محرم برای چیست؟

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه کار و ارزش شهدای کربلا رو میدونیم
ولی سوالاتی هست!

چرا 40 روز عزاداری؟
چرا تو ماهی که پر خیر و برکت بوده و زمان پیامبر به نام ماه صلح و دوستی میشناختن عزاست؟
چرا برای محمد که مطمعنآ مقامش از حسین بالاتره عزاداری 40 روزه نیست؟
چرا مراسم های خیری مثل ازدواج نکوهش شده؟
اصلآ کی گفته 40 روز عزاداری؟
اگه حسین تشنه به شهادت رسید پدرش هم تو محراب به شهادت رسید؟
و خیلی های دیگه
حسین شهید شد و آخرتی جاویدان داره؟
خیلی بده؟


:question:
 

phalagh

مدیر بازنشسته
متاسفانه مثل اينكه گاهي فقط جنبه عزا رو اون هم فقط جنبه صوري اون رو ميبينيم.
اول بگم كه ازدواج در محرم به هيچ وجه نكوهش نشده كه حتي من شنيدم كه از به تاخير انداختن ازدواج به خاطر محرم نهي شده.اما جشن و پايكوبي نكوهش شده.
اما عزاداري:
در عزاداري امام حسين علاوه بر اينكه مشتاقان و دوست داران اون حضرت به ياد مصائب اون حضرت گريه ميكنن. كه اين گريه و زاري در حقيقت تسلي روح خودشون هست.( فراموش نكنيم كه حتي در عزاي نزديكان هم اونايي كه گريه نميكنن ديگران مدام سعي ميكنن اونو به گريه بندازن تا اروم بشه و اون درد به صورت عقده براش نمونه.پس گريه يكي از راههاي تسلي بخشي هست) با عزاداري ياد و نام ان حضرت و يارانش و قيام و هدفشون رو زنده نگه ميدارن.
تجربه اي كه خودم به شخصه داشتم و اينو توي دوستانم هم ديدم‌(نه فقط دوستان مذهبي) اين بوده كه با شركت تو مراسم عزاداري محرم يه آرامش خاصي بهمونه دست ميداد. حتي يادمه تو خوابگاه كه بودم يه سري از بچه ها كه كمتر تو اين مراسما شركت ميكردن وقتايي كه دلشون گرفته بود حتما ميومدن كه كمي آروم بگيرن.پس جنبه درمان روحي و رواني هم داره. در مورد لباس سياه هم يكي از دوستام ميگفت رفته بود پيش يه فالگير ( از اون خفنا ) ميگفت زنه به هيچي اعتقاد نداشت اما بسيار بسيار مقيد بود كه تو محرم سياه بپوشه و ميگفته يه اثرات متافيزيكي و رواني خاصي داره.
بگذريم.
عزادارين امام حسين به دليل مهر و محبتي كه به اون حضرت دارن تو اين مراسم به صورت خودخواسته شركت ميكنن. رسول خدا(صلي الله عليه وآله)ميفرمايند: «إن لقتل الحسين حرارة في قلوب المؤمنين لاتبرد ابداً» براي شهادت امام حسين(عليه السلام)در دل‌هاي مؤمنان حرارتي است كه هرگز سرد و خاموش نمي شود.
پس عشق و دوستي و عاطفه مهم ترين عمل در برپايي اين مراسمه. اما خوب اين مراسم يه كاركردهاي ديگه اي هم داره.
اول زنده نگه داشتن ياد و خاطره قيام عاشورا. شايد مهم ترين كاركردي كه عزاداري محرم ميتونه داشته باشه همين باشه كه ما هر ساله با ياآوري اون واقعه و ذكر اهداف و روحيات شهداي عاشورا با مفاهيمي همچون آزاداگي، ظلم ستيزي ، ايثار و شهادت طلبي آشنا ميشيم. شايد بهتر باشه از زبان يك نويسنده غربي غير مسلمان نقل بگم : «اگر مورخان ما حقيقت اين روز (عاشورا) را مي دانستند و درك مي كردند كه عاشورا چه روزي است، اين عزاداري را مجنونانه نمي پنداشتند; زيرا پيروان حسيني به واسطه عزاداري حسيني مي دانند كه پستي و زير دستي و استعمار و استثمار را نبايد قبول كرد; زيرا شعار پيشرو و آقاي آن‌ها ندادنِ تن به زير بار ظلم و ستم بود.»
دوم تعليم و آموزش مفاهيم ديني. كه در اين مراسم ها فرصتي به وجود مياد كه سخنرانان افراد رو احكام و مفاهيم ديني آشنا كنن.
سوم آشنايي و معرفي الگوها. در محرم و عزاداري هاي محرم از يك طرف با الگوها وفاداري، صبر، مقاومت ، ايثار و شهادت آشنا ميشيم. كه سرچشمه نيكي هستند و با اين عزاداري ها در واقع قلبون رو با اونا پيوند ميزنيم. و از طرف ديگه با سرچشمه بديها ، يزيد و يزيديان ، آشنا ميشيم.
«انّي سلمٌ لِمن سالمكم و حربٌ لِمن حاربكم و ولي لِمن والاكم و عدوٌّ لِمن عاداكم»16; من، با كساني كه با شما در آشتي و صلح باشند، آشتي اَم ; و با كساني كه با شما در ستيز و جنگ باشند، در ستيزم; و با كساني كه شما را دوست بدارند، دوستمَ; و با كساني كه شما را دشمن بدارند، دشمَنم.
چهارم ايجاد معنويت. مراسم عزاداري حسيني مراسميه ك در اون از معنويات و حقيقت و مظلوميت و ديانت صحبت ميشه و همونطوري كه در اول پستم گفتم به افراد يه آرامش روحي و معنوي خاصي ميده. كه باعث ميشه روحشون سبك و پالوده بشه. البته خوب به شرطي كه بعد از مراسم برنگرديم سر كاراي قبليمون و سعي كنيم در جهتي قدم برداريم كه همچنان اين آثار ادامه پيدا كنه.
 

BigMasoud

اخراجی موقت
همه کار و ارزش شهدای کربلا رو میدونیم
ولی سوالاتی هست!

چرا 40 روز عزاداری؟
چرا تو ماهی که پر خیر و برکت بوده و زمان پیامبر به نام ماه صلح و دوستی میشناختن عزاست؟
چرا برای محمد که مطمعنآ مقامش از حسین بالاتره عزاداری 40 روزه نیست؟
چرا مراسم های خیری مثل ازدواج نکوهش شده؟
اصلآ کی گفته 40 روز عزاداری؟
اگه حسین تشنه به شهادت رسید پدرش هم تو محراب به شهادت رسید؟
و خیلی های دیگه
حسین شهید شد و آخرتی جاویدان داره؟
خیلی بده؟


:question:
اصلا چرا وفات و شهادت بعضي از معصومين تعطيله و بعضي ديگه نه. يا چرا براي بعضيا بيشتر از بعضي ديگه عزادراي ميكنن. يا چرا براي به بهشت رفتن بعضيا (؟) آدم بايد صبح تا شب سياه بپوشه و گريه كنه.

متاسفانه مثل اينكه گاهي فقط جنبه عزا رو اون هم فقط جنبه صوري اون رو ميبينيم.
اول بگم كه ازدواج در محرم به هيچ وجه نكوهش نشده كه حتي من شنيدم كه از به تاخير انداختن ازدواج به خاطر محرم نهي شده.اما جشن و پايكوبي نكوهش شده.
اما عزاداري:
در عزاداري امام حسين علاوه بر اينكه مشتاقان و دوست داران اون حضرت به ياد مصائب اون حضرت گريه ميكنن. كه اين گريه و زاري در حقيقت تسلي روح خودشون هست.( فراموش نكنيم كه حتي در عزاي نزديكان هم اونايي كه گريه نميكنن ديگران مدام سعي ميكنن اونو به گريه بندازن تا اروم بشه و اون درد به صورت عقده براش نمونه.پس گريه يكي از راههاي تسلي بخشي هست) با عزاداري ياد و نام ان حضرت و يارانش و قيام و هدفشون رو زنده نگه ميدارن.
تجربه اي كه خودم به شخصه داشتم و اينو توي دوستانم هم ديدم‌(نه فقط دوستان مذهبي) اين بوده كه با شركت تو مراسم عزاداري محرم يه آرامش خاصي بهمونه دست ميداد. حتي يادمه تو خوابگاه كه بودم يه سري از بچه ها كه كمتر تو اين مراسما شركت ميكردن وقتايي كه دلشون گرفته بود حتما ميومدن كه كمي آروم بگيرن.پس جنبه درمان روحي و رواني هم داره. در مورد لباس سياه هم يكي از دوستام ميگفت رفته بود پيش يه فالگير ( از اون خفنا ) ميگفت زنه به هيچي اعتقاد نداشت اما بسيار بسيار مقيد بود كه تو محرم سياه بپوشه و ميگفته يه اثرات متافيزيكي و رواني خاصي داره.
بگذريم.
عزادارين امام حسين به دليل مهر و محبتي كه به اون حضرت دارن تو اين مراسم به صورت خودخواسته شركت ميكنن. رسول خدا(صلي الله عليه وآله)ميفرمايند: «إن لقتل الحسين حرارة في قلوب المؤمنين لاتبرد ابداً» براي شهادت امام حسين(عليه السلام)در دل‌هاي مؤمنان حرارتي است كه هرگز سرد و خاموش نمي شود.
پس عشق و دوستي و عاطفه مهم ترين عمل در برپايي اين مراسمه. اما خوب اين مراسم يه كاركردهاي ديگه اي هم داره.
اول زنده نگه داشتن ياد و خاطره قيام عاشورا. شايد مهم ترين كاركردي كه عزاداري محرم ميتونه داشته باشه همين باشه كه ما هر ساله با ياآوري اون واقعه و ذكر اهداف و روحيات شهداي عاشورا با مفاهيمي همچون آزاداگي، ظلم ستيزي ، ايثار و شهادت طلبي آشنا ميشيم. شايد بهتر باشه از زبان يك نويسنده غربي غير مسلمان نقل بگم : «اگر مورخان ما حقيقت اين روز (عاشورا) را مي دانستند و درك مي كردند كه عاشورا چه روزي است، اين عزاداري را مجنونانه نمي پنداشتند; زيرا پيروان حسيني به واسطه عزاداري حسيني مي دانند كه پستي و زير دستي و استعمار و استثمار را نبايد قبول كرد; زيرا شعار پيشرو و آقاي آن‌ها ندادنِ تن به زير بار ظلم و ستم بود.»
دوم تعليم و آموزش مفاهيم ديني. كه در اين مراسم ها فرصتي به وجود مياد كه سخنرانان افراد رو احكام و مفاهيم ديني آشنا كنن.
سوم آشنايي و معرفي الگوها. در محرم و عزاداري هاي محرم از يك طرف با الگوها وفاداري، صبر، مقاومت ، ايثار و شهادت آشنا ميشيم. كه سرچشمه نيكي هستند و با اين عزاداري ها در واقع قلبون رو با اونا پيوند ميزنيم. و از طرف ديگه با سرچشمه بديها ، يزيد و يزيديان ، آشنا ميشيم.
«انّي سلمٌ لِمن سالمكم و حربٌ لِمن حاربكم و ولي لِمن والاكم و عدوٌّ لِمن عاداكم»16; من، با كساني كه با شما در آشتي و صلح باشند، آشتي اَم ; و با كساني كه با شما در ستيز و جنگ باشند، در ستيزم; و با كساني كه شما را دوست بدارند، دوستمَ; و با كساني كه شما را دشمن بدارند، دشمَنم.
چهارم ايجاد معنويت. مراسم عزاداري حسيني مراسميه ك در اون از معنويات و حقيقت و مظلوميت و ديانت صحبت ميشه و همونطوري كه در اول پستم گفتم به افراد يه آرامش روحي و معنوي خاصي ميده. كه باعث ميشه روحشون سبك و پالوده بشه. البته خوب به شرطي كه بعد از مراسم برنگرديم سر كاراي قبليمون و سعي كنيم در جهتي قدم برداريم كه همچنان اين آثار ادامه پيدا كنه.
در مورد گريه كردن و تسلي و ... كه واقعا برام حرفاتون عجيب بود. و اگه شركت در مراسم مذهبي به آدم آرامش ميده خيلي از كارهاي ديگه هم به آدم آرامش ميده. مهم باور و عقيده‌ي آدمهاست كه باعث ميشه كاري براشون آرامش‌بخش باشه و يك كار ديگه اينطور نباشه.

لباس سياه و فالگير!!!!!!!!!!!

"عزادارين امام حسين به دليل مهر و محبتي كه به اون حضرت دارن تو اين مراسم به صورت خودخواسته شركت ميكنن. رسول خدا(صلي الله عليه وآله)ميفرمايند: «إن لقتل الحسين حرارة في قلوب المؤمنين لاتبرد ابداً» براي شهادت امام حسين(عليه السلام)در دل‌هاي مؤمنان حرارتي است كه هرگز سرد و خاموش نمي شود.‍"
من تو اين مراسم بچه‌هاي خردسالي ميبينم كه لباس سياه تنشون ميكنن و دور سرشون چيزي ميپيچن و ... يا نوجوانان ... كه من موندم اينا خودشون انتخاب كردند كه به اون شكل و شمايل تو اين مراسم شركت كنند؟ تو مراسم مختلف خوراكي‌هاي جورواجور ميخورن و خوشحال ميشن؛ از بچگي براشون عادت ميشه و اين قضيه ادامه پيدا ميكنه تا وقتي بزرگ ميشن و هيچ وقت هم نمي‌فهمند چرا هر سال بايد برن گريه بكنند و با اين كار آتش جهنم لمسشون نكنه!!؟؟ باز تا سال بعد هر كاري خواستند بكنن و چرخه تكرار بشه.

در مورد هدف اول كه هر كسي ميدونه آزادگي و ايثار و ... خوبه و نيازي نيست كه هر بار با عزاداري اين مفاهيم براش آپديت بشه. هيچ كس هم دوست نداره زير بار ظلم و ستم بره.

تعليم و آموزش مفاهيم ديني!!؟؟ شوخي ميكنيد؟ در كدوم قسمت‌ها دقيقا مفاهيم ديني آموزش و تعليم داده ميشه؟ خيلي برام تاسف باره كه ميبينم تو محرم يا قبلش يا بعدش بعضيا هي با هم سي دي اين مداحي‌ها رو رد و بدل ميكنن و در مورد مداح‌ها يا آهنگاشون اينقدر با همديگه با آب و تاب حرف ميزنن ، همونطور كه دو نفر در مورد خواننده‌ي مورد علاقشون بحث ميكنن. و اين قضيه‌ي مداحي‌ها از سطح پايين تا بالاترين سطح (صدا و سيما) اجرا ميشه. هر كي هم بيشتر آدما رو به گريه بندازه مداح قوي‌تر محسوب ميشه. اگر افراد به ياد مصائب اون حضرت به گريه ميفتند چرا احتياج به يادآوري توسط مداح دارند. خب به صورت خودجوش گريه كنند.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
اصلا چرا وفات و شهادت بعضي از معصومين تعطيله و بعضي ديگه نه. يا چرا براي بعضيا بيشتر از بعضي ديگه عزادراي ميكنن. يا چرا براي به بهشت رفتن بعضيا (؟) آدم بايد صبح تا شب سياه بپوشه و گريه كنه.


در مورد گريه كردن و تسلي و ... كه واقعا برام حرفاتون عجيب بود. و اگه شركت در مراسم مذهبي به آدم آرامش ميده خيلي از كارهاي ديگه هم به آدم آرامش ميده. مهم باور و عقيده‌ي آدمهاست كه باعث ميشه كاري براشون آرامش‌بخش باشه و يك كار ديگه اينطور نباشه.
خوب خودتون داريد ميگيد به عقديه ادما مربوط ميشه.
هرچند همونطور كه گفتم دوستاني داشتم كه اصلا آدماي چندان معتقدي نبودن(منظورم اعتقاد به اين جور چيزاست) اما ميگفتن كه تو اين مراسما شركت ميكنن يه جورايي آرامش پيدا ميكنن.
لباس سياه و فالگير!!!!!!!!!!!
من فقط چيزي كه شنيده بودم رو نقل كردم. نه تاييد كردم و نه ردش كردم.اگه بخوايم ميتونيم فالگير بودنش رو زير سوال ببريم، اما در اينكه زنه از اون آدم خفنا بوده كه داغون از اون وري افتاده بوده شكي نيست. حالا چرا همچين چيزي گفته؟!!
من تو اين مراسم بچه‌هاي خردسالي ميبينم كه لباس سياه تنشون ميكنن و دور سرشون چيزي ميپيچن و ... يا نوجوانان ... كه من موندم اينا خودشون انتخاب كردند كه به اون شكل و شمايل تو اين مراسم شركت كنند؟ تو مراسم مختلف خوراكي‌هاي جورواجور ميخورن و خوشحال ميشن؛ از بچگي براشون عادت ميشه و اين قضيه ادامه پيدا ميكنه تا وقتي بزرگ ميشن و هيچ وقت هم نمي‌فهمند چرا هر سال بايد برن گريه بكنند و با اين كار آتش جهنم لمسشون نكنه!!؟؟ باز تا سال بعد هر كاري خواستند بكنن و چرخه تكرار بشه.
خوب تا حدودي با حرفتون موافقم كه بعضي بچه ها رو بزرگترا ميارن. اما ما اينجا داريم درباره آدم بزرگا حرف ميزنيم. آدماي بالغ و عاقل.
هرچند در مورد بچه ها هم نميتونيم بگيم كسي اونا رو بزور ميبره. ميتونم يه مثال بزنم.البته در مورد عزاداري نيست اما خوب همچينم بيراه نيست.
هميشه فكر ميكنيم بچه ها از چه ميدونن عبادت و عزاداري و اين حرفا چه معني ميده. اما هيچ وقت به حس و حال اونا دقت نميكنيم.
چند سال پيش وقتي خواهرزادم كلاس چهارم دبستان بود از دبوار حياطشون ميفته پايين. و سه روز ميره تو كما.شوهر خواهرم نذر ميكنه كه اگه خوب بشه با هم برن مكه. پسر خواهرم خوب ميشه و چند ماه بعد با شوهر خواهرم ميرن به عمره.اون موقع من دانشگاه بودم.ولي خواهر كوچكم بهم ميگفت نميدوني حسين بعد از برگشتنش با چه حس و حالي از مكه حرف ميزد. ميگفت يه جوري مثل آدم بزرگا اشك تو چشاش حلقه ميزد واز اونجا ميگفت كه....:cry:
قبل از اين اتفاق ارزوي حسين داشتن كامپيوتر بود. اما بعدش ارزوش شد رفتن به مكه. ميگفت ميخوام پولامو جمع كنم دوباره برم مكه.
اين يه نمونه از بچه هايي بود كه شما ميگيد از مراسمي كه داره توش شركت ميكنه چيزي نميفهمه.

در مورد هدف اول كه هر كسي ميدونه آزادگي و ايثار و ... خوبه و نيازي نيست كه هر بار با عزاداري اين مفاهيم براش آپديت بشه. هيچ كس هم دوست نداره زير بار ظلم و ستم بره.
نياز نيست؟ ايثار... فكر ميكنيد تمام ايثارهاي 8 سال دفاع مقدس. يا خيلي از ايثارهايي كه هر روز داريم تو جامعه ميبينيم از كجا مشات ميگيره؟
فكر ميكنيد اگه عزاداري هاي محرم نبود. الان هيچ اثري از پايم سيد الشهدا بود؟
تعليم و آموزش مفاهيم ديني!!؟؟ شوخي ميكنيد؟ در كدوم قسمت‌ها دقيقا مفاهيم ديني آموزش و تعليم داده ميشه؟ خيلي برام تاسف باره كه ميبينم تو محرم يا قبلش يا بعدش بعضيا هي با هم سي دي اين مداحي‌ها رو رد و بدل ميكنن و در مورد مداح‌ها يا آهنگاشون اينقدر با همديگه با آب و تاب حرف ميزنن ، همونطور كه دو نفر در مورد خواننده‌ي مورد علاقشون بحث ميكنن. و اين قضيه‌ي مداحي‌ها از سطح پايين تا بالاترين سطح (صدا و سيما) اجرا ميشه. هر كي هم بيشتر آدما رو به گريه بندازه مداح قوي‌تر محسوب ميشه. اگر افراد به ياد مصائب اون حضرت به گريه ميفتند چرا احتياج به يادآوري توسط مداح دارند. خب به صورت خودجوش گريه كنند.
هر چيزي يه آسيبهايي هم داره. من منكر اين مواردي كه شما گفتيد نيستم. اما اين وظيفه كيه كه در رفع اين اسيبها بگوشه؟ كساني كه هم معتقدن و هم فكر ميكنن اين جور چيزا آسيبي براي اعتقادشونه.
 

BigMasoud

اخراجی موقت
خوب خودتون داريد ميگيد به عقديه ادما مربوط ميشه.
هرچند همونطور كه گفتم دوستاني داشتم كه اصلا آدماي چندان معتقدي نبودن(منظورم اعتقاد به اين جور چيزاست) اما ميگفتن كه تو اين مراسما شركت ميكنن يه جورايي آرامش پيدا ميكنن.
به نظر شما عقيده داشتن يا نداشتن به چيزي باعث درست بودن يا غلط بودن اون چيز ميشه؟ خيلي‌ها به بت‌پرستي عقيده داشتن اما آيا درست بود؟ يا درسته؟

من فقط چيزي كه شنيده بودم رو نقل كردم. نه تاييد كردم و نه ردش كردم.اگه بخوايم ميتونيم فالگير بودنش رو زير سوال ببريم، اما در اينكه زنه از اون آدم خفنا بوده كه داغون از اون وري افتاده بوده شكي نيست. حالا چرا همچين چيزي گفته؟!!
به دليل جو موجود؟

خوب تا حدودي با حرفتون موافقم كه بعضي بچه ها رو بزرگترا ميارن. اما ما اينجا داريم درباره آدم بزرگا حرف ميزنيم. آدماي بالغ و عاقل.
هرچند در مورد بچه ها هم نميتونيم بگيم كسي اونا رو بزور ميبره. ميتونم يه مثال بزنم.البته در مورد عزاداري نيست اما خوب همچينم بيراه نيست.
هميشه فكر ميكنيم بچه ها از چه ميدونن عبادت و عزاداري و اين حرفا چه معني ميده. اما هيچ وقت به حس و حال اونا دقت نميكنيم.
چند سال پيش وقتي خواهرزادم كلاس چهارم دبستان بود از دبوار حياطشون ميفته پايين. و سه روز ميره تو كما.شوهر خواهرم نذر ميكنه كه اگه خوب بشه با هم برن مكه. پسر خواهرم خوب ميشه و چند ماه بعد با شوهر خواهرم ميرن به عمره.اون موقع من دانشگاه بودم.ولي خواهر كوچكم بهم ميگفت نميدوني حسين بعد از برگشتنش با چه حس و حالي از مكه حرف ميزد. ميگفت يه جوري مثل آدم بزرگا اشك تو چشاش حلقه ميزد واز اونجا ميگفت كه....:cry:
قبل از اين اتفاق ارزوي حسين داشتن كامپيوتر بود. اما بعدش ارزوش شد رفتن به مكه. ميگفت ميخوام پولامو جمع كنم دوباره برم مكه.
اين يه نمونه از بچه هايي بود كه شما ميگيد از مراسمي كه داره توش شركت ميكنه چيزي نميفهمه.

نياز نيست؟ ايثار... فكر ميكنيد تمام ايثارهاي 8 سال دفاع مقدس. يا خيلي از ايثارهايي كه هر روز داريم تو جامعه ميبينيم از كجا مشات ميگيره؟
فكر ميكنيد اگه عزاداري هاي محرم نبود. الان هيچ اثري از پايم سيد الشهدا بود؟
من فقط ميدونم كه وقتي اسكندر هم حمله كرد ايرانيا از كشور خودشون دفاع كردند و اين قضيه ربطي به عزاداري‌هاي محرم و پيام سيدالشهدا نداشت به نظرم.

هر چيزي يه آسيبهايي هم داره. من منكر اين مواردي كه شما گفتيد نيستم. اما اين وظيفه كيه كه در رفع اين اسيبها بگوشه؟ كساني كه هم معتقدن و هم فكر ميكنن اين جور چيزا آسيبي براي اعتقادشونه.
 

sh.mojtaba

عضو جدید
ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون
همین
علاقه مندان به آیه ی 91 سوره ی انعام مراجعه کنند.
 

BigMasoud

اخراجی موقت
ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون
همین
علاقه مندان به آیه ی 91 سوره ی انعام مراجعه کنند.
واقعا
"بگو چه كسى آن كتابى را كه موسى آورده است نازل كرده [همان كتابى كه] براى مردم روشنايى و رهنمود است [و] آن را به صورت طومارها درمى‏آوريد [آنچه را] از آن [مى‏خواهيد] آشكار و بسيارى را پنهان مى‏كنيد در صورتى كه چيزى كه نه شما مى‏دانستيد و نه پدرانتان [به وسيله آن] به شما آموخته شد بگو خدا [همه را فرستاده] آنگاه بگذار تا در ژرفاى [باطل] خود به بازى [سرگرم] شوند"
واقعا چه كسي آن كتابي را كه موسي آورده است نازل كرده؟ و چه كسي قرآن را نازل كرده؟ كه هر آنچه از آن مي‌خواهيد آشكار و بسياري را پنهان مي‌كنيد. در صورتي كه چيزي كه نه شما مي‌دانستيد و نه پدرانتان به وسيله آن به شما آموخته شد.
حالا چرا قرآن رو ناديده مي‌گيريد من نمي‌دانم :que: و چرا آيات قرآن رو ناديده مي‌گيريد باز هم نمي‌دانم.
 

BigMasoud

اخراجی موقت
دوستان يكي از مشكلات شما اينه كه هر چي آيه مربوط به "به بيراهه رفتن" و "كافر شدن" و "در باطل و گمراهي فرو رفتن" و چيزهاي مشابه هست در مورد بقيه به كار مي‌بريد. و به عبارتي دست پيش مي‌گيريد. در حالي كه شما كه به اين آيه‌ها استناد مي‌كنيد به آيه‌هايي كه در اونها مصداق كفر و مصداق بيراهه رفتن و ... هم اشاره شده استناد كنيد. من كه واقعا تعجب مي‌كنيم يك همچين چيزايي رو از شماها مي‌بينم و بعضي موقع‌ها هم خندم ميگيره.
 

عبید

عضو جدید
عاشورا در نگاه برخی مستشرقین ، بزرگان و علما
شيخ جعفرشوشتري: ازعظمت بلكه معجزه قرآن، آن است كه برخلاف ديگر كتابها تكرارش ملال آور نيست، بلكه لطفش بيشتر مي گردد، مصيبت امام حسين (ع) هم همينطور است. هرچه خوانده يا شنيده شود باز تازه است. ديگرآنكه نگاه كردن به خط قرآن عبادتست، تلاوت و گوش دادن به آن عبادتست، مرثيۀ امام حسين(ع) ، هم چنين است، خواندنش و گوش دادنش عبادتست، گرياندنش و گريه كردنش نيز عبادتست .
« مَنْ بَكي اَوْ بَكي اَوْ تَباكي وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةِ » ازجمله آنكه قرآن مجيد به جميع شئون معجزه است و ... و حسين (ع) هم به سربريده اش ، به اعضايش، به بدنش همه معجزه است. « بخشي ازكتاب سراي ديگر»

مَهاتما گاندي (رهبر استقلال هند): من زندگي امام حسين(ع)، آن شهيد بزرگ اسلام را به دقّت خواندم و توجّه كافي به صفحات كربلا نموده ام و بر من روشن است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز گردد، بايستي از سرمشق امـــام حسين(ع) پيروي كند.
محمّد علي جناح (قاعد اعظم پاكستان) : هيچ نمونه اي از شجاعت، بهتر از آنكه امام حسين(ع) از لحاظ فداكاري و تهوّر نشان داد در عالم پيدا نمي شود. به عقيدهء من تمام مسلمين بايد از سرمشق اين شهيدي كه خود را در سرزمين عراق قربان كرد پيروي نمايند.

بنتُ الشّاطي (نويسنده مصري) : زينب، خواهر حسين(ع) لذّت پيروزي را در كام ابن زياد و بني اميّه خراب كرد و در جام پيروزي آنان قطرات زهر ريخت، در همهء حوادث سياسي پس از عاشورا، همچون قيام مختار و عبدالله بن زبير و سقوط دولت امويان و برپايي حكومت عباسيان و ريشه دواندن مذهب تشيّع، زينب، قهرمان كربلاف نقش برانگيزنده داشت.
لياقت علي خان (نخستين نخست وزير پاكستان) : اين روز محرّم، براي مسلمانان سراسر جهان معني بزرگي دارد. در اين روز، يكي از حزن آورترين و تراژديك ترين وقايع اسلام اتفاق افتاد،شهادت حضرت امام حسين(ع) در عين حزن، نشانهء فتح نهايي روح واقعي اسلامي بود، زيرا تسليم كامل به ارادهء الهي به شمار مي رفت. اين درس به ما مي آموزد كه مشكلات و خطرها هر چه باشد، نبايستي ما پروا كنيم و از حق و عدالت منحرف شويم.
عبّاس محمود عقّاد (نويسنده و اديب مصري) : جنبش حسين(ع)، يكي از بي نظيرترين جنبش هاي تاريخي است كه تاكنون در زمينهء دعوت هاي ديني يا نهضت هاي سياسي پديدار گشته است ... دولت اموي پس از اين جنبش، به قدر عمر يك انسان طبيعي دوام نكرد و از شهادت حسين(ع) تا انقراض آنان بيش از شصت و اندي سال نگذشت.
احمد محمود صُبحي : اگر چه حسين بن علي(ع) در ميدان نظامي يا سياسي شكست خورد، امّا تاريخ، هرگز شكستي را سراغ ندارد كه مثل خون حسين(ع) به نفع شكست خوردگان تمام شده باشد. خون حسين(ع)، انقلاب پسر زبير و خروج مختار و نهضت هاي ديگر را در پي داشت، تا آنجا كه حكومت اموي ساقط شد و نداي خونخواهي حسين(ع)، فريادي شد كه آن تخت ها و حكومت ها را به لرزه درآورد.
محمد زُغلول پاشا (در مصر، در تكيهء ايرانيان) : حسين(ع) در اين كار به واجب ديني و سياسي خود قيام كرده و اينگونه مجالس عزاداري، روح شهادت را در مردم پرورش مي دهد و مايهء قوّت اراده آنها در راه حق و حقيقت مي گردد.
http://www.emamhossein.com/ashoora%20dar%20nazare%20digaran-filsoofan%20&%20olama.htm#بالاي صفحه​
عبد الرحمن شرقاوي (نويسنده مصري) : حسين(ع)، شهيد راه دين و آزادگي است. نه تنها شيعه بايد به نام حسين(ع) ببالد، بلكه تمام آزادمردان دنيا بايد به اين نام شريف افتخار كنند.
طه حسين (دانشمند و اديب مصري) : حسين(ع) براي به دست آوردن فرصت و از سرگرفتن جهاد و دنبال كردن از جايي كه پدرش رها كرده بود، در آتش شوق مي سوخت. او زبان را دربارهء معاويه و عمّالش آزاد كرد، تا به حدّي كه معاويه تهديدش نمود. امام حسين(ع)، حزب خود را وادار كرد در طرفداري حق سختگير باشند.
عبد المجيد جَودهُ السحّار (نويسنده مصري) : حسين(ع) نمي توانست با يزيد بيعت كند و به حكومت او تن بدهد، زيرا در آن صورت، بر فسق و فجور، صحّه مي گذاشت و اركان ظلم و طغيان را محكم مي كرد و بر فرمانروايي باطل تمكين مي نمود. امام حسين(ع) به اين كارها راضي نمي شد، گر چه اهل و عيالش به اسارت افتند و خود و يارانش كشته شوند.
علامه طنطاوي (دانشمند مصري) : (داستان حسيني) عشق آزادگان را به فداكاري در راه خدا بر مي انگيزد و استقبال مرگ را بهترين آرزوها به شمار مي آورد، چنانكه راي شتاب به قربانگاه، بر يكديگر پيشي جويند.
العُبيدي (مفتي موصل) : فاجعهء كربلا در تاريخ بشر نادره اي است، همچنان كه مسبّبين آن نيز نادره اند ... حسين بن علي(ع) سنّت دفاع از حق مظلوم و مصالح عموم را بنا بر فرمان خداوند در قرآن به زبان پيامبر اكرم(ص) وظيفهء خويش ديد و از اقدام به آن تسامحي نورزيد. هستس خود را در آن قربانگاه بزرگ فدا كرد و به اين سبب نزد پروردگار، "سرور شهيدان" محسوب مي شود و در تاريخ ايام، "پيشواي اصلاح طلبان" به شمار رفت. آري، به آنچه خواسته بود و بلكه برتر از آن، كامياب گرديد.
 

Similar threads

بالا