عشق یا شهوت

Reza_pMe

عضو جدید
آیا می توان عشق مجازی را آغازی برای عشق الهی بدانیم؟



[FONT=Times New Roman (Arabic)]عشق ز اوصاف خدای بی نیاز عاشقی بر غیر او باشد مجاز (مولانا[/FONT])
[FONT=Times New Roman (Arabic)]سخن یا حدیثی است که : عشق مجاز(عشق به غیر خدا) به عشق الهی منتهی میشود[/FONT]
[FONT=Times New Roman (Arabic)]البته عشق مجاز بیشتر مقصود زن و انسانهای دیگر، زیبایی، طبیعت، موسیقی و... میباشد[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]حتی میگویند : وگر خود گربه باشد دل درو بند مشو به خواب و خور خرسند (نظامی[/FONT])
[FONT=Times New Roman (Arabic)]چون عشق به هر چیزی توجه انسان رو به بیرون از خودش (خواستهای نفسانی) جلب میکند[/FONT]
[FONT=Times New Roman (Arabic)]و در واقع انسان از خودش بیرون می آید و کمتر به دنبال اینست که من چه بخورم ؟ من چه کار کنم راحت باشم؟ و[/FONT]....
[FONT=Times New Roman (Arabic)]و بجاش فکر میکند من چیکار کنم که معشوق من راحت باشد ، معشوق من چه می خواهد و[/FONT] ....
[FONT=Times New Roman (Arabic)]کسی که عاشق مجاز مثلا زن شد فکر میکند خوب حالا اینکه معشوق من هست کی اینرا آفریده؟ ، کی این عشق رو در من بوجود آورده که این شخص رو دوست داشته باشم ؟[/FONT]
[FONT=Times New Roman (Arabic)]هر کجا لطفی ببینی از کسی سوی اصل لطف ره یابی بسی (مولانا[/FONT])
[FONT=Times New Roman (Arabic)]و یه چیز مهمتر اینکه عشق صفت خداست و ما با عشق به صفات خالق آراسته میشویم[/FONT]
[FONT=Times New Roman (Arabic)]البته منظور این نیست خوب پس من این زن رو دوست دارم ولی در واقع شهوت باشد نه عشق[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]عشق به معشوق در واقع دوست داشتن معشوق بخاطر خودش یا بهتر بگوییم وجودش میباشد نه بخاطر اینکه خوشگله و به به چشم و ابرو رو برم[/FONT] !!!
[FONT=Times New Roman (Arabic)]و چون وجود هر شخصی جان یا روح اوست و هستی یا وجود خداست ، پس ما در واقع خدا را دوست داریم و معشوق در واقع جلوه ای از خداست[/FONT]
[FONT=Times New Roman (Arabic)]غیر خدا در دو جهان هیچ نیست هیچ مگو غیر،که آن هیچ نیست (مولانا[/FONT])
[FONT=Times New Roman (Arabic)]همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست همه جا خانه ی عشق است چه مسجد، چه کنشت (حافظ[/FONT])
[FONT=Times New Roman (Arabic)]جز از حق می نیاید دلربایی که شرکت نیست کس را در خدایی (شیخ محمود شبستری[/FONT])
[FONT=Times New Roman (Arabic)]کسی کو عاشق خوبان دلجوست اگر داند و گر نی عاشق اوست[/FONT]
[FONT=Times New Roman (Arabic)]جمال اوست هرجا جلوه کرده ز مه رویان عالم بسته پرده (جامی[/FONT]
 

Reza_pMe

عضو جدید
عشق یا شهوت



[FONT=Times New Roman (Arabic)]آیا تا کنون هیچ شی را عاشقانه نگریسته ای ؟
شاید بگویی آری ، چرا که نمی دانی که نگریستن عاشقانه به یک شی یعنی چه . شاید با شهوت به اشیا نگاه کرده ای ، این چیز دیگری است . کاملا فرق دارد ، درست نقطه مقابل آن است . نخست … سعی کن تفاوت را درک کنی
[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]چهره ای زیبا ، بدنی زیبا ، تو به آن نگاه می کنی و احساس می کنی که عاشقانه به آن می نگری ولی چرا به آن نگاه می کنی ؟ آیا مایلی از آن چیزی به دست آوری ؟ آن عشق نیست و شهوت است . آیا می خواهی از آن بهره بکشی ؟ آن گاه شهوت است و عشق نیست . آن هنگام در واقع ، تو فکر می کنی که چگونه از آن استفاده ببری ، چگونه آن را تصاحب کنی ، چگونه از آن بدن وسیله ای بسازی برای خوشوقتی خودت[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]شهوت یعنی : چگونه از چیزی برای خوشوقتی خودت استفاده کنی و عشق یعنی ، خوشوقتی تو ابدا مطرح نیست . در واقع ، شهوت یعنی چگونه چیزی به دست آوری و عشق یعنی چگونه چیزی ببخشی . این دو درست نقطه مقابل هم هستند[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]اگر چهره ای زیبا ببینی و به آن عشق احساس کنی ، احساس بی درنگ تو در آگاهی ات این خواهد بود که چگونه می توانی این چهره را خشنود کنی ، چگونه این مرد یا این زن را خوشحال کنی . در این جا خودت اهمیتی نداری[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]در عشق دیگری مهم است اما در شهوت مهم تو هستی . در شهوت تو فکر می کنی دیگری را وسیله خوشحالی خودت قرار دهی ، در عشق فکر می کنی که خودت چگونه وسیله شوی[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]عشق تسلیم است و شهوت یک تهاجم[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]تو حتی در شهوت نیز از عشق سخن می گویی . پس فریب نخور !!!!!!!!! به درون بنگر ، آن گاه به این ادراک خواهی رسید که در زندگی حتی یک بار نیز به کسی یا چیزی عاشقانه نگاه نکرده ای[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]دومین تفاوتی که باید درک شود این است … اگر عاشقانه به چیزی مادی یا بی جان نگاه کنی ، آن شی به یک شخص تبدیل می شود . اگر به آن عاشقانه نگاه کنی ، آن گاه عشق تو کلیدی می شود تا هر چیزی را به شخص تبدیل سازد . اگر به یک درخت عاشقانه بنگری ، درخت یک شخص می گردد[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]هر گاه عاشقانه به چیزی نگاه کنی ، آن چیز یک شخص می شود و برعکس . هر گاه با چشمانی شهوانی به شخصی نگاه کنی ، آن شخص به یک شی تبدیل می شود . برای همین است که چشمان شهوانی دافعه دارند . چرا که هیچ کس نمی خواهد شی شود . وقتی به همسرت با چشمان شهوانی می نگری او احساس ازردگی می کند . در واقع تو چه می کنی ؟ تو یک شخص را ، یک شخص زنده را به وسیله ای بی جان تغییر می دهی . تو می پنداری که چگونه استفاده کنی و آن شخص کشته می شود[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]چشمان شهوانی دافعه دارند و زشت هستند[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]وقتی با عشق به کسی نگاه کنی ، او والا می گردد . یگانه می گردد . ناگهان او یک شخص می شود . یک شخص را نمی توان با دیگری جایگزین کرد ولی یک اشیا را می توان جایگزین کرد . یک شی قابل جایگزینی است ولی یک شخص جایگزینی ندارد . او یکتا و یگانه است[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]عشق همه چیز را یگانه می کند . به همین سبب تو بدون عشق ، هرگز احساس نمی کنی که شخص هستی . تا زمانی که کسی عمیقا دوستت ندارد ، هرگز احساس نخواهی کرد که موجودی یگانه هستی و به راحتی می توان تو را تغییر داد و جایگزین کرد[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]در رابطه شهوانی ، همه چیز شی هست و این غیر انسانی ترین کارهایی است که انسان می تواند انجام دهد : تبدیل شخصی به شی[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]وقتی عاشقانه می نگری ، خودت را فراموش کن . خودت را کاملا فراموش کن . برای امتحان یه یک گل نگاه کن و خودت را به تمامی از یاد ببر . بگذار گل باشد و خودت کاملا غایب باشی . گل را احساس کن ، آن گاه عشقی عمیق از آگاهی تو به سمت گل روانه می گردد . تو به وجد می آیی و آن گل ، یک شخص می گردد[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]به موضوع دیگری نپرداز . با یک گل سرخ یا با چهره معشوقت باقی بمان . تنها با قلبت بمان . با این احساس که چه کنم تا معشوق شادتر و معشوق تر باشد ؟ و وقتی چنین باشد ، تو غایب خواهی بود ، هرگز به خودت توجه نخواهی کرد[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]وقتی به خودت توجه نداری ، خالی می گردی ، فضایی درونت آفریده می شود . وقتی ذهنت کاملا به دیگری متوجه می گردد ، آن گاه درونت خلا ایجاد می شود[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]با معشوق ، انسان به تمامی ناتوان می گردد ، این را به یاد بسپار . هر گاه عاشق کسی باشی ، احساس عجز کامل می کنی . درد عشق همین است : فرد نمی تواند احساس کند که چه بکند . او مایل است همه کار بکند ، می خواهد تمامی کائنات را به معشوق ببخشد ، ولی چه می تواند بکند ؟
تو تهی هستی و به همین سبب عشق به یک مراقبه عمیق تبدیل می گردد . در حقیقت ، اگر کسی را دوست داشته باشی ، به هیچ مراقبه دیگری نیازی نیست ولی چون در واقع کسی عاشق نیست ، به 112 تکنیک نیاز دارد و حتی شاید این ها هم کافی نباشد . خود عشق بزرگ ترین تکنیک است ولی عشق مشکل است و حتی ناممکن
[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]عشق یعنی خود را آگاهانه رها کردن و در همان مکان ، جایی که نفس تو وجود داشته ، دیگری را جای دادن . جایگزینی خودت با دیگری یعنی عشق . گویی که اینک تو نیستی و فقط دیگری هست[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]سارتر می گوید که دیگری جهنم است و حق با اوست . او درست می گوید زیرا که دیگری فقط برای تو جهنم می آفریند ولی همچنین او اشتباه می کند ، زیرا اگر دیگری بتواند جهنم باشد ، می تواند بهشت هم باشد ، کافی است با عشق نگاه کنیم . هر زن و شوهر برای یکدیگر جهنم می سازند زیرا هر یک می کوشد تا دیگری را تصاحب کند . غافل از اینکه تنها تصاحب اشیا ممکن است ، نه تصاحب اشخاص[/FONT] !
[FONT=Times New Roman (Arabic)]اگر عاشق باشی ، حتی نگاه خیره بسیار زیباست ، زیرا خیره شدن تو ، او را یک شی نمی سازد . آن گاه می توانی مستقیم به چشمان او نگاه کنی . آن گاه می توانی عمیقا وارد چشمان دیگری شوی . تو او را به یک شی تبدیل نمی کنی ، بلکه نگاه تو از راه عشق ، از او یک شخص می سازد . برای همین است که تنها نگاه خیره عاشقان زیباست و گرنه خیره نگریستن زشت است[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]هرگاه شخصی را به یک شی تبدیل کنی ، عملی غیراخلاقی مرتکب شده ای ولی اگر سرشار از عشق باشی ، در آن لحظه سرشار از عشق ، این پدیده ، این برکت با هر موضوعی روی خواهد داد و تو زندگی می بخشی[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]هنگامی که معشوق به تصاحب در آید ، عشق رفته است . آن گاه معشوق تنها یک شی خواهد بود . می توانی از او استفاده کنی ، ولی برکات هرگز برنمی گردند ، زیرا آن برکات فقط زمانی می آمدند که او یک انسان بود ، دیگری آفریده شده بود ، شخص را در دیگری آفریده بودی و دیگری نیز ، شخص را در تو آفریده بود . هیچ کدام شی نبودید . هر دو ذهنیت هایی بودید که با هم تلاقی کرده بودند دو انسان که ملاقات کرده اند ، نه یک انسان و یک شی[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]اگر بدانی که تو نیستی و آگاهی ات با عشقی عمیق به سوی دیگری حرکت کرده باشد به درختان ، به آسمان ، به ستارگان ، به هر کس ، وقتی که تمام آگاهی ات تو را ترک گفته و به سوی دیگری رفته باشد در آن غیبت نفس ، برکات نازل می شوند[/FONT] .
[FONT=Times New Roman (Arabic)]عاشق بودن
اگر عاشق کسی هستید بخاطر ظاهر زیبایش .این عشق نیست [/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)]شیدایی[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)] است
اگر عاشق کسی هستید بخاطر اینکه بقیه فکر می کنند اینطور باید باشد این عشق نیست
[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)]توافق
[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)]است
اگر عاشق کسی هستید بخاطر اینکه یک شب نمی توانید بدون او سر کنید این عشق نیست
[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)]شهوت[/FONT]
[FONT=Times New Roman (Arabic)]است
اگر عاشق کسی هستید بخاطر اینکه دوستتون داره این عشق نیست
[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)]عقده حقارت[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)] است
اگر عاشق کسی هستید بخاطر اینکه فکر می کنید با ترکش احساساتش را جریحه دار می کنید این
[/FONT]
[FONT=Times New Roman (Arabic)]عشق نیست [/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)]ترحم[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)] است
اگر عاشق کسی هستید بخاطر اینکه در هر چه دارید شریکید این عشق نیست
[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)]رفاقت[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)] است
اما اگر درد کسی را بیش از خودش احساس کردید و اشک ریختید این همان
[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)] عشق[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)] است
اگر بقیه را به خاطر کسی ترک کردی و پشیمان نشدی این همان
[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)] عشق[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)] است
اگر با این که میدانید که علیرغم میلش باید برود و اجازه دادید برود این همان
[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)] عشق[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)] است
و لب کلام :سخن عشق نه آن است که آید به زبان می ده و کوتاه کن این گفت و شنود
[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)]مردان را به چشم اعتبار نگر، نه به چشم حقارت[/FONT]
[FONT=Times New Roman (Arabic)]و زنان را به چشم شفقت بین، نه به چشم شهوت.[/FONT][FONT=Times New Roman (Arabic)] (غزالی
[/FONT]
 

Reza_pMe

عضو جدید
شهوت صرفاً یک امر طبیعی و ذاتی به شمار می رود که برای جذب جنس مخالف به یکدیگر در وجود انسان ها قرار داده شده است. می توان گفت که بدون وجود شهوت انتظار نمی رود که هیچ گونه عشق و یا محبتی میان زن و مرد شکوفا گردد.

شکی نیست که این حس در تمام افراد وجود دارد و تنها راهی است که می تواند به جدایی میان جنس مونث و مذکر پل بزند.

از سوی دیگر یکی از فاکتورهایی که وجود آدمی را شریف و اصیل می سازد، عشق است. عشق یکی از عالی ترین صفات انسانی که به واسطه آن افراد سعی می کنند "بهتر" باشند. انسان ها شاید تنها به دلیل شهوترانی و زیاده خواهی با یکدیگر درگیری ایجاد می کنند؛ اما برای تشکیل خانواده و زندگی مشترک تنها یک دلیل وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز عشق.

عاشق شهوترانی بودن

برای مردان، شهوت یک تجربه کاملاً ذهنی است. سیلی از تستسترون در رگ های آنها جاری می شود و دیگر چیزی را نمی بینند. همانند عشق، شهوت نیز آنها را کور می کند. به همین دلیل است که معمولاً در روابط - به ویژه اگر در ابتدای راه قرار گرفته باشید - گفتن این مطلب که طرف عاشق شماست و یا اینکه احساساتش تنها از روی شهوت هستند، اندکی دشوار می نماید. آقایون خیلی سخت می توانند تشخیص دهند که آیا واقعاً عاشق طرف مقابل هستند و یا او را صرفاً به مانند خیالی آتشینی می بینند که هر موقع از جلوی آنها رد می شود، جوشش کوره درونشان شدید تر میشود.

دلیل امر فوق الذکر این است که آقایون این توانایی را دارند که خیلی پیش از اینکه با یک خانم ارتباط عاطفی برقرار کنند، به سادگی می توانند با او وارد رابطه جنسی شوند. هورمون هایی که در بدن آنها ترشح می شود باعث می شود که تصور کنند عاشق شده اند.

به هر حال مشکل اساسی اینجاست که هم عشق و هم شهوت هر دو می توانند آقایون را خلع سلاح کرده و آنها را به شدت آسیب پذیر نمایند. بدین ترتیب آنها به راحتی اراده و قدرت خود را از دست می دهند و تنها برای تجربه ***، خود را مسخ جنس مخالف می کنند.

همچنین باید اضافه کرد که شهوت سبب می شود تا آقایون تنها از روی احساساتی که در آلت تناسلی آنها ایجاد می شود، تصمیم گیری نمایند و عقل و منطق را به دست باد بسپارند. زمانیکه حس شهوت بر یک مرد غلبه کند، اصلاً اهمیت نمی دهد که آیا او و شریکش مشترکاتی دارند یا خیر؛ او اهمیتی نمی دهد که طرف مقابل اهل کجاست و به کجا می رود؛ تمام حواسش را بر روی پیدا کردن راهی برای رسیدن به دست نیافته های خانم متمرکز می کند. اگر شریک او نیز تنها از روی شهوت با او ارتباط برقرار کرده باشد، از این فرصت سوء استفاده خواهد کرد. اما اگر هر دوی آنها عاشق یکدیگر باشند، این رابطه جنسی می تواند منجر به محکم تر شدن رابطه آنها شود.

آیا شهوت است یا چیز دیگری است؟

چگونه می توانید تفاوت میان عشق و شهوت را تشخیص دهید؟ در این قسمت نکاتی را برایتان ذکر کرده ایم که به واسطه آن بتوانید میان این دو مقوله تمیز قائل شوید.

شهوت است اگر:

فقط به ظاهر و اندام او توجه داشته باشید

حتی قبل از اینکه اسم او را پرسیده باشید، در حال خیال بافی هستید که او بدون لباس چگونه است. یااینکه اگر با او رابطه جنسی برقرار کنید چه احساسی به شما دست خواهد داد.

اهمیت نمی دهید که او چه می گوید

همیشه در حال بهانه آوردن هستید تا به نحوی قرارهای ملاقات خود را با کنسل کنید، مگر اینکه این قرار منجر به قراری رابطه جنسی شود. اگر از شما بخواهد تا کاری برایش انجام دهید، بهانه می آورید و می گویید بیش از اندازه سرتان شلوغ است. اما اگر در کنار شما باشد و با او *** نداشته باشید این امر ناراحتتان می کند و در ذهن خود، خودتان را در حال برقراری رابطه جنسی با خانم های دیگری تجسم می کنید.

فقط می خواهید برای *** او را ببینید

برایتان اهمیتی ندارد که به هیچ وجه با او تماس تلفنی نداشته باشید. از این گذشته اصلاً برایتان مهم نیست که جواب زنگ تلفن او را فوراً بدهید و حتی اگر برای چندین روز هم با او صحبت نکنید، مشکلی نخواهید داشت و ترجیح می دهید هر موقع که دو مرتبه از نظر جنسی تحریک شدید او را ملاقات کنید.

برای شهوترانی با او تماس می گیرید

پس از اینکه همراه دوستانتان تعطیلات خوبی را پشت سر گذاشتید، یکمرتبه یاد او می کنید و با او تماس می گیرید تا در کنار هم نوشیدنی میل کنید.

بعد از *** او را ترک می کنید

پس از این اینکه کارتان تمام شد، به دنبال ساده ترین راهی می گردید که بتوانید محل را تر ک کنید. هیچ نوازشی وجود ندارد، صبح زود برایش صبحانه تهیه نمی کنید، فقط خیلی راحت می گویید: "من باید بروم"

این عشق است، عزیزم

عشق است اگر :

کششی بین شما وجود داشته باشد

برای مدتهای طولانی با هم صحبت می کنید و هر ساعت مانند یک دقیقه برایتان میگذرد. گاهی اوقات آنقدر غرق در حرف زدن می شوید که متوجه گذشت زمان نمیشوید.

احساس می کنید او زیباست

حتی اگر او را بدون هیچ گونه آرایش، در حالیکه موهایش را پشت سرش بسته و مشغول تمیز کردن دست شویی است، ببینید باز هم تصور می کنید که در نظرتان زیباست.

دوست دارید وقت بیشتری را با او صرف کنید

تنها چیزی که می خواهید این است که با او باشید، چه *** داشته باشید چه نداشته باشید. حتی اگر به شما بگوید که برای برقراری رابطه جنسی نیاز به سپری شدن مدت زمان بیشتری است، باز هم اهمیتی نمی دهید و قبول می کنید.

آینده خود را با او تجسم می کنید

حس غریبی در شما ایجاد می شود و فکر می کنید که بدون وجود او قادر به ادامه زندگی نخواهید بود. به خانواده و دوستان خود اطلاع می دهید که قصد ازدواج با او را دارید و خودتان نیز به تشکیل خانواده با او فکر می کنید.

او را به خانواده خود معرفی می کنید

این موضوع که خانواده تان او رابپذیرد، برایتان اهمیت پیدا می کند و ترجیح می دهید که با تمام اطرافیانتان ارتباط مناسبی برقرار کند.

او را در تمام برنامه های خود شریک می دانید

چه با دوستان مذکر خود بیرون بروید و چه حیوان خانگی خود را برای قدم زدن به پارک ببرید، در همه حال دوست دارید که او در کنارتان باشد. حتی اگر او آنجا هم نباشد، باز یادش از ذهنتان بیرون نمی رود و به دنبال فرصتی می گردید تا یک تلفن کوتاه به او بزنید و بگویید: "دلم برایت تنگ شده". البته حتماً لازم نیست که دوستانتان متوجه شوند شما یک چنین کاری انجام داده اید.

رمانتیک تر می شوید

یک مرتبه می بینید که به گوش دادن به موسیقی های عاشقانه و آرام تمایل بیشتری پیدا کرده اید. برای او گل و یادداشت های عاشقانه می فرستید و ترتیب صرف غذاهای رمانتیک در نور شمع را می دهید.

همیشه طرف او را می گیرید

هر زمان که کسی در مورد او انتقاد می کند، شما سریعاً اقدام به دفاع از او می کنید. در مجامع عمومی همیشه خود را موافق با نظریات او نشان می دهید، حتی اگر در پشت درهای بسته با او مخالف باشید.

او باعث می شود انسان بهتری باشید

او شما را به چالش وا میدارد و تشویقتان می کند. با دیدن او شاد می شوید و حاضرید برای خوشحال کردنش هر کاری که از دستتان بر می آید را انجام دهید.

دوست داشتن شهوت

شهوت برای مدت کوتاهی شما را سرگرم می کند. اما عشق مربوط به مدت زمان بسیار طولانی می شود. هر چند گاهی امکان دارد که این دو مقوله در جای یکدیگر قرار بگیرند، اما باید با توجه کامل، تفاوت میان آنها را تشخیص دهید. باید ببینید که خودتان از زندگی چه می خواهید، همه چیز به شما بستگی دارد .
[FONT=Arial (Arabic)]
[/FONT]
 

haunt

عضو جدید
موافقم نیاز به بحث مفصلی داره .

اما من معتقدم که از یک عشق زمینی پاک میشه به عشق الهی رسید .
 

outlandish_tak

عضو جدید
مطالب تون عالی بود
اما من شخصا هیچگونه عشقی رو قبول ندارم و عشق مخصوص خدا ست و ما تنها جلوه و تجلی زیبای های خالق رو در قیافه جنس مخالف جستجو میکنیم
و این بیراهه رفتن باعث میشه بعده مدتی که با مثلا معشوقه مون بودم متوجه نقاط ضعف اش بشیم
و .................
 

saina110

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطالب تون عالی بود
اما من شخصا هیچگونه عشقی رو قبول ندارم و عشق مخصوص خدا ست و ما تنها جلوه و تجلی زیبای های خالق رو در قیافه جنس مخالف جستجو میکنیم
و این بیراهه رفتن باعث میشه بعده مدتی که با مثلا معشوقه مون بودم متوجه نقاط ضعف اش بشیم
و .................
امضاتو دوس دارم:gol:
 

agriboy

عضو جدید
مطالب تون عالی بود
اما من شخصا هیچگونه عشقی رو قبول ندارم و عشق مخصوص خدا ست و ما تنها جلوه و تجلی زیبای های خالق رو در قیافه جنس مخالف جستجو میکنیم
و این بیراهه رفتن باعث میشه بعده مدتی که با مثلا معشوقه مون بودم متوجه نقاط ضعف اش بشیم
و .................
وقتی تو نمیتونی به بنده هاش عشق بورزی چه جوری می خوای به خودش عشق بورزی ؟؟؟؟
شک نکن که از یک عشق زمینی پاک میشه به عشق آسمونی برسی
 

Reza_pMe

عضو جدید
وقتی تو نمیتونی به بنده هاش عشق بورزی چه جوری می خوای به خودش عشق بورزی ؟؟؟؟
شک نکن که از یک عشق زمینی پاک میشه به عشق آسمونی برسی
درسته نمونه بارزش زلیخاه که از عشق یوسف پیامبر به عشق خدای یوسف دست پیدا کرد
به پست بعدی توجه کنید!!!!
 
آخرین ویرایش:

Reza_pMe

عضو جدید
دوستای گلم به این مطلب توجه کنید منبع: www.erfan.ir

آیا می توان از عشق زمینی به عشق حقیقی رسید ؟
پاسخ :اگرعشق زمینی مقدمه ای برای رسیدن به عشق حقیقی و برتر قرار گیرد و مانع از آن نگردد ، با آن منافات ندارد ، بلکه گاهی راهی برای رسیدن به عشق حقیقی قرار می گیرد . آری مطمئنا عشق و علاقه زمینی موتور محرک قوی و موثر است ، اما نباید از رهزن بودن این عشق نیز غافل بود ؛ شخصى مى‏گوید: از امام صادق(ع) از معناى عشق سؤال کردم، فرمود: "قلوب خلت من ذکر الله فأذاقها الله حب غیره؛ قلب هایى که از یاد و ذکر خدا خالى باشند، خداوند مبتلا به حب غیر خود مى‏نماید. بنابراین دوستی و عشق به غیر که تمام قلب انسان را تسخیر کرده باشد؛ قلبی است که از وجود خدا خالی شده است ؛ زیرا خداوند دو دل در درون انسان قرار نداده است . از طرف دیگر ،علاقه و عشق محصول توجه به کمال است. آدمى زمانى که در چیزى و یا کسى کمالى را مى‏بیند، به آن علاقه‏مند مى‏گردد و اگر کشش به هر دلیل قوى باشد، این علاقه (اصطلاحاً) به عشق منجر مى‏گردد.
عشق زمینی تنها در صورتی می تواند انسان را به عشق حقیقی و برتر راهنمایی کند که انسان به ضعف های عشق زمین واقف گردد و بداند این ها همه مجاز عشق اند ، نه حقیقت عشق ، نیز بداند که هیچ چیز غیر خدا نمی تواند متعلق عشق واقعی انسان قرار گیرد. این معرفت و آگاهی گاهی با شکست در عشق زمینی ، گاهی با آگاهی از حقیقت برتر وجود خود که در دام موجود زمینی اسیر گشته وگاهی ... به دست می آید. به همین خاطر اهل ذوق گفته اند : المجاز قنطره الحقیقه؛ عشق مجازی پلی است برای رسیدن به حقیقت.
عاشقان این راه هم چنین می توانند از رهگذر عشق به شگفتی های خلقت در عالم و آدم ، به عشق خالق همه آن زیبایی ها برسند و از تماشای جمال مخلوق به جمال خالق راه یافته و محو در عشق و محبت او شوند.
سر مطلب آن است که حقیقت عشق متعلق به عالم ماده نیست ؛ بلکه مربوط به کمال مطلق است که هیچ نقص و عیبى در او راه ندارد. انسان بالفطره عاشق خدا و طالب او است و اصولاً زمینه عشق به انسان و موجود زمینی ، براى عشق الهى و رسیدن به محبوب مطلق است. موجودى مى‏تواند معشوق حقیقى انسان قرار گیرد که هر چه از او مشاهده مى‏کند، زیبایى و کمال باشد و هیچ نقص، عیب و بدى در او وجود نداشته باشد و چنین موجودى جز خداوند متعال نیست. با توجه به این موضوع، عشق انسان به موجودات مادى، عشق حقیقى نیست، بلکه عشق مجازى است؛ زیرا جز خدا هیچ موجودى قابلیت معشوق بودن را ندارد وانسان عاشق، خود به این مطلب واقف است که معشوق مجازى او، عیب‏هاى فراوانى دارد ؛ اما از طرفى بعضى از کمالات و زیبایى‏ها را در او مى‏بیند که در حقیقت برگرفته از جمال و کمال محبوب حقیقى است و به عشق ورزیدن هم نیاز دارد. این جا است که به معشوق خیالى رو مى‏کند و به او عشق مى‏ورزد؛ اما چون به وصال می رسد ، عشق فروکش می کند ؛ زیرا آنچه او به آن عشق مى‏ورزید ، کمالی بود که فروکش نمی کند، در حالی که معشوق او چنین نیست.از این رو فقط در عشق به خداى متعال است که انسان پس از وصول و مشاهده، نه تنها عشقش فروکش نمى‏کند، بلکه بیشتر مى‏شود؛ زیرا هر چقدر انسان به خدا نزدیک‏تر مى‏شود، کمال و جمال بیشترى مشاهده مى‏کند.
عشق حقیقی : از منظر دین،خداوند کمال محض ، جمال مطلق ، دارای برترین وصف ها، مبدأ عشق ، اولین عاشق و الهام کننده عشق است . همه هستی آیت ، نشانه و مظهر اویند; از او سرچشمه گرفته ، به سوی او روان هستند . آدمی کمال جو و زیبایی طلب بوده ، حقیقتش از روح خدا است ، از آن منزل نزول کرده و به سوی او باز خواهد گشت ، انسان دارای روحی است که ظهور و جلوه تام صفات حق است . عشق حقیقی عبارت است از "قرار گرفتن موجودی کمال جو (انسان ) در جاذبه کمال مطلق (خداوند متعال ); پروردگاری جمیل مطلق ، بی نیاز، یگانه ، دانای اسرار، توانا، قاهر و معشوقی که همه رو به سوی او دارند و او را می طلبند."بنابراین عشق حقیقی تنها عشق به خدا است ، زیرا هر چیزی غیر او زایل شدنی و از بین رفتنی و دارای عیب و نقص است ؛ بنابراین هر چیز غیر او نمی توان معشوق واقعی باشد اولا چون ناقص است و کمال مطلق نیست ، در حالی که در عشق ، معشوق هیچ عیب و نقص ندارد. ثانیا هر چیز غیر او زوال پذیر است و عارفان گفته اند : آنچه که نپاید ، دلبستگی را نشاید. همانند داستان حضرت ابراهیم (ع) که فرمود : انی لا احب الافلین. آن چیز که افول و غروب می کند و از بین می رود ، دوست نمی دارم. پس باید عشق پایدار و جاودانه باشد و آن عشق به خدا است که همیشگی و پایدار است و البته در سایه این عشق ، عشق به مظاهر جمال و زیبایی او ، مانند زن و فرزند و گل و درخت و طبیعت و... معنا می یابد.
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از او است
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از او است.
در پایان برخی از نشانه های عشق انسان به خدا را ذکر می کنیم:
- خدا را بر همه ی محبوب های دیگر ترجیح دهد;
- در باطن و ظاهر مطیع خدا باشد;
- در همه ی امور موافق او باشد;
-خواسه او را بر خواسته خود مقدم می دارد؛
- اولیای خدا را به خاطر او دوست بدارد;
- هر چیزی را در برابر عشق به خداوند حقیر شمارد;
- همه ی اوقات , مستغرق ذکر خدا باشد;
- آسایش و آرامشش در قرب او باشد;
- از حضرت حق راضی و خشنود باشد;
- به کلام محبوب (قرآن ) عشق ورزد;
- با مال و جان در راه محبوب مجاهده کند;
- بر خلوت و مناجات با محبوب , حریص باشد;
- عبادت برای او آسان و لذت بخش باشد;
- همه ی بندگان مطیع وی را دوست بدارد و بر همه رحیم و مشفق باشد و کافران و عاصیان را دشمن بدارد.
 

outlandish_tak

عضو جدید
وقتی تو نمیتونی به بنده هاش عشق بورزی چه جوری می خوای به خودش عشق بورزی ؟؟؟؟
شک نکن که از یک عشق زمینی پاک میشه به عشق آسمونی برسی

بنده ای که لایق عشق واقعی باشه رو پیدا نمیکنم
وگرنه چیزی زیباتر از عشق ورزیدن وجود نداره
 

Setareh_madness

عضو جدید
مطالب تون عالی بود
اما من شخصا هیچگونه عشقی رو قبول ندارم و عشق مخصوص خدا ست و ما تنها جلوه و تجلی زیبای های خالق رو در قیافه جنس مخالف جستجو میکنیم
و این بیراهه رفتن باعث میشه بعده مدتی که با مثلا معشوقه مون بودم متوجه نقاط ضعف اش بشیم
و .................

سخت اشتباهی عشق صورت های مختلفی داره و خدا زن ومر رو برای هم افریده و برای خودش
 

Reza_pMe

عضو جدید
سخت اشتباهی عشق صورت های مختلفی داره و خدا زن ومر رو برای هم افریده و برای خودش
سلام :gol:
منم نظرتونو کاملا قبول دارم;)
خداوند در حدیث قدسی می فرماید: همه چیز را به خاطر تو آفریدم و تو را به خاطر خودم آفریدم
و در قرآن میفرماید: ومن آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنو الیها وجعل بینکم موده ورحمه ( سوره روم آیه 21)
 

Setareh_madness

عضو جدید
سلام :gol:
منم نظرتونو کاملا قبول دارم;)
خداوند در حدیث قدسی می فرماید: همه چیز را به خاطر تو آفریدم و تو را به خاطر خودم آفریدم
و در قرآن میفرماید: ومن آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنو الیها وجعل بینکم موده ورحمه ( سوره روم آیه 21)


بله ادم به همین عشق زنده است
 

arashlolos

عضو جدید
آقا اينم عالي بود
دنبال اين مطلب ميگشتم بخدا
آقا خيلي دوس داريم باهاتون آشنا بشيم
 

Similar threads

بالا