آقاي ژوزه اينجا فوتبالفارسي است جائي كه فوتبال حرفه اي معنائي ندارد او نمي داند كه در اينجا براحتي آب خوردن آدمها تغيير رنگ مي دهند و نمي خواهند كه بر روي تعهدات خودشان بمانند اينجا فوتبال به گونه اي مي خواهند كه بين المللي كنند اما تنها بد نامي بين المللي با اين رفتارها را براي فوتبال ايران پديد مي آورند در اين فوتبال به ژوزه مي گويند هيچگاه نيا چه كساني ؟
خبرگزاری پارس فوتبال
حكايت هاي فوتبال ما پر از قصه هائي است كه مي توانند به عنوان درد نامه و شايد سر فصل هائي از سو مديريت براي فوتبال دنيا تحرير شوند و داستان لقمان و آموختن ادب ز بي ادبان را تداعي نمايند.
در فوتبال ايران با سر مربي پرتغالي قرار داد مي بندند. همه چيز روشن است. سر مربي در تيم مشغول به كار مي شود او تيم را نمي شناسد بازيكنانش را انتخاب نكرده است با جو يك كشور آشنائي ندارد توجه از او زياد و تلاش از سوي همراهان و بازيكنانش كم و توقع از سوي مديريت بالا است او نيم فصل وقت دارد اما به همانجائي مي رسد كه متوقعين تيم را از آن نقطه به او تحويل داده اند.
تيم مشكل دارد اما همين تيم با اين سر مربي قرار داد دارد به يك باره مي گويند او سر مربي است اما به ورزشگاه راهش نمي دهند برايش يكه و بزن مي فرستند و سر انجام مي گويند پولش را نمي دهيم و بي نوا پرتغالي از حكايت " وعده سر خرمن " و " نخود سياه " فرهنگ ما خبر ندارد. او به دنبال فوتبال بين المللي است اما فوتبال بين المللي ؟ اينجا ؟ شوخي است!!
فوتبال بين المللي در يوونتوس وجود دارد جائي كه كونته متهم به تباني مي شود اما تيم با دستياران او مشغول به كار مي شود تيم قرار نيست كه به بهانه تباني مربي قهرمان و با كارنامه اي را متهم كند به او فرصت مي دهد و سرانجا محروميت در حالي تمام مي شود كه تيم همچنان در صدر است و كونته به سر جاي خود باز مي گردد.
فوتبال بين المللي در بارسا است جائي كه ويلانوا سرطانش اوج مي گيرد شايعه فراواني در باشگاه است كه پپ گوارديولا به بارسا باز مي گردد اما ويلانوا يك قهرمان است او ارزش حفظ شدن دارد زيرا كارنامه اش موفق است و از سوي ديگر حق انساني كجاست ؟ قانونمندي و شخصيت و اعتبار كه به اين آُساني از بين نمي رود ؟ بارسا كه با آبيدال چنين زيبا عمل كرد و هنوز به او فرصت داده كه تمريناتش را با تيم ادامه دهد دست به تركيب تيم فني نمي زند تا ويلانوا باز گردد و به ديگران در فوتبال بارسا بگويد كه در فوتبال حرفه اي و بدون شعار و ادعاهاي ديگر مي توان اول انسان حرفه اي بود دستيار ويلانوا تيم را اداره مي كند تا تكليف تيم مشخص شود.
آقاي ژوزه اينجا فوتبالفارسي است جائي كه فوتبال حرفه اي معنائي ندارد او نمي داند كه در اينجا براحتي آب خوردن آدمها تغيير رنگ مي دهند و نمي خواهند كه بر روي تعهدات خودشان بمانند اينجا فوتبال به گونه اي مي خواهند كه بين المللي كنند اما تنها بد نامي بين المللي با اين رفتارها را براي فوتبال ايران پديد مي آورند در اين فوتبال به ژوزه مي گويند هيچگاه نيا چه كساني ؟
كساني چون رويانيان و آشتياني و وطن خواه و پروين ... كه او را خواستند!
پرسپوليس دوازدهم است اما اگر ژوزه بايد برود بايد بقيه هم بروند همه كساني كه تيم را به اينجا رسانده اند كساني كه با اعتبار يك جامعه بازي مي كنند اگر ژوزه قرار داد دارد چرا با او چنين معامله اي مي كنند ؟ حق مردم را ندادن با كدامين منطقي سازگار است ؟ آيا يوونتوس نمي توانست كونته را به اين علت كه محروم است از تيمش محروم كند؟ آيا ويلانوا نمي تواند برود و پپ گوارديولا باز گردد؟ آيا آبيدال را نمي توانستند خيلي وقت پيش از همه چيز محروم كنند ؟ اين فوتبال حرفه اي كه بيشتر از فوتبالفارسي ما منطق و انسانيت و حق و عدالت سرش مي شود ؟
فرض كنيم كه پول مانوئل را نداديم آيا با اين كار به حيثيت يك كشور صدمه نمي زنيم ؟ اين پول را به او نمي دهيم بخاطر اين كه تاوان اشتباهاتمان را پرداخت نكنيم ؟ كساني كه دم از كارهاي اقتصادي براي باشگاه مي زنند و قاليچه ابريشم مي دهند تا پيراهن ميلان را در كنار عكس با گالياني داشته باشند نمي دانند اصل اول تجارت صداقت و اعتبار و التزام به تعهد است ؟ اين گونه مي خواهيم بين المللي شويم ؟ جهاني شدن اين گونه است ؟ اين حكايت هاي بي معني تا به كجا ادامه خواهند داشت ؟ از بارسلونا و يونتوس ياد بگيريم! اين بي آبروئي ها هزينه اي بيش از قرار داد نابخردانه با ژوزه براي ما خواهند داشت ژوزه بد بود اما بدتر از او كساني بودند كه او را به اين فوتبال آوردند!