با سلام
و سپاس
و عذر تقصیر بابت تاخیرم.راستش من این نظرتون رو همون موقع خوندم ولی اینقدر ناامید ام کرد که دیگه ترک نت کردم !!دپرست شدم !!اشکامو درآوردین(البته به جز اون دعای آخرتون)
یک لحظه حسرت خوردم به حال این دخترهای بچه مدرسه ای که
شماره میگیرن از طرف و به چه راحتی زنگ میزنن بهشون...اونوقت من اینطوریم!!!!!! و میگین شما پسرا دوست دارین خودتون طرفتون رو بدست بیارین نه اون شما رو
همه اینا یه طرف /
این هفته ای که گذشت با یه نوع رفتار فتیر دیگه هم مواجه شدم که کلا از جنس پسر جماعت بدم اومد ...نه فک نکنین که میخوام تعمیم بدم نه به هیچ وجه
ولی دیدم طرفی که اینقدر سمجه و دست از سر ادم بر نمی داره ...و هزار و یه رقم کار می کنه تا توجه آدم و جلب کنه ...چطور می تونه به خاطر منافع خودش آدمو خراب کنه!!!!!!
خدا شاهده من نمی تونم باور کنم یکی رو آدم اینقدر اظهار علاقه بهش کنه بعد برای کوچکترین منفعت شخصی اش حاضره ادمو خراب کنه ...!!! جل الخالق!!!
بعد از این هم با کمال اعتماد به نفس دوباره شروع کنه............
حاضرم بهترین موقعیت هامو از دست بدم ولی تو قیافه همچین آدمایی نیگا نکنم
از هرچی عشق و عاشقیه واقعا بیزار شدم.
راجع به واسط هم راستش دوباره تلاش کردم ولی ....نشد........!!!
بهونه اس ام رو هم خودم پیدا کردم ...اولین باری که سر حرف رو باهاش باز کردم و همیشه خودم غذا خوردن یادش می افتم بهترین بهونه بود که پیداش کردم....
این هفته احتمالا براش میفرستم......با تبریک ماه رمضون خوبه نه
بعدشم شماره اش رو از گوشیم پاک می کنم ....خیال خودم رو برای همیشه راحت می کنم.......
...دیگه نه خودم اذیت شم نه فکر اذیت کردن کسی تو یه هفته مونده به ماه رمضون به ذهنم فشار بیاره...