رسيده ها چه غريب و نچيده می افتند
به پای علفهای هرزه باغ کال پرست
رسيده ام به کمالی که جز اناالحق نيست
کمال دار برای من کمال پرست
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاری است
به تنگ چشمی نامردم زوال پرست
تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی//که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد