ازاده جان
عضو جدید
ممنونم م م م م م شما هم خشته نباشي ي ي ي دوست عزيز.بنظرت من فراموشش كنم؟؟؟اين پسره شوهر بشو نيست مگه نه؟؟؟خسته نباشید...
ممنونم م م م م م شما هم خشته نباشي ي ي ي دوست عزيز.بنظرت من فراموشش كنم؟؟؟اين پسره شوهر بشو نيست مگه نه؟؟؟خسته نباشید...
بچه بدي نيست .اشکال بعضی از ما آدما اینه که همیشه فکر می کنیم همه مثل خودمون خوبن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
هر وخ تصميم ميگيرم فراموشش كنم زار زار به گريه مي افتم....كار سختيه ولي امكان پذير مشكل اينجاست اقا ميشه مثل اون پيدا كنم .اخه اونم نميگه منو نميخواد .اوايلش كه ميگفت هيش كي بجز اون نميتونه منو خوشبخت كنه.ميدونمسلام
اگه واقعا مطمئنی که صبر کنی واقعا برمی گرده باشه حرف تو قبول!
اما اگه غیر از اینه فاتحه این عشق و عاشقی رو بخون
خانم شما هنوز 24 سالته و مطمئن باش کیس های دیگه ای هم خواهی داشت به بن بست که نرسیدی؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!
درضمنبه عقیده من زندگی که بخواد از شبکه اجتماعی شروع بشه همون بهتر که نشه
البته صلاح کار خویش خسروان دانند من فقط نظرم رو گفتم
من راستش برادر ندارم.تا حالا هم دوست پسر نداشتم.اصلا با هيچ پسري در رابطه نبودم.نميفهمم يه پسر طرفشو دوست داره يا نه؟اگه مطمئن شم منو نميخواد .خب منم غرور و عزتمو حفظ ميكنم.ما فقط 5بار همو ديديم انگار .كه بار يه ربع.ي بار با مادرامون نيم ساعت .يبار 6و 7ساعت.2بار هم در حد 2ساعت.پسره و منم حضوري اصلا لو نتركونديم.حرفا همش منطقي بود از اينده و زندگي مشترك.اما من اول منطقي رفتم جلو بعد ناگهان اين بلا و احساس اومد به سراغميه پسر اگه دختريو بخاد،حتي اگه شرايط اجتماعيش،خانواديگي و ماليش هم مساعد نباشه بيشتر ازينها تمايل براي حفظ رابطه نشون ميده
حتي اگه شده بلوف هم ميزنه تا شرايط را اونجور كه بايد باشه جلوه بده تا بتونه رابطه را حفظ كنه
به نظره من اين پسر شما را نميخاد و فقط مشكلش اينه كه نميتونه صريح واقعيتو بهت بگه و نميتونه با بيان واقعيت ناراحتتون كنه
يه دختر حق نداره عاشق بشه،جز عشق به پدرو برادرو شوهرش
فك كنم اوله راهي...اگه الان خاسته هاي دلتو احساساتاتتو جمعش نكني...بعدا مجبور ميشي با وابستگيهاي بيشتر فراموشش كني
دختراي امروزي خيلياشون اين راهو رفتن،پس كافيه چشاتو وا كني
بچه بدي نيست .احساس ميكنم بچه است.پسر23ساله شوهر بشو نيست مگه نه؟؟؟
ولي اينو خوب اومدي.من دختر به دنيا اومدم.دختر حقي نداره .نه حق انتخاب .نه حق دوست داشتن.و نه حق عاشق شدن.يه پسر اگه دختريو بخاد،حتي اگه شرايط اجتماعيش،خانواديگي و ماليش هم مساعد نباشه بيشتر ازينها تمايل براي حفظ رابطه نشون ميده
حتي اگه شده بلوف هم ميزنه تا شرايط را اونجور كه بايد باشه جلوه بده تا بتونه رابطه را حفظ كنه
به نظره من اين پسر شما را نميخاد و فقط مشكلش اينه كه نميتونه صريح واقعيتو بهت بگه و نميتونه با بيان واقعيت ناراحتتون كنه
يه دختر حق نداره عاشق بشه،جز عشق به پدرو برادرو شوهرش
فك كنم اوله راهي...اگه الان خاسته هاي دلتو احساساتاتتو جمعش نكني...بعدا مجبور ميشي با وابستگيهاي بيشتر فراموشش كني
دختراي امروزي خيلياشون اين راهو رفتن،پس كافيه چشاتو وا كني
هر وخ تصميم ميگيرم فراموشش كنم زار زار به گريه مي افتم....كار سختيه ولي امكان پذير مشكل اينجاست اقا ميشه مثل اون پيدا كنم .اخه اونم نميگه منو نميخواد .اوايلش كه ميگفت هيش كي بجز اون نميتونه منو خوشبخت كنه.متزلزل هست رفتارش.نميدونم![]()
کاملا درست میگن، با خودت صادق باش، تو به کسی نیاز داری که یک عمر با خیال راحت بهش تکیه کنی، به کسی که عاشقت باشهآدمی که رفتارش متزلزل باشه مثل دیوار گلی می مونه یه لگد که بهش بزنی ریخته..............
اصلا هم اینطور نیست، جمله شونو کامل چرا نخوندی؟ولي اينو خوب اومدي.من دختر به دنيا اومدم.دختر حقي نداره .نه حق انتخاب .نه حق دوست داشتن.و نه حق عاشق شدن.
ببین عزیز من شما 24سالته، واقعا ازت تعجب میکنم، یه دختر اونقدر ارزشش بالاست که این حرفا اصلا مفهومی نداره
از من بهت نصیحت، به هیچ وجه دیگه باهاش در تماس نباش، بذار همه چی قطع بشه، بذار وابستگیت قطع بشه
کسی که بخوادتت، کسی که دوست داشته باشه، کسی که عاشقت باشه ، هیچوقت بخاطرش دچار تردید نمیشی، هیچوقت بخاطرش خورد نمیشی، همیشه سربلندیتو میخواد و احترامتو نگه میداره
هرچی میگم بخاطر خودت میگم، بخدا حیف احساساتته، نگهشون دار برای کسی که لیاقتشو داشته باشه( برای همسرت و لاغیر)
سلام.دوستان من ،4ماه پيش در يك سايت و شبكه اجتماعي با يك اقا پسر اشنا شدم .كه ازش خوششم اومد.ابتدا او تمايل به اشنايي داشت و شماره اش رو بمن داد و من بعد از تحقيق واشنايي بيشتر عاشق او شدم.يكبار مادر هايمان همديگر رو ديدن ولي او با بيان اينكه استخاره بد امده،خواستار اتمام رابطه اشنايي شده.ولي من كه ،تمام ارمان هاي خود را در بودن با او ميديدم،باز پيگير شدم تا اينكه يك روز كامل با هم بوديم (البته هر دو قبل از عقد خواستار اين بوديم كه تماس جسمي با هم نداشته باشيم )و در انتهاي ان روز ،او از دوست داشتن من گفت.و فردا قراري براي خواستگاري در جمعه اخر هفته را گذاشت ولي گويا خوانواده اش به خاطر شرايط مالي و سربازي اش مخالفت كردن و قرار كنسل شد.او بمن گفته كه ديگر تماس تلفني و پيامك با هم نداشته باشيم تا فكر هايش را بكند و فارغ اتحصيل شود و دوباره استخاره بگيرد.منهم ابدا نميتوانم از فكرش بيرون بيايم.او همه چيزش خوب است فقط 10ماه از من كوچكتر است.10ماه سربازي اش مانده و پول لازم براي اغاز زندگي را ندارد.حال چكنم؟ايا اميدوار باشم؟اورا فراموش كنم؟به دنبال فرصت هاي ديگري باشم؟يا چون به او عاشق شده ام و دوستش دارم ،صبوري كنم ؟؟نميدااانم؟
من بهش كادو دادم و 5بار به شهرشون رفتم ولي اون فقط 2بار نهار داد و يبار با زور اومد شهر ما.نميدونم 23سالشه اون و من24ساله .ولي چكنم دوستش دارم خيلي زياد
![]()
اخه منو اون اونقد ها با هم نبودين كه به خاطر اين كارو بكنه.ميگه شرايط ندارم.صبر كن.و من مشكلم اينجاست كه ميگه تلفن و اسمس وپيامك نديم.و بعد هيچ قولي هم نميده.من بيخيالش بشم و برم دنبال فرصت هاي ديگم و ازدواج كنم ؟؟؟بيخيال احساسم نسبت به اون بشم؟شايد اون منو اصلا نميخواد كه اونو گفته؟؟فرستاده دنبال نخود سياه منو؟؟من نگفتم بده و نگفتم پسر 23 ساله شوهر بشو نیس
من کسی رو سراغ دارم که اتفاقا 23 سالشه اما خیلییییییییییییییییییییییییی پخته است هر کی می بینتش فک می کنه کم کم 30 رو داره!!!!!!
کلی دختر دور و برش هستن پا میده اما نه در حد ازدواج!!!!!!!!!!!!!!!
من فقط اینو میگم اگه واقعا براش ارزش داری باید از همه چیش بگذره حتی تو سخت ترین شرایط
خونواده من از پسره بدشون نيومده.خونواده اونم اصلا نميخوان براش زن بگيرن.اين احساس منه.ممنونم وقت گذاشتين برام دوست عزيزهرچند قضاوت بر حسب ظاهر صحیح نیست ولی به عنوان یه فرض البته محتمل از نظر من!!:
شما عاشق ایشون نشدین و اصلا چنین چیزی امکان نداره (از نظر من!!)... شما به ایشون یه نوع اعتیاد پیدا کردین و این اعتیاد ناشی از ذهنیات خود ساخته شماست!! به نظر من ایشون هم در انتخاب شما اکراه داره (همینطور که شما!!)... پیشنهاد میکنم هر چی که پدر و مادرتون گفتن بدون چون و چرا بپذیرین...
موفق باشین و کم اشتباه!!!
باهشه بچه ها ديجه تو ذهنم تمومش ميكنم.اونم اگه روزي برگشت ميگم لياقتمو نداشتي!نمي دونم بيچاره پسر خوبي بود ولي شرايط نداره .ميگه اصلا پول نداره.دانشجو هم كه هست و سربازيشم كه مونده.اون بچه است.پسري هم نيست كه اهل دوستي باشه.منم نيستم.سنم اجازه نميده.احساسم بمونه براي همسرم كسي كه لياقتمو داره.اره اين فكر خوبيه.ممنون از نظرتوندقیقا منم با حرف شما کاملا موافقم![]()
ممنون ي عالمه براي اينكه برام وقت گذاشتي دوست خوبمآدمی که رفتارش متزلزل باشه مثل دیوار گلی می مونه یه لگد که بهش بزنی ریخته..............
ممنونم دوست خوبم.دعا كنين برام كه بتونم فراموشش كنم.اصلا هم اینطور نیست، جمله شونو کامل چرا نخوندی؟
"يه دختر حق نداره عاشق بشه،جز عشق به پدرو برادرو شوهرش"
عشقتو نگه دار برای همسرت، با اطمینان بهت میگم ایشون گزینه خوبی برای همسر بودن شما نیستن.
عشق فقط خدا.ولي بايد به اوني كه ميخواي باهاش يه عمر زندگي كني احساس مثبتي داشته باشي؟حالا اسمشو هرچي ميخواي بذار!فقط دخترا ن پسراهم همینطور
تواین زمونه هیچ پسرودختری نیست ک دوست جنس مخالف نداشته باشه
یا عاشق نشده باشه
ب نظرم عشق فقط ب خداست ک باعث میشه ب بهترین ها هم برسی
چرا روانشناس.اينجا كل دوست مهندس و جوون دارم.كه ميتونن كمكم كنن.من تصميم گرفتم فراموشش كنم.حالا چطوري؟سلام اینجا جای مناسبی برای بیان این موضوع نیست.لطفا به یک مشاور ویک روانشناس مراجه کنید.
ولی هستن دختر پسرایی که نه دوس جنس مخالف دارن نه تا حالا عاشق شدن دوست من
عشق به خدا خیلییییییی خوبه ولی کنارش عشق به خونواده هم لازمه به نظر من. ولی صحبت شما هم درسته عشق به خدا باعث میشه به بهترینها برسیم![]()
بعد ی مدت خودت متوجه میشی دوست داشتن بهتر و از عشق دلبستگیهاخه چطور مي تونم فراموشش كنم؟؟يني اميدي نيست؟؟
خو چرا مستقيم نميگه نميخوامت؟؟مگه ازم ميترسه؟؟اگه نميخواست چرا مادرشو اورد ؟؟چرا اول قرار خواستگاري گذاشت؟؟
سلام.دوستان من ،4ماه پيش در يك سايت و شبكه اجتماعي با يك اقا پسر اشنا شدم .كه ازش خوششم اومد.ابتدا او تمايل به اشنايي داشت و شماره اش رو بمن داد و من بعد از تحقيق واشنايي بيشتر عاشق او شدم.يكبار مادر هايمان همديگر رو ديدن ولي او با بيان اينكه استخاره بد امده،خواستار اتمام رابطه اشنايي شده.ولي من كه ،تمام ارمان هاي خود را در بودن با او ميديدم،باز پيگير شدم تا اينكه يك روز كامل با هم بوديم (البته هر دو قبل از عقد خواستار اين بوديم كه تماس جسمي با هم نداشته باشيم )و در انتهاي ان روز ،او از دوست داشتن من گفت.و فردا قراري براي خواستگاري در جمعه اخر هفته را گذاشت ولي گويا خوانواده اش به خاطر شرايط مالي و سربازي اش مخالفت كردن و قرار كنسل شد.او بمن گفته كه ديگر تماس تلفني و پيامك با هم نداشته باشيم تا فكر هايش را بكند و فارغ اتحصيل شود و دوباره استخاره بگيرد.منهم ابدا نميتوانم از فكرش بيرون بيايم.او همه چيزش خوب است فقط 10ماه از من كوچكتر است.10ماه سربازي اش مانده و پول لازم براي اغاز زندگي را ندارد.حال چكنم؟ايا اميدوار باشم؟اورا فراموش كنم؟به دنبال فرصت هاي ديگري باشم؟يا چون به او عاشق شده ام و دوستش دارم ،صبوري كنم ؟؟نميدااانم؟
من بهش كادو دادم و 5بار به شهرشون رفتم ولي اون فقط 2بار نهار داد و يبار با زور اومد شهر ما.نميدونم 23سالشه اون و من24ساله .ولي چكنم دوستش دارم خيلي زياد
![]()
اقا فقط مساله عشق نيست.من معيارايي دارم كه اين پسره داره.و خواستگاراي قبليم نداشتن و حوصله ندارم بيشتر بصبرم.انگار ميخوام حالشو بگيرم وبدستش بيارم.كمك كمك من رواني ام نكنه؟؟؟
ولی در مورد خیلی از دخترها صادقه.درسته..
با قسمت اول جملت موافقم ولی قسمت دوم امکانش خیلییییییی کمه....آدم آهنی که نیستن. احساس و عاطفه هم هست خب.
باهشه بچه ها ديجه تو ذهنم تمومش ميكنم.اونم اگه روزي برگشت ميگم لياقتمو نداشتي!نمي دونم بيچاره پسر خوبي بود ولي شرايط نداره .ميگه اصلا پول نداره.دانشجو هم كه هست و سربازيشم كه مونده.اون بچه است.پسري هم نيست كه اهل دوستي باشه.منم نيستم.سنم اجازه نميده.احساسم بمونه براي همسرم كسي كه لياقتمو داره.اره اين فكر خوبيه.ممنون از نظرتون
عشق فقط خدا.ولي بايد به اوني كه ميخواي باهاش يه عمر زندگي كني احساس مثبتي داشته باشي؟حالا اسمشو هرچي ميخواي بذار!
خيلي ممنونم برام وقت گذاشتين.ممنون از راهنمايي هاتون .الان تصميم قطعي گرفتم كه فراموشش كنم ولي نميتونم.اخه اون هم مهربون بود هم خوش قيافه.فقط مشكلات بود ديگه...حالا چطور ميشه فراموشش كنم؟؟
سلام دوست عزيز
نميگم اين روابط اشتباه هست اما در هر هزارتا شايد يكي موفق باشه.........پس ريسك زيادي هست........براي دختر پسر هم فرق نداره منتها دخترها حساسيت بيشتري دارند
اول اينكه يك نكته خيلي بزرگ كوچكتر بودن اون اقا هست .....شايد بگيد زياد مهم نيست اما نبايد يك طرفه قضاوت كنيد شايد خانواده ايشون يا خود اون اقا وقتي دچار ترديد شود اين براش يكي از دلايل هم شده باشد.
يا حتي اين ازدواج با موفقيت هم انجام شود بزرگتر بودن شما بايد مطمئن بشيد مشكلي پيش نمي ياره هرچند اين اطمينان خيلي كم بدست مياد مگر اينكه همه طوره شما را قبول داشته باشه
مورد بعدي من در مورد اعتقاد به استخاره نميخوام نظر بدم اما استخاره هم شرايط داره !
كلا موارد سربازي نرفتن پول نداشتن تحصيل استخاره حتي اگر حقيقت هم داشته باشه بهونه بيشتر حساب ميشه..................چه پسر چه دختر از ترس اينكه شايد اين هموني باشه در كنارش زندگي خوبي دارن و وقتي از روي عقل و شناخت كامل بهم رسيده باشن مطمئنا همه تلاشي براي رسيدن بهم ديگه انجام ميدن
مورد ديگه بهتره شما با اطلاع خانواده ها اگر قرار روابطتون ادامه پيدا كنه شايد خيلي ها بگن نميشه يا بذار اول اشنا بشيم بعد اما اينها اشتباه محض هست
بهتره هر كسي قصد ازدواج داره طي فقط يك اطلاع ,مادر پدر طرف رسما بيان كنند قرار بذارن شما فقط با هم اشنا بشيد بدون هيچ جلسه خاصي تعهدي هيچي يعني با جلسات خواستگاري كاملا فرق داره فقط به طوري رسمي بيان بشه
اينطوري اول فرد مقابل امتحان ميكني تا حدودي ميفهميد واقعا قصدش ازدواج يا نه ...اون فرد بخاطر حضور خانواده تعهدش بيشتر ميشه و مورد بعدي اگر به ازدواج هم ختم شود شما يك فرد متعهد مي بينه يعني بيشتر مي تونه بهتون اطمينان كنه چون ميدونه خانواده برات مهم بود و به همين راحتي وارد رابطه با هر كسي نميشي!!!!!!!!!
مورد اخر اگر اين ازدواج با اين گونه اشنايي ها انجام بشه بايد اينو توي ذهن داشته باشيد سخت بايد اطمينان طرف مقابل نگه داريد
يك مورد مشاوره بود يك اقايي ميگفت من از طريق تلفن با خانمم اشنا شدم خيلي هم ميدونم خانم خوب و واقعا ميشه بهش اطمينان كرد
اما شكيات خودم نميذاره ........انقدر زياد شده كه هر موقع خانمم مي خواد بره طرف گوشي تلفن من اعصابم خورد ميشه
بخاطر همين مورد ميخواست از خانمش جدا بشه با اينكه ميدونست خانمش مورد قبول هست
متاسفانه اگر همه جا هم درست كنيم اينده نامعلوم شايد بروز اين شكيات سرزنش ها و مسائل ديگه زندگي اون طور كه فكر ميكرديم نشه
اين طور روابط حتي با شناخت كامل هم انجام بشه نياز به درك فهم زيادي داره تا بعدا دچار مشكل نشه
حرف اخر من هم اينه ميدونم سخته ميدونم شايد دو روز باهاش درتماس نباشي دوباره رابطت برقرار بشه .............
اما يك چيز بدون اگر اون واقعا نخواد بلاخره بايد از زندگيش بري بيرون ........اما بهتره قبل هر چيز خودت بري .........
اينطوري وقتي ازش دور شدي وقتي وابستگيت به مرور كم شد خودتو سرزنش نمي كني
فقط بهتره فكر كني تصميم الان تو ايندت ميسازه مخصوصا در سني هستي كه ممكنه موارد ديگه براي ازدواج داشته باشي
موفق باشي![]()
خيلي پسر خوبي بود ،اما نشد ،شايد بقول مدير وبلاگ چون تو دنياي مجازي اشنا شديم نشد.آزاده خانم به نظرم این پسر به هیچ عنوان تورو نمیخواد
کسی که بخوادت به آب و آتیش میزنه تا بیاد و تورو ببینه
اینی که میگی به زور اومده دیدنت... وقتی به دیدنش رفتی پذیرایی آنچنانی نکرده و ... اینا یعنی نمیخوادت
وقتی گفته استخاره بد اومد یعنی نمیخوادت
وقتی گفته زنگ و اس نباشه یعنی نمیخوادت
همین الان قبل از اینکه دیر بشه تمومش کن
کار خیلی خیلی سختیه ولی باید بتونی وگرنه ضربه محکم تر از این میخوری
ممنون وقت گذاشتي.كي لياقت منو داره اخه؟؟درسته ولی باید صبورباشی دختر تا اونی ک لیاقتتو داره بیاد
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
آدم میتونه هر کسی رو دوست داشته باشه ولی نمیتونه عاشق هر کسی بشه . شما چی میگید؟ | روابط دختر و پسر | 62 |