ضامن آهو (تاپیک ویژه امام رضاعلیه السلام )

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
دستهایم را بسوى تو بلند كرده ام




نیایش هاى حضرت رضا علیه السلام


بارالها!


در پیشگاه تو ایستاده ام،
و دستهایم را بسوى تو بلند كرده ام،
آگاهم كه در بندگى ات كوتاهى نموده و در فرمانبرى ات سستى كرده ام،
اگر راه حیا را مى پیمودم از خواستن و دعا كردن مى ترسیدم...


ولى … پروردگارم!


آن گاه كه شنیدم گناهكاران را به درگاهت فرا مى خوانى ،
و آنان را به بخشش نیكو و ثواب وعده مى دهى ،
... براى پیروى ندایت آمدم،


و به مهربانى هاى مهربانترین مهربانان پناه آوردم.
و مرا از دلهره ملاقاتت درامان دار،
و مرا از خاصّان و دوستانت قرار ده،


پیشاپیش، خواسته و سخنم را آنچه سبب ملاقات و دیدن تو مى شود قرار دادم
اگر با این همه، خواسته ام را رد كنى ، امیدهایم به تو به یأس مبدّل مى گردد،
همچون مالكى كه از بنده خود گناهانى دیده و او را از درگاهش رانده،
و آقایى كه از بنده اش عیوبى دیده و از جوابش سر باز مى زند.
واى بر من اگر رحمت گسترده ات مرا فرانگیرد،


اگر مرا از درگاهت برانى ، پس به درگاه چه كسى روى كنم؟
اما...


اگر براى دعایم درهاى قبول را گشوده،



و مرا از رساندن به آرزوهایم شادمان گردانى ، چونان مالكى هستى كه لطف و بخششى را آغاز كرده،


و دوست دارد آن را به انجام رساند، و مولایى را مانى كه لغزش بنده اش را نادیده انگاشته و به او رحم كرده است.
در این حالت نمى دانم كدام نعمتت را شكرگزارم؟


... آیا آن هنگام كه به فضل و بخششت از من خشنود شده، و گذشته هایم را بر من مى بخشایى ؟
... یا آن گاه كه با آغاز كردن كرم و احسان بر عفو و بخششت مى افزایى ؟


پروردگارا!


خواسته ام در این جایگاه، یعنى جایگاه بنده فقیر ناامید، آن است كه...
گناهان گذشته ام را بیامرزى

و در باقیمانده عمرم مرا از گناه بازدارى ،
و پدر و مادرم را كه دور از خانه و خانواده و غریبانه در زیر خاكها خفته اند، ببخشى .
... تنهایى شان را با انوار احسانت از بین ببر،
و وحشتشان را با نشانه هاى بخششت به انس بدل كن،
و به نیكوكارشان دم به دم نعمت و شادمانى بخش،
و به گناهكارشان مغفرت و رحمت عطا كن،
... تا به لطف و مرحمتت ازخطرات قیامت درامان باشند،
به رحمتت در بهشت ساكنشان گردان،
و بین من و آنان در آن نعمت گسترده شناسایى برقرار كن،
تا مشمول شادمانى گذشته وآینده شویم.
آقایم!
اگر در كارهایم چیزى سراغ دارى كه مقامشان را بالا مى برد و بر اكرامشان مى افزاید، آن را در نامه اعمالشان قرار ده،
و مرا در رحمت با آنان شریك كن،
و آنان را مشمول رحمتت بگردان، همچنان كه مرا در كودكى تربیت كردند.
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا ضامن آهو...

تو کیستی شریک غم اهل عالمی

در خاک طوس کعبه اولاد آدمی

آن رازها که از همه پوشیده داشتم

تنها به تو گفتم...


تو محرمی....


السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)



(باز من دیوونه شدم... دلم هوای حرم کرده...اقا جونم.....)

 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دور سقاخانه می گردد نسیم
دانه می پاشد کنار حوض آب
چادرش بوی زیارت می دهد
بوی اشک و گریه و بوی گلاب

آسمان چشم او پر می شود
باز، از پرواز شاد کفتران
صحن را آهسته جارو می کند
خادمی با دستهای مهربان

می نشیند در نگاه خیس او
مثل یک گل، سایه فواره ها
قلب من پر می کشد مثل نسیم
هردومان هستیم مهمان رضا


 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یا امام رضا داری آقای میکنی درحق من ،یعنی میطلبی منم بیام؟جان من بیام دیگه
یه کاری بکن برام
امام رضای من ،جان منی




السلام عليك يا شمس الشموس
يا علي بن موسي الرضا ....

 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاامام رضای غریبم دلم برات خیلی تنگ شده دلم هواتو کرده خیلی
به من اجازه بده بیام زیارتت ،شده همه عالم مخالفت کنن با اومدنم اما من دیگه میام، شده با پای پیاده میام ،میدونم برم نمیگردونی :cry:
بیام روبه روی گنبدت تو حیاط انقلاب بشینم وباهات کلی حرف دارم
همیشه پناهم بودی
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
السلام علیک یا اباالحسن یا علی ابن موسی الرضاالمرتضی

آقا جان

تولد جدّ بزرگوارتون حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) پدر بزرگ گرامی تان مبارک
:gol::gol::gol:
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=courier new,courier,monospace][FONT=courier new,courier,monospace]



تو مـــی دانی

حتــی اگر کنارت نشسته باشم ...

باز هم دلتنگ تو ام !

حالا

ببیـــن

نبـــودنت ، نديدنت با من چه می کند ...
[/FONT] [FONT=courier new,courier,monospace][/FONT][/FONT]


[FONT=courier new,courier,monospace]
[/FONT]
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز



دلم خوش است که آن گنبد طلایی هست
برای پر زدن از خود ، هنوز جایی هست


دلم خوش است که در ظلمت و اسارت هم
دوباره روزنه ای رو به روشنایی هست


گره گره اگرم عقده بر دل است و زبان ...
دخیل بسته ام ، اینجا گره گشایی هست ؟


غریبه ام ! و غریب اینکه پیش غربت ِتو
برای هر که غریب ست آشنایی هست !


سلام های مرا ناشنیده پاسخ گفت
کسی که با همه اش فاش ماجرایی هست


به آبرو ؟ به عمل دل خوشم ؟ نه! اما باز
دلم خوش است که آن گنبد طلایی هست ...
 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل من گم شده اگر پیدا شد،بسپارید به امانات رضا...
و اگر از تپش افتاد دلم ببریدش به ملاقات رضا..
از رضا خواسته ام تا که پناهم بدهد..
همه گویند که محال است ولی دلخوشم من به محالات رضا...



یاامام رضا.....:cry:

 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرخ می خورم و سرگردانی ام را یله می کنم روی گنبد و گلدسته ها.
چرخ می خورم و بی قراری ام از ایوان می گذرد و بند می شود به پنجره فولاد.
چرخ می خورم و تشنگی ام در حوالی سقاخانه پرسه می زند.
چرخ می خورم مدام و کبوتر آرزوهایم بال‌بال می زند.
من همان آهویم که همزاد خطر بود و ترس خود را از دامان امن تو آویخت.
همان آهویم که غریبانه نگاهش را به دستان اجابت تو دوخت،
همان آهویم که هنوز هم ضمانت بی دریغ تو را فخر می کند.
نشانی ساده تو از خاطر هیچ‌کس نمی رود؛‌
وقتی خورشید، خانه زاد شماست و باران، پاداش دست بر آسمان بردنتان؛
وقتی ابرها سایه‌سار شمایند و شما سایه بان خاک تا افلاک.
و من هنوز آه می کشم و هنوز چرخ می‌خورم و هنوز چشمم به گنبد و گلدسته هاست و هنوز تو ضامن تمام آهوان غریبی.


 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا ضامن آهو، به ضریحت که چشم مى‏دوزم، رازى میان زمزمه‏هاى من با تو از نگاهم جارى است. راز نهانى‏ام را بخوان که هلال طلایى گنبدت، ماه شب‏هاى تار دل‏شکستگان است.
رو به روى جلال تو مى‏ایستم تا اشک‏هایم را قطره قطره در صحن حرمت جارى کنم.
پنجره فولاد تو، جاده ابریشمى است براى ذهن خستگان تا به تو پیوند خورند.
در هیاهوى بى پناهان، پاسخ تو را مى‏شنوم که از آن سوى پنجره زمزمه مى‏کردى: «نگاه‏دار سر رشته تا نگه‏دارم».
بیا و زائرانت را که پرندگان بى بال و پر تواند و به نوشیدن جرعه‏اى از نگاه تو دل‏خوشند، همچون کبوتران گنبدت پناه‏گاه باش.
«هشتمین رکعت عشق»


 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا طلای گنبد تو بی قرار می‌کند
کسی مرا به دوش ابرها سوار می‌کند
خیال می‌کند که دیدن تو قسمتش شده
همین کسی که دارد از خودش فرار می‌کند



 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیشه از حرمت، بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!


سلام! ضامن آهو، دلِ شکستهِ ی من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید


طلای گنبد تو، وعده گاه کفترهاست.
کبوتر دل من، بی شکیب می آید

برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد
چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید ...




 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا امام رضااااااااا

آقاجون ما که اونقد خوب نیستیم که بیایم پابوست.....

اما شما که اونقد خوبی که هیشکی رو دست خالی برنمیگردونین

منم ازتون میخوام داداشم هیچیش نباشه... جواب آزمایشا و عکساش سالم باشه....

آقاجون دارم از نگرانیو دلشوره دق میکنم......

کمکم کن جان جوادت......
 
آخرین ویرایش:

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز


دستت را می گذاری روی مرزی ترین نقطه وجودت یک حس گمشده آهسته شروع می کند

به جوانه زدن...

سلام می کنی چشمت مست تماشای گنبد طلا می شود...

بو می کشی تا ریه هایت پر شود از عطر حضور نگاه مهربان امام رضا

و احساس تازگی اندیشه های خسته ات را فرا می گیرد...

زیر لب زمزمه می کنی یا ضامن آهو یا غریب الغربا حواست به من هست؟

دلت را جا گذاشتی در حرم و گره اش زدی به ضریح امام رضا...


 

غمین

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابریست دلم که رو به ماه آورده‌است
رو سوی تو با روی سیاه آورده‌است

ای ضامن عشق ! ضامن آهو ! آه
گرگی به نگاهتان پناه آورده‌است


 
بالا