مشاعرۀ سنّتی

دلارام

عضو جدید
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود****وزلب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود

از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب****رجعتی می خواستم لیکن طلاق افتاده بود

در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر****عاقبت با نظر بازی فراق افتاده بود
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
ما ز بالاييم و بالا مي‌رويم
ما ز درياييم و دريا مي‌رويم

ما از آن‌جاييم و از اين‌جا نيستيم
ما ز بي‌جاييم و بي‌جا مي‌رويم

کشتي نوحيم در طوفان روح
لاجرم بي‌دست و بي‌پا مي‌رويم

خوانده‌ي انا اليه راجعون
تا بداني که کجاها مي‌رويم...
 

جابر مهدی نیا

عضو جدید
ترس عشق

ترس عشق


رسیدم با دلی خسته با تنی آرام شکسته
قلب من از غصه خون بود از نگاه سرد عشقم
چونکه در چشمش ندیدم زره از عشق خداییم
دیگر از من او جدا بود گر نه از تن بلکه از روح
او نگاهش سوی من بود اما قلبش بی پناه بود
او دگر عشقی نمی خواست چون نگاه ناآشنا بود
خسته بود از هر چه یاری که دلش را می شکستند
خسته از هر عشق نمایان که فقط دل می شکندند
اول از عشق می سرودند بعد از ان دل می گسستند
او دلش ترس از شکست بود همچو عشق های گذشته
با دل خود حرف می زد ورنه این عشق عشق فانیست؟
همچو مانند گذشته بشکند دل از جدایی
در دلش ترسی نهان بود گرچه باز عاشق شوم من
عشق را از دست دهم من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

دلارام

عضو جدید
نگشاید دلم چو غنچه اگر*****ساغر لاله گون نبوید باز

بس که در پرده چنگ گفت سخن****ببرش موی تا نموید باز
 

دلارام

عضو جدید
ترا صبا و مرا آب دیده شد غماز***وگرنه عاشق و معشوق راز دارانند

به زیر زلف دو تا چون گذر کنی بنگر****که از یمین و یسارت چه بیقرارانند
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاشکی یه مدیر میومد تاپیکای مشاعره رو با هم ادغام میکرد یا اینکه این تاپیک رو پاک کنیم و همون تاپیک قدیمی رو فقط داشته باشیم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا