عكس:كلاس متفاوت استاد شفیعی كدكنی

[Alborz Rad]

درس معلم ار بود زمزمه محبتی

 

[mazya]

ایشون کین ؟
بعدشم پسره هست پایین نشسته دسشو کرده بود تو دماغش حالا داره باهاش بازی میکنه

 

[Sharif_]

- به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید

- دل من گرفته زاین جا
هوس سفر نداری ز غبار این بیابان؟

- همه آرزویم اماچه کنم که بسته پایم.
به کجا چنین شتابان؟

- به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا، سرایم

- سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه‌ها، به باران
برسان سلام ما را

 

[اارکیده]

ایشون کین ؟
بعدشم پسره هست پایین نشسته دسشو کرده بود تو دماغش حالا داره باهاش بازی میکنه

می شد به اصل تاپیک توجه داشتی
حالم بهم خورد

 

[mazya]

می شد به اصل تاپیک توجه داشتی
حالم بهم خورد

کسی اجبارت نکرده بود نگاه کنی چیزی که گفتمو
خانوم کوچولو

 

[mazya]

می شد به اصل تاپیک توجه داشتی
حالم بهم خورد

کسی اجبارت نکرده بود نگاه کنی چیزی که گفتمو
خانوم کوچولو

 

[Alborz Rad]

ایشون کین ؟
بعدشم پسره هست پایین نشسته دسشو کرده بود تو دماغش حالا داره باهاش بازی میکنه

این عکسه تو چطور تونستی سریالشو بسازی که اون بابا داره این همه فعل و انفعالات فیزیکی و شیمیایی رو انجام میده !! تو سریالت راجع به اون خانومای عقبی چی میگه !!!


رمحمدرضا شَفیعی کَدکَنی، زاده ۱۹ مهر سال ۱۳۱۸ از نویسندگان و شاعران امروز ایران است. تخلص وی در شعر م. سرشک است.

به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید

- دل من گرفته زاین جا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟
- همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم.


به کجا چنین شتابان؟
- به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا، سرایم
- سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه‌ها، به باران
برسان سلام ما را
شعر دیگری از وی:
« پیش از شما / به سان شما / بیشمارها / با تار عنکبوت / نوشتند روی باد / کین دولت خجستهٔ جاوید زنده باد».