مامانش مخالفه

saghar 64

عضو جدید
کاربر ممتاز
معذرت می خوام ولی احساس نمی کنین یک مقدار طرفتون پیره 30 سال خیلیه
منم 26 سالمه
وقتي 27 سالش بود اومد خواستگاري و نشد
چرا مامان نامزد منم همینه فکر میکنه میخوام ÷سرشو بدزدم

به هرحال مادر شوهر به خون عروس تشنس استثناش هم کمه مامانش نمیمیره اینا همش بازیه اون باید با منطق صحبت کنه بعد هم باشما ازدواج کنه
نه حال مامانه خيلي بده
يه بار كه اومد منو ببينه قبلش يك ساعت بستري بود
دیگه 30 سال نه چون دوران نامزدی نمیدونم عقد اینا خودش 2تا4 سال طول می کشه مثلا27 یا28 بود خوب بود
ديگه پيش اوده ديگه
 

memar_lahijani

عضو جدید
منم همين طور بودم
ازش خواستم احترام مامانشو نگهداره براي همينم ازم دل نمي كنه
من بدي نكردمو نمي كنم

آفرین واقعا خوشم اومد . تعجب می کنم می بینم بعضی از دختر ها پسر ها رو تحریک می کنن چون عاشقشونن.آره منم با تمام وجود اعتراف می کنم وقتی کسی رو دوست داشته باشی با تمام وجودت حسش می کنی ، با رویاش زندگی می کنی ، اونقدر بهش فکر می کنی که میشناسیش.حتی اگه حرفشم پیش نیومده باشه که راجع به من اینطوره.باید شرایطش باشه که حرفشم پیش بیاد و به ثمر برسه دیگه.خیلی مخالفت ها ممکنه باشه.زندگیه دیگه کاریش نمی شه کرد.باید مدارا کرد.اینکه بعضی ها حرمت ها رو زیر پا می ذارن برای رسیدن به عشقی که تمام هستی شونه به نظر من عشقشون رو هم بی حرمت می کنه...
بازم ببخشید
 

saghar 64

عضو جدید
کاربر ممتاز
مادر ها هر چفدر هم که بی منطق باشن باز هم حتما دلیلی دارن هر چند که قابل قبول نباشه.به نظرم باید دلیل اصلی مخالفتشونو بدونید وبا کمک خاستگارتون اونو حل کنید
دليلش برادر بزرگترشه كه عاشق شد و ازدواج كرده و مامانه مخالف بوده و به دليل مخالفتهاي مامانه زندگي خوبي ندارهو چون ماهم عاشق شديم بدبخت ميشيم.همين
 

engineer.sh

عضو جدید
دليلش برادر بزرگترشه كه عاشق شد و ازدواج كرده و مامانه مخالف بوده و به دليل مخالفتهاي مامانه زندگي خوبي ندارهو چون ماهم عاشق شديم بدبخت ميشيم.همين
اهاااااااااااان
خب اینو زودتربگو
فقط کار کار خودته
باید خودتو تو دلش جا کنی
خیلی از افراد تو فامیلمون از این ازدواجا داشتن که بدلیل خانومی دختره مادره عاشقش شده و حالا ابم میخواد بخوره میگه از دست عروسم میخورم
راه سختی پیش روته
اگه مطمئنی کم نمیاری شروع کنو دل مادررو بدست بیار
تواین راه ممکنه خیلی زخم زبون بخوری خیلی اذیتت کنن وبستگی به توان خودت داره که تحملت چقدره
اگه میبینی نمیتونی کامل بی خیالش شو چون باید غرورتو زیر پات بذاری و....
 

saghar 64

عضو جدید
کاربر ممتاز
آفرین واقعا خوشم اومد . تعجب می کنم می بینم بعضی از دختر ها پسر ها رو تحریک می کنن چون عاشقشونن.آره منم با تمام وجود اعتراف می کنم وقتی کسی رو دوست داشته باشی با تمام وجودت حسش می کنی ، با رویاش زندگی می کنی ، اونقدر بهش فکر می کنی که میشناسیش.حتی اگه حرفشم پیش نیومده باشه که راجع به من اینطوره.باید شرایطش باشه که حرفشم پیش بیاد و به ثمر برسه دیگه.خیلی مخالفت ها ممکنه باشه.زندگیه دیگه کاریش نمی شه کرد.باید مدارا کرد.اینکه بعضی ها حرمت ها رو زیر پا می ذارن برای رسیدن به عشقی که تمام هستی شونه به نظر من عشقشون رو هم بی حرمت می کنه...
بازم ببخشید
من اين اخلاق رو ندارم
بهش گفتم احترام مامانتو نگه نداري منم ديگه نمي خوامت.حتي الان كه به خاطر مامانش داره ساز جدايي ميزنه جلوي راهشو نمي گيرم:cry:ولي خودم دارم ميميرم
اهاااااااااااان
خب اینو زودتربگو
فقط کار کار خودته
باید خودتو تو دلش جا کنی
خیلی از افراد تو فامیلمون از این ازدواجا داشتن که بدلیل خانومی دختره مادره عاشقش شده و حالا ابم میخواد بخوره میگه از دست عروسم میخورم
راه سختی پیش روته
اگه مطمئنی کم نمیاری شروع کنو دل مادررو بدست بیار
تواین راه ممکنه خیلی زخم زبون بخوری خیلی اذیتت کنن وبستگی به توان خودت داره که تحملت چقدره
اگه میبینی نمیتونی کامل بی خیالش شو چون باید غرورتو زیر پات بذاری و....
چطوري آخه؟
من حاضرم غرورم رو زي پا بذارم ولي ما توي دو تا شهر جدا از هم زندگي مي كنيم و از هم دوريم به پسره مي گم مامانت رو بيار باهاش صحبت كنم بهش محبت كنم شايد راضي شد ميگه تو مامان منو نمي شناسي.مرغش يك پا داره!تلفني هم نمي تونم باهاش صحبت كنم.چطوري خودمو تو دلش جا كنم؟
 

paint

کاربر فعال
من اين اخلاق رو ندارم
بهش گفتم احترام مامانتو نگه نداري منم ديگه نمي خوامت.حتي الان كه به خاطر مامانش داره ساز جدايي ميزنه جلوي راهشو نمي گيرم:cry:ولي خودم دارم ميميرم

چطوري آخه؟
من حاضرم غرورم رو زي پا بذارم ولي ما توي دو تا شهر جدا از هم زندگي مي كنيم و از هم دوريم به پسره مي گم مامانت رو بيار باهاش صحبت كنم بهش محبت كنم شايد راضي شد ميگه تو مامان منو نمي شناسي.مرغش يك پا داره!تلفني هم نمي تونم باهاش صحبت كنم.چطوري خودمو تو دلش جا كنم؟
پسری که نتونه مادرش رو مجاب کنه و منطقی نتونه مشکلش رو حل کنه بدرد نمی خوره بهتره عاقلانه فکر کنی چون اینجور مردا مادرشون رو به همسرشون ترجیح میدن مطمئن باش الان طرفت داغه حالیش نیست وقتی به مراد دلش برسه و آتیشش سرد بشه اونوقت خدا بدادت برسه
 

ghazaliii

عضو جدید
اگر قسمت عهمديگه باشين هر جور شده درست ميشه اما زور نخاه ميشي مثل من سردرگم و بيچاره
 
بالا