صنعت نفت و تاریخ

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
گذشته نفت در ایران

در نگرشی به تاریخ تحولات نفتی در ایران می بینیم از زمانی که در سال 1280 شمسی اولین امتیاز استخراج منابع نفتی توسط مظفرالدین شاه قاجار به یک انگلیسی بنام ویلیام دارسی داده شده نفت یا طلای سفید بلای ایران و سر منشاء تمامی نگون بختی ها و تیره روزیها شد. از ان پس بود که نفت و مسائل مربوط به آن ترجیع بند کلیه تغییرات و تحولات و نابسامانیها گردید.
براساس این قرار داد که مطالعه متونش چیزی جز لعن و نفرین بر جای نمی گذارد ویلیام دارسی انگلیسی متعهد گردید در مقابل بهره برداری از منابع نفتی جنوب ایران سالیانه فقط شانزده درصد به عنوان حق الامتیاز از منافع حاصله به دولت ایران بپردازد.
تلاش دارسی پس از هفت سال بالاخره در سال 1287 در مسجد سلیمان به ثمر رسیده و چاهی که در این ناحیه حفر شده بود به نفت برخورد. نویسنده انگلیسی کتاب (Persian oil ) در کتاب خود می گویید:
((روز 26 ماه مه 1908 که چاه کنی به عمق 1180 پا رسیده بود نفت فوران کرد و متجاوز از 50 پا از دستگاه حفاری بالا زد. باین ترتیب صنعتی آغاز شد که در طی دو جنگ نیروی دریایی انگلستان را نجات داد ولی برای ایران زحمتی ایجاد کرد که از مجموع مزاحمت های سیاسی دول عظیم بیشتر بود.))

انگلیس پیر استعمار و جهانخوار بلامنازع زمان که از ابتدا در گوشه ای کمین کرده و کلیه عملیات دارسی را تحت نظر داشت بدنبال این موفقیت ناگهان از کمینگاه خارج و بر امتیاز دارسی پنجه افکند و با کنار زدن او خود کلیه امور را در دست گرفت که این در سال 1288 یعنی یکسال پس از فوران اولین چاه نفت در ایران بود.

شرکت نفت ایران و انگلستان باین ترتیب و براساس همان قرار داد دارسی متولد شد. صدور نفت از سال 1292 آغاز و انگلستان بزرگترین مصرف کننده نفت ایران شد. بطوریکه در سال 1293 دولت انگلستان به لحاظ اهمیت روزافزون نفت برای تامین سوخت نیروی دریایی خود در حدود 56 درصد سهام شرکت را خریده و دو نفر نماینده با حق ((وتو)) نسبت به تصمیمات مربوط به سیاست عالیه شرکت به هیات مدیره آن منصوب نمود و باین ترتیب کنترل شرکت را بدست آورد و امتیاز در حقیقت منتقل به دولت انگلستان شد. ضمنا دولت مزبور قراردادی برای تحویل سوخت به قیمت بسیار نازل و بمدت طولانی به نیروی دریایی خود با شرکت منعقد کرد.
امتیاز دارسی در قالب شرکت نفت ایران و انگلستان علیرغم تلاش ها و مجاهدت های مردان مبارز و از طرف دیگر آگاهی روزافزون مردم بر ارزش منابع نفتی همچنان پابرجا بود تا آنکه در سال 1311 شمسی بدنبال فشار حکومت ایران امتیاز لغو و در سال 1312 قرارداد جدیدی بین دولت ایران و شرکت ایران و انگلستان منعقد شد.


بخشی هایی از کتاب های:
نفت تا به امروز
آغاز نفت
سیر تحولی نفت
تاریخچه نفت
 
آخرین ویرایش:

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
گذشته نفت در ایران(قسمت دوم)

گذشته نفت در ایران(قسمت دوم)

هر چند لغو امتیاز دارسی ظاهرا اقدامی یکطرفه و مستقل بود اما هنگامیکه به قرارداد جدید نظر می افکنیم تفاوت عمده ای به چشم نخورده و تقریبا همان امتیاز دارسی است که در قالب دیگری بظهور می رسد. منافع عظیم و سرشاری که دولت انگلیس از منابع نفتی ایران در مقابل حکومت ضعیف و زمامداران ناآگاه وقت به جیب میزد به او یاد داده بود که وقتی در مقابل مختصر فشار و حرکتی مجبور به عقب نشینی شد. چگونه باید از دری دیگر وارد و در لباس دیگری به چپاول بپردازد.
در اینجا بد نیست که برای بهتر روشن شدن اهمیت نفت ایران در سالهای قبل و بعد از جنگهای جهانی به ذکر چند اظهار نظر که از طرف خود انگلیسی ها بعمل آمده است نظری بیفکنیم. پرونال لندن نویسنده معروف انگلیسی در سال 1914 راجع به نفت ایران در کمال صراحت چنین اظهار عقیده می کند:
(( مایع سیاهی که در راه خود در فاصله 145 مایل در ظلمت معادن تا جزیره آبادان پیدا می کند. یکروز ثابت خواهد کرد که خون لازم برای ما وجود ما خواهد بود.))

چرچیل در مجلس عوام انگلیس در رابطه با اهمیت نفت ایران برای انگلستان گفت:
(( از مدتی پیش دولت انگلستان برای کسب منابع نفتی ایران از لحاظ حفظ اداره هندوستان و عظمت امپراطوری انگلستان فعالیت های سیاسی نموده و مخصوصا مواظب بوده است که کمپانیهای خارجی سهام شرکت نفت را خریداری ننمایند.))

و در جای دیگر با تاکید بر اینکه سیاست نفت یک سیاست جدیدی است می گویید:
(( ما می بایستی مالکیت نفت یا حداقل کنترل مواد نفتی را که برای حیات انگلستان لازم می باشد بهر قیمتی که شده بدست آوریم.))

بعد از جنگ جهانی دوم عده ای از روزنامه نگاران ایرانی از طرف اداره اطلاعات وزارت امور خارجه انگلستان برای مشاهده اوضاع اجتماعی و صنعتی به آن کشور دعوت شدند. در مصابحه ای که بین روزنامه نگاران ایرانی و آقای بوین وزیر امور خارجه انگلستان و نفر دوم حزب کارگر آن کشور با حضور سفیر کبیر ایران بعمل آمد. یکی از روزنامه نگاران ایرانی با لحن بسیار شدید از دستگاه محاکمه ایران و فساد و دزدی ها و هرج و مرج ها انتقاد نمود و بعنوان اینکه دولت انگلیس موجد و بانی تمام این خرابکاریهادر خاورمیانه و مخصوصا در ایران می باشد با تاثیر شدید بوین را طرف خطاب قرار داده و سوال کرد:
شما از جان ما چه می خواهید؟ چرا نمی گذارید مردم این کشور روی آسایش ببینند؟ چرا این باندهای فساد و سیاهکار را تقویت می کنید؟ چرا نمی گذارید یک حکومت ملی و علاقمند و دلسوز بحال ملت ایران تشکیل گردد؟ و چرا هر روز شکاف بین حکومت ها و ملت را زیاد تر می کنید؟ و چرا هر روز شکاف بین حکومت ها و ملت ایران تشکیل گردد؟ چرا و چرا و چرا......از جان ما چه می خواهید؟))

بوین وزیر امور خارجه و نفر دوم حزب کارگر انگلستان در قبال تمام اعترضات و تندی و عصبانیت با خونسردی مخصوص انگلیسی ها و لبخند ملیح رجال سیاسی ان کشور با کمال سادگی و و ضوح در جواب همه این سوالات که (( از جان ما چه می خواهید)) فقط یک کلمه را سه بار تکرار کرد و گفت:
((اویل.اویل.اویل)) یعنی ((نفت.نفت.نفت))
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
نفت در باستان

نفت در باستان

روغن معدنی یا نفت که به انگلیسی آنرا پترولیوم(petroleum ) به فرانسه پترول(petrol ) و به آلمانی اردل(erdol) می گویند. از دو کلمه لاتین پتروس و اولئوم(petros, oleum) یعنی روغن سنگ ترکیب شده است. در زبان اوستائی کلمه ( نپتا) بمعنی روغن معدنی است که کلدانیها و عربها آن را از زبان فارسی گرفته و نفت خوانده اند. ولی دو تن از مستشرقین غربی بنامهای پرفسور هرتزفلد(Hertzfeld) و پرفسور بیلی(Bailey) معتقدند که کلمه نفت از فعل "ناب" فارسی بمعنی ضد رطوبت گرفته شده است.
مواد نفتی از قدیم شناخته شده و از ابتدای شناسائی تا به امروز قدم به قدم بر اهمیت آن افزوده گردیده است. تاریخ هرودت که در حدود 450 سال قبل از میلاد مسیح نوشته شده نشان می دهد که نفت از مشتقات آن از چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح استفاده میشده است و همچنین اسناد تاریخی گویای این واقعیت است که از دو هزار سال پیش در اروپا بخوصوص جزیره سیسیل مردم با نفتی که از سطح زمین بالا آمده و بصورت چشمه ای کوچک پدیدار می شده آشنائی کامل داشته و از آن استفاده می کردند.
پلوتارک(Plutarque) می گوید اسکندر هنگام عبور از نواحی آمودریا چاههای نفت جهنده ای را مشاهده کرد که مارکوپولو چهانگرد معروف نیز در شرح مسافرت های خود به این چاه ها اشاره داشته است.
در مراجع هبه تاریخ می بینیم که از بیتوم( bitumen- باقیمانده مواد نفتی پس از تبخیر مواد سبک آن که چیزی شبیه قیر است) به صورت سیمان در ساختمان ها استفاده می شده است. آثار این استفاده در بین النهرین الجزایر و کلده در پوشش مجاری آب و آب انبار و سد بندی و غیره دیده می شود. در ساختمان برج معروف بابل از این ماده بهمراه آجر استفاده می شده است. کشتی نوح بوسیله بیتوم غیر قابل نفوذ گردیده و صندوقچه ای که مادر حضرت موسی طفل خود را در آن گذاشته و به آب نیل انداخته از بیتوم اندود بوده است.

داریوش در محل کلسدوان زیر دیوار ضخیم شهر دالانی احداث کرده بود که بطور منظم از چوب اندوده به بیتوم پر شده و بصورتی ساخته شده بود که پی دیوار را این چوب ها تشکیل می دادند تا در موقع بروز خطر چوبها را آتش زده و باین ترتیب سدی در مقابل مهاجم قرار دهند.
بگفته مورخ رومی مارسلینوس(Marcelinous) در زمان شاپور دومایرانیان در نبرد با رومیان برگهای گیاه مخصوصی را به روغن آغشته کرده و ماده دیگری بنام نفتا به آن اضافه می کردند. آنگاه تیرهای خود را به آن الوده کرده و پس از آتش زدن بسوی دشمن رها می کردند. این تیرها بهر جا که می رسیده آتش می زد و می سوزاند.
همچنین ایرانیان در موقع دفاع از قلعه پیترا در قفقاز به کمک نفت سوزان رومیها را راندند. بگفته هروکوهویس مورخ بیزانسی جنگجویان ایرانی کوزه های بسیاری را از گوگرد و قیر انباشته بود آتش زده و بسوی رومیها پرتاب می کردند.
در عصر بیزانتین(Byzantine) استفاده از نفت بشکل نارنجک هائی که با شعله آن همراه بود. رواج داشته است. همچنین از خاصیت احتراق نفت در روی آب نیز استفاده شده و در جنگ های دریائی مورد عمل قرار می گرفته است.
در قرون وسطی آتش معروف به فوگرژوا که مخلوطی از مواد نفتی و بیتوم و مقداری گوگرد است در جنگ ها ی دریایی برای انهدام کشتی بکار می رفته است و می گویند در محاصره قسطنطنیه از آن استفاده شده است. در تاریخ قدیم "عادات هندی" اشاره به آتشی می شود که در روی دریاهای جنوبی بوده است. بطور کلی تا قبل از پیدایش باروت مواد نفتی یکی از وسایل جنگ بودند.
نفت همچنین از مدتها پیش برای روشنائی مشعل آلوده به بیتوم و روغن کاری ارابه ها بکار می رفته است.
چندین قرن قبل از میلاد مسیح اهالی بابل اسفالت را جهت ساختمان جاده نیز بکار می بردند. در بابل یک جاده اسفالته بنام پادشاه ماردوک وجود داشته. این جاده از یک طبقه ضخیم شن و یک طبقه آجر پخته که روی آن از اسفالت اندود شده تشکیل یافته و جاده دیگری نیز بهمین شکل برای عبور روحانیون و انجام مراسم مذهبی در بابل احداث گردیده بود.

مواد نفتی از قدیم الایام استفاده طبی نیز داشته است. مثلا در زمان آشوریها طبیعی دان رومی پلین لانسین و پزشک یونانی دیوسکرید و امپراطور روم گالین از آن استفاده طبی می کرده اند ولی بطور تحقیق معلوم نیست که چه استفاده ای از آن می شده است. بعدها برای مداوای امراض جلدی و عفونی مانند وبا و امراض کبدی سل و رماتیسم و غیره استفاده متداول گردید.
شاردن جهانگرد فرانسوی که در نیمه دوم قرن هفدهم چند سالی در ایران بسر می برده در سفرنامه خود می نویسد که در مازندران نفت سیه و سفید یافت می شده که آن را برای معالجه سرماخوردگی بکار می برده اند. نفت و مشتقات آن در معالجه سرماخوردگی بکار می رفته است.
از جمله استفاده های دیگر از مواد نفتی مومیائی کردن مرده ها در مصر قدیم بوده که برای اینکار از اسفالت معدنی ایران و فلسطین استفاده می کردند.

مواد حاصله از نفت بخوصوص بیتوم در سحر و جادو و حفاظت از جاده نیز بکار می رفته است.
از ابتدای پیدایش فن مجسمه سازی از بیتوم استفاده می شده. برای ساختن مجسمه های کوچک و مقدس برجسته کردن چشم مجسمه ها و همچنین تزئین آن ها در رم و همچنین در تزئین ظروف و سایر کارهای دستی ایرانیان از بیتوم استفاده می کرده اند. حفریاتی که در کلده و فلسطین صورت گرفته استفاده از بیتوم را در موارد مشابه ثابت می کند.
از طرف دیگر گازهای نفتی هر چند که مورد استفاده قرار نمی گرفته ولی از همان زمان ها نیز در زندگی بشر نقش داشته است. این گازها که از شکاف و روزنه های زمین به خارج درز می کرده گاهی بر اثر صاعقه و امثال آن مشتعل می شده و قرنی فروزان می ماند. و به احتمال قوی می توان گفت که مذهب زرتشت در پرتو این شعله ها ی آتش بوجود آمده و قدرت گرفته است.

برگرفته از کتاب های:
گذری بر تاریخچه نفت
نفت در نگاه امروز
 
آخرین ویرایش:

mahdi.adelinasab

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام به اقا بهتاش

سلام به اقا بهتاش

خيلي جالب بود
نفت واقعا يه ماده افسانه اي هست
باز هم از اين نفت تاريخ نوشته ها بذار.
ممنونم;)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
کاشف نفت کیست؟

کاشف نفت کیست؟

همانگونه که می دانیم مصرف نفت در گذشته بعلت عدم دسترسی باین ماده حیاتی اختصاص به یک نوع مصارف جزئی و ناحیه ای داشت. یعنی در مناطقی که نفت بصورت خودجوش یا حفریابی ابتدایی بدست می آمد در حد همان منطقه و در مصارفی کم اثر خلاصه می شد. اما هنگامیکه اولین اقدامات حفاری بطرق علمی صورت گرفت و نفت از دل زمین فوران کرد مصرفش شناخته شده و ثمراتش در زندگی بشر بخصوص در بخش صنایع نمایانگر گردید.
به همین خاطر اولین عملیات حفاری را که در سال 1859 صورت گرفت و به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ صنعت نفت بحساب آورد. البته مقدمات انجام این عملیات از سال 1854 فراهم شده بود. در این سال بود که در ایالت پنسیلوانیای امریکا موسسه ای بنام پنسیلوانیاراک اویل کمپانی (Pensylvania Rock Oil Company) بمنظور حفر چاهای نفت تشکیل شد و رئیس موسسه موسوم به کلنل درک(Drake) که به کاشف نفت معروف است با زحماتی زیاد وسایل فنی جهت حفر چاه را فراهم کرد.
او که در ابتدا مورد تمسخر اهالی واقع گردیده بود بالاخره موفق شد در تاریخ 27 اوت 1859 در محل تیتوسویل در ایالت پنسیلوانیا شروع به حفر چاه نماید و پس از چندی نفت با رنگ سیاه از دهانه چاه فوران کرد. در همان روز چهار هزار لیتر نفت بدست آمد. عمق اولین چاهی که بدین ترتیب حفر شد 23 متر بیشتر نبود.

و خیلی زود خبر فوران چاه نفت منتشر شد و سرمایه داران برای خریداری زمین های اطراف اقدام نمودند و زمین هائیکه تا روز گذشته قیمتشان هکتاری 25 دلار بیشتر نبود به 2500 دلار خرید و فروش می شد. و تمامی مردم اقدام به حفر چاه می نمودند بطوریکه یکی از زارعین مجاور چاه های نفت از شغل خود دست کشید و شروع به حفر چاه نمود. پس از مدتی عایدات او در ساعت به 300 دلار بالغ گردید. خلاصه بطوریکه سرمایداران از اطراف متوجه این صنعت جدید شدند که در مدت دو سال یعنی در فاصله سالهای 1863 تا 1865 فقط در فیلادلفیا هزار شرکت نفت تاسیس گردید سهام این شرکت ها با خبر راست یا دروغ برخورد چاه به نفت پائین و بالا می رفت. کم کم این صنعت نظر کاشفان را هم بخود اختصاص داد چنانکه چشم بسته هر کس شروع به حفر چاه می نمود بطوریکه یکی از کاشفین فقط به واسطه حسن تصادف عایدات روزانه اش به 2000 دلار رسید. از طرف دیگر جمعیت محل نیز روز بروز می شد. و از گوشه و کنار مردم برای پولدار شدن هجوم می آوردند و محل چاهای نفت بصورت شهری تبدیل شد که در حدود 6000 نفر جمعیت داشت و یکسال بعد سومین شهر امریکا یعنی پنسیلوانیا بشمار می آمد.
در مدت ده سال اول در حدود شش هزار چاه نفت حفر شد که سه چهارم آن بدون نتیجه بود. در آن وقت هزینه حفر چاه در حدود 4 تا 8 هزار دلار بود. بدین ترتیب که در ابتدای کار چقدر سرمایه بعلت خشک بودن چاه از بین می رفت ولی در عوض یک چاه مولد در ظرف چند روز صاحباش را ثروتمند می کرد.

برگرفته از کتاب های:
تاریخچه نفت
نفت تا به امروز
 

mahdi.adelinasab

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سرگذشت نفت ايران - از فوران اولين چاه تا پيروزي انقلاب اسلامي

سرگذشت نفت ايران - از فوران اولين چاه تا پيروزي انقلاب اسلامي

روز پنجم خرداد 1287 براي اولين بار در ايران، در مسجد سليمان‌، نفت كشف شد. اين كشف در پي واگذاري امتياز استخراج و بهره‌برداري از نفت به «ويليام نكس دارسي‌» انگليسي انجام شد. شركت تحت فرمان «ويليام دارسي‌» پس از 5 سال جستجو از چاهي در مسجد سليمان از شهرهاي استان خوزستان، نفت كشف كرد. نويسنده انگليسي كتاب « Oil Persian» در اين باره مي‌نويسد:
«… روز 26 ماه مه سال 1908 [5 خرداد سال 1287] كه عمليات چاه‌كني به عمق 1180 پا رسيده بود، نفت فوران كرد و متجاوز از 50 پا از دستگاه حفاري بالا زد. به اين ترتيب صنعتي آغاز شد كه طي دو جنگ‌، نيروي دريايي انگلستان را نجات داد ولي براي ايرانيان زحمتي ايجاد كرد كه از مجموع مزاحمتهاي سياسي دولتهاي بزرگ بيشتر بود.»1
نفت ايران از جمله ثروتهايي است كه به سان ساير منابع اقتصادي كشور در دوره حاكميت قاجار و پهلوي به تاراج رفت.
در دوره حاكميت اين دو خاندان چهار امتياز مهم نفتي به بيگانگان اعطاء شده است:2
1ـ امتياز نفت به «دارسي‌» انگليسي‌، 1901 م.
2ـ امتياز نفت شمال به شركت «استاندارد اويل‌» امريكائي، 1921 م، بعدها لغو شد.
3ـ امتياز نفت شمال به كمپاني «سينگلر» امريكا، 1923 م، بعدها لغو شد.
4ـ تجديدنظر در قرارداد «دارسي‌» و اعطاي امتياز جديد نفت به انگليسي‌ها، 1933 م ،در پي نهضت ملي شدن صنعت نفت لغو شد.
انگليسي‌ها در غارت منابع نفتي ايران پيشتاز ساير قدرتهاي استعماري معاصر بودند.
امتياز «دارسي‌» چه بود؟
روز هفتم خرداد 1280/ 28 مه 1901، براي نخستين بار امتياز استخراج، بهره‌برداري و لوله‌كشي نفت و قير در سراسر ايران (به جز پنج استان آذربايجان‌، گيلان‌، مازندران‌، گرگان و خراسان‌) به مدت 60 سال به «ويليام نكس دارسي‌» واگذار شد.3 «دارسي‌» در دوره حكومت مظفرالدين شاه قاجار اين امتياز مهم را گرفت و متعهد شد طي دو سال شركت يا شركتهايي را براي بهره‌برداري از امتياز، تاسيس كرده و از عوايد حاصله 16 درصد به عنوان حق‌الامتياز و 20 هزار ليره نيز نقداً به عنوان سهم ايران، به دولت بپردازد. اين قرارداد 5 سال قبل از مشروطيت منعقد شد. مجلس اول پس از مشروطه نيز پس از بحث‌هاي مفصل درباره قرارداد «دارسي‌»، آن را نه رد كرد و نه تصويب.
اين عدم تصميم، خود نگراني دارنده امتياز را در پي داشت. اين‌ قراردادها، ماهيت پيمان را نداشتند، بلكه امتيازاتي بودند كه از سوي شاه و معمولاً به ازا وامهاي دريافتي‌، به خارجيان واگذار مي‌شدند. پيش از مظفرالدين شاه نيز، ناصرالدين شاه قاجار امتيازات متعددي به خارجيان به ويژه انگليسي‌ها واگذار كرد. در قرارداد «دارسي‌»، در تمام مدت صاحب امتياز از پرداخت ماليات‌، عوارض و حقوق گمركي براي كليه اراضي‌، ماشين‌آلات‌، وسايل و مواد لازمي كه وارد مي‌كرد و جميع محمولات نفتي كه صادر مي‌كرد، معاف بود. «ويليام دارسي‌» طبق وعده خود به فاصله دو سال پس از اخذ امتياز، شركتي را با هدف تلاش براي يافتن نفت ايران تاسيس كرد و اين شركت در 1287 ش در مسجد سليمان موفق به استخراج نفت شد.
دستيابي به نفت ايران براي انگليسي‌ها، يك جهش بزرگ در نظام اقتصادي كشورشان بود. به گفته يكي از نويسندگان انگليسي، نفت ايران مانند خون در رگ اقتصاد بريتانيا بود. «پرونال لندن‌» ( London Pronol) مورخ معروف انگليسي در 1914 م ـ سال شروع جنگ اول جهاني ـ دربارة نفت ايران مي‌نويسد:
«مايع سياهي كه راه خود را در فاصله 145 مايلي جزيره آبادان در ظلمت معادن پيدا مي‌كند، يك روز ثابت خواهد كرد كه خون لازم براي وجود ما خواهد بود.»4
چرچيل نيز در مجلس عوام انگليس در رابطه با اهميت نفت ايران براي انگلستان گفت‌:
«از مدتي پيش دولت انگلستان براي كسب منابع نفتي ايران از لحاظ حفظ اداره هندوستان و عظمت امپراطوري بريتانيا فعاليتهاي سياسي نموده و مخصوصاً مواظب بوده است كه كمپانيهاي خارجي سهام شركت نفت را خريداري نكنند.»5
وي در جاي ديگر با تاكيد بر اين كه سياست نفت‌، يك سياست جديد است مي‌گويد: «ما مي‌بايستي مالكيت نفت يا حداقل كنترل مواد نفتي را كه براي حيات انگلستان لازم است، به هر قيمتي كه شده بدست آوريم‌.»
در حقيقت‌، اعمال نفوذ دائمي بر دولتهاي قاجار، به قدرت رساندن رضاخان و يا اشغال خاك ايران‌، رويدادهايي است كه انگليسي‌ها در همه آنها يك هدف مشترك را دنبال مي‌كردند و آن حفظ منابع نفتي ايران بود.
«ويليام دارسي‌» با كشف نفت در جنوب ايران به ابزاري براي برقرار كردن نيم قرن سلطه دولت و شركتهاي انگليسي بر منابع نفتي اين كشور تبديل شد. به همين دليل بلافاصله پس از فوران چاه نفت در مسجد سليمان‌، دولت انگليس يكه‌تاز ميدان شد و با تأسيس شركت نفت ايران و انگليس بر حوزه‌هاي نفت‌خيز كشور خيمه زد.
 

mahdi.adelinasab

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تاسيس شركت نفت ايران و انگليس‌

تاسيس شركت نفت ايران و انگليس‌

دولت انگلستان كه از ابتدا كليه اقدامات «دارسي‌» را تحت نظر داشت‌، به دنبال دستيابي وي به نفت‌، بر «امتياز دارسي‌» پنجه افكند و در 1288 ش ـ يك سال پس از فوران چاه نفت‌ ـ شركت نفت ايران و انگليس را با هدف به دست گرفتن استخراج‌، پالايش و صدور نفت تأسيس كرد. اين شركت با سرمايه دو ميليون ليره تاسيس شد و صدور نفت از 1292 ش / 1913 م ـ يكسال پيش از وقوع جنگ جهاني اول ـ آغاز شد. سال بعد، به لحاظ اهميت روزافزون نفت براي تأمين سوخت نيروي دريايي انگليس، اين كشور 56 درصد از سهام شركت را خريد و دو نفر نماينده با اختيارات كامل و با حق «وتو» نسبت به تصميمات شركت‌، در هيأت مديره آن منصوب كرد. به اين ترتيب امتياز «دارسي‌» عملاً به دولت انگلستان منتقل شد، ضمناً اين دولت قراردادي براي تحويل سوخت به قيمت بسيار اندك و به مدت طولاني به نيروي دريايي خود، با شركت منعقد ساخت. كتاب « Oil Persian» تصوير روشني از ماهيت شركت نفت ايران و انگليس ارايه مي‌كند: «شركت نفت انگليس وايران تجسم و خلاصه‌اي از دخالت بيگانگان بود. اين مؤسسه يكي از بزرگترين منابع ثروت ايران را در اختيار داشت و از آن بهره‌برداري مي‌كرد و در ازاي ميليونها پوند كه از كشور مي‌برد مبلغ ناچيزي به دولت مي‌داد، با چنان استقلالي رفتار مي‌كرد كه دولت ايران مشابه اين رفتار را از هيچ رئيس ايل و قبيله‌اي، هر قدر هم مقتدر بود تحمل نمي‌نمود. در طرز رفتار با ايرانيان از عالي و داني چنان نخوتي نشان مي‌داد كه براي نژادي كه بيش از هر وقت به عظمت گذشته خود فخر مي‌كرد و به آينده درخشان خود اعتماد داشت، قابل تحمل نبود.»6

متمم قرارداد «دارسي‌»

روز هفتم خرداد 1312 /28 مه 1933، يكي از مهمترين قراردادهاي استعماري ميان دولت رضاخان و كمپاني‌هاي نفتي انگليسي به امضا رسيد. به موجب اين قرارداد كه «متمم قرارداد ويليام دارسي‌» لقب گرفته بود، انگلستان اجازه مي‌يافت تا سال 1372 ش، از منابع نفتي ايران بهره‌برداري كند. اين امتياز در شرايطي به انگليسي‌ها واگذار شد كه تنها هفت سال از سلطنت رضاخان مي‌گذشت‌. قرارداد 1312 در 26 ماده در دوره نهم مجلس شوراي ملي به تصويب رسيد. پس از آن رضاخان دستور داد ديگر نه از نفت و نه از قرارداد هيچ‌ بحثي در محافل دولتي و غيردولتي به ميان نيايد، در مطبوعات منعكس نشود و در دوره‌هاي بعدي مجلس نيز مورد بحث نمايندگان قرار نگيرد. به موجب اين قرارداد استعماري‌، انگليسي‌ها براي هرتن نفت 4 شلينگ به ايران پرداخت مي‌كردند و مبلغي هم از منافع خالص صاحبان سهام به ايران مي‌دادند. كمپاني انگليسي طرف قرارداد نه تنها از پرداخت هرگونه ماليات و عوارض معاف بود بلكه هيچگاه دفاتر محاسبات خود را به دولت ارايه نمي‌داد و آن را «سري‌» مي‌دانست‌. در نتيجه دولت ايران كه مالك نفت و سهيم در درآمد كمپاني بود، چشم بسته ناگزير بود حرف شركاي غارتگر انگليسي خود را بپذيرد. اين كمپاني هيچگاه قدمي در جهت آموزش حرفه‌اي كاركنان و كارگران ايراني برنمي‌داشت‌.
تفاوت قرارداد 1312، با قرارداد «ويليام دارسي‌» در اين بود كه در قرارداد «دارسي‌» كليه اموال و امكانات شركتي كه به منظور بهره‌برداري از امتياز تاسيس مي‌شد به دولت ايران تعلق داشت، ولي در قرارداد 1312 همه اين دارايي‌ها متعلق به انگليسي‌ها بود. اين قرارداد كه از خيانتهاي سرسلسله دودمان پهلوي به شمار مي‌رود، تا 20 سال پس از انعقاد دوام داشت و تنها در كشاكش رويدادهاي نهضت ملي شدن صنعت نفت از اعتبار ساقط شد.
يكي از دلايل زمينه‌ساز شكل‌گيري نهضت ملي شدن صنعت نفت و «خلع‌يد انگليس‌» از منابع اقتصادي كشور، تلاشي بود كه شاه براي تحكيم معاهده 1312 به عمل آورد. روز 26 تير1328 ، پيماني بين وزير دارايي دولت وقت ايران ـ عباسقلي گلشائيان ـ و نماينده كمپاني نفتي انگليس ـ «گس‌» ـ به امضأ رسيد كه به معاهده «گس ـ گلشائيان‌» معروف شد. اين پيمان نه در مجلس پانزدهم و نه در مجلس شانزدهم‌، به تصويب نرسيد و زمينه‌ساز شكل‌گيري نهضت ملي شدن صنعت نفت شد. اين معاهده قراردادي الحاقي به پيمان 1312 بود. به موجب اين معاهده، ايران در مقابل فروش هر تن نفت به جاي 4 شلينگ قبلي 6 شلينگ دريافت مي‌كرد. فروش نفت در داخل ايران نيز 25 درصد ارزان‌تر از فروش آن در خارج از كشور تعيين شد. ضمناً شركت نفت ايران و انگليس موظف بود مبلغ 5 ميليون ليره استرلينگ يك‌جا به ايران بپردازد. در مقابل اين تعهدات انگلستان‌، دولت ايران نيز موظف شد تعهدات امتياز نفتي 1312 را دوباره تأييد كند.
«ساعد» نخست وزير وقت ايران، قرارداد الحاقي را در پايان دوره پانزدهم به مجلس برد ولي برخلاف تصور او نمايندگان مجلس تحت فشار افرادي چون آيت الله كاشاني و دكتر مصدق از تصويب آن امتناع كردند. نخست وزير و حاميان قرارداد تصور نمي‌كردند اقليت معدود مجلس بتواند از تصويب اين لايحه جلوگيري كند. عدم تصويب اين لايحه و مباحثاتي كه دربارة آن درگرفت، باعث آگاهي مردم از ماهيت استعماري قراردادهاي پيشين شد و زمينه را براي مخالفت‌هاي بعدي و تلاش براي ملي شدن صنعت نفت فراهم ساخت‌.
دولت «ساعد» نتوانست قرارداد را به تصويب برساند و استعفا داد و علي منصور به نخست وزيري رسيد. با تشكيل مجلس شانزدهم، منصور لايحه را مجدداً به مجلس آورد، اما زيرفشار نمايندگان اقليت و مردم‌، اين مجلس نيز از تصويب آن خودداري كرد.
در روز پنجم تير 1329، دولت منصور نيز به طور غيرمنتظره استعفا كرد و چند ساعت بعد سپهبد رزم‌آرا رئيس ستاد ارتش كابينه جديد را تشكيل داد و به نخست وزيري رسيد.
هنگام طرح قرارداد الحاقي نفت در مجلس شانزدهم، كم‌كم زمزمه الغاي كليه قراردادهاي نفتي بين تهران و لندن مطرح شد و بعضي از نمايندگان خواستار ملي شدن صنعت نفت شدند. در مجلس شانزدهم، بررسي قرارداد الحاقي‌، به كميسيون مخصوصي كه رياست آن با مصدق بود، واگذار شد. وي ضمن يك مصاحبه مطبوعاتي صراحتاً اعلام كرد كه قرارداد «دارسي‌»، قرارداد 1312 و همچنين قرارداد الحاقي را به رسميت نمي‌شناسد و اين قراردادها از درجه اعتبار ساقط هستند و نبايد وسيله‌اي براي غصب حقوق مردم بشوند.
روز 20 مهر 1329، نمايندگان اقليت به رهبري مصدق دولت را استيضاح كردند. دولت نيز در پاسخ‌، از قرارداد الحاقي دفاع كرد و مشاجره اين دو، سبب اوج‌گيري نهضت ملي شدن صنعت نفت كشور گرديد، نهضتي كه كمتر از 5 ماه بعد، به ثمر نشست‌. البته اين دستاورد با اقدامات نا به جاي دولت مصدق و هوادارانش و اختلافاتي كه با آيت‌الله كاشاني داشتند و در پي كودتاي 28 مرداد 1332 و بازگشت مجدد شاه به كشور تدريجاً از بين رفت و غارت منابع نفتي كشور در قالب «كنسرسيوم‌» ادامه يافت‌ تا اينكه با پيروزي انقلاب اسلامي، دست همه استعمارگران از كشور قطع شد.

پاورقي‌:

1ـ نفت‌، از آغاز تا به امروز ـ انتشارات وزارت نفت ـ بهمن 1361، ص 19.
2ـ فرهنگ جديد سياسي، محمود مهرداد، انتشارات هفته‌.
3ـ 29 اسفند، سالروز ملي شدن صنعت نفت، انتشارات وزارت نفت، 1365، ص 10
4ـ 29 اسفند، همان، ص 17.
5ـ 29 اسفند، همان، ص 18.
6ـ نفت از آغاز تا به امروز، (پيشين‌).

منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
تاريخچه پالايشگاه نفت در جهان

تاريخچه پالايشگاه نفت در جهان

نويسنده: سودابه معابر حقيقي فرد

بيش از5000 سال است كه نفت خام شناخته شده است. سومريها، آشوريها و بابليها و (ايرانيها) از اقوامي بودند كه از نفتي كه روي سطح زمين جمع مي شد استفاده مي كردند. در حدود2000 سال پيش ايرانيان و اعراب روشهاي تقطير نفت و تبديل آن به مواد سوختي را مي دانستند و از آنها براي ايجاد روشنايي استفاده مي كردند و در قرن دوازدهم با لشكركشي هاي اعراب به اسپانيا روش هاي تقطير نفت و تبديل آن به مواد سوختي به اروپاي غربي منتقل شد.
در سال1860 ميلادي ويليام بارْنْسدال و ويليام اَبوت، نخستين برج تقطير را در تيتوس ويل در ايالت پنسيلوانياي امريكا ساختند. در سال1861 ميلادي يك سركارگر، در پالايشگاهي برج تقطير را به شدت گرم و كار برج را به جاي يك ساعت پس از چهار ساعت متوقف كرد. پس از اين كار فراورده هاي برج تقطير با فراورده هاي قبل از آن تفاوت بسيار داشت.
در سال هاي1860 تا1885 ميلادي نفت سفيد محصول عمده پالايشگاهها بود و از اين ماده در بخاريها و چراغ هاي روشنايي استفاده مي شد. طي اين سالها، چراغ هاي نفتي به سرعت جاي چراغ هاي پيه سوز و روغني را گرفت و نفت سفيد جايگزين زغال سنگ شد.
در آغاز قرن بيستم با اختراع موتورهاي درونسوز و كاربرد روز افزون آنها، بنزين به تدريج مهم ترين محصول پالايشگاهها شد.
با پيشرفت دانش و فناوري در قرن بيستم، پالايشگاهها گسترش يافت و كيفيت فراورده هاي آن بهتر و انواع فراورده هاي آن بيشتر شد. گسترش پالايشگاهها را از نظر تعداد فراوده مي توان در سه دوره خلاصه كرد.
دوره نخست: اين دوره از جنگ جهاني اول(1918-1914ميلادي) آغاز مي شود. در اين دوره موتورهاي درونسوز كه در قرن نوزدهم اختراع شده بود در ايالات متحد امريكا و اروپا به تعداد زياد ساخته شد و به ويژه در انواع اتومبيل مورد استفاده قرار گرفت. با افزايش اين موتورها ميزان مصرف فراورده هاي نفتي افزايش يافت و پالايشگاهها براي تهيه فراورده هاي مورد نياز، گسترش يافتند و مهندسان شيمي در صنعت نوپاي نفت به كار گرفته شدند. در اين دوره روش تقطير در خلاء در پالايشگاهها به كار گرفته شد.
دوره دوم: اين دوره از جنگ جهاني دوم(1945-1939 ميلادي) آغاز مي شود. در اين دوره ميزان تقاضا براي انواع فراورده هاي نفتي افزايش بيشتري يافت. با تغيير طراحي موتورهاي درونسوز، نوع بنزين مورد نياز نيز تغيير كرد و در پالايشگاهها براي تهيه اين نوع سوخت از روش هاي جديدتر استفاده شد. براي مثال نياز به بهره گيري از بنزين هاي ضد تَقْ تَقْ (با نام علمي ناك) در موتورهاي درونسوز، سبب توسعه روش هاي كراكينگ و هيدروژن دار كردن (هيدروژناسيون) در پالايشگاهها شد. در اين دوره تترا اتيل سرب به عنوان ماده ضد تق تق به بنزين افزوده شد. با پيشرفت صنعت هواپيما سازي نياز به سوخت هاي خاص و تركيبات بودار (آروماتيك) بيشتر شد.

دوره سوم: اين دوره از حدود سال1950 ميلادي آغاز مي شود. در اين دوره بر شمار توليد انواع ماشين ها به سرعت افزوده شد. افزايش توليد ماشين ها سبب شد كه براي بالا بردن كيفيت بنزين و افزايش توليد آن در ساخت پالايشگاه ها تغييراتي داده شود. در سال1956 ميلادي، بنزين با عدد اكتان100 به بازار عرضه شد. فناوري جديد،‌ امكان ساختن پالايشگاههاي خودكار و پيشرفته را فراهم ساخت. صنايع پتروشيمي در اين دوران رشد چشمگيري يافتند و به مصرف كنندگان مهم فراورده هاي پالايشگاههاي نفت تبديل شدند. گوگرد نيز به ميزان زياد در پالايشگاهها توليد شد.
در اين سالها، پيشرفت سريع در ساختن و استفاده از هواپيماهاي جت، سبب افزايش توليد سوخت جت شد. استفاده از روش كراكينگ كاتاليستي نيز بيشتر شد و واحدهاي آلكيلاسيون در پالايشگاه هاي مختلف به وجود آمد.
نخستين پالايشگاهها مسبب آلودگي محيط زيست بودند و بوي ناخوشايند ناشي از پالايش نفت و نيز دود حاصل از اسيدشويي و قلياشويي، محيط را آلوده مي كرد. همراه با پيشرفت فناوري و تغييراتي كه در چگونگي پالايش نفت به وجود آمد، اين مشكلات تا اندازه اي برطرف شد. روش هاي تَر (اسيدشويي و قلياشويي) نيز جاي خود را به روش استفاده از هيدروژن دادند و با تجزيه سولفيد هيدروژن ميزان آلايندگي كاهش يافت.
در اين دوره ظرفيت بسياري از پالايشگاههاي نوين چندين هزار برابر پالايشگاههاي اوليه شد. همزمان با توسعه پالايشگاهها، صنعت حمل و نقل مواد نفتي نيز گسترش يافت. در سال1865 ميلادي نخستين خط لوله در تيتوس ويل، در ايالات متحد امريكا براي انتقال فراورده هاي نفتي از پالايشگاه به ايستگاه راه آهن كشيده شد. امروزه نفت كش هاي عظيم با ظرفيت هاي بيش از500 هزار تن، حمل و نقل فراورده هاي نفتي را در دريا به عهده دارند و خطوط لوله، مناطق استخراج نفت را به پالايشگاهها و پالايشگاهها را به مناطق مصرف و بندرهاي صادر كننده متصل مي كنند.

پالايشگاه هاي نفت در ايران
در سال1287 شمسي، نخستين چاه در مسجد سليمان در خوزستان به نفت رسيد. نخستين محموله نفت خام ايران در سال1292 شمسي صادر شد. پالايشگاه آبادان و پالايشگاه كرمانشاه از نخستين پالايشگاههاي ايران هستند. پالايشگاه آبادان تا قبل از جنگ ايران و عراق با توليد بيش از630 هزار بشكه در روز، بزرگترين پالايشگاه جهان بود. در طول اين جنگ پالايشگاه آبادان به شدت آسيب ديد و در سال1368 با ظرفيت130 هزار بشكه در روز، بازسازي و راه اندازي شد.

منبع: فرهنگ نامه كودك و نوجوان
سودابه معابر حقيقي فرد، گروه شيمي
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
هزارسال پيشينه تاريخي نفت در ايران

هزارسال پيشينه تاريخي نفت در ايران

نويسنده: محمدعلي موحد

در قلمرو وسيع سرزمين كهن ايران كه مرزهاي آن از سوي شرق تا سرزمين سند وماوراي رود آمويه وازغرب تاكشورهاي سارد و مصر كشيده ميشده چشمه هاي نفتي بسياري برروي زمين جاري بود. مردم اين سرزمين بي آنكه منتظر كشف روش جديد استخراج نفت درآمريكا باشندازاين ثروت خداداد كه دردسترس آنان قرار گرفته بود به طرق مختلف استفاده ميكردند. كاوش هايي كه درنواحي جنوب غربي ايران بعمل آمده نشان ميدهد كه مردم آن سامان درحدود پنج، شش هزار سال پيش قير را درابنيه وساختمانها بكاربرده وهم ازاين ماده براي سوار كردن قطعات جواهروبهم پيوستن اجزاي ابزارها واندودن بدنه خارجي زورقها و ظروف سفالين وغيره استفاده كرده اند .
مذهب رسمي ايران پيش ازاسلام كيش زردشتي بود. تعاليم اين مذهب،آتش را بعنوان مظهر اهورا مزدا كه روح خير و شادي است تقديس كرده وايرانيان براي تعظيم وتكريم آن آتشگاه هايي درسرتاسركشور داير نموده بودند. برخي ازاين آتشگاه ها بدون احتياج به چوب و هيزم بطوردايم مشتعل بودندوبه اين جهت آنان را" ”آتش جاويدان"“ مي خواندند. بزرگترين ومقدس ترين اين آتشگاه ها آتشكده آذرگشسب بودكه محل آن درجنوب آذربايجان درشهرشيزكه مورخين يوناني آن را گيزكا ناميده اند واقع بود. ازوصفي كه درباره اين آتشگاه ها شده است بخوبي ميتوان فهميدكه آنها رابرروي منابع طبيعي گازنفت بنا نهاده بودند.
آتشكده آذرگشسب تا چند قرن بعدازاسلام هم روشن وبرقراربود وابودلف مسعرابن المهلهل جهانگردكه دراوايل قرن چهارم هجري ازآن ديدن كرده چنين ميگويد: "”هفت صدسال است كه اين آتشگاه روشن است ليكن اثري ازخاكستردرآن مشهود نيست وشعله آن هرگزفرونمي نشيند" “. درنقاط ديگري ازايران هم مانندفارس، خراسان وقم ازاين آتشگاه ها وجود داشته است وايرانيان معتقد بودندكه اين آتشگاه ها با آتشگاه آذرگشسب آذربايجان ارتباط دارند. محل اين آتشگاه كه اكنون به نام "” تخت سليمان “" معروف است درمنطقه افشارآذربايجان درشمال شرق آباديي به نام تكاب واقع شده است واز شمال غرب به مراغه واروميه وازجنوب شرق به زنجان محدوداست.
سالها پيش گروهي ازباستان شناسان درآنجابه حفريات پرداخته اند. درزمان مغولان درمحل آتشگاه مسجدي بنا شده و ظاهرا آتشگاه ازچندي پيش ازآن تاريخ خاموش بوده است. آتشگاه باكو، تا همين اواخرفروزان بوده است.
ناصرالدين شاه كه حدودنودسال پيش، از اين آتشگاه ديدن كرده، در توصيف آن چنين ميگويد: "” عمارتي است مربع ودروسط آن عمارت به طرزگنبد، طاقي بنا شده است كه چهارطرف آن باز است. وسط گودالي است كه آتش ازوسط آن بيرون ميآيد. اطراف حجرات است، ازهرحجره منفذي تعبيه نموده اند كه آتش ازميان آن بيرون مي آيد، يعني هروقت بخواهند كبريتي روشن كرده ودرمحاذي آن منفذميگيرند. هوائي كه خارج ميشود مشتعل ميگردد. درصحراي اطراف به مساحت چهارهزارزرع مربع تقريبا تمام زمين مشتعل است. يك نفر هندي گجراتي دراين معبدبود. به طرزآتش پرستان نمازخواندوطرزنمازاوبه اين قسم بودكه با لباس سفيد مخصوص روبه مشرق ايستاده زنگ كوچكي به دست راست گرفته، دعايي ميخواندودوسه مرتبه ركوع ميرفت ومتصل دربين نمازآن زنگ كوچك را حركت ميداد .“
جغرافي نويسان قديم نيزمانند ياقوت حموي و محمد ابن ذكرياي قزويني وجود قطعه زميني رادراين منطقه كه دائما مشتعل بوددركتابهاي خود قيدكرده اند.استفاده ازموادنفتي اززمانهاي قديم درميان ايرانيان متداول بوده است. نفت سفيدرا معمولا به عنوان دارو مصرف ميكردندوهمچنين موميا راكه ازتركيبات مواد نفتي است به عنوان يكي ازگرانبهاترين وموثرترين داروها براي علاج شكستگي استخوان وشفاي بيماري هاي ديگربكار مي بردنددرجنگها نيز ازخاصيت قابل اشتعال بودن نفت استفاده ميكردندودراين باره اطلاعات زيادي ضمن روايات هردوت و پلوتارك وديگر مورخين ميتوان يافت.
وقتي رومي ها قلعه پترا (petra) رادرلاذقيه(lazique) محاصره كردند، ايرانيها به روايت پركوپ(procope) ظروفي محتوي گوگردو قيرونفت برسردشمن مي ريختند. عربها استعمال نفت رادرجنگها از ايرانيان وروميان يادگرفتند. نفت را معمولا درداخل ظروفي كه قاروره ناميده مي شد آتش زده وبه سوي دشمن پرتاب ميكردند، حتي درزمان حكومت امويان وقتي سردارخونخوارآنان حجاج بن يوسف شهر مقدس مكه را محاصره نمود ظاهرا از نفت مشتعل براي به زانودرآوردن حريف سرسخت وشجاع خود عبداله بن زبير استفاده كرد ودرنتيجه قسمتي ازخانه كعبه دستخوش حريق گشت.

صنف "” نفت انداز“ درميان سپاهيان، دسته تخصصي جداگانه اي بودند كه آنان رانفطي يا نفاط يا زراق ميناميدندو عمل آنان" ”صناعه النفط“ خوانده ميشدوظاهرا اين نفاطها لباسهاي مخصوصي داشته اندكه آنها را ازآتش حفظ ميكرده است.درجلد چهارم كتاب الاغاني آمده است كه چون هارون الرشيد با روميان مي جنگيد نقفور(( nicephore هيزم فراواني فراهم آوردوآتش درآن زد ليكن محمد ابن يزيد نامي ازسپاهيان هارون كه " لباس النفاطين" برتن داشت ازآن نهراسيد ودردرون آتش رفت.بعدها كه فنون جنگي ترقي كردمواد نفتي را با ماشينهاي مخصوصي كه نفاطه ياچرخ يا مدافع يا مكاحل وغيره خوانده ميشد به سوي دشمن پرتاب مي كردند.
ظاهرا هندي ها با بكاربردن نفت درجنگ آشنا نبودند. درشاهنامه آمده است كه اسكندرچون خواست به هند لشكر كشدبراي مقابله با پيلاني كه درسپاه هندوستان بودندتدبيري انديشيد به اين توضيح كه اسبي ازآهن بساختندودرون آن را با نفت بياكندند. پس آن راآتش زدندودرميان سپاهيان هندرها كردندو پيلها ازديدارآتش رم كرده سپاه هندرا دستخوش بي نظمي واغتشاش ساختند .
به اسب وبه نفت آتش اندرزدند
همه هنديان دست برسرزدنــــد
مطابق روايت مورخين درصدراسلام هم كه لشگرعرب به فرماندهي محمد ابن قاسم به سند حمله كردندازنفت استفاده نمودندوحقله هاي آتش بازي روي پيلهايي كه پيشاپيش سپاهيان دشمن مي آمدند انداختندوآنها وحشت كرده وبه سوي آب گريختندوصف سپاهيان رادرهم ريختند.
درعجايب المقدور ابن عربشاه آمده است كه چون سپاهيان تيمورلنگ دربرابرپيلان سپاه هندقرارگرفتند." ”تيمور بفرمودتا پانصدشتررمنده آوردندوريسمان هاوفيتيله هاي به روغن آلوده دردرون ني ها نهاده شتران رابدان گرانبار كردندوپيشاپيش سواران برآمدند. چون دوصف به يكديگر پيوست آتش درنيها برافروختند ودربرابرپيلان فرستادند“. " نادرشاه افشار نيز درجنگ كرنال براي رماندن پيلهاي قشون خصم از همين تدبير استفاده نمود
مورخين مخصوصا تصريح كرده اندكه هنديان ازاستعمال نفت درجنگها اطلاعي نداشتند ( لم يكن اهل الهند يعرفون المدافع والمكاحل والبنديقات).همچنين ازنفت درجشنهاومراسم آتش بازي وغيره استفاده مي شدوتعبيرنفت بازي "” اللعب بالنفط“ ناظربه اين مطلب است.ابن بطوطه جهانگرد نامي اسلامي كه در اوايل قرن هشتم هجري به بغداد مسافرت كرده از گرمابه هاي آن شهر تعريف زياد نموده ميگويد داخل گرمابه ها تا ارتفاع نيمه ديوارها به قيرمطلي شده وبه شكل مرمرسياه درآمده بود . ابن بطوطه ميگويد كه اين قيرهارا ازچشمه اي كه دربين دوشهركوفه وبصره واقع بود استخراج ميكردندونيزاز شرحي كه جهانگردمذكوردرباره " ”قياره“ بين تكريت وموصل نوشته برمي آيد كه استخراج قيرو استفاده ازآن براي ابنيه وساختمانها درآن زمان بسيارمعمول ومتداول بوده است.
يكي ازعلماي معروف نحوبه نام ابو عبدالله ابراهيم بن محمد بن عرفه واسطي كه اهل واسط عراق بود ظاهرا‎ در خانواده اي كه ارتباط ومناسبتي با نفت داشته بوجودآمده وبه همين جهت به "” نفطويه“ "بروزن "”سيبويه“" معروف گرديده و اودرقرن چهارم هجري مي زيسته است .

نفت گاهي درمجازات ها نيزبكاربرده شده واز جمله عارف نامدار وپرشوروگرم سخن " ”عين القضاه همداني“ " را كه دراواسط قرن ششم هجري مي زيسته است به قول مشهور به وسيله نفت آتش زده وسوخته اند. ميگويند عين القضاه خود آگاه بود كه چنين بلايي برسراوخواهد آمدو شعري لطيف به او نسبت ميدهندكه گفته است :
ما مرگ وشهادت ازخداخواسته ايم
وآن هم به سه چيز بي بها خواسته ايم
گردوست چنين كندكه ما خواسته ايم
ما آتش ونفت وبوريا خواسته ايم
داستان نفت به روايتي كه تاريخ برما فرو مي خواند ازجهاني ديگراست وآنچه دراين روزگار به چشم خويش شاهد جريان آن هستيم ازجهاني ديگراينك چون نام نفت ميبريم سخن ازماده اي درميان است كه سرنوشت جهان و جهانيان، وابسته به بدان است.
ماده ايكه درزندگي امروزين آدميان، شايد پس ازهواوآب، موثرتروضروري ترازهر چيزديگراست . زندگي ماشيني امروزي مرهون نفت است و اين مهمترين و بزرگترين منبع نيرووموثرترين وسيله گردش چرخهاي اقتصاد و صنعت دنياي ماست .

پاورقي :
1- سفرنامه ابودلف كه توسط محقق عاليقدرشادروان پرفسور وليدي طوغان در كتابخانه آستان قدس مشهد پيداشديك بارتوسط خود اووبارديگربا تصحيحات وتوضيحات پروفسورمينورسكي خاورشناس معروف توسط وزارت فرهنگ مصروبارسوم توسط خاورشناس شوروي درمسكو به چاپ رسيده است. ترجمه فارسي آن نيز بقلم آقاي ابوالفضل طباطبايي انجام وتوسط انجمن كتاب منتشر شده است .
2- به نقل اعتماد السطنه درمراه البلدان جلداول صفحه 153 ظاهرا اين آتشگاه تا سال 1880 همچنان فروزان بوده و درآن سال براثر ايجاد پالايشگاهي درنزديكي آن خاموش گشته است .
3- ياقوت ، مجمع البلدان ، جلد اول صفحه 328 ذيل كلمه باكويه .
4- مثلا خواندميردرداستان حمله آل بويه به فارس ميگويد: مظفرابن ياقوت حاكم فارس فرمان داد.تاپيادگان پيش رفته آتش درقاروره هاي نفت زدند ( روضه الصفا مجلد چهارم صفحه 144 چاپ تهران كتابخانه مركزي )
5- مقريزي المواعظ والاعنبارجلددوم صفحه 195: "” اعدا السلطان الناصرقلاوون حمله بحريه لغزوجزيره ارواد (رودس )وجهزت الشواني بالعددوالسلاح والنفطيه والازوده“ " شواني جمع شونه به معني جهازجنگي وازوده جمع زادبه معني توشه است .
6- مقريزي، سلوك جلد اول: "” يعلمان صناعته النفط “
7- آقسرائي، مسامره الااخبارصفحه 299 " نه به عراده آتش اندوزونه به نفاطه چون برق جهانسوز تداركي ممكن شد "
8- براي اطلاع از موارد استعمال اين اصطلاحات مراجعه شودبه حواشي كاتريمربه جامع التواريخ رشيدي،از صفحه 132 به بعد .
9- تاريخ حيدررازي نسخه خطي كتابخانه سلطنتي برلن صفحه 712 ( به نقل كاتريمردرحاشيه جامع التواريخ رشيدي)
10- عجايب المقدور ترجمه فارسي آقاي نجاتي چاپ بنگاه ترجمه و نشر كتاب صفحه 102
11- حكايت سعدي درگلستان كه هندويي نفت اندازي همي آموخت. يكي گفت تراكه خانه نئين است بازي نه اين است، به همين موضوع اشاره ميكند. اين حكايت درعين حال كنايتي است ازبيگانه بودن هندويان با نفت واستفاده ازآن .
12- سفرنامه ابن بطوط ترجمه محمد علي موحدچاپ دوم صفحه 241 255
برگرفته ازكتاب نفت ما و مسائل حقوقي آن تاليف محمد علي موحد با اندكي تلخيص.
 

farhad81

عضو جدید
نويسنده: محمدعلي موحد

در قلمرو وسيع سرزمين كهن ايران كه مرزهاي آن از سوي شرق تا سرزمين سند وماوراي رود .

سپاس بهتاش جان کاش نام کتاب مجله یا هرچیز دیگری که جناب موحد در آن مطلب خود را گذاشته اند را هم می نوشتید.
با این حال خوب بود.باز هم سپاس
 

farhad81

عضو جدید
در ادبیات پارسی نیز حضور واژه ی نفت و کاربردهای آن دیده می شود.
فردوسی در داستان سیاوش آن جا که از برای آزمایش راستی سیاوش او می باید از آتش بگذرد در فراهم نمودن آتش می گوید:
وز آن پس به موبد بفرمود شاه
که بر چوب ریزند نفت سیاه

یا در جای دیگر تو توصیف تاریکی شب می فرماید:
شبی چون شبه روی شسته به قیر
نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر

اگرچه یک قیر طبیعی نیز داریم که از مشتقات مستقیم نفت نیست و بیشتر به نظر می آید منظور استاد همین قیر باشد.ولی به هر روی وجه نامگذاری این مشتق نفتی و خواستگاه آن را به خوبی از این بیت در می یابیم.
 

hmdjml

مدیر تالار مهندسی نفت
مدیر تالار
صنعت نفت و ر تاریخ

صنعت نفت و ر تاریخ

سلام
در این تاپیک اطلاعات مرتبط با صنعت نفت و تاریخ قرار خواهند گرفت.
از کلیه دوستان تقاضا میکنم که هر اطلاعاتی دارند رو در اختیار بقیه هم قرار بدن تا همه استفاده کنند.
باتشکر:gol:
 

Similar threads

بالا