته ی زلفت نباشد
چو زلفت در هم و زیر و زبر باد
سلام بر پايه مشاعره;)

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم
 

AinOs

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام بر پايه مشاعره;)

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم

سلام:gol:

مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هردم
جرس فریاد می دارد که بربندید محملها
دل من در هوس روی تو ای مونس جان
خاک راهیست که در دست نسیم افتادست

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام:gol:

مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هردم
جرس فریاد می دارد که بربندید محملها


تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا ز میخانه و می نام نشان خواهد بود
دل ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
دوش ای پسر می خورده‌ای چشمت گواهی می‌دهد

باری حریفی جو که او مستور دارد راز را


روی خوش و آواز خوش دارند هر یک لذتی

بنگر که لذت چون بود محبوب خوش آواز را


 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوش ای پسر می خورده‌ای چشمت گواهی می‌دهد

باری حریفی جو که او مستور دارد راز را


روی خوش و آواز خوش دارند هر یک لذتی

بنگر که لذت چون بود محبوب خوش آواز را

ای که ز دیده غایبی در دل ما نشسته ای
حسن تو جلوه می کند وین همه پرده بسته ای
 

AinOs

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوش ای پسر می خورده‌ای چشمت گواهی می‌دهد

باری حریفی جو که او مستور دارد راز را


روی خوش و آواز خوش دارند هر یک لذتی

بنگر که لذت چون بود محبوب خوش آواز را

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
امشب سبکتر می‌زنند این طبل بی‌هنگام را

یا وقت بیداری غلط بودست مرغ بام را


یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد

ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را


 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امشب سبکتر می‌زنند این طبل بی‌هنگام را

یا وقت بیداری غلط بودست مرغ بام را


یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد

ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را

اگر از کمند عشقت بروم کجا گریزم
که خلاص بی تو بند است و حیات بی تو زندان
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر

تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا


شربتی تلختر از زهر فراقت باید

تا کند لذت وصل تو فراموش مرا
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر

تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا


شربتی تلختر از زهر فراقت باید

تا کند لذت وصل تو فراموش مرا

ای غایب از نظر که شدی همنشین دل
می گویمت دعا و ثنا می فرستمت
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا