درود
استاد بزرگوار دكتر محمد رضا تركي (
http://mr-torki.blogfa.com/post-304.aspx) در وبلاگ خود اشاره ای طنز آمیز داشتند به طرح اخته کردن گربه های پایتخت و تنی چند از همراهان با ذوغ ایشان در وبلاگ های خود به هم صدایی ایشان پرداخته اند.این کمینه نیز عرصه را مغتنم شمرده و همراه گردیدم.هر چند این کجا و آن کجا.
"گربه تو را اخته بباید نمود
داد بر آمد ز سرای سری
چون که زما پیش کس و نا کسان
رنگ ز رخساره ما می بری
گر تو نباشی که دری کیسه ها
یا که بلیسی ته بشقاب ها
از قبل بیش برون ریز ما
سیر دو صد تن چو ز آواره ها
لیک تو و طفل تو هر روز و شب
سفره ی این مردم دل پاک را
حسرت یک لقمه ی نان می نهی
تا که ز خجلت نگرد خاک را
گربه نه من دزدم و امثال من
دزد تویی تو که زپسماند من
نان رعیت به جفا می بری
وای من و وای من و وای من
گربه تو در خدمت غربی مگر؟
حاصل این دزدی خود را نگر
فقر سر سفره ی مردم نشست
مردم این شهر ز تو خون جگر
جرم گران است جزا بایدت
مصلحت آن است فنا بایدت
لیک تو را عفو نمود آن عزیز
گفت تو را اخته کفا بایدت"
دولت پر مهر ز مردم به پا
بسته کمر خدمت خلق خدا
خایه چو زآن دزد زباله کشد
لیک به خواب است گه اقتضا
وام به میلیارد خودی را دهد
جیب خود از نفت بها می دهد
مردم بی نای و نوا را ولی
وعده ز دینار و درم می دهد
دست چو در دست همه دزد ها
پشت چو بر پشت همه فسق ها
پول چو از جیب کرم مردمان
بذل کند بر همه کفتار ها
گربه ی بی چاره خیابان نشین
خواجه ی قاجار شود بهر کین
تا که نپرسند دگر مردمان
بهر من از نفت چه هست و چنین
خلق بگویند که سرمایه را
ما نبدزدیم همه مایه را
خرج چو در راه صلاح آمده
اخته نمودیم چو این گربه را
گربه ی بیچاره ی بی دادرس
جور کش جور و گناه وهوس
خایه ببخشید چو بر شهر دار
تا که بر او خایه شود داد رس