مشاعرۀ سنّتی

shadow_IR

کاربر بیش فعال
به امید تو تیله هایم را
پرت کردم به سمتت از دستی
تو ولی مثل خنده ای ثابت
توی تاریکی خودت هستی
حق با شیخه هر شعر نویی ارزشمند نیست!!!
یار مرا غار مرا عشق جگر خار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
حق با شیخه هر شعر نویی ارزشمند نیست!!!
یار مرا غار مرا عشق جگر خار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا

این آسمان لعنتی ابریست .... بی خیال !
شاعر شعور جامعه اش نیست .... بی خیال !
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزیز جان:
میشناسیم حقیقت ز مجاز//چون تو، بسیار درین نارون است


ترس از چشم های براقم
زیر تختت تو را پکر کرده
بچه ای بین خواب های بدش
تشکش را دوباره تر کرده !

مشاعره کن
حرفتم بزن
از شعر ننال
از شاعر بگو !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رواق منظر چشم من آشیانه توست ............کرم نما و فرودا که خانه خانه ی توست

تو میروی و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن چرا گریه نمیکنم بی تو .....،

یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشای تو ......،

همین یک لحظه باقی است و شاید همین یک لحظه

اجازه ی زیستن در چشمان تو را داشته باشم.
 

پرواز@

کاربر بیش فعال
تو میروی و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن چرا گریه نمیکنم بی تو .....،

یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشای تو ......،

همین یک لحظه باقی است و شاید همین یک لحظه

اجازه ی زیستن در چشمان تو را داشته باشم.

من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که می بینم بدآهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی‌برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است ؟
 

*سهیلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو شبای آرزوت قرص ماهت می شدم

یادمه دلهوره ها و گریه ها و خنده هات

یادمه نوازشت روی گهواره پات

كاش می شد صدا كنی باز دوباره اسممو

با لالایی خواب كنی این چشای خستمو
وز آنکه همدمی است مرا دلنشین غمی است..........پاینده باد غم که بود غمگسار من
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

*سهیلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
نزديک مي شوي به من


فرسنگها در منی

در من خانه مي کني

در من حضور مي يابي

لحظه به لحظه

هرجا و هر کجا

توي انگشتهايم جاري مي شوي
[/QUOTE]
یاران چو گل به سایه ی سرو آرمیده اند........ما و هوای قامت با اعتدال تو
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نزديک مي شوي به من


فرسنگها در منی

در من خانه مي کني

در من حضور مي يابي

لحظه به لحظه

هرجا و هر کجا

توي انگشتهايم جاري مي شوي
یاران چو گل به سایه ی سرو آرمیده اند........ما و هوای قامت با اعتدال تو[/QUOTE]



و چه بی ذوق جهانی که مرا با تو ندید

رشته ای جنس همان رشته که بر گردن توست

چه سروقت مرا هم به سر وعده کشید

به کف و ماسه که نایابترین مرجان ها

تپش تبزده نبض مرا می فهمید
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاران چو گل به سایه ی سرو آرمیده اند........ما و هوای قامت با اعتدال تو



و چه بی ذوق جهانی که مرا با تو ندید

رشته ای جنس همان رشته که بر گردن توست

چه سروقت مرا هم به سر وعده کشید

به کف و ماسه که نایابترین مرجان ها

تپش تبزده نبض مرا می فهمید
[/QUOTE]دست از طلب ندارم تا کام من برآید...یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و چه بی ذوق جهانی که مرا با تو ندید

رشته ای جنس همان رشته که بر گردن توست

چه سروقت مرا هم به سر وعده کشید

به کف و ماسه که نایابترین مرجان ها

تپش تبزده نبض مرا می فهمید
دست از طلب ندارم تا کام من برآید...یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید[/QUOTE]

در دلم طاقت ديدار تو تا فردا نيست

اين که پيوست به هر رود که دريا باشد

از تو گر موج نگيرد به خدا دريا نيست
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهم راند...عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهم راند...عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست


تو چه رازي ؟ که به هر شيوه تو را مي جويم

تازه مي يابم و بازت اثري پيدا نيست

شب که آرام تر از پلک تو را مي بندم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منم که گوشه ی میخانه خانقاه من است...دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است

تا تو هستي و غزل هست دلم تنها نيست

محرمي چون تو هنوزم به چنين دنيا نيست

از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت

که در اين وصف زبان دگري گويا نيست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا