صاحب عشق

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
روزی شیوانا پیر معرفت یکی از شاگردانش را دید که زانوی غم بغل گرفته و گوشه‌ای غمگین نشسته است. شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد، شاگرد لب به سخن گشود و از بی‌وفایی یار صحبت کرد و اینکه دختر مورد علاقه‌اش به او جواب منفی داده و پیشنهاد ازدواج با دیگری را پذیرفته است.
شاگرد گفت که سال‌های متمادی عشق دختر را در قلب خود حفظ کرده بود و با رفتن دختر به خانه مرد دیگر او احساس می‌کند باید برای همیشه با عشقش خداحافظی کند.
شیوانا با تبسم گفت: اما عشق تو به دخترک چه ربطی به دخترک دارد؟
شاگرد با حیرت گفت: ولی اگر او نبود این عشق و شور و هیجان هم در وجود من نبود.
شیوانا با لبخند گفت: چه کسی چنین گفته است؟ تو اهل دل و عشق ورزیدن هستی و به همین دلیل آتش عشق و شوریدگی دل تو را هدف قرار داده است، این ربطی به دخترک ندارد! هر کس دیگری هم جای دختر بود، تو این آتش عشق را به سمت او می‌فرستادی. بگذار دختر برود! این عشق را به سوی دختر دیگری بفرست؛ مهم این است که شعله این عشق را در دلت خاموش نکنی معشوق فرقی نمی کند چه کسی باشد! دختر اگر رفت با رفتنش پیغام دادکه لیاقت این آتش ارزشمند را ندارد چه بهتر! بگذار او برود تا صاحب واقعی این شور و هیجان فرصت جلوه گری و ظهور پیدا کند.
نویسنده: فرامرز کوثری




 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزی شیوانا پیر معرفت یکی از شاگردانش را دید که زانوی غم بغل گرفته و گوشه‌ای غمگین نشسته است. شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد، شاگرد لب به سخن گشود و از بی‌وفایی یار صحبت کرد و اینکه دختر مورد علاقه‌اش به او جواب منفی داده و پیشنهاد ازدواج با دیگری را پذیرفته است.
شاگرد گفت که سال‌های متمادی عشق دختر را در قلب خود حفظ کرده بود و با رفتن دختر به خانه مرد دیگر او احساس می‌کند باید برای همیشه با عشقش خداحافظی کند.
شیوانا با تبسم گفت: اما عشق تو به دخترک چه ربطی به دخترک دارد؟
شاگرد با حیرت گفت: ولی اگر او نبود این عشق و شور و هیجان هم در وجود من نبود.
شیوانا با لبخند گفت: چه کسی چنین گفته است؟ تو اهل دل و عشق ورزیدن هستی و به همین دلیل آتش عشق و شوریدگی دل تو را هدف قرار داده است، این ربطی به دخترک ندارد! هر کس دیگری هم جای دختر بود، تو این آتش عشق را به سمت او می‌فرستادی. بگذار دختر برود! این عشق را به سوی دختر دیگری بفرست؛ مهم این است که شعله این عشق را در دلت خاموش نکنی معشوق فرقی نمی کند چه کسی باشد! دختر اگر رفت با رفتنش پیغام دادکه لیاقت این آتش ارزشمند را ندارد چه بهتر! بگذار او برود تا صاحب واقعی این شور و هیجان فرصت جلوه گری و ظهور پیدا کند.
نویسنده: فرامرز کوثری





من شی وانا میخواامممممممممم./....خعلی ادم فهمیده ایی بوده...عشق و نگه دار بده به 4 هموطن و بگیرشون:D..4 تا 4تا
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینم دیگه از اون حرفا بود
گرچه ادمایی با طرز فکر شیوانا کم ندیدم.
 

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
:surprised:یعنی معشوقه مهم نیست مهم اینه خودت عاشق باشی
جالبه
 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
نا امید نشو ...همه مشکلات ما به خاطر عجله است حضرت ابراهیم تو سنین پیری با حضرت هاجر ازدواج کرد و صاحب اسماعیل شدند.....یه روز خوب میاد

مثال جالبی بود تا حالا بهش فکر نکرده بودم:gol:

عجول نیستم اما گاهی آدم واقعا دلش میخواد احساسی رو که اکثر آدما تجربه میکنن تجربه کنه
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
مثال جالبی بود تا حالا بهش فکر نکرده بودم:gol:

عجول نیستم اما گاهی آدم واقعا دلش میخواد احساسی رو که اکثر آدما تجربه میکنن تجربه کنه

نکن این کارو
مواظب باش بخاطر تجربه پاکی دلت رو از دست ندی
 

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
نکن این کارو
مواظب باش بخاطر تجربه پاکی دلت رو از دست ندی

اگه صرفا بخاطر کنجکاویم بود تا حالا خیلی فرصت ها میتونست برام تجربه بشه اما واقعا نتونستم


یه دوره که خیلی حرص میخوردم که چرا من نباید کسی رو دوست داشته باشم


که اصلا این حس چه حال و هوایی داره با دوستم شرط بندی کردم اگه این بار کسی بیاد سراغم هرکس هرکس
که باشه انقدر تلقین میکنم تا عاشقش بشم


دقیقا دوروز بعدش پیش اومد اما واقعا نتونستم


دوستمم کلی مسخره م کرد
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
اگه صرفا بخاطر کنجکاویم بود تا حالا خیلی فرصت ها میتونست برام تجربه بشه اما واقعا نتونستم


یه دوره که خیلی حرص میخوردم که چرا من نباید کسی رو دوست داشته باشم


که اصلا این حس چه حال و هوایی داره با دوستم شرط بندی کردم اگه این بار کسی بیاد سراغم هرکس هرکس
که باشه انقدر تلقین میکنم تا عاشقش بشم


دقیقا دوروز بعدش پیش اومد اما واقعا نتونستم


دوستمم کلی مسخره م کرد

اشکال نداره

مسخره ات کنن بهتره تا یه روز دلت بشکنه

عزیزی... صبر کن تا خدا بهترین رو برات بیاره
 

majid.rk

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ممنون از دعوتتون....
متن زیبایی بود سپاس دوست من .....!
 

وحيد اسماعيلي

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
روزی شیوانا پیر معرفت یکی از شاگردانش را دید که زانوی غم بغل گرفته و گوشه‌ای غمگین نشسته است. شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد، شاگرد لب به سخن گشود و از بی‌وفایی یار صحبت کرد و اینکه دختر مورد علاقه‌اش به او جواب منفی داده و پیشنهاد ازدواج با دیگری را پذیرفته است.
شاگرد گفت که سال‌های متمادی عشق دختر را در قلب خود حفظ کرده بود و با رفتن دختر به خانه مرد دیگر او احساس می‌کند باید برای همیشه با عشقش خداحافظی کند.
شیوانا با تبسم گفت: اما عشق تو به دخترک چه ربطی به دخترک دارد؟
شاگرد با حیرت گفت: ولی اگر او نبود این عشق و شور و هیجان هم در وجود من نبود.
شیوانا با لبخند گفت: چه کسی چنین گفته است؟ تو اهل دل و عشق ورزیدن هستی و به همین دلیل آتش عشق و شوریدگی دل تو را هدف قرار داده است، این ربطی به دخترک ندارد! هر کس دیگری هم جای دختر بود، تو این آتش عشق را به سمت او می‌فرستادی. بگذار دختر برود! این عشق را به سوی دختر دیگری بفرست؛ مهم این است که شعله این عشق را در دلت خاموش نکنی معشوق فرقی نمی کند چه کسی باشد! دختر اگر رفت با رفتنش پیغام دادکه لیاقت این آتش ارزشمند را ندارد چه بهتر! بگذار او برود تا صاحب واقعی این شور و هیجان فرصت جلوه گری و ظهور پیدا کند.
نویسنده: فرامرز کوثری







متشکرم ...

خیلی زیبا و آموزنده بود....

;)
 

Similar threads

بالا