alireza_d2
عضو جدید
به نظر شما ادامه تحصیلات از کارشناسی تا کارشناسی ارشد با توجه به صرف وقت و هزینه ، ارزشش رو داره؟

سلام اقا امینسلام
من اینطور فکر می کنم که توی 4 سال کارشناسی،چیزایی که برای شروع طراحی لازم هست رو یاد میگیریم،بقیه ی آموخته ها برای وقتیه که فرد مشغول به کار میشه،عموما هم میبینیم سن بلوغ شغلی معمار ها بالای 40 سال هست،که فکر می کنم این موید چیزیه که گفتم
در خصوص ادامه تحصیل،به نظرم واقعا باید فکر کنیم هدف ما از ادامه تحصیل چیه؟ بعضیا صرفا به خاطر اجتماع ادامه تحصیل میدن،به این معنا که چندان علاقه مند نیستن به ادامه تحصیل،اما میرن ارشد که دهن بقیه رو ببندن! که واقعا هدف کم ارزشیه
فکر می کنم تو مقطع ارشد آدم آماده میشه برای تغییر فاز توی نگرشش به معماری و ارشد زمینه سازی هست برای دکترا،و افرادی که دنبال پژوهش و بحث های تئوری در معماری هستن میرن سمت مقاطع بالاتر تحصیلی
به نظر من دو سال ارشد تاثیر خیلی خاصی برای معماری که میخاد طراحی انجام بده و به ساختن علاقه داره نداره،اون فرد میتونه آموخته های اصلیش رو حین کار به دست بیاره
البته جامعه نقشش خیلی مهمه! جامعه ی ما فکر می کنه لزوما کسی که دکترای معماری داره از لیسانس بهتر طراحی می کنه و بهش اعتماد بیشتری داره و تو بحث کار و ... احساس می کنم جامعه ی کمیت گرا و عدد دوست و مدرک طلب ما به مدرک بالاتر راحت تر کار میده
ولی معمار های بزرگ زیادی هستن که مدارک خیلی بالای علمی ندارن،کسایی مثل زومتور و حدید و لیبسکیند و... صد البته مثال مخالفش هم هست،معمار های حرفه ای با مدرک دکترای کامل کم نیستن
از نظرات تکمیلی و تصحیحی دوستان استقبال می کنم
سلام مرسی دوستم...سلام دوست عزیز
از این که میگی در مقطع ارشد دانشجو کم پذیرش میکنند، این بستگی به خودتون داره که بخوای جز اون افراد کم باشی یا نه
سوالاتون
با مدرک لیسانس کار پیدا میشه؟
من خیلی ها رو میشناسم که کارشناسی هم گرفتم ولی بیکار هستن، در حالی که خیلی از دوستان من با کاردانی یا هنوز کاردانی نگرفته کار پیدا کردند.
ولی باز با توجه به موقعیت کشور خیلی جاها هم بی انصافی میشه و خیلی ها بر پایه آشنایی و با پارتی بازی کار می گیرند و حق دیگران رو ضایع میکنند
و متاسفانه تاثیرش رو هم میشه در عرصه معماری مشاهده کرد.
حتما باید مدرک ارشد داشته باشیم؟
همونطور که گفتم حرفه و اطلاعات ارزشش از مدرک بیشتره، ولی باز هر چه مدرکت بالاتر باشه سطح اطلاعات و آگاهیت بالاتره و در دوره تحصیلی خیلی چیزهارو می تونی یاد بگیری و تجربه کنی و قطعا مدرک بالاتر ارزش بیشتری داره.
وضعیت مملکت رو هم که میبینی، سطح مدرک رو برای گرفتن کار بالا میبرن از اون طرف خیلی راحت و کیلویی به بعضیها مدرک میدن
![]()
سلام دوست عزیز عیدت تو هم مبارک
ببین من الان ترم 7 ام و تجربه زیادی ندارم
ولی این بدون توی بازار کسی میتونه موفق باشه که بتون با بازار کنار بیاد مثلا توی برم افزار و چیزای دیگه بالاباشه وگرنه زیادن کسانی که مدرک بالا دارند و چیزی حالیشون نیست
ارشد بخونی واسه استاد دانشگاه شدن خوبه
البته ببین موفق کسی که هم بتونه بازار باشه هم مدرک بالا داشته باشه
ببین تو ارشد معماری بخونی ازلحاظ علمی چیز خاصی نمی تونی زیاد بگیری در واقع ادامه کارشناسیه می تونی یک گرایش دیگه امتحان بدی مثلا مدیریت پروزه یا انرزی یا تکنو لوزِ یا .....هرچی که علاقه داری
من خودم یک گرایش دیگه امتحان میدم نه مخعماری معماری
تحقیق کن از اونایی که رشته های مختلف خوندن
موفق باشی
ما در رشته ی معماری ، پروفسور و دکتر و ... نداریم
1- ادامه ی رشته ی معماری تا مقطع لیسانس کافیه؟
2- با مدرک لیسانس کاری پیدا میشه؟
3- حتما باید مدرک ارشد داشته باشیم ؟
4- یااینکه بهتره برای موفقیت بیشتر رشته ی تحصیلی رو در مقطع ارشد عوض کنیم؟
و
.
.
.
سلام آقا احسان خیلی منت بر سرم گذاشتین و با وجود کمبود وقت جواب سوالامو دادینبا عرض سلام و تبریک ِ این عید ِ بزرگ . . .
امیدوارم خوب باشید ؛
1- بستگی به آرمانها و اهدافتون داره ؛ و اینکه چقدر "معماری" در زندگیتون جریان داره . اگر سراغ ِ کار هستید ، با کارشناسی هم میشه خوب کار کرد . ( بسته به تواناییها و سطح ِ دانشتون).
2- بله . در گزینه ی یک توضیح دادم .
3- برای کسانی مثل ِ ما ، بله ؛ حتما باید ارشد بگیریم . چون به لطف ِ قوانین ِ جدید الوضع (!!!) ، حق ِ طراحی رو از ما گرفتن . ( به خاطر کاردانی ، و کاردانی به کارشناسی) . اما شما حکایتتون توفیر داره تا حدودی .
4 - منظورتون رو از عوض کردن متوجه نشدم . اگر منظور گرایش های مختلف ِ معماری هستش ، فکر خوبیه . با توجه به استعداد و علاقه تون ، میتونید در یک گرایش ِ خاص شرکت کنید .
به خاطر داشته باشیم که همه چیز به سمت ِ تخصصی شدن و خصوصی شدن داره پیش میره . اون زمانی که یه نفر همه ی کارا رو انجام میداد ، دیگه گذشت .
امیدوارم تونسته باشم خوب توضیح بدم .
با آرزوی موفقیت ِ شما . . .![]()
سلام آقا احسان خیلی منت بر سرم گذاشتین و با وجود کمبود وقت جواب سوالامو دادین
منظورم از تغییر رشته در ارشد اینه که کلا رشته رو عوض کنیم...
(چون دیروز از یکی از اساتیدم پرسیدم و ایشون گفتن که خیلی بهتره رشته تون تو ارشد عوض بشه و از چیزای دیگه ای هم سر در بیارید
منم به این خاطر رو حرفشون فکر کردم که ایشون خودشون سه مدرک مکانیک،عمران و معماری داشتن و شخصیت موفقی هم بودن)
...................
سلام به همگی
نظرات دوستان رو خوندم، راستش من ترم پنجم و خیلی حرفی برای گفتن ندارم اما
راستش به نظر من هم، درس خوندن بدون انگیزه خیلی سخته و اگر تواناییهات به اندازه ای هست که بتونی کار مورد علاقت رو پیدا کنی ارشد الزامی نیس
اما اگر معماری داخلی دوست داری به نظرم خودت رو از داشتن مدرکش محروم نکن، ولی خودت رو هم با همکلاسیات مقایسه نکن بذار یه مثال از اوضاع خودمون تو دانشگاه بزنم
در کل به دل خودت نگاه کن
اگر معماری داخلی رو دوست داری و اگر مدرکش رو نگیری ممکنه بعدها ناراحت بشی که چرا ول کردی ارشد رو بده و تلاشت هم بکن
خیلیا اعتماد به نفس ندارن و میگن من که قبول نمیشم چرا الکی سعی کنم ظرفیتش کمه و از اینجور حرفا
بی تعارف، اگر بخوای به این مسائل فکر کنی اونقدری که باید و شاید نمیتونی ازتوانایی هات استفاده کنی پس یه وقت این مسائل از ارشد منصرفت نکنه
با توجه به پست های دوستان در مقطع کارشناسی هم میشه با توجه به تواناییهات کار پیدا کنی، پس اگر کاری که پیدا میکنی راضیت میکنه، و برای ارشد هم انگیزه ای نداری خوب پس باید بیشتر دنبال کار بگردی
پ.ن الان یه جا خوندم نوشته بودی همه میگن با لیسانس کار پیدا نمیشه
یه توصیه ی دوستانه، هرموقع از کسی نظر میخوای، شخصیتش رو هم درنظر بگیر منظورم اینه که مثلا کار پیدا شدن برای هرکسی یه تعریفی داره ممکنه تعریف اون شخص از کار با تعریف من از کار یا تعریف خودتون از کار فرق داشته باشه
موفق باشید
به نظرم باید با این ترست مقابله کنی، آخه حیف نیست از ترس افسردگی ارشد نگیری؟پاسخت عالی بود...
مشکل من اینه که با درس خوندن افسردگی میگیرم
تا حالا دو بار اینو تجربه کردم
میترسم اگه یه بار دیگه به این حالت مبتلا بشم دیگه کارم تموم بشه....
از یه طرفم به درس خوندن علاقه دارم...
دوس دارم ارشد بخونم و ادامه بدم....
واسه همین این تاپیکو ایجاد کردم و بیشتر قصدم از یجاد این تاپیک این بوده که بفهمم من_نوعی اگه به هر دلیلی درسو ادامه ندم و با توجه به اینکه هیچ پارتی ای با هیچ جا ندارم میتونم آینده شغلی داشته باشم؟؟؟؟
اصن درس و دانشگاه رفتن دیگه خز شده...![]()
هیچی همینطور دور هم گفتم در جریان باشید، تا 10 سال دیگه با مدرک دکترا هم باید بریم گردو بشکنیم... اونموقع به برکت دانشگاه آزاد و علمی کاربردی و پیام نور و غیر انتفاعی و.... همه از دم یه مدرک ارشد یا دکترا روی تاقچه خونشون گذاشتن...چطور مگه؟
شما پسری میتونی بری تو کارگاه... اما واسه ما درس خوندن بهترین راهکاره....هیچی همینطور دور هم گفتم در جریان باشید، تا 10 سال دیگه با مدرک دکترا هم باید بریم گردو بشکنیم... اونموقع به برکت دانشگاه آزاد و علمی کاربردی و پیام نور و غیر انتفاعی و.... همه از دم یه مدرک ارشد یا دکترا روی تاقچه خونشون گذاشتن...حالا 90 درصدشون یه ضرب و تقسیم ساده رو هم بلد نیستن یا یه جمله بلد نیستن بدون غلط املایی بنویسن یعنی به چشم دیدم که میگما...
توی رشته ای مثل معماری اون هم در ایران با این سیستم آموزشی پر از ایراد، دو سال کار کارگاهی و عملی خیلی بیشتر از دو سال درس تئوری و مثلا پژوهشی برای یه معمار مفیده. با لیسانس یا ارشد یا فوق دیپلم هیچ فرقی نمیکنه (فقط برای مهر نظام مهندسی لیسانس بدرد می خوره)
اگر کسی بخواد دانشگاه تدریس کنه ارشد به درد می خوره.
اینها همه برای کشور جهان سومی به نام ایران بود و جو مدرک گرایی و مشکلاتش که تبعاتش رو در آینده بیشتر می بینیم.
حرف بسیاره...
به نظرم باید با این ترست مقابله کنی، آخه حیف نیست از ترس افسردگی ارشد نگیری؟
میتونی دلیل افسردگیت رو خودت پیدا کنی و باهاش مقابله کنی
مثلا من از سال پیش دانشگاهی دیگه زمستون ها حالم خوب نبود،زودهوا تاریک میشد بدجور تو خودم میرفتم اما کم کم سعی کردم بفهمم چیا خوشحالم میکنه مثلا دیگه بیشتر با مامانم بیرون میرم
اصلا حالم خیلی خوب شد، به این نتیجه رسیدم زمستونا که دیر میرسم خونه و بعدشم میرم زود میخوابم باعث میشه کمتر باخانودام ارتباط داشته باشم و این موضوع ناراحتم میکرد، اما از وقتی که وقتم رو بیشتر باهاشون میگذرونم دیگه حالم بد نیست
منظورم این بود که شاید وقتی درس میخونی زیادی به خودت استرس وارد میکنی یا شاید ارتباطت بابقیه کم میشه، اگر اینا باشه مشکلت راحت میتونی جلوی افسردگیت رو بگیری
چون افسردگی فصلی من دقیقا از پیش دانشگاهی شروع شد که از کلاس دیر میرسیدم خونه و خیلی ارتباطم با خانوادم کم شده بود اما حل شد
این جمله رو تو بروشور مرکز معماری نوشته: همه اش که نباید ترسید، راه که بیفتیم، ترسمان میریزد
میتونی با نظر یه مشاور ( که بدونه وقتی درس میخونی دچار افسردگی میشی) یا حتی طبق اطلاعات خودت، چندتا منبع رو شروع کنی طوری هم درس نخونی که افسردگی بگیری، وقتی ببینی راحت میشه جلو رفت خودت دیگه با ناراحتیت مقابله میکنی
همون خدایی که دوسش داری تنهات نمیذاره
تو تلاشت رو بکن، نه به این خاطر که مدرک ارشد بگیری، برای اینکه فرصتی رو که داری راحت از دست ندی
![]()
شما پسری میتونی بری تو کارگاه... اما واسه ما درس خوندن بهترین راهکاره....
ممنون از راهنماییت...