مشاعرۀ سنّتی

[mani24]

در این دنیا تک و تنها شدم من
گیاهی در دل صحرا شدم من
چو مجنونی که از مردم گریزد
شتابان در پی لیلا شدم من

نذر کــَـــردم

سفره ای پهــن کـُنم

از حــَـــ ـــ ـرف های نگفتــه دلم ..

....اگـــــ ـــ ــر برگـــَـــردی

 

[F A R Z A N E]

نذر کــَـــردم

سفره ای پهــن کـُنم

از حــَـــ ـــ ـرف های نگفتــه دلم ..

....اگـــــ ـــ ــر برگـــَـــردی

یک کلبه ی خراب و کمی پنجره
یک ذره آفتاب و کمی پنجره

ای کاش جای این همه دیوار و سنگ
آیینه بود و آب و کمی پنجره

 

[mani24]

یک کلبه ی خراب و کمی پنجره
یک ذره آفتاب و کمی پنجره

ای کاش جای این همه دیوار و سنگ

آیینه بود و آب و کمی پنجره

هــی آدم دلــش میــخواهـد
کفــش هاش را دربیــاورد ،
یواشکی نوک پـــا , نوک پــا …
…
از خودش دور شــود ،

 

[F A R Z A N E]

هــی آدم دلــش میــخواهـد
کفــش هاش را دربیــاورد ،
یواشکی نوک پـــا , نوک پــا …
…
از خودش دور شــود ،

.



هاتفی از گوشه ی میخانه دوش
گفت ببخشند گنه می بنوش

 

[mani24]

.



هاتفی از گوشه ی میخانه دوش
گفت ببخشند گنه می بنوش

شهر صدای پای مردمی است
که همچنان که تو را می بوسند
طناب دار می بافند
مردمی که صادقانه دروغ می گویند
و خالصانه به تو خیانت می کنند
در این شهر هر چه تنهاتر باشی پیروزتری

 

[F A R Z A N E]

شهر صدای پای مردمی است
که همچنان که تو را می بوسند
طناب دار می بافند
مردمی که صادقانه دروغ می گویند
و خالصانه به تو خیانت می کنند
در این شهر هر چه تنهاتر باشی پیروزتری

یک عمر دویدیم و لب چشمه رسیدیم
خشکید و به یک جرعه چشیدن نرسیدیم

 

[samira93]

یک عمر دویدیم و لب چشمه رسیدیم
خشکید و به یک جرعه چشیدن نرسیدیم

ماه من پرده برانداخته ای یعنی چه ؟/مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه؟​

 

[F A R Z A N E]

ماه من پرده برانداخته ای یعنی چه ؟/مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه؟​

هر دم دردی، از پی دردی، ای سال!
با این دل ناتوان چه کردی ای سال!

رفتی و گذشتن تو یک عمر گذشت
صد سال سیاه برنگردی ای سال!

 

[mani24]

هر دم دردی، از پی دردی، ای سال!
با این دل ناتوان چه کردی ای سال!

رفتی و گذشتن تو یک عمر گذشت
صد سال سیاه برنگردی ای سال!

لب باز مگیر یک زمان از لب جام

تا بستانی کام جهان از لب جام


در جام جهان چو تلخ و شیرین به هم است

این از لب یار خواه و آن از لب جام

 

[samira93]

هر دم دردی، از پی دردی، ای سال!
با این دل ناتوان چه کردی ای سال!

رفتی و گذشتن تو یک عمر گذشت
صد سال سیاه برنگردی ای سال!

لب در خاموشی دل در آتش داشت / در سینه اش یک مجمر آتش داشت

 

[F A R Z A N E]

لب باز مگیر یک زمان از لب جام

تا بستانی کام جهان از لب جام


در جام جهان چو تلخ و شیرین به هم است

این از لب یار خواه و آن از لب جام

.

میخواهمت چنانکه شب خسته خواب را
میجویمت چنانکه لب تشنه آب را

محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را

بیتابم آنچنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره، خواب را

بایسته ای چنان که تپیدن برای دل
یا آن چنان که بال پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی، میآفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را


ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی!
با چون تو پرسشی، چه نیازی جواب را؟!

 

[mani24]

.

میخواهمت چنانکه شب خسته خواب را
میجویمت چنانکه لب تشنه آب را

محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را

بیتابم آنچنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره، خواب را

بایسته ای چنان که تپیدن برای دل
یا آن چنان که بال پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی، میآفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را


ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی!
با چون تو پرسشی، چه نیازی جواب را؟!

آنقدر مرا سرد کرد...


از خودش...


از عشق...


که حالا به جای دلبستن یخ بسته ام...


آهای...


روی احساسم پا نگذارید!!!!


لیز میخورید

 

[mani24]

لب در خاموشی دل در آتش داشت / در سینه اش یک مجمر آتش داشت

تو را چه سود
فخر به فلک بر
فروختن
هنگامی که
هر غبار راه ِ لعنت شده نفرین ات می کند؟

تو را چه سود از باغ و درخت
که با یاس ها
به داس سخن گفته ای .
آن جا که قدم بر نهاده باشی
گیاه
از رستن تن می زند

 

[samira93]

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد/ حالتی رفت که محراب به فریاد آمد​

 

[mani24]

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد/ حالتی رفت که محراب به فریاد آمد​

درخت افرایی دیشب
آمد چیزی بگوید
نتوانست.

- احمد پوری -

 

[samira93]

درخت افرایی دیشب
آمد چیزی بگوید
نتوانست.

- احمد پوری -

تا قیامت ماتم فرهاد ناحق کشته را ؟تازه دارد لاله خونین کفن در کوهسار

 

[samira93]

درخت افرایی دیشب
آمد چیزی بگوید
نتوانست.

- احمد پوری -

تا قیامت ماتم فرهاد ناحق کشته را ؟تازه دارد لاله خونین کفن در کوهسار

 

[mani24]

تا قیامت ماتم فرهاد ناحق کشته را ؟تازه دارد لاله خونین کفن در کوهسار

راست گفت آیینه که منتظر نباش

او برای همیشه دیر کرده است

 

[samira93]

راست گفت آیینه که منتظر نباش

او برای همیشه دیر کرده است

تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز / وگرنه عاشق و معشوق راز دارانند

 

[mani24]

تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز / وگرنه عاشق و معشوق راز دارانند

در جستجوی آب

رسیدم به دریای چشمان تو

افسوس

آن آبی بی کرانه سراب بود

یک سراب.......

 

[samira93]

در جستجوی آب

رسیدم به دریای چشمان تو

افسوس

آن آبی بی کرانه سراب بود

یک سراب.......

به حرص ار شربتی خوردم مگیر از من که بد کردم ​

بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا​

 

[mani24]

به حرص ار شربتی خوردم مگیر از من که بد کردم
بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا​

ای قمری هم نغمه درین باغ پناهی
جز سایه ی مهر پر و بال تو ندارم
از خویش گریزانم و سوی تو شتابان
با این همه راهی به وصال تو ندارم

 

[♥@SH!M♥]

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی و کن جان بین که همی سپرم

من پذیرفتم شکست خویش را
پندهای عقل دور اندیش را
من پذیرفتم که عشق افسانه است
این دل درد آشنا دیوانه است

 

[MOΣIN]

من پذیرفتم شکست خویش را
پندهای عقل دور اندیش را
من پذیرفتم که عشق افسانه است
این دل درد آشنا دیوانه است

تاب بنفشه مي دهد طره مشک ساي تو...پرده غنچه مي درد خنده دلگشاي تو

 

[vajiheh.kh]

تاب بنفشه مي دهد طره مشک ساي تو...پرده غنچه مي درد خنده دلگشاي تو

وحشت از عشق که نه ترس ما فاصله هاست
وحشت از قصه که نه ترس ما خاتمه هاست

 

[vajiheh.kh]

وحشت از عشق که نه ترس ما فاصله هاست
وحشت از قصه که نه ترس ما خاتمه هاست

تو را در قلب شعرم میگذارم
به دست باد و باران می سپارم
تمام هستی ام یک جمله بشنو
تو را تا بی نهایت دوست دارم

 

[ha-m69]

مرا ز عشق مگویید عشق گمشده ایست / که هر چه هست ندارم، که هرچه دارم نیست

 

[samira93]

مرا ز عشق مگویید عشق گمشده ایست / که هر چه هست ندارم، که هرچه دارم نیست

​

تا قیامت ماتم فرهاد ناحق کشته را ؟تازه دارد لاله خونین کفن در کوهسار ​

 

[mani24]

تا قیامت ماتم فرهاد ناحق کشته را ؟تازه دارد لاله خونین کفن در کوهسار ​

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]روزهایـــی کــه بــی تــــو می گـــذرد

[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]گــرچــــه بـــا یـــاد توســـت ثانیه هـــاش

[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]آرزو بـــاز میکشـــد فریـــاد

[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]در کنـــار تـــو می گذشـــت ای کـــاش ...[/FONT]

 

[naghmeh raha]

شهر من همخونه ی تاریکی هاس

درد من همرنگ خاک جاده هاس

(نغمه رها)