archi_arch
مدیر بازنشسته
کدوم موردو میگی؟مریم جان ما بین معانی کلمات تفاوت قائل نیستیم اینه مشکل ما...فکر کنی منظور منو میفهمی!
کدوم موردو میگی؟مریم جان ما بین معانی کلمات تفاوت قائل نیستیم اینه مشکل ما...فکر کنی منظور منو میفهمی!
مرسی بچه ها از همتون ممنونم.
واسه ی اینکه چاره ی دیگه ای نداریم! پس از کی بخوایم؟ به کی امید داشته باشیم؟ به بنده های بی مهرش؟ به کسایی که فقط منافع خودشونو میبینن و حاضرن واسه اون هر کاری بکنن و هر بلایی که میخوان سرت بیارن؟ اگه نخوای مثل بقیه باشی ولی زندگی کنی کی هست که کمکت کنه؟! جز اینه که خود خدا حداقل باید به دادت برسه؟ اما اگه اونم رهات کنه و مثل بنده هاش بشه ......؟
راستش فقط امیدم الان به همینه که یه روزی بفهم این حسنش خیلی بیشتر بوده و همیشه هم روش زیاد دقت میکنم.ولی متاسفانه تو این چند ساله همیشه تو مقایسه ی نسبی که میکنم میبینم ضررش برام بیشتراز منفعتش بوده! امیدوارم بعدا (اگه عمری باقی بمونه!) برعکسش بهم ثابت بشه.
عزیزم الان تو مرحله سومیم.بهت صمیمانه خوش آمد میگم.طرح فعلی چیه؟!!
واقعا؟؟؟http://www.www.www.iran-eng.ir/customavatars/avatar18420_73.gif
بچه ها این عکس خودشه ها
یه جا ازش خوندم 36ساعت تو کما بوده
دوباره برگشته
لیاقت داشته
بستگی به خودت دارهسلام
این طرح ها می تونه نتیجه ای هم بده...
سلام عزیزم.شما نتیجه گرفتی؟
این قسمت از حرفم کاملا یه نظر شخصیه.
خدا از روح خودش در انسان دمید.تا انسان انسان شد.
خدا یه وجود پاکه.روحی که در ما دمیده پاک بوده که ما دراثر انس با این دنیا و غرق شدن در اون لحظه لحظه از پاکی روحی درما میده شده کم کردیم تا شدیم این.حالا هرچه که بیشتر تلاش کنیم که زنگار ها و ناپاکی ها رو از این روح پاک کنیم و بزداییم.بیبشتر روحمون رو به اون واقعیت خودش و اون اصل اولیش که روح پاک خدا بوده نزدیک کردیم.و روح خدا رو در خودمون حس کنیم خدا رو در وجودمون حس کردیم.که اینم خودش از یه ملاقات حضوری بالاتره.
البته نظر و تفسیر کاملا شخصی بود.
آینه ای که تو خونه داریم اگه مواضبش نباشیم و هر روز بهش نرسیم و گرد گیریش نکنیم یه روزی میرسه که میبینی اصلا نمیشه تشخیص داد که یه روزی آینه بوده.ممنون از توضیحاتت
اما این زنگارها و ناپاکی ها که خودت گفتی
شاید تو یه مقطعی پاگشون کنیم اما خیلی زود دوباره وسوسه می شیم
همون ساحل نجاتی که خدا میگه هنوز بهش نرسیدیم که همه چیز از یادمون میره
نگید اینطور نیست ....
آینه ای که تو خونه داریم اگه مواضبش نباشیم و هر روز بهش نرسیم و گرد گیریش نکنیم یه روزی میرسه که میبینی اصلا نمیشه تشخیص داد که یه روزی آینه بوده.
به نظرم وسوسه همیشه هست.اما تمرین و خودسازی آدم رو قوی میکنه که بتونه تحمل کنه.
کسی که اصلا روی روح خودش کار نکرده خیلی زودتر و سریعتر از کسی که با تمرین و البته با پس زمینه فکری روحش رو تقویت کرده ،فریب وسوسه رو میخوره.
روی پس زمینه فکری خیلی تاکید دارم.چون اگه کاری رو با یه ریشه و از روی فکر و اعتقاد انجام بدیم هیچ وقت در معرض خطر نخواهیم بود.
به کارایی که می کنی اعتقاد داشته باشپس زمینه فکری؟می شه بیشتر توضیح بدی؟
ببین بحثی رو که همین نیم ساعت پیش با دوستم داشتم میگم.پس زمینه فکری؟می شه بیشتر توضیح بدی؟
دقت کردی من چه خلاصش کردم؟ببین بحثی رو که همین نیم ساعت پیش با دوستم داشتم میگم.
در مورد دخترانی که تا تو خونه باباشونن خیلی پاکن ولی به محض اینکه ازدواج میکنن و به یه سری آزادیها میرسن همه چیز رو خراب میکنن و چه کارایی نمیکنن.
حرفم این بود اون دختر وقتی تو خونه باباش بوده صرفا به خاطر اون محدودیتهایی که داشته به فرض مثال با پسرا دوست نبوده و بی بند و باری از این نظر نداشته.وقتی آزاد شده دوست داشته همه چیز رو تجربه کنه. که یکیش فرضا دوست پسره.
اما اگه این دختر با یه ذهنیت خاص و یه تفکر و یه اعتقاد خاص به این سمت نمیرفت.و خیلی کارا رو نمیکرد آیا باز هم بعد از ازدواج دچار مشکل میشد؟؟؟؟
در پس هر کاری که میکنیم باید یه تفکر باشه.اگه من دروغ نمیگم باید بدونم که چرا دروغ نمیگم.اگه نماز میخونم باید یه تفکر پشت این نماز باشه و صرفا از روی عادت نباشه که همیشگی و ماندگار باشه.البته لزومی نداره اون علتها یه سری علتهایی باشه که برا همه هست.میتونه اون علت خاص من و تفکر من باشه.مهم اینه که دلیلی از روی تفکر وجود داشته باشه.
ببین بحثی رو که همین نیم ساعت پیش با دوستم داشتم میگم.
در مورد دخترانی که تا تو خونه باباشونن خیلی پاکن ولی به محض اینکه ازدواج میکنن و به یه سری آزادیها میرسن همه چیز رو خراب میکنن و چه کارایی نمیکنن.
حرفم این بود اون دختر وقتی تو خونه باباش بوده صرفا به خاطر اون محدودیتهایی که داشته به فرض مثال با پسرا دوست نبوده و بی بند و باری از این نظر نداشته.وقتی آزاد شده دوست داشته همه چیز رو تجربه کنه. که یکیش فرضا دوست پسره.
اما اگه این دختر با یه ذهنیت خاص و یه تفکر و یه اعتقاد خاص به این سمت نمیرفت.و خیلی کارا رو نمیکرد آیا باز هم بعد از ازدواج دچار مشکل میشد؟؟؟؟
در پس هر کاری که میکنیم باید یه تفکر باشه.اگه من دروغ نمیگم باید بدونم که چرا دروغ نمیگم.اگه نماز میخونم باید یه تفکر پشت این نماز باشه و صرفا از روی عادت نباشه که همیشگی و ماندگار باشه.البته لزومی نداره اون علتها یه سری علتهایی باشه که برا همه هست.میتونه اون علت خاص من و تفکر من باشه.مهم اینه که دلیلی از روی تفکر وجود داشته باشه.
مثل اینکه من زیاد حرف میزنم.دقت کردی من چه خلاصش کردم؟
به درون خودت نگاه کن.ببین اون کاری که میکنی چرا راضیت میکنه. اون کار چه چیزی رو در تو به وجود میاره که در تو احساس رضایت و آرامش رو تقویت میکنه. همون میشه علت.ممنون از توضیحاتت
کاش میتونستم یه علت پیدا کنم
![]()
نه "خدا نکنهمثل اینکه من زیاد حرف میزنم.![]()
به کارایی که می کنی اعتقاد داشته باش
یعنی اعتقاد پیدا کن "بعد انجامشون بده
ولی حسابی به نوع این دو تا پست خندیدمببین بحثی رو که همین نیم ساعت پیش با دوستم داشتم میگم.
در مورد دخترانی که تا تو خونه باباشونن خیلی پاکن ولی به محض اینکه ازدواج میکنن و به یه سری آزادیها میرسن همه چیز رو خراب میکنن و چه کارایی نمیکنن.
حرفم این بود اون دختر وقتی تو خونه باباش بوده صرفا به خاطر اون محدودیتهایی که داشته به فرض مثال با پسرا دوست نبوده و بی بند و باری از این نظر نداشته.وقتی آزاد شده دوست داشته همه چیز رو تجربه کنه. که یکیش فرضا دوست پسره.
اما اگه این دختر با یه ذهنیت خاص و یه تفکر و یه اعتقاد خاص به این سمت نمیرفت.و خیلی کارا رو نمیکرد آیا باز هم بعد از ازدواج دچار مشکل میشد؟؟؟؟
در پس هر کاری که میکنیم باید یه تفکر باشه.اگه من دروغ نمیگم باید بدونم که چرا دروغ نمیگم.اگه نماز میخونم باید یه تفکر پشت این نماز باشه و صرفا از روی عادت نباشه که همیشگی و ماندگار باشه.البته لزومی نداره اون علتها یه سری علتهایی باشه که برا همه هست.میتونه اون علت خاص من و تفکر من باشه.مهم اینه که دلیلی از روی تفکر وجود داشته باشه.
حالا شما هی از من سوژه پیدا کن و بهم بخند.ولی حسابی به نوع این دو تا پست خندیدم
منظورا یکی بود
ولی یکیش تو دوتا جمله
یکیش تو n تا جمله
خداییش خندیدم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
طرح چهل روز رحمت | تالار اسلام و قرآن | 108 | |
T | طرح سؤالات شرعی ( احکام ) | تالار اسلام و قرآن | 0 | |
![]() |
طرح خواندن نمازهای قضا به صورت هفتگی | تالار اسلام و قرآن | 416 | |
![]() |
طرح از سحر تا افطار ویژه ماه مبارک رمضان | تالار اسلام و قرآن | 302 | |
![]() |
طرح هزاران استغفرالله | تالار اسلام و قرآن | 429 |