کیانا احمدی
کاربر فعال
معابد یونانی
معبد یونانی از لحاظ نقشه ، شباهت نزدیكی به تالار بارگاه میسنی دارد و
حتی در پیشرفته ترین شكل این معبد ، سادگی بنیادی ساختمان تالار مزبور به
چشم می خورد : یك اتاق تك یا دو اتاق تو در تو بدون پنجره ، با یك در ( دو
در برای مقصوره ی تو در تو ) و ( A ) یك رواق با دو ستون بین دیوارهای پیش
آمده ( ستون های بین دو جرز ) ، یا (B ) ستون بندی خلفی ( ستون بندی بی
دیوار ) ، یا (C ) ستون بندی خلفی و قدامی ، یا هر یك از این نقشه ها كه
به وسیله ی (G,H,I,L,M ) یك ردیف یا (F ) دو ردیف ستون بندی محاط شده
باشند . معابد پیشین ( متعلق به دوره ی كهن ) غالبا ً دراز و باریك بودند
(H,I,L ) ، كه نسبت میان دیوارهای خلفی و قدامی با دیوارهای پهلویی تقریبا
ً یك به سه بود . نقشه های متعلق به دوره ی كلاسیك پسین و دوره ی هلنی به
نسبت یك به دو نزدیك شدند ولی هیچ گاه دقیقا ً یك به دو نبودند . دیوارهای
پهلویی معابد دوره ی كلاسیك غالبا ً كمی بیش از دو برابر دیوارهای خلفی و
شیوه های یونانی
توصیف بلندی ساختمان یونانی از پی به بالا با اصطلاحات ستون ، سكو و
روبنایا اسپر بیان می شود . این گونه تركیب و روابط میان سه جزء یا واحد
را شیوه می نامند . سه شیوه ای كه معماران یونانی پدید آوردند تا اندازه
ای بر حسب جزییات ، ولی عمدتا ً بر حسب تناسب های نسبی اجزاء از یكدیگر
متمایز می شوند . كهن ترین شیوه های قابل فرمول بندی در معماری یونانی
عبارت بودند از : شیوه ی دوریك متعلق به سرزمین اصلی یونان و شیوه ی یونیك
متعلق به آسیای میانه و جزایر دریای اژه . شیوه ی كورنتی بعد ها رواج یافت
. معابد شیوه ی دوریك ظاهری تناورانه دارند و ستون هایشان محكم بر سكو یا
صفحه ی پله دار نهاده شده اند . شیوه ی یونیك در مقایسه با شیوهی سنگین ،
جسیم و جدی دوریك ، شیوه ای سبك ، تشریفاتی و به مراتب تزییناتی تر به نظر
می رسد . ستون ها در این شیوه باریك تر اند و روی پاسنگ های برجسته كاری
شده ای نهاده شده اند . خیاره ها یا قاشقی های ستون شیوه ی دوریك با لبه
های تیز ( نبش تند ) به هم می رسند ولی قاشقی های ستون شیوه ی یونیك تخت
هستند . البته آشكار ترین تفاوت های موجود بین این سه شیوه ، در سر ستون
هاشان است : سر ستون دوریك ساده و بی تزیین است و سرستون های یونیك و
كورنتی شدیدا ً تزیین یافته اند . شیوه ی كورنتی فقط از لحاظ سرستون با
شیوه ی یونیك تفاوت دارد . سرستون یونیك طوری طراحی شده است كه فقط از دو
جهت به طرزی موثر قابل دیدن است . برای ستون بندی های یونیك كه دور تا دور
گوشه های بنا می چرخیدند ، مانند ستون بندی های بناهای دورستونی ، "
سرستون های گوشه ای " مخصوصی می بایست طراحی می شد كه از دو سوی رو به
بیننده ، شكل و نمای مشابهی داشته باشند . لبه های تیزی كه از برخورد دو
مارپیچ یا طوماری پدید می آمد هیچ گاه معماران كلاسیك را كاملاً خوشنود
نمی ساخت زیرا اینان نیز احتمالاً احساس كرده بودند كه این راه حل فقط به
بهای از دست رفتن منطق ساختمانی سرستون یونیك و با دگرواره نمایاندن بخش
ها و اجزای كاركردی آن به دست آمده بود . سرستون كورنتی ، كه از همه ی
جهات یكسان دیده می شود ، این مسئله را حل كرد . شیوه ی كورنتی علاوه بر
حل كردن مسائل آزار دهنده و مزاحم شیوه های دوریك و یونیك – معمای سه تركی
های گوشه ای و مارپیچ های گوشه ای – با آن آراستگی بی بدیلش ، سرانجام با
سلیقه ی رشد یابنده در جهت آرایش پر شكوه شكل و شبیه سازی واقع بینانه ای
جور درآمد كه نیروی رهبری كننده ی تمام فعالیت های هنری در دنیای هلنی شد .
وضعیت طبیعی و جغرافیایی یونان:
سرزمینی که تمدن و فرهنگ یونان باستان در آن شکل گرفت
از یونان و جزایر یونانی تشکیل شده بود که عبارت بودند از: یونان شمالی،
مرکزی و جنوبی و همچنین جزایری که در سواحل شمالی و شرقی دریای اژه قرار
دارند. به عبارت دیگر شبه جزیره بالکان که در جنوب اروپا قرار دارد، بخش
اعظمش را کوههای صخره ای و پر شیب فرا گرفته که تنها در میان جلگه هایی که
در وسط این کوهها قرار دارند، اراضی حاصلخیزی جهت کشاورزی وجود دارد. در
این کوهها علاوه بر معادن آهن، مس و نقره، سنگ مرمر بسیار زیبایی که به
آسانی قابل تراش و تغییر شکل است به فراوانی یافت می شود.
در یونان تابستانها گرم و تقریبا بدون باران و فصل بارندگی در زمستان است و این کشور در اکثر اوقات دارای آسمانی صاف و آبی است.
دریای اژه سواحل شرقی یونان را که بریدگیهای بسیار
دارد، احاطه کرده است. شبه جزیره های باریک که در دریا پیش رفته اند به
تعداد زیادی در یونان وجود دارد، که باعث پدید آمدن خلیجهایی که تا عمق
خشکی نفوذ نموده اند گردیده و همین خلیجها بندرهای مناسبی برای تردد
کشتیهاست.
موقعیت جغرافی و طبیعی در شکل دادن به اوضاع سیاسی
اقتصادی و فرهنگی یونان نقش بسیار مهمی داشته است. زیرا همین وضعیت طبیعی
موجب شده که در بخشهای مختلف یونان دولت شهرهای کوچک مستقل تشکیل گردند که
شرایط خاص طبیعی یعنی از یک سو به دریا و از سوی دیگر کو هستانهای صعب
العبور مانع آن بودند که این دولت شهرها مورد تهاجم قرار گیرند.
تمدن یونان در واقع با تولد دولت شهرها آغاز شد.
ارتباط در یونان که صرفا از طریق دریا امکان پذیر بود این دولت شهرها را
با فرهنگ و تمدن دیگر جزایر و کشورهای حاشیه مدیترانه آشنا نمود و از این
طریق زمینه های اقتصادی تجاری ایجاد گردید. در برخورد با این تمدنها و
رونق اقتصادی، زمینه های رشد هنر طبیعت گرایی یونان روح و قوت گرفت.
به طور کلی تمدن یونان در سه عنصر ثابت خلاصه می شود
که عبارتند از: انسان، طبیعت، عقل. کشف تئوری انسانی، یا انسانی که تفکر
در هر موضوعی او را به شناخت و معرفت می رساند، موجب گذر از تفکرات جادوئی
و افسانه ای و رسیدن به تفکر عقلانی شد و در این زمان بود که فلسفه و
تاریخ نویسی و علم جانشین تفکرات قدیمی شد. شناخت فرد و احترام به ارزشهای
انسان دمکراسی را پدید آورد. در جهان بینی اومانیستی یونان، آنچه اهمیت
داشته انسان بوده و انسان محور مقیاس همه چیز بوده است. علاوه بر اینها
آنچه در تفکرات یونانی انسان را از سایر موجودات متمایز میکند، عقل اوست.
طبیعت و زیبایی نیز در تمدن یونان جایگاه خاصی داشته است. عوامل طبیعی و
وجود طبیعت خاص یونان در شکل گیری آثار معماری و سایر هنرها نقش اساسی و
تعیین کننده ای را بازی کرده است.
دین یونانیان باستانی
در آغاز، دین و مذهب یونانیان قدیم یک نوع اعتقادبهالهه متعددهبوده که درباره آنها قائل به جسمو صورت انسانی بودند و برای خدایان خود از مادینه و نرینه اشکال و افکار بشری قائلشده و مدت دو سه هزار سال این رشته عقائد نزد ایشان دائما در تحول و تطور بوده است[FONT='Tahoma','sans-serif']. بنابراین یونانیان قدیم نیز بهخدایان نرینه و مادینهمعتقد بودند. هنگامیکههلن هایعنی اجدادیونانیان قدیم از شمال به جنوب آن سرزمین پراکنده شدند قبائلی آریائی نژاد و نیموحشی بودند که بر حسب معتقدات قدیم نژادی خود غالبامظاهر طبیعترا می پرستیدند و همان خدایانی را که درکتاب ودانزد اجداد هندوان قدیم محل عبادتبودند ایشان نیز پرستش می کرده اند.در رأس آنهاخدایآسمانقرار داشته است که او رازئوسو گاهیزئوس پاتریعنیپدرآسمانمی نامیده اند و این مظهر همان الهی است که نزد هندوان باستانی بهدیوس پیتارو بعدها نزد رومیها بهژوپیترموسوم شده است[FONT='Tahoma','sans-serif'].
مجموعه خدایان مورد پرستش ایشان که معمولا با خدایان آریایی قدیم مشترک بودند، عبارتند از:
زئوس، خدای خدایان و خدایکل
آپولو، خدای آفتاب
پوزیدن، خدای دریاها
هستیا، خدای مونث و مادر خانواده، الاهه کانونخانوادگی
دمیتر، خدای مونث، مادر کشاورزیو غلات
هرمس، خدای حکمت، و خدای حکیم وآفریننده
آرس، خدای جنگ
بعد از آنکه قبائل آریایی هلنهای مهاجم بر مردم بومی غلبه یافتند وتمدنآنها را تدریجا در خود هضم کردند ازخدایان و معبودهای محلی نیز آلهه ای چند را اقتباس نمودند. در جزائر شرقی مدیترانهو سواحل غربی آسیا ی صغیر ساکنین بومی نیز که دارای تمدن و فرهنگی به نسبت زمان خودمتکامل بودند، بعضی خدایان محلی را را می پرستیدند کهیونانیانهم به آنها گرویدند از این قرار[FONT='Tahoma','sans-serif']:[/FONT]
هراس، زن زئوس
اتنا، خدای حکمت و خرد و معبود شهر آتن
آرتمیس، دختر زئوس و خواهر آپولو که رومیها او را به نام دیانا نامیدند.
افرودیت، آلهه مادینه خدایعشق و محبت که نزد رومیها به ونوس زهره نامبردار است
بیشتر این آلهه کهمقتبس از عقائد ملل مغلوبه سواحل مدیترانه بودند و مورد پرستش یونانیان قرار گرفتندخدایانی مونث اند که برای آنها جنبه امیت و مادری قائل شده بودند زیرا در پانتئوناقوام آریائی قدیم خدای مونث کمتر دیده می شود.
[/FONT] ادامه یونان1:
دوره های بررسی تاریخ هنر و معماری یونان:
دوره های هنر یونان را در چهار دوره دسته بندی می کنند:
الف) هنر دوره هندسی: به آثار هنری پیش از دوره آرکائیک اطلاق می شود که در آن بر روی سطوح ظروف سفالی از طرحهای منظم هندسی استفاده شده است.
ب) هنر و معماری دوره آرکائیک(کهن) 630 تا 480 ق. م: در
این زمان دوره هندسی جای خود را به مرحله یا شیوه خاور مآبی دوره کهن داد.
این دوره گذرا از اواخر قرن هفتم پیش از میلاد آغاز شد و تا شروع جنگهای
ایران و یونان در زمان خشایارشاه هخامنشی ادامه داشت. بی شک آغاز جنگهای
ایران و یونان تاثیری در پیشرفت و توسعه هنر دوره کهن داشته است.
آثار معماری این دوره با استفاده از قطعات سنگهای
تراشیده شده و بدون ملات ساخته شده اند که در مراحل اولیه در ساخت معابد
از چوب برای ستونها و پوشش سقفها و آجر برای دیوار و سنگ صرفا برای پی
ساختمان استفاده شده است.
ج) هنر و معماری دوره کلاسیک 480 تا 330 ق. م: این
عصر دوران ثبات و شکوفایی تمدن و هنر یونان است. قرن پنجم و چهارم را باید
بهترین ایام تحول و تکامل معماری یونان به شمار آورد. این دوره با عظمت پس
از پیروزیهای درخشانی آغاز و با اقدامات کشور گشایانه اسکندر مقدونی پایان
یافت.
یونانیان موفقیت و پیروزیهای خود را در جنگها مرهون خدایان می دانستند و همین مسئله در هنر و معماری سرزمینشان کاملا محسوس است.
مرکز فعالیتهای این دوره در شهر آتن بود. مجموعه
آکروپلیس که طی جنگها آسیبهای زیادی دیده بود، در این دوره به رهبری
پریکلس بازسازی شد.
معماری این دوره از جنبه های فنی پیشرفتهای شایانی
کرد. سنگهای مورد استفاده دیوارها به طور کامل تراش خورده و با بستهای
فلزی با دقت بسیار نسبت به دوره کهن در کنار هم قرار گرفتند. نسب سفالهای
بام پوش نیز بر همین منوال پیشرفت نمود.
ساختمان معابد در این دوره دارای پلان سه بخشی بود که
شامل بخشهای 1-رواق ورودی(پیشخان) 2-تالار قرارگاه پیکره الهه 3-پستو برای
نگهداری نذورات می شد.
پلان اصلی بناها چهار گوش بود. به جز چند پرستشگاه که با نقشه مدور ایجاد شد و دور ستونی بودند.
به جز معابد و ساختمانهای رسمی در این دوره، شهر سازی
نیز پیشرفت نمود و انواع بناهای عمومی مانند تالارهای اجتماعات به شکل
آمفی تئاتر، گذرگاههای سر پوشیده و ستونهای یادبود در خیابانها، ورزشگاه و
باشگاههای پرورش اندام پهلوانان، میدانهای دو و اسب سواری با ردیف
جایگاههای پلکانی برای تماشاگران ساخته می شد.
معبد یونانی از لحاظ نقشه ، شباهت نزدیكی به تالار بارگاه میسنی دارد و
حتی در پیشرفته ترین شكل این معبد ، سادگی بنیادی ساختمان تالار مزبور به
چشم می خورد : یك اتاق تك یا دو اتاق تو در تو بدون پنجره ، با یك در ( دو
در برای مقصوره ی تو در تو ) و ( A ) یك رواق با دو ستون بین دیوارهای پیش
آمده ( ستون های بین دو جرز ) ، یا (B ) ستون بندی خلفی ( ستون بندی بی
دیوار ) ، یا (C ) ستون بندی خلفی و قدامی ، یا هر یك از این نقشه ها كه
به وسیله ی (G,H,I,L,M ) یك ردیف یا (F ) دو ردیف ستون بندی محاط شده
باشند . معابد پیشین ( متعلق به دوره ی كهن ) غالبا ً دراز و باریك بودند
(H,I,L ) ، كه نسبت میان دیوارهای خلفی و قدامی با دیوارهای پهلویی تقریبا
ً یك به سه بود . نقشه های متعلق به دوره ی كلاسیك پسین و دوره ی هلنی به
نسبت یك به دو نزدیك شدند ولی هیچ گاه دقیقا ً یك به دو نبودند . دیوارهای
پهلویی معابد دوره ی كلاسیك غالبا ً كمی بیش از دو برابر دیوارهای خلفی و
شیوه های یونانی
توصیف بلندی ساختمان یونانی از پی به بالا با اصطلاحات ستون ، سكو و
روبنایا اسپر بیان می شود . این گونه تركیب و روابط میان سه جزء یا واحد
را شیوه می نامند . سه شیوه ای كه معماران یونانی پدید آوردند تا اندازه
ای بر حسب جزییات ، ولی عمدتا ً بر حسب تناسب های نسبی اجزاء از یكدیگر
متمایز می شوند . كهن ترین شیوه های قابل فرمول بندی در معماری یونانی
عبارت بودند از : شیوه ی دوریك متعلق به سرزمین اصلی یونان و شیوه ی یونیك
متعلق به آسیای میانه و جزایر دریای اژه . شیوه ی كورنتی بعد ها رواج یافت
. معابد شیوه ی دوریك ظاهری تناورانه دارند و ستون هایشان محكم بر سكو یا
صفحه ی پله دار نهاده شده اند . شیوه ی یونیك در مقایسه با شیوهی سنگین ،
جسیم و جدی دوریك ، شیوه ای سبك ، تشریفاتی و به مراتب تزییناتی تر به نظر
می رسد . ستون ها در این شیوه باریك تر اند و روی پاسنگ های برجسته كاری
شده ای نهاده شده اند . خیاره ها یا قاشقی های ستون شیوه ی دوریك با لبه
های تیز ( نبش تند ) به هم می رسند ولی قاشقی های ستون شیوه ی یونیك تخت
هستند . البته آشكار ترین تفاوت های موجود بین این سه شیوه ، در سر ستون
هاشان است : سر ستون دوریك ساده و بی تزیین است و سرستون های یونیك و
كورنتی شدیدا ً تزیین یافته اند . شیوه ی كورنتی فقط از لحاظ سرستون با
شیوه ی یونیك تفاوت دارد . سرستون یونیك طوری طراحی شده است كه فقط از دو
جهت به طرزی موثر قابل دیدن است . برای ستون بندی های یونیك كه دور تا دور
گوشه های بنا می چرخیدند ، مانند ستون بندی های بناهای دورستونی ، "
سرستون های گوشه ای " مخصوصی می بایست طراحی می شد كه از دو سوی رو به
بیننده ، شكل و نمای مشابهی داشته باشند . لبه های تیزی كه از برخورد دو
مارپیچ یا طوماری پدید می آمد هیچ گاه معماران كلاسیك را كاملاً خوشنود
نمی ساخت زیرا اینان نیز احتمالاً احساس كرده بودند كه این راه حل فقط به
بهای از دست رفتن منطق ساختمانی سرستون یونیك و با دگرواره نمایاندن بخش
ها و اجزای كاركردی آن به دست آمده بود . سرستون كورنتی ، كه از همه ی
جهات یكسان دیده می شود ، این مسئله را حل كرد . شیوه ی كورنتی علاوه بر
حل كردن مسائل آزار دهنده و مزاحم شیوه های دوریك و یونیك – معمای سه تركی
های گوشه ای و مارپیچ های گوشه ای – با آن آراستگی بی بدیلش ، سرانجام با
سلیقه ی رشد یابنده در جهت آرایش پر شكوه شكل و شبیه سازی واقع بینانه ای
جور درآمد كه نیروی رهبری كننده ی تمام فعالیت های هنری در دنیای هلنی شد .

وضعیت طبیعی و جغرافیایی یونان:
سرزمینی که تمدن و فرهنگ یونان باستان در آن شکل گرفت
از یونان و جزایر یونانی تشکیل شده بود که عبارت بودند از: یونان شمالی،
مرکزی و جنوبی و همچنین جزایری که در سواحل شمالی و شرقی دریای اژه قرار
دارند. به عبارت دیگر شبه جزیره بالکان که در جنوب اروپا قرار دارد، بخش
اعظمش را کوههای صخره ای و پر شیب فرا گرفته که تنها در میان جلگه هایی که
در وسط این کوهها قرار دارند، اراضی حاصلخیزی جهت کشاورزی وجود دارد. در
این کوهها علاوه بر معادن آهن، مس و نقره، سنگ مرمر بسیار زیبایی که به
آسانی قابل تراش و تغییر شکل است به فراوانی یافت می شود.
در یونان تابستانها گرم و تقریبا بدون باران و فصل بارندگی در زمستان است و این کشور در اکثر اوقات دارای آسمانی صاف و آبی است.
دریای اژه سواحل شرقی یونان را که بریدگیهای بسیار
دارد، احاطه کرده است. شبه جزیره های باریک که در دریا پیش رفته اند به
تعداد زیادی در یونان وجود دارد، که باعث پدید آمدن خلیجهایی که تا عمق
خشکی نفوذ نموده اند گردیده و همین خلیجها بندرهای مناسبی برای تردد
کشتیهاست.
موقعیت جغرافی و طبیعی در شکل دادن به اوضاع سیاسی
اقتصادی و فرهنگی یونان نقش بسیار مهمی داشته است. زیرا همین وضعیت طبیعی
موجب شده که در بخشهای مختلف یونان دولت شهرهای کوچک مستقل تشکیل گردند که
شرایط خاص طبیعی یعنی از یک سو به دریا و از سوی دیگر کو هستانهای صعب
العبور مانع آن بودند که این دولت شهرها مورد تهاجم قرار گیرند.
تمدن یونان در واقع با تولد دولت شهرها آغاز شد.
ارتباط در یونان که صرفا از طریق دریا امکان پذیر بود این دولت شهرها را
با فرهنگ و تمدن دیگر جزایر و کشورهای حاشیه مدیترانه آشنا نمود و از این
طریق زمینه های اقتصادی تجاری ایجاد گردید. در برخورد با این تمدنها و
رونق اقتصادی، زمینه های رشد هنر طبیعت گرایی یونان روح و قوت گرفت.
به طور کلی تمدن یونان در سه عنصر ثابت خلاصه می شود
که عبارتند از: انسان، طبیعت، عقل. کشف تئوری انسانی، یا انسانی که تفکر
در هر موضوعی او را به شناخت و معرفت می رساند، موجب گذر از تفکرات جادوئی
و افسانه ای و رسیدن به تفکر عقلانی شد و در این زمان بود که فلسفه و
تاریخ نویسی و علم جانشین تفکرات قدیمی شد. شناخت فرد و احترام به ارزشهای
انسان دمکراسی را پدید آورد. در جهان بینی اومانیستی یونان، آنچه اهمیت
داشته انسان بوده و انسان محور مقیاس همه چیز بوده است. علاوه بر اینها
آنچه در تفکرات یونانی انسان را از سایر موجودات متمایز میکند، عقل اوست.
طبیعت و زیبایی نیز در تمدن یونان جایگاه خاصی داشته است. عوامل طبیعی و
وجود طبیعت خاص یونان در شکل گیری آثار معماری و سایر هنرها نقش اساسی و
تعیین کننده ای را بازی کرده است.
دین یونانیان باستانی
در آغاز، دین و مذهب یونانیان قدیم یک نوع اعتقادبهالهه متعددهبوده که درباره آنها قائل به جسمو صورت انسانی بودند و برای خدایان خود از مادینه و نرینه اشکال و افکار بشری قائلشده و مدت دو سه هزار سال این رشته عقائد نزد ایشان دائما در تحول و تطور بوده است[FONT='Tahoma','sans-serif']. بنابراین یونانیان قدیم نیز بهخدایان نرینه و مادینهمعتقد بودند. هنگامیکههلن هایعنی اجدادیونانیان قدیم از شمال به جنوب آن سرزمین پراکنده شدند قبائلی آریائی نژاد و نیموحشی بودند که بر حسب معتقدات قدیم نژادی خود غالبامظاهر طبیعترا می پرستیدند و همان خدایانی را که درکتاب ودانزد اجداد هندوان قدیم محل عبادتبودند ایشان نیز پرستش می کرده اند.در رأس آنهاخدایآسمانقرار داشته است که او رازئوسو گاهیزئوس پاتریعنیپدرآسمانمی نامیده اند و این مظهر همان الهی است که نزد هندوان باستانی بهدیوس پیتارو بعدها نزد رومیها بهژوپیترموسوم شده است[FONT='Tahoma','sans-serif'].
مجموعه خدایان مورد پرستش ایشان که معمولا با خدایان آریایی قدیم مشترک بودند، عبارتند از:
زئوس، خدای خدایان و خدایکل
آپولو، خدای آفتاب
پوزیدن، خدای دریاها
هستیا، خدای مونث و مادر خانواده، الاهه کانونخانوادگی
دمیتر، خدای مونث، مادر کشاورزیو غلات
هرمس، خدای حکمت، و خدای حکیم وآفریننده
آرس، خدای جنگ
بعد از آنکه قبائل آریایی هلنهای مهاجم بر مردم بومی غلبه یافتند وتمدنآنها را تدریجا در خود هضم کردند ازخدایان و معبودهای محلی نیز آلهه ای چند را اقتباس نمودند. در جزائر شرقی مدیترانهو سواحل غربی آسیا ی صغیر ساکنین بومی نیز که دارای تمدن و فرهنگی به نسبت زمان خودمتکامل بودند، بعضی خدایان محلی را را می پرستیدند کهیونانیانهم به آنها گرویدند از این قرار[FONT='Tahoma','sans-serif']:[/FONT]
هراس، زن زئوس
اتنا، خدای حکمت و خرد و معبود شهر آتن
آرتمیس، دختر زئوس و خواهر آپولو که رومیها او را به نام دیانا نامیدند.
افرودیت، آلهه مادینه خدایعشق و محبت که نزد رومیها به ونوس زهره نامبردار است
بیشتر این آلهه کهمقتبس از عقائد ملل مغلوبه سواحل مدیترانه بودند و مورد پرستش یونانیان قرار گرفتندخدایانی مونث اند که برای آنها جنبه امیت و مادری قائل شده بودند زیرا در پانتئوناقوام آریائی قدیم خدای مونث کمتر دیده می شود.

دوره های بررسی تاریخ هنر و معماری یونان:
دوره های هنر یونان را در چهار دوره دسته بندی می کنند:
الف) هنر دوره هندسی: به آثار هنری پیش از دوره آرکائیک اطلاق می شود که در آن بر روی سطوح ظروف سفالی از طرحهای منظم هندسی استفاده شده است.
ب) هنر و معماری دوره آرکائیک(کهن) 630 تا 480 ق. م: در
این زمان دوره هندسی جای خود را به مرحله یا شیوه خاور مآبی دوره کهن داد.
این دوره گذرا از اواخر قرن هفتم پیش از میلاد آغاز شد و تا شروع جنگهای
ایران و یونان در زمان خشایارشاه هخامنشی ادامه داشت. بی شک آغاز جنگهای
ایران و یونان تاثیری در پیشرفت و توسعه هنر دوره کهن داشته است.
آثار معماری این دوره با استفاده از قطعات سنگهای
تراشیده شده و بدون ملات ساخته شده اند که در مراحل اولیه در ساخت معابد
از چوب برای ستونها و پوشش سقفها و آجر برای دیوار و سنگ صرفا برای پی
ساختمان استفاده شده است.
ج) هنر و معماری دوره کلاسیک 480 تا 330 ق. م: این
عصر دوران ثبات و شکوفایی تمدن و هنر یونان است. قرن پنجم و چهارم را باید
بهترین ایام تحول و تکامل معماری یونان به شمار آورد. این دوره با عظمت پس
از پیروزیهای درخشانی آغاز و با اقدامات کشور گشایانه اسکندر مقدونی پایان
یافت.
یونانیان موفقیت و پیروزیهای خود را در جنگها مرهون خدایان می دانستند و همین مسئله در هنر و معماری سرزمینشان کاملا محسوس است.
مرکز فعالیتهای این دوره در شهر آتن بود. مجموعه
آکروپلیس که طی جنگها آسیبهای زیادی دیده بود، در این دوره به رهبری
پریکلس بازسازی شد.
معماری این دوره از جنبه های فنی پیشرفتهای شایانی
کرد. سنگهای مورد استفاده دیوارها به طور کامل تراش خورده و با بستهای
فلزی با دقت بسیار نسبت به دوره کهن در کنار هم قرار گرفتند. نسب سفالهای
بام پوش نیز بر همین منوال پیشرفت نمود.
ساختمان معابد در این دوره دارای پلان سه بخشی بود که
شامل بخشهای 1-رواق ورودی(پیشخان) 2-تالار قرارگاه پیکره الهه 3-پستو برای
نگهداری نذورات می شد.
پلان اصلی بناها چهار گوش بود. به جز چند پرستشگاه که با نقشه مدور ایجاد شد و دور ستونی بودند.
به جز معابد و ساختمانهای رسمی در این دوره، شهر سازی
نیز پیشرفت نمود و انواع بناهای عمومی مانند تالارهای اجتماعات به شکل
آمفی تئاتر، گذرگاههای سر پوشیده و ستونهای یادبود در خیابانها، ورزشگاه و
باشگاههای پرورش اندام پهلوانان، میدانهای دو و اسب سواری با ردیف
جایگاههای پلکانی برای تماشاگران ساخته می شد.