سلام لطفا درباره لویی کان به من کمک کنید ممنون
لوئی ایزادور کان (۱۹۰۱-۱۹۷۴) معمار استونی-تبار آمریکایی بود. نام اصلی او «ایتزه-لیب اشموئیلوسکی» بود.
تاریخ تولد او در جزیره کورهساره در استونی چندان روشن نیست. در ۱۹۰۵ با خانواده یهودی خود به آمریکا مهاجرت کرد.
از ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۴ در فیلادلفیا در دانشگاه پنسیلوانیا که شیوه آموزشی آن شبیه مدرسه بوزآر فرانسه بود تحصیل کرد. مدت چند سال با شرکت ها و دفترهای معماران حرفهای همکاری داشت. بعد از چندین سفر طولانی به کشورهای اروپایی در سال ۱۹۳۷ به پنسیلوانیا رفت و در این شهر شرکتی دایر کرد.
درچند موسسه دانشگاهی از جمله دانشگاه ییل، انستیتو تکنولوژی ماساچوست و دانشگاه پنسیلوانیا تدریس می کرد. او یکی از اعضاء اصلی تیم سیام بود.
او در نیویورک به سال ۱۹۷۴ درگذشت.
موزه هنر کیمبل در فورت وورث، اثر لویی کان
لوئي كان يك ماه قبل از مرگش در تهران بود تا به همراه كنزو تانگه بر روي يك پروژه عظيم بينديشند(توسعه شهرسازي محله عباس آباد تهران).او به ايران آمده بود كه محيط را حس كند و احتياجات را قبل از آنكه دست به طرحي بزند،درك كند.
لوئي كان در ميان صحبتهايش گفته بود كه دلش مي خواهد ادعا كند كه در رگهايش مقداري خون ايراني جريان دارد، خوني كه از طرف نسل مادرش كه همجوار ايران در روسيه زندگي كرده است به او رسيده است.
لوئي كان نه در قالب معماري ارگانيك رايت جاي مي گيرد و نه در قالب معماري مدرن لوكوربوزيه و ميس، بلكه وي در پي آن بود كه معماري را، به راهي اساسي، براي خود دوباره تعريف كند.وي شخصيتي طوفاني و متكبر نداشت، يا به بياني ديگر بتهوون عالم معماري نبود و با سادگي فروتنانه اي سخن مي گفت و مي زيست.
لوئي كان به سال 1901 در جزيره "ازل" در استوني كه در آن هنگام جزئي از امپراطوري روسيه بود تولد يافت.پدر او "لئوپلد" كه كارش ساختن شيشه هاي رنگين بود و مادرش "برتا" كه هارپ مي نواخت به سال 1905 به ايالات متحده مهاجرت كردند و در فيلادلفيا ساكن شدند.پدرش مغازه شيريني فروشي كوچكي باز كرد، اما زندگي براي خانواده "كان" مانند بسياري از مهاجرين ديگر در آن زمان، در سرزمين تازه مشكل بود و اين خانواده با گرسنگي بيگانه نبود.
وي از همان اوان جواني در رسم و نقاشي داراي استعداد فوق العاده اي بود و در چندين مسابقه از حريفان خود پيشي گرفت. قبل از آنكه دبيرستان خود را به پايان برساند مي دانست كه در آينده چه رشته اي را دنبال خواهد كرد و با ورود به دانشگاه پنسيلوانيا در رشته معماري آغاز به تحصيل كرد تا آنكه به سال 1924 از دانشكده هنرهاي زيباي اين دانشگاه فارغ التحصيل شد.در مدرسه، وي بيشتر به شيوه "بوزآر" (مدرسه هنرهاي زيباي پاريس) كه شيوه معمول آن زمان در دانشكده هاي هنر و معماري ايالات متحده بود، تعليم يافت.قرينه سازي، فضاهاي بزرگ و حجم هاي هندسي متوازن عواملي بود كه در آن زمان وي را از پيوستن به نهضت هاي در حال توسعه مكاتب مدرن معماري باز داشت.وي به شيوه "بوزآر" به عنوان مقدمه اي براي توصيف روح معماري ، ميانديشيد.وي در رابطه با نقش معمار به عنوان يك هنرمند گفته است: " خلق هنر بر آوردن يك نياز نيست، بلكه آفريدن يك نياز است."
منبع : به نقل از مجله هنر و معماری .شماره ۲۱.سال ۱۳۵۳)برگرفته از سایت نور سکوت معماری