مسابقه

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همه مهندسای صنايع عزيز

من تو اين تاپيک قصد دارم يه مسابقه سوال و جواب راه بندازم که بچه ها بيان و سوالاتی رو مطرح کنن و بقيه سعی کنن که به اون جواب بدن. اين کار چند تا حسن داره که ميشه به اين موارد اشاره کرد :

1. بالارفتن اطلاعات عمومی و فنی در زمينه های مربوط به مهندسی صنايع
2. محک زدن ميزان دانش عمومی خودمون در مهندسی صنايع
3. تفريح و سرگرمی

برای مفيد بودن اين تاپيک هم رعايت چند تا نکته الزامی هست :

1. دوستان عزيز صرفا بايد سوالاتی رو مطرح کنن که 100% از جواب صحيح اون اطلاع دارن
2. تا قبل از جواب گرفتن از يه سوال نبايد سوال جديد ديگه ای مطرح بشه
3. شخصی که سوالی رو مطرح ميکنه می بايست جوابهای دوستان ديگه رو مطالعه کرده و پاسخ مقتضی رو به اونا بده

دوستای عزيز (به خصوص بچه هايی که تازه تحصيل تو رشته مهندسی صنايع رو شروع کردن) نبايد از دادن جواب های غلط واهمه ای داشته باشن ، ما ميخوايم از همديگه ياد بگيريم و اشکالاتمون برطرف بشه.

موفق باشين
 

industrial66

عضو جدید
مایکل پورتر یکی از مدرسین اقتصاد در دانشگاه هاروارد و از نظریه پردازان اقتصاد در جهانه .پورتر لیسانس هوا فضاو مهندسی مکانیک را از دانشگاه پرینستون و فوق لیسانس MBA و دکترای اقتصاد بازرگانی را از دانشگاه هاروارد گرفته.

او در این نظریه در مورد میزان جذابیت سرمایه گذاری در یک رشته بحث می کنه و رابطه اون با 5 تا نیرو را می گه و در آخر راهکارهای غلبه بر این 5 نیرو هم بیان می کنه.

1-ورود رقبای جدید :برای خنثی کردن : یک کار اقتصادی برجسته انجام بدید.مثل تغییر طراحی برای کاهش هزینه

2-رقابت : یه چیز متفاوت تولید کنید

3-جایگزینی محصولات جدید : جذابیت محصول را بالا ببرید ، قابلیت های جانبی محصول را زیاد کنید.

4-خریداران: به دنبال بازارهای جدید بگردید

5-تامین کنندگان : تعداد تامین کنندگان را کاهش دهید و با آنها مشارکت کنید.

من همین قدر می دونستم.
 
آخرین ویرایش:

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست عزيز

اين جوابی که دادين تقريبا درست هست ، احسنت

اما چند نکته وجود داره که عرض می کنيم. مايکل پورتر در واقع اينو ميگه که هر سازمانی که در يک بازار مشغول کسب و کار و فعاليت هست و يا اينکه میخواد شروع به کار کنه ، با 5 عامل که به اون فشار وارد می کنن مواجه هست. اين 5 عامل رو ميگه 5 نيرو که عبارتند از :

رقبا
تامين کننده گان (تامين کننده گان مواد اوليه يا محصولات مورد نياز)
خريداران
کالاهای جانشين (کالاهایی که خريداران می توانند آنها را به کالای عرضه شده توسط ما ترجيح بدهند)
تازه وارد ها (رقبايی که تازه وارد شده يا در حال ورود هستند)

در واقع حيطه شمول اين تعاريف بسيار گسترده تر از اون مواردی هست که شما فرمودين.

اما در کل جوابتون صحيح هست

حالا ميشه سوالای ديگه رو مطرح کرد
 

amirhakimi

عضو جدید
نظريه 5 نيروی پورتر چيست ؟

نظريه پرداز و نيز خود نظريه را تا حد امکان معرفی کنيد


با سلام خدمت یاسر عزیز و همگی دوستان

راستش احساس کردم به جناب پورتر خیلی داره ظلم میشه گفتم بیام مدل نیروهای رقابتی ایشون رو راجع بهش کمی توضیح بدم

مایکل پورتر یکی از مدرسین اقتصاد در دانشگاه هاروارد و از برجسته ترین نظریه پردازان اقتصاد درجهان است که در زمینه های استراتژی رقابت، رقابت بین المللی، رابطه بین رقابت و اجتماع و رابطه بین رقابت و محیط کاری تحقیق میکند. وی تاکنون 16 کتاب و بیش از 75 مقاله در رابطه با استراتژی رقابت (1980) مزایای رقابت (1985) و ... نوشته است و هم اکنون نیز به فعالیت خود در رابطه با تدوین خط مشی اقتصادی ایالات متحده ادامه داده و هدایت مطالعات پایه اقتصادی بسیاری از کشورها را نیز بعهده دارد پورتر تاکنون جوایز متعددی را در زمینه اقتصاد بخود اختصاص داده است وی در سال 1969 لیسانس هوا و فضا و مهندسی مکانیک را از دانشگاه پرینستون و در سال 1973 فوق لیسانس MBA و دکترای اقتصاد بازرگانی را ازدانشگاه هاروارد گرفته است .
از ویژگیهای مقالات و تحقیقات پورتر آنست که نتیجه تحقیقات وی دارای حصر منطقی است یعنی نظرات وی به حدی جامع میباشد که پس از سالها نمیتوان آنها را افزایش یا کاهش داد.



يكي از مهمترين نظريات وي بنام پنج نيروي پورتر مشهور است. اين نظريه پيرامون ميزان جذابيت سرمايه گذاري در يك رشته بحث كرده و رابطه آنرا با پنج آيتم مرتبط تشريح ميكند و سرانجام راهكارهاي غلبه بر هريك از آن پنج نيرو را توضيح ميدهد.


1. تهدید ورود رقبای تازه وارد
threat of new enterants
تازه واردان بازار برای کسب سهمی از بازار در ابتدای فعالیت خود با کیفیت بالاتر و قیمت پایین تر اقدام به فروش محصولات و خدمات میکنند و در هر زمان این امکان وجود دارد که یک رقیب تازه وارد بازار را از دست شما برباید. برای غلبه به این نیرو (یا بعبارت بهتر خطر) پورتر ایجاد موانع ورودی برای تازه وارد ها (مانند هزینه تغییر فروشنده برای خریدار، نیاز به سرمایه گذاری کلان اولیه،ایجاد دسترسی منحصربفرد به کانال توزیع برای خود و غیره) را پیشنهاد کرده است.

2. قدرت چانه زنی تامین کنندگان
bargaining power of suppliers
تامین کنندگان قوی بواسطه افزایش قیمتهای خود، محدود کردن کیفیت و خدمات و انتقال هزینه ها بسوی صنعتگران میتوانند سود بیشتری را برای خود رقم بزنند. شرکتها برای تامین ورودیهای خود به تعداد زیادی تامین کننده وابسته اند. در بسیاری موارد تغییر تامین کننده برای شرکت خیلی گران تمام میشود که این یکی از عوامل اصلی قدرت گرفتن تامین کننده است. برای کم کردن این چالش دقت در هنگام انتخاب تامین کننده (متدوال ترین تکنیک در حال حاضر "درخواست برای پیشنهاد
" است) و تدوین هوشمندانه قرارداد حائز اهمیت است (یکی از ابزارهای مفید در این زمینه "توافقنامه سطح خدمت" است که سطحی مشخص از کیفیت را تعریف میکند). حدالامکان سعی کنید از تعداد تامین کنندگان خود که منحصر بفرد هستند بکاهید.

3. قدرت چانه زنی خریداران

bargaining power of buyers
خریداران قدرتمند بواسطه اعمال فشار برای کاهش قیمت، تقاضای کیفیت بالاتر و یا خدمات بیشتر و استفاده از یک شرکت کننده در بازار بر علیه دیگری (یا بقول خودمون بجون هم انداختن شرکتها برای کاهش قیمت) میتوانند سود بیشتری برای خود رقم بزنند. همانند تامین کنندگان یک شرکت برای ادامه حیات تجاری خود به خریداران وابسته است. برای رهایی از این چالش همواره بدنبال خریداران بالقوه جدید برای محصولات خود باشید، تنوع محصول داشته باشید و سعی کنید بنحوی خریداران را پایبند نمایید (در کار خود شریک کنید).

4. تهدید کالای جانشین
threat of substitutes
در صنعت بطور لحظه ایی کالاهای جدید تولید میشوند که میتوانند موقعیت کالای شما را بخطر انداخته و یا حتی آنرا بطور کامل بلا استفاده نمایند. کالاهای جانشین همیشه وجود دارند. هنگامیکه تهدید کالای جانشین بالاست سودآوری شما بشدت زجرآور میشود. کالاهای و خدمات جایگزین با گذاشتن سقف بر روی قیمتها سودآوری صنعت را محدود میسازند. برای رویارویی با این چالش همواره باید بدنبال افزایش جذابیتهای محصول و خدمات خود باشین (همون کاری که نوکیا داره خودشو میکشه که انجام بده ولی . . .).


5. رقابت میان رقبای موجود در بازار
rivalry among existing competitors
رقابت میان رقابت کنندگان اشکال مختلفی بخود میگیرد شامل تخفیف در قیمتها، معرفی کالاهای جدید، مبارزات تبلیغاتی و بهبود در خدمت رسانی. رقابت شدید در میان رقبا سودآوری صنعت را کاهش میدهد. شدت رقابت زمانی زیاد است که رقبای زیادی هر کدام سهم بازار کمی داشته باشند و یا رشد صنعت کم باشد و یا موانع خروج از بازار برای رقبا زیاد باشد. در این حالت برای مقابله با این چالش سعی کنید از دیگر رقبا خود را متمایز کنید (مثل کاری که اپل در صنعت تلفن همراه و نوت بوک کرد) در صنعت پیشرو باشید نه دنباله رو (بقول خودمون نبض بازار رو دستتون داشته باشین) و حدالمقدور با سایر رقبا مشارکت داشته باشین.

منابع
The Five Competitive Forces That Shape Strategy, Michael E. Porter
http://iran-ie.ir/news.php?extend.72
محتویات ذهن خودم
:sweatdrop:
به امید اینکه مفید باشه

 
آخرین ویرایش:

industrial66

عضو جدید
با اجازه ی دوستان من خودم یه توضیح کلی در مورد این مدل بدم.
میزان رضایت مشتریان را می تونیم به کمک این مدل توضیح بدیم.
در این مدل نیازهای مشتریان با دایره نشون داده می شه و مربع هم نمایانگر کالا ها و خدماتیه که سازمان ارائه می ده .
براساس این مدل رضایت کامل وقتی حاصل می شه که محصولات سازمان ، کاملا نیازها را تحت پوشش قرار بدن به عبارت دیگه ، وقتی که دایره داخل مربع قرار بگیره. هدف ما اینه که بتونیم بهتر و زودتر از دیگر رقبا به این سطح کاری برسیم.



همون طوری که میبینید ، از نظر مشتری تنها قسمتی از مربع که در داخل دایره قرار داره رضایت بخشه.
در حالی که دیگر بخشهای مربع به عنوان موارد بی اهمیت و غیر لازم قلمداد میشه . برای حرکت صحیح در مسیر نیازهای مشتریان ، سازمان همواره باید به نظرات اونا گوش بده و مطمئن بشه که تمامی فرایندهای سازمان به بهترین صورت نیازها و انتظارات مشتریان را برآورده می سازه.
این یه مدله سادست که البته به نظر من نواقصی هم داره برای همین یه تغییراتی دراون دادم و به استادمون ارائه دادم که اون دیگه نمیشه مدل تبول می شه مدل من..:)
راستی منبع مطالبی که گفتم : کتاب مدیریت کیفیت فراگیر مولفان : دکتر جعفر شهیدی ، مهندس سید حسین اصولی ، مهندس مژده شیرازی منش ، مهندس حسام شهریاری و مهندس امیر حسین فهیمی
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
با اجازه ی دوستان من خودم یه توضیح کلی در مورد این مدل بدم.
میزان رضایت مشتریان را می تونیم به کمک این مدل توضیح بدیم.
در این مدل نیازهای مشتریان با دایره نشون داده می شه و مربع هم نمایانگر کالا ها و خدماتیه که سازمان ارائه می ده .
براساس این مدل رضایت کامل وقتی حاصل می شه که محصولات سازمان ، کاملا نیازها را تحت پوشش قرار بدن به عبارت دیگه ، وقتی که دایره داخل مربع قرار بگیره. هدف ما اینه که بتونیم بهتر و زودتر از دیگر رقبا به این سطح کاری برسیم.

همون طوری که میبینید ، از نظر مشتری تنها قسمتی از مربع که در داخل دایره قرار داره رضایت بخشه.
در حالی که دیگر بخشهای مربع به عنوان موارد بی اهمیت و غیر لازم قلمداد میشه . برای حرکت صحیح در مسیر نیازهای مشتریان ، سازمان همواره باید به نظرات اونا گوش بده و مطمئن بشه که تمامی فرایندهای سازمان به بهترین صورت نیازها و انتظارات مشتریان را برآورده می سازه.
این یه مدله سادست که البته به نظر من نواقصی هم داره برای همین یه تغییراتی دراون دادم و به استادمون ارائه دادم که اون دیگه نمیشه مدل تبول می شه مدل من..:)
راستی منبع مطالبی که گفتم : کتاب مدیریت کیفیت فراگیر مولفان : دکتر جعفر شهیدی ، مهندس سید حسین اصولی ، مهندس مژده شیرازی منش ، مهندس حسام شهریاری و مهندس امیر حسین فهیمی

دوست خوبم ميشه نظريه خودتم بيان کنی ، يا اگه ميخوای ميتونی اونو به سوال بذاری ! ;)

مطلب جالبی بود در هر صورت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوال

سوال

کی اسم و کاربرد اين دستگاه ها رو ميدونه ؟

دستگاه 1




دستگاه 2

 

mahtabi

مدیر بازنشسته
با سلام:
سوال خوبیه، کاشکی منم یه جایی کار میکردم تا بگم اینارو...اما عیبی نداره سرچ هم خوبه.

(1) دستگاه CNC تراش اتوماتیک(با توجه به میزهاش که هم عرضیه هم طولی) البته یه جا دیدم یه همچین دستگاهی رو زده بود دستگاه پانچ نمدونم دیگه درسته یا نه و (2) نیمه اتوماتیک (محور چرخنده عمودی)که اینم شبیه دستگاه پانچه !

درست یا غلط بودن رو نمیدونم.:w12:
 

farnaz_sh

عضو جدید
مهتابی جان در مورد دستگاه اول درست گفتی. اين دستگاه عريض پانچ هست. به صورت CNC کار ميکنه و اصطلاحا خيلی خفنه.

اما در مورد دستگاه دوم اشتباه کردی. البته حق داری ، شايد تا حالا نديده باشی. اين ماشين اسپارک هست که برای ايجاد طرح های بسيار ظريف و دقيق روی فلزات خاصی به کار ميره. طرز کارشم به صورت الکتروشيميايی هست. يعنی اينکه قطعه کار رو تو يه محلول الکتروليت ميذارن و به برق وصلش ميکنن. بعد يه ابزار با سر فلزی از آلياژی خاص رو در ابعاد ميکرو به سطح کار نزديک می کنن. جريان الکتريکی بين ابزار و قطعه کار موجب خرده شدن بسيار جزيی قطعه کار و در اومدن شکل مورد نظر ميشه. اين دستگاه هم به صورت CNC کار ميکنه.

درسته ياسر ؟
 

industrial66

عضو جدید
دوست خوبم ميشه نظريه خودتم بيان کنی ، يا اگه ميخوای ميتونی اونو به سوال بذاری ! ;)

مطلب جالبی بود در هر صورت

اول یه عذرخواهی کنم که نمی تونم شکل طرحم را بذارم ولی یه توضیح کلی می دم.
به نظر من چندتا اشکال میشد به مدل تبول بگیریم البته نظر منه شاید موافق نباشید. اول اینکه به نظر من اگه یه سازمان بخواد سرآمد باشه باید در مقابل تغییرات و نیازهای محیطی انعطاف پذیر باشه که این موضوع توی مدل تبول دیده نمیشه و یه مورد دیگه اینکه تبول نیازهای مشتریان را محدود نشون داده در حالی که می دونیم خواسته های مشتریان در حال رشد و پیشرفته من سعی کردم توی طرحم این دو مورد را نشون بدم.

راستی من نه اسم این دستگاهها را می دونم و نه کاربردشا ولی الان دارم از نظردوستان استفاده می کنم...
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
در مورد دستگاه ها جواب فرناز کاملا درسته.

اما در مورد اشکالاتی که دوستمون industrial66 به مدا تبول گرفته ، بايد بگم که درست ميفرمايين. از لحاظ ظاهری چنين مسايلی در اين مدل ديده نشده ، اما خب شايد بشه اينطور جواب داد که تغيير در نياز های مشتری يا تغيير در کيفيت و کميت خدمات سازمان مورد نظر بصورت نمادی در ابعاد اين دو دايره و مربع ديده بشه. (هر چند که اين حرف خيلی احمقانه ست)

نکته اصلی اينه که اين مدل درست مثل نمودارهای ون ، بيشتر برای درک شماتيک از ماهيت انطباق ها و ميزان اون هست و استفاده کمی از اون ميتونه گمراه کننده باشه. خيلی سوال ها ميتونه مطرح بشه. اگه قرار باشه به ظاهر گير بديم ، ميتونيم بپرسيم که طبق چه فلسفه ای مشتری با دايره و سازمان با مربع کشيده شده ؟ اگر اين دو کاملا با هم هم مرکز بشن ، مفهومش چيه ؟ آيا صرف مساحتی که اين دو می پوشونن مطرحه يا نحوه استقرار هندسی هم مهمه و الی آخر . ..

خوشحال ميشم که نظرات شما رو هم بشنوم
 

industrial66

عضو جدید
اما در مورد اشکالاتی که دوستمون industrial66 به مدا تبول گرفته ، بايد بگم که درست ميفرمايين. از لحاظ ظاهری چنين مسايلی در اين مدل ديده نشده ، اما خب شايد بشه اينطور جواب داد که تغيير در نياز های مشتری يا تغيير در کيفيت و کميت خدمات سازمان مورد نظر بصورت نمادی در ابعاد اين دو دايره و مربع ديده بشه. (هر چند که اين حرف خيلی احمقانه ست)

نکته اصلی اينه که اين مدل درست مثل نمودارهای ون ، بيشتر برای درک شماتيک از ماهيت انطباق ها و ميزان اون هست و استفاده کمی از اون ميتونه گمراه کننده باشه. خيلی سوال ها ميتونه مطرح بشه. اگه قرار باشه به ظاهر گير بديم ، ميتونيم بپرسيم که طبق چه فلسفه ای مشتری با دايره و سازمان با مربع کشيده شده ؟ اگر اين دو کاملا با هم هم مرکز بشن ، مفهومش چيه ؟ آيا صرف مساحتی که اين دو می پوشونن مطرحه يا نحوه استقرار هندسی هم مهمه و الی آخر . ..

خوشحال ميشم که نظرات شما رو هم بشنوم

با تمام مطالبی که بیان کردید موافقم ولی به نظر من اگه به این نکات ریز هم توجه میشد شاید هر قسمت مدل ما را بیشتر به تامل وادار می کرد .... کما اینکه من حتی سعی کردم تعدادشاخه هایی که برای طرحم و انعطاف پذیری سازمان در نظر میگیرم با ابعاد کیفیت برابر باشه.... ولی در کل به خاطر همین فلسفه هایی که شما گفتید و منم نمی دونم...و به خاطر همون نکته ی اصلی که شما بیان کردین و منم موافقم وبش رسیدم و به خاطر اینکه زمینه ی تحقیقاتی من درمورد چیز دیگه ایه فرصت نکردم بیش تر از این روی این موضوع کار کنم...:)
با این مباحثی که بعد از چندین ماه پیش اومد شاید اگه دوباره فرصت کردم بیشتر دنبال سوالهای توی ذهنم برم...ممنون
یه عذر خواهی بخاطر اینکه موضوع تاپیک چیز دیگه ای بود ولی این بحثا پیش اومد...
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
سلام به همه
انگار اینجا تعطیل شده؟!!!
کجاییییییییین؟
خوب پس یه سوال ساده میگم که امیدوارم بچه ها شرکت کنن و نفری که درست و کامل میگه یه سوال دیگه بپرسه

SWOT چیه؟
و صد البته نه فقط تعریف و کاربردش بلکه واسش مثال توی دنیای واقعی بزنین.
 

p.ebrahimi

عضو جدید
استراتژي: ابزاري است براي دستيابي به اهداف بلند مدت سازمان.
مراحل مديريت استراتژيك بر اساس چرخه
PDCA دمينگ و بصورت زير است:
- تدوين استراتژي
- اجراي استراتژي
- ارزيابي استراتژي
- اصلاح و بروز رساني استراتژي

يكي از ابزارهاي مورد استفاده جهت مديريت استراتژيك آناليز
SWOT مي باشد.
Strength: نقاط قوت
Weakness: نقاط ضعف
Opportunity: فرصت ها
Threats: تهديدها
نقطه قوت: نقطه قوت يك سازمان يك كاربرد موفق از يك شايستگي يا بهره برداري از يك عامل كليدي در جهت توسعه رقابت پذيري شركت مي باشد.

نقطه ضعف: نقطه ضعف يك سازمان يك كاربرد ناموفق از يك شايستگي يا عدم بهره برداري از يك عامل كليدي كه رقابت پذيري شركت را كاهش مي دهد.

فرصت: يك فرصت يك حالت خارجي است كه مي تواند بصورت مثبت بر پارامترهاي عملكردي شركت تاثير گذاشته و مزيت رقابتي كه ايجاد كننده اقدامات مثبت در زمان مناسب است را بهبود دهد. از جمله فرصتهاي پيش روي يك شركت مي توان به بازارهاي توسعه يافته همچون اينترنت و نيز حركت به سمت بخش جديدي از بازار كه سود بيشتر دارد و يا بازارهاي رها شده توسط رقبا اشاره كرد.


تهديد: يك فرصت يك حالت خارجي است كه مي تواند بصورت منفي بر پارامترهاي عملكردي شركت تاثير گذاشته و مزيت رقابتي كه ايجاد كننده اقدامات مثبت در زمان مناسب است را كاهش دهد. از جمله تهديدات مي توان به ظهور رقباي جديد، معرفي محصول جديد توسط رقبا، ماليات بر روي كالاهاي ارائه شده و غيره اشاره كرد.


اينا تعريفهاي كلي بود

سعي ميكنم كه مثال عيني هم بزنم


 

mahtabi

مدیر بازنشسته
استراتژي: ابزاري است براي دستيابي به اهداف بلند مدت سازمان.
مراحل مديريت استراتژيك بر اساس چرخه
PDCA دمينگ و بصورت زير است:
- تدوين استراتژي
- اجراي استراتژي
- ارزيابي استراتژي
- اصلاح و بروز رساني استراتژي

يكي از ابزارهاي مورد استفاده جهت مديريت استراتژيك آناليز
SWOT مي باشد.
Strength: نقاط قوت
Weakness: نقاط ضعف
Opportunity: فرصت ها
Threats: تهديدها
نقطه قوت: نقطه قوت يك سازمان يك كاربرد موفق از يك شايستگي يا بهره برداري از يك عامل كليدي در جهت توسعه رقابت پذيري شركت مي باشد.

نقطه ضعف: نقطه ضعف يك سازمان يك كاربرد ناموفق از يك شايستگي يا عدم بهره برداري از يك عامل كليدي كه رقابت پذيري شركت را كاهش مي دهد.

فرصت: يك فرصت يك حالت خارجي است كه مي تواند بصورت مثبت بر پارامترهاي عملكردي شركت تاثير گذاشته و مزيت رقابتي كه ايجاد كننده اقدامات مثبت در زمان مناسب است را بهبود دهد. از جمله فرصتهاي پيش روي يك شركت مي توان به بازارهاي توسعه يافته همچون اينترنت و نيز حركت به سمت بخش جديدي از بازار كه سود بيشتر دارد و يا بازارهاي رها شده توسط رقبا اشاره كرد.


تهديد: يك فرصت يك حالت خارجي است كه مي تواند بصورت منفي بر پارامترهاي عملكردي شركت تاثير گذاشته و مزيت رقابتي كه ايجاد كننده اقدامات مثبت در زمان مناسب است را كاهش دهد. از جمله تهديدات مي توان به ظهور رقباي جديد، معرفي محصول جديد توسط رقبا، ماليات بر روي كالاهاي ارائه شده و غيره اشاره كرد.


اينا تعريفهاي كلي بود

سعي ميكنم كه مثال عيني هم بزنم


با سلام:
بسیار عالی بود جناب ابراهیمی.
فقط منم یه توضیحاتی رو اضافه میکنم و منتظر مثال شما می مونم.

تنها چیزی که به نظر باید یک کم در جملات فوق پر رنگ کرد اینه که سازمان با 2 عامل در ارتباطه و دست و پنجه نرم میکنه:
1. عوامل محیطی
2.عوامل داخلی
فکر میکنم اسمشون بیانگر معنیشون هست اما چیزی که باید بهش توجه کرد اینه که از 4 فاکتور مورد استفاده دراین آنالیز 2 فاکتور O , T مشمول عوامل محیطی میشن و باید اونجا جستجوشون کرد و 2 فاکتور S , W مشمول عوامل داخلی میشن .
 

امیر Amir

عضو جدید
استراتژي: ابزاري است براي دستيابي به اهداف بلند مدت سازمان.
مراحل مديريت استراتژيك بر اساس چرخه
PDCA دمينگ و بصورت زير است:
- تدوين استراتژي
- اجراي استراتژي
- ارزيابي استراتژي
- اصلاح و بروز رساني استراتژي

يكي از ابزارهاي مورد استفاده جهت مديريت استراتژيك آناليز
SWOT مي باشد.
Strength: نقاط قوت
Weakness: نقاط ضعف
Opportunity: فرصت ها
Threats: تهديدها
نقطه قوت: نقطه قوت يك سازمان يك كاربرد موفق از يك شايستگي يا بهره برداري از يك عامل كليدي در جهت توسعه رقابت پذيري شركت مي باشد.

نقطه ضعف: نقطه ضعف يك سازمان يك كاربرد ناموفق از يك شايستگي يا عدم بهره برداري از يك عامل كليدي كه رقابت پذيري شركت را كاهش مي دهد.

فرصت: يك فرصت يك حالت خارجي است كه مي تواند بصورت مثبت بر پارامترهاي عملكردي شركت تاثير گذاشته و مزيت رقابتي كه ايجاد كننده اقدامات مثبت در زمان مناسب است را بهبود دهد. از جمله فرصتهاي پيش روي يك شركت مي توان به بازارهاي توسعه يافته همچون اينترنت و نيز حركت به سمت بخش جديدي از بازار كه سود بيشتر دارد و يا بازارهاي رها شده توسط رقبا اشاره كرد.


تهديد: يك فرصت يك حالت خارجي است كه مي تواند بصورت منفي بر پارامترهاي عملكردي شركت تاثير گذاشته و مزيت رقابتي كه ايجاد كننده اقدامات مثبت در زمان مناسب است را كاهش دهد. از جمله تهديدات مي توان به ظهور رقباي جديد، معرفي محصول جديد توسط رقبا، ماليات بر روي كالاهاي ارائه شده و غيره اشاره كرد.


اينا تعريفهاي كلي بود

سعي ميكنم كه مثال عيني هم بزنم



با سلام
فکر میکنم یک کاربر SWOT در نوشتن طرح توجیهی باشه.برای تحلیل رقبا و تشریح انحصاری و غیر انحصاری بودن کالا و خدمات ارایه شده.

با احترام
 

"hasta"

عضو جدید
تحلیل SWOT

تحلیل SWOT

سلام دوستان
در مورد تحلیل SWOT می خواستم اضافه کنم که این تحلیل در واقع استراتژی حل مسئله را در اختیار ما می ذاره یعنی مثلا استراتژی OW یعنی از فرصت هامون برای از بین بردن نقاط ضعفمون استفاده کنیم حالا من یه سوال مطرح میکنم به نظر شما استراتژی TW به ما چی می گه یعنی از نقاط ضعف و تهدید ها به چه نتیجه ای می رسیم اصلا در این شرایط که نقاط ضعف و تهدید هامون گردن مارو گرفتن باید چی کار کنیم؟
ممنونم از همه مهندسای جوان
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
توجه

توجه

با سلام:
ضمن اینکه از همگی شما تشکر میکنم.اما دوستای گلم قراره تا سوالی جواب داده نشده سوال دیگه ای مطرح نشه و دیگه اینکه لطفا سوالای اول تاپیک روو الان دیگه جواب ندین تا نظم بهم نخوره.
سوالی که آخری هست ،سواله اکتیو تاپیک هست.

به همین جهت من در تکمیل جواب جناب ابراهیمی باید بگم که چون نیومدنو مثال رو بذارن بنده یه مثال مینویسم و به سوال هستا میپردازیم.البته این یه شکل ماتریسی داره ولی من حال نداشتم بکشم.به همین دلیل فقط مثال هاش رو براتون میذارم.

مثال SWOT:
S: که شامل S1/S2/S3/... رو به این صوزت مینویسم که S1: منابع مالی آزاد/S2: واحد بازاریابی توانمند/S3: کیفیت عملکرد محصولان و ...

W:که باز اینم مثل بالایی شامل W1/W2/W3/... رو میشه اینجور بنویسیم:
W1:ظرفیت پایین تولید/W2:ماشین آلات نسبتا فرسوده/W3:آلایندگی بیش از حد در فلان واحد/...

O:مثل بالایی ها
O1:ورشکستگی رقیب 1/O2: بازار عراق/O3:وام توسعه واحد های صنعتی/...

T:بازم مثل دوتای اولیه
T1:ورشکستگی تامین کننده 1/T2: تحریم اقتصادی کشور/T3: ورود رقیب 2


جواب هستا جان:

در استراتژی WT تنها راهکار اینه که باید سعی کنیم نقاط ضعف رو کاهش بدیم و از تهدیدات دوری کنیم.
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
سلام:
این تاپیک یجوری شده.

اول یه مژده:
به زودی سری مسابقات تالار با جایزه خواهد بود چه به صورت امتیاز دادن به شما چه به صورت نرم افزاری و کتابی، بسته به نوع سوال.


خوب برای خارج کردنش از این سکوت من یه سوال میپرسم و مایلم بچه های گل هر کدوم که میدونن جواب بدن.
بچه ها شما هم میتونین از تاپیک های توی تالار برای سوالتون استفاده کنین.اینجوری بچه ها هم راغب میشن که اونارو بخونن.

خوب سوال این جلسه رو از تاپیک آموزش کنترل پروژه بیان میکنم:

اگر که پروژه ای راجع به ساخت یک قطعه از یک دستگاه رو داشته باشیم نظر شما اینه که از کدوم ساختار شکست استفاده کنیم؟
 

industrial66

عضو جدید
سلام:
این تاپیک یجوری شده.

اول یه مژده:
به زودی سری مسابقات تالار با جایزه خواهد بود چه به صورت امتیاز دادن به شما چه به صورت نرم افزاری و کتابی، بسته به نوع سوال.


خوب برای خارج کردنش از این سکوت من یه سوال میپرسم و مایلم بچه های گل هر کدوم که میدونن جواب بدن.
بچه ها شما هم میتونین از تاپیک های توی تالار برای سوالتون استفاده کنین.اینجوری بچه ها هم راغب میشن که اونارو بخونن.

خوب سوال این جلسه رو از تاپیک آموزش کنترل پروژه بیان میکنم:

اگر که پروژه ای راجع به ساخت یک قطعه از یک دستگاه رو داشته باشیم نظر شما اینه که از کدوم ساختار شکست استفاده کنیم؟

ممنونم از مهتابی عزیز:gol:
البته من تازه این ترم کنترل پروژه گرفتم دقیق نمیدونم ولی فکر کنم باید از ساختار تجزیه ی کار بر اساس رویکرد محصول ( تولید ) محور استفاده کنیم اگه بخوام مثال هم بزنم مثلا ساخت خودرو ، که توی سطح 2 میشه ساخت موتور ، گیر بکس ، دیفرانسیل و..... حالا توی سطح 3 مثلا برای ساخت موتور میشه کاربراتور ، سیلندر و..... و همین طور میریم جلو .........
درسته ؟؟؟؟
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
جواب

جواب

ممنونم از مهتابی عزیز:gol:
البته من تازه این ترم کنترل پروژه گرفتم دقیق نمیدونم ولی فکر کنم باید از ساختار تجزیه ی کار بر اساس رویکرد محصول ( تولید ) محور استفاده کنیم اگه بخوام مثال هم بزنم مثلا ساخت خودرو ، که توی سطح 2 میشه ساخت موتور ، گیر بکس ، دیفرانسیل و..... حالا توی سطح 3 مثلا برای ساخت موتور میشه کاربراتور ، سیلندر و..... و همین طور میریم جلو .........
درسته ؟؟؟؟

خواهش میکنم عزیزم.:gol:
خوب خوشحالم که جوابی دادی .همین توجهت بی نهایت زیبا بود.
عزیز دلم راستش میخواستم وایسم بچه های دیگه جواب بدن و در نهایت جواب رو بگم.
اما بسیار زیبا جواب دادی.

در واقع فکر کنم منظور شما هم این باشه: شکست پروژه با توجه به محصول نهایی پروژه
شکسته نفسی کردیا.
عالی بود.حالا سوال بعدی با شما هست.
میتونید از یکی از تاپیک های همین تالار استفاده کنید و از مطالب اون سوال بدین تا اینجوری بچه ها بخونن ان تاپیک رو.
البته من یادم رفت لینک تاپیک آموزش رو بذارم.:redface:

موفق باشی
 

industrial66

عضو جدید
...............
خب سوال بعدی را من باید مطرح کنم؟؟؟؟!!!!!
آهان اینم یه سوال ........در مدل های تعالی سازمانی 8 مفهوم وجود داره که با نام مفاهیم بنیادین سرآمدی خوانده میشه و در اصل پایه و اساس این مدل ها به شمار میره ....... این 8 مفهوم (ارزشها و مفاهیم بنیادین سرآمدی )را نام ببرید؟
 
آخرین ویرایش:

امیر Amir

عضو جدید
...............
خب سوال بعدی را من باید مطرح کنم؟؟؟؟!!!!!
آهان اینم یه سوال ........در مدل های تعالی سازمانی 8 مفهوم وجود داره که با نام مفاهیم بنیادین سرآمدی خوانده میشه و در اصل پایه و اساس این مدل ها به شمار میره ....... این 8 مفهوم (ارزشها و مفاهیم بنیادین سرآمدی )را نام ببرید؟

مفاهیم بنیادین سرآمدی در مدل EFQM:

مفاهیم بنیادین سرآمدی، مفاهیمی هستند که این مدل بر آنها بنا شده است و در واقع پایه و اساس مدل‌اند. نظریات اندیشمندان و عملکرد سازمانهای سرآمد در قرن بیستم، تصویری از سازمان رقم زده است که در این مفاهیم گنجانده شدهاست .این مفاهیم بنیادین به شرح زیر هستند :

1) نتیجه‌گرائی
2) مشتری مداری
3) رهبری و ثبات در مقاصد
4) مدیریت مبتنی بر فرآیندها و واقعیتها
5) توسعه و مشارکت کارکنان
6) یادگیری، نوآوری و بهبود مستمر
7) توسعة شراکتها
8) مسوولیت اجتماعی شرکت


تعریف و تفاوتهای نگرش سیستماتیك و سیستمیک چیست؟​
 

industrial66

عضو جدید




تعریف و تفاوتهای نگرش سیستماتیك و سیستمیک چیست؟​
[/quote]

سیستماتیک یعنی منظم، یعنی تابع یک سیستم از پیش تعیین شده ولی دید سیستمیک یعنی نگاهی جامع و کل گرا .
خوب برای تفاوتش هم فکر کنم اینجوری بشه که دید سیستماتیک باید اجزا بهتر بشه تا کل بهتر بشه ولی در دید سیستمیک باید رابطه ی اجزا را بهتر کنیم تا کل بهتر بشه.......
اگه بخواییم راحتتر بگیم یکی روی خود اجزا ی سیستم بحث میکنه اون یکی روی روابط...
 

industrial66

عضو جدید
عجبا سوال پرسیدن سخت تر از جواب دادنه :)
خب حالا یه سوال خیلی خیلی آسون.........
از دوستای خوبم میخوام سه تفاوت مدیر و رهبر را بگن ؟:gol:

اااااااااااا پس چرا کسی جواب نمیده این سوال که خیلی آسونه .........میتونید از این تاپیک هم کمک بگیرید........

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=58815
 

industrial engineering

عضو جدید
رهبر با احساسات و عواطف اعضا سرو کار داره اما مدیر لزوما اینجور نیست
رهبر لزوما عضو سازمان نباید باشه حال آنکه مدیر اصولا باید در بطن سازمان و افرادش باشه.

و چیزی که همه و همیشه میگن:
رهبر کار درست، رو انجام میده ولی مدیر کارها ، رو درست انجام میده.

و سوال من:
فرق MTS با MTO چی هست ؟
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
Iman Gom مسابقه ؟ بایگانی تالار صنایع 9
new amir مسابقه مسابقه بیاتو. بایگانی تالار صنایع 49

Similar threads

بالا