شهید مورد علاقه تو کیه؟+عکس

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانم اقا سلطان باتمام احترامشون
ولی با اون ظاهر ....... کجا به شهدا میخورند ومیتونیم این نام بالا رو روشون بزاریم
به نظر من نباید اینجور راحت نام شهیپد رو که با اخلاص و از تمام وجود رفت به لقاء الله پیوست به خاطر امنیت و اسایش و امام کشورشون
روی یه عده اغتشاش گر و سود جو و فرصت طلب و مخالف اسلا ونظام گزاشت

لطفا قداست تاپیک شهدارو با این حرفا پایین نیاری
ممنون


با این حرفت تن شهدا رو تو قبر لرزوندی.....!!!!

میدونی سر در گردان تفحص چی زدن؟؟؟؟

چاه این بادیه از نقش قدم بیشتر است...
بی چراغ دل آگاه به این را نرو...


افتادی تو چاه گل پسر.....مواظب باش با این حرفات کاری نکنی شهدا اون دنیا جای لبخند اخم نثارت کنن.....

جای خدا نشستی؟؟؟؟


پسر خوب شهادت به ظاهره؟؟؟؟

سردار شهید مهدی خندان سیگاری بود.....

هواپیمای عرباس که توسط ناو آمریکایی هدف قرار گرفت رو شهید میگن....

اونا داشتن میرفتن دبی!! دبی امام زاده داره؟؟؟دبی خانه خدا داره؟؟؟دبی میرن واسه...

اما به اونا با افتخار میگن شهید!!!می دونی چرا؟؟؟؟

یه سرچ بزن عکساشونو ببین....اکثرا ظاهرشون خوب نبود

پسر خوب یکی از شرایط شهادت مظلومیته.....

همت رفت تا ناموسش در امان بمونه نه اینکه ناموس وطنشو وسط خیابون نقش زمین کنن....

اگر خودی زده وای بر ما
اگر ما نزدیم حاشا به غیرت ما که ناموسمونو کشتن و بی خیالیم وتازه خودمون به اون توهین میکنیم

اگر بمیریم رواست پسر ....

بعد نشستی میگی رو اغتشاشگر اسم شهید نزارید؟؟؟

تو غیرت داری؟؟؟تو رهرو شهدایی؟؟؟؟

امثال شما حرمت شهدارو شکستن....


ببین:

فاطمه رجبی: طرفداران سگ باز و اراذل و اوباش موسوی!!!
خانواده های شهدای باکری،همت،زین الدین،پازوکی و.... حمایت خود را از موسوی اعلام کردند
این حرمت به خون شهیده نه؟؟؟؟؟
 
آخرین ویرایش:

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
ولی با اون ظاهر ....... کجا به شهدا میخورند ومیتونیم این نام بالا رو روشون بزاریم
شهادت به ظاهره؟؟؟

خوب به چهره این پسر نگاه کن!!!!




روسریش بالا رفته؟؟؟؟

ریش نداره؟؟؟؟

حتما چون پشت مو داره نمیشه بهش گفت شهید؟؟؟ها؟؟؟؟

می دونی کی کشتن؟؟؟

25 خرداد!!!

حالا می دونی کی تحویل دادن؟؟؟

20 تیر...!!

این اسلام شماست؟؟؟؟؟؟

شهدا هم انحصاری کردید؟؟؟هرکسی در راه احمدی نزاد و طرفداراش بمیره؟؟؟؟



نوشته اصلي بوسيله علی رضا1111 http://www.www.www.iran-eng.ir/images/buttons/viewpost.gif

خانم اقا سلطان باتمام احترامشون
ولی با اون ظاهر ....... کجا به شهدا میخورند ومیتونیم این نام بالا رو روشون بزاریم
به نظر من نباید اینجور راحت نام شهیپد رو که با اخلاص و از تمام وجود رفت به لقاء الله پیوست به خاطر امنیت و اسایش و امام کشورشون
روی یه عده اغتشاش گر و سود جو و فرصت طلب و مخالف اسلا ونظام گزاشت

لطفا قداست تاپیک شهدارو با این حرفا پایین نیاری
ممنون

با شنیدن این جملاتت گر گرفتم......

آتیش گرفتم....

وای به حالت اگر از شهدا عذر خواهی نکنی.....

با این جملت معلوم شد اصلا نمیدونی شهید چیه!!!


به منم میخوای بگی به شهید بی حرمتی کردم؟؟؟

به منم میخوای بگی اغتشاشگر؟؟؟؟

مردی بگوووووووووو...

بگو تا بگم کی هستم.....
بگو تا بگم چقدر با شهدا بودم و چقدر باهاشون عشق بازی کردم......
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز



با این حرفت تن شهدا رو تو قبر لرزوندی.....!!!!

میدونی سر در گردان تفحص چی زدن؟؟؟؟

چاه این بادیه از نقش قدم بیشتر است...
بی چراغ دل آگاه به این را نرو...


افتادی تو چاه گل پسر.....مواظب باش با این حرفات کاری نکنی شهدا اون دنیا جای لبخند اخم نثارت کنن.....

جای خدا نشستی؟؟؟؟


پسر خوب شهادت به ظاهره؟؟؟؟

سردار شهید مهدی خندان سیگاری بود.....

هواپیمای عرباس که توسط ناو آمریکایی هدف قرار گرفت رو شهید میگن....

اونا داشتن میرفتن دبی!! دبی امام زاده داره؟؟؟دبی خانه خدا داره؟؟؟دبی میرن واسه...

اما به اونا با افتخار میگن شهید!!!می دونی چرا؟؟؟؟

یه سرچ بزن عکساشونو ببین....اکثرا ظاهرشون خوب نبود

پسر خوب یکی از شرایط شهادت مظلومیته.....

همت رفت تا ناموسش در امان بمونه نه اینکه ناموس وطنشو وسط خیابون نقش زمین کنن....

اگر خودی زده وای بر ما
اگر ما نزدیم حاشا به غیرت ما که ناموسمونو کشتن و بی خیالیم وتازه خودمون به اون توهین میکنیم

اگر بمیریم رواست پسر ....

بعد نشستی میگی رو اغتشاشگر اسم شهید نزارید؟؟؟

تو غیرت داری؟؟؟تو رهرو شهدایی؟؟؟؟

امثال شما حرمت شهدارو شکستن....


ببین:

این حرمت به خون شهیده نه؟؟؟؟؟
من تا پست علی رضا1111 رو خوندم میخواستم جواب بدم ولی الان میبینم جملات شما به اندازه کافی گویا هست
کاملا موافقم فقط دوست دارم یه داستانی رو بگم
من عموم (ببخشید اینو میگم لغت دیگه ای پیدا نمیکنم تا به کار ببرم)لات بود.
زمان جنگ یه روز صبح که از خواب بیدار میشه میره جبهه بعد از سه روز خبر شهادتش رو میارن
بعدها زنش تعریف میکنه که اون روز صبح وقتی از خواب پاشده آشفته بوده میگه که یه خوابی دیده که یه آقایی میاد بهش میگه که پاشو بریم اون میگه تا نگی کجا نمیام خلاصه اون آقا خودشو معرفی میکنه که من عباس هستم و تو عید قربان مهمون ما هستی
دقیقا سه روز بعد از اون خواب و رفتن اون به جبهه دقیقا روز عید قربان اون شهید میشه اونم در کنار شهید چمران و به عنوان فرمانده عملیات
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما حق ندارین راجع به اون فرد هم قضاوت کنین
هر کس خودش میدونه با خدای خودش
شهید بودن یا نبودنو منو شما تشخیص نمیدیم.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
دوستان عزيز تا اينجا چون يه جورايي بحث بر سر معناي شهيد و شهادت بود من مشكلي با بحث پيش اومده نداشتم. ولي خواهشا چون مباحث سياسي در سايت ممنوعه تاپيك رو سياسي نكنيد.
ممنونم از همكاريتون
 

FZ.H

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نام خدا
هیچ کس مرا نبوسید،حتی دوستانم!
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=11323&stc=1&d=1247605539

فایل زیر حاصل مصاحبه با یک جانباز شیمیایی هست.جانبازی که از لحظات قبل از شیمیایی شدنش میگه تا سالهای بعد از اون.سالهای فراموشی!
مشاهده پیوست هیچ کس مرا نبوسید حتی دوستانم.doc
 

پیوست ها

  • list-kenar-2 copy.jpg
    list-kenar-2 copy.jpg
    24 کیلوبایت · بازدیدها: 0

zadshafagh

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهدی باکری

مهدی باکری



یکبار توی حمام دیدم شانه هایش بد جوری زخمی و آش و لاش شده. روی هر دو شانه اش.اصرارش کردم بگوید این ها چیست. قسم داد تا زنده است به کسی نگویم.
زخم طناب بود. جنازه شهدا را می آورد عقب،خودش.
اما برای برادرش این کار را نکرد...
 
آخرین ویرایش:

FZ.H

عضو جدید
کاربر ممتاز
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=11324&stc=1&d=1247607753
بای ذنب قتلت؟!
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=11325&stc=1&d=1247607844
 

پیوست ها

  • مروه.jpg
    مروه.jpg
    7.8 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • مر.jpg
    مر.jpg
    38.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0

zadshafagh

عضو جدید
کاربر ممتاز
حاج احمد کاظمی

حاج احمد کاظمی






قبل از انقلاب چند ماهی را در زندان ساواک زیر شدید ترین شکنجه ها به سر برد. جوری با چکمه به دهان او کوبیده بودند که تا یکماه خونریزی بینی داشت بعد از پیروزی انقلاب هنگامیکه مسئولین قضایی نجف آباد از او میخواهند که شکنجه گرانش را معرفی کند ، زیر بار نرفته و میگوید انقلاب آنها را تنبیه کرده است.
جالب اینکه یکی از همین افراد چند سال قبل برای انتقال فرزندش از دانشگاه آزاد یک شهر به شهر دیگر از احمد کاظمی طلب کمک کرده بود و او هم به دانشگاه توصیه کرد مشکل ایشان را حل کنند.
 

zadshafagh

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهید برونسی

شهید برونسی




کار شناسایی ما در منطقه هور تا نیمه شب طول کشید. فردا هم آنجا کا راشتیم شب را همانجا ماندیم. من کنار شهید برونسی خوابیدم. نزدیک اذان صبح از خواب بلند شد. رفتم پی اش. گوشه دنجی پیداش کردم ، زیر آسمان مشغول خواندن نماز شب بود .آخرین سجده اش چند دقیقه طول کشید. بعد از سلام دوباره سجده رفت و صورتش را بر خاک گذاشت.
در حال گریه چنگ زد و مشتی خاک برداشت، ریخت روی سرش. با ناله گفت: ((ای خاک تو شاهد باش که من جز رضای خدا چیز دیگه ای نمیخوام))
 

zadshafagh

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابهت حاج احمد

ابهت حاج احمد

http://www.www.www.iran-eng.ir/picture.php?albumid=843&pictureid=2441


زمستان 1360 بود.بچه ها روی تپه های((تته))و ((مریوان)) بودند. روی تپه ها را برف گرفته بود.ماشین و کامیون بالا نمی رفت.حاج احمد از پادگان به من زنگ زد،گفت:مهمات و آذوقه نرسیده بالای ارتفاعات؟ گفتم :برادر احمد! نمی شود،ماشین بالا نمی رود.
خدا شاهد است پشت تلفن طوری با من حرف زد که بدنم لرزید. آن موقع ما خیلی از حاجی میترسیدیم، دوستش هم داشتیم. محکم گفت: باید برود. گفتم: چشم
 

FZ.H

عضو جدید
کاربر ممتاز

شهادت جانباز و عکاس جنگ سعید جان بزرگی(22تیر1382)
سعید جان بزرگی و جاودانگی
«عکس محصول جاودانگی انسان است»
"او اولین نگاه عارفانه را به عکس داشت.اگر از هر جبهه عکس می گرفت،لایق ترین تصویرهایی که لایق ماندن و جاودانگی هستند،آن تصویرها هستند.من اصلا می گویم دوربین به دست گرفتن جان بزرگی را از حالتی که چمران اسلحه بدست می گرفت،از حالتی که آوینی با وضو پشت میز مونتاژ می نشست،اینها را نمی شود از هم جدا کرد.شهید جان بزرگی چه شهادت زیبایی داشت.شهادتش مدتها طول کشید.او آخر صحنه های قشنگ را ثبت می کرد که نگاه به این صحنه ها مدتها طول بکشد.ما وقتی مرگ را می بینیم رویمان را آن طرف می کنیم و از مرگ فرار می کنیم اما او رقصی چنین میانه میدان آرزویش بود."
فرازهایی از سخنان حجت الاسلام پناهیان در شب هفتم شهید.
 

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز





قبل از انقلاب چند ماهی را در زندان ساواک زیر شدید ترین شکنجه ها به سر برد. جوری با چکمه به دهان او کوبیده بودند که تا یکماه خونریزی بینی داشت بعد از پیروزی انقلاب هنگامیکه مسئولین قضایی نجف آباد از او میخواهند که شکنجه گرانش را معرفی کند ، زیر بار نرفته و میگوید انقلاب آنها را تنبیه کرده است.
جالب اینکه یکی از همین افراد چند سال قبل برای انتقال فرزندش از دانشگاه آزاد یک شهر به شهر دیگر از احمد کاظمی طلب کمک کرده بود و او هم به دانشگاه توصیه کرد مشکل ایشان را حل کنند.


آخرین بوسه حاج احمد رو پیشونیم و آغوش گرمشو هیچ وقت فراموش نمیکنم:cry::cry:
 

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز

شهید تفحص




شهید علی محمودوند





مصاحبه شهيد مجيد پازوكي پيرامون حالات و روحيات شهيد علي محمودوند:
علي محمودوند، يه علي محمودوند من مي‌گم يه علي محمودوند مي‌شنوي. بعضي‌ها رو نمي‌شه همين جوري با حرف نشون داد، مثلاً بگي اين بود علي محمودوند.

اون ور بيشتر مي‌شناسنش. اصلاً بهتر مي‌دونن چي كار كرد. خدا بيشتر مي‌دونه چيكار كرد، كسي نمي‌شناختش.

شخصيتش عجيب و غرببي بود. پانزده سال با هم رفيق بوديم. شخصيتش رو خيلي سخت مي‌شد آدم بشناسش. اصلاً بعضي موقع‌ها يه چيزهايي مي‌گفت من الان هم تو فكرم كه اين يعني چي؟

من يكبار يادمه برگشت گفت: من به والله تا حالا از هيچي نترسيدم! من اين جمله رو فقط از امام شنيده بودم. بعد ما مي‌خنديديم، مي‌گفتيم چي مي‌گه؟

ولي عملاً تو خيبر و عمليات‌هاي ديگه، توي ميادين مين، ثابت شده بود از هيچي نمي‌ترسيد. خوب؛ حالا اين چه پشتوانه‌اي داشت كه اين حرف رو مي‌زد يا اون خستگي‌ناپذيريش يا اون تحمل دردش و اون مسائلش و مشكلاتش. با روحيه خيلي باز، باز هم اينجا كار مي‌كرد.


توي جنگ با اين رفيقاش توي اين منطقه ]فكه[ جنگيده بود. گردان حنظله‌اي بود ديگه. همون بچه‌هايي كه تو كانال گير كردند.

خيلي براش سنگين تموم شده بود اون شهادت سيصد نفري كه كنارش ديده بود، حدود سيصد نفر رو مي‌گفت تو كانال ديدم. يه مقداري هم بچه‌هاي كميل بودند و رفيقاش.

بعضي موقع‌ها، خاطره تعريف مي‌كرد، لحظه به لحظه تعريف مي‌كرد. مثلاً مي‌گفت: مثلاً كوچكترين حركت‌هاي بچه‌ها را هم تعريف مي‌كرد؛ اين اينطوري شد شهيد شد، اون اين طوري شد. حالتشون رو مي‌گفت.

خيلي باسش سنگين بود همش مي‌گفت من بايد برم اين بچه‌ها رو پيدا كنم، دلش اينجا بود كه بالاخره اون كانال كميل رو پيدا كرد، كانال حنظله رو. صدو بيست تا شهيد از كميل درآورد، هفتاد يا هشتاد تا هم از حنظله درآورد. ديگه ول نكرد.


يكبار سه ماه اينجا كار كرديم، شهيد پيدا نكرديم. اونقدر ناراحت بود هي راه مي‌رفت، قاطي كرده بود. اصلاً همين جوري ديگه داد مي‌زد، به حضرت علي مي‌گفت تو به من قول دادي كه هر چي بخوام بهم بدي، چرا سه ماه شهيد پيدا نكرديم؟ اگر من تا ده روز ديگر اينجا شهيد پيدا نشه مي‌زارم مي‌رم از اين فكه. همين طور راه مي‌رفت با خودش حرف مي‌زد.


نمي‌دونم اين فشار رو كه تحمل مي‌كرد، من احساس مي‌كنم كه واقعاً اون از تمام وجودش مايه گذاشته بود كه اين بچه‌ها رو پيدا كنه!

بچه‌اش كه مريض شد خيلي واسش سخت مي‌گذشت، بردش مشهد امام رضا، سي و هشت روز، اين طورها، سي روز، نزديك چهل روز، تو مشهد فقط بست بسته بودند به اون پنجره فولاد با خانوادش. حالا نمي‌دونم خودش، بچه‌هاش، نمي‌دونم كي خواب مي‌بينه؛ خواب امام رضا رو مي‌بينه كه ما همين جوري دوست داريم ببنيم. هرچي مي‌خواي از ما بخواه؛ بهت مي‌ديم، ولي اين رو نخواه. ما دوست داريم بچه‌ات رو همين جور ببينيم.

حتي يادمه؛ يكبار گفت يكبار اصرار كردم تو دعا, گريه كردم گفتم شفا بدش اين بچه رو. اومدن تو خوابم گفتند مگر نگفتيم بهت شفاي اين رو نخواه؟

اون بچه‌اش مريض بود. يكسره تو بيمارستان بود ـ خدمت شما عرض كنم ـ كليه درد داشت. يك كليه‌اش آسيب ديده بود تو جنگ؛ همش سنگساز بود. يا مرفين مي‌زد يا مي‌رفت توي اين بيابون‌ها. معمولاًخون‌ريزي داشت اين كليه‌اش درد مي‌كشيد ولي بازم هيچي نمي‌گفت. ادامه داد راه رو.


خيلي سَر و سِر داشت علي آقا با اين فكه، فكه رو مثل زمان جنگ مي‌دونست يعني چي؟ يعني يه قطعه‌اي از زمان جنگ كه هنوز مي‌شد توش مثل زمان جنگ زندگي كرد.
سال شصت و هفت يا شصت و هشت بود مي‌گفتش كه من خواب ديدم تو فكه شهيد مي‌شم، چهار يا پنج دفعه به من گفت اين رو. بيشتر منتظر بود بالاخره كي نوبتش مي‌رسد تا به بچه‌هاي حنظله برسه.
 

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهید تفحص








شهید مجید پازوکی



خاطره ای از آقا مجید:

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] ماه رمضان سال 72 بود كه همراه «مجيد پازوكى» از تخريبچى هاى لشكر 27، در منطقه والفجر يك فكه، اطراف ارتفاع 143 به ميدانى مين برخورديم كه متوجه شديم ميدان مين ضد خودرو و قمقمه اى است. يعنى يك مين ضد خودرو كاشته و سه تا مين قمقمه اى به عنوان محافظ در اطرافش قرار داده بودند.
سر نيزه ها را در آورديم و نشستيم به يافتن و خنثى كردن مين ها. خونسرد و عادى، با سر نيزه سيخك مى زديم توى زمين و مين ها را در آورده و خنثى مى كرديم و مى گذاشتيم كنار. رسيدم به يك مين ضد خودرو. دومين قمقمه اى محافظش را در آوردم ولى هرچه گشتم مين سوم را پيدا نكردم. تعجب كردم، احتمال دادم مين سوم منفجر شده باشد، ولى هيچ اثر يا چاله اى از انفجار به چشم نمى خورد. تركيب ميدان هم به همين صورت بود كه يك ضد خودرو و سه قمقمه اى در اطرافش. ولى از مين سومى خبرى نبود.
در تخريب اصلى وجود دارد كه مى گويند: «هر موقع مين را پيدا نكرديد، به زير پاى خودتان شك كنيد». يعنى اگر مينى را پيدا نكردى زير پاى خودت را بگرد كه بايد مطمئن باشى الان مى روى روى هوا. به مجيد گفتم: «ميجد مين قمقمه اى سوم پيداش نيست...» به ذهنم رسيد كه زير پايم را سيخ بزنم. يك لحظه پايم را فشار دادم. متوجه شدم شئى سفتى زيرش است. اول فكر كردم سنگ است. همان طور نشسته بودم و تكان نمى خوردم. با سر نيزه سيخك زدم زيرپايم، ديدم نه! مثل اينكه مين است. به مجيد گفتم: «مجيد مواظب باش مثل اينكه من رفتم روى مين...» مجيد خنديد و در همان حال زد توى سرم و به شوخى گفت:
- خاك بر سرت آخه به تو هم مى گن تخريبچى؟ مين زير پاى توست به من مى گى مواظب باش!
پايم را كشيدم كنار و مين قمقمه اى را درآوردم. در كمال حيرت و تعجب ديدم سيخك هايى كه به آن زده ام، به روى سطحش كشيده و چند خط وردّ سر نيزه هم رويش مانده و به قول بچه ها «مين را زخمى كرده بود».

خودم خنده ام گرفت. خنده اى از روى ناباورى كه وقتى كارى نخواهد بشود، خودت را هم بكشى نمى شود.

يك ساعتى از اين جريان گذشت. در ادامه معبر داشتيم جلو مى رفتيم، مى خواستيم ميدان را باز كنيم كه بچه ها بروند توى شيار كه اگر شهيدى هست پيدا كنند. دوباره يك مين گم كردم. آن همه قمقمه اى. جرأت نكردم به مجيد بگويم كه آن را گم كرده ام، گفتم: «مجيد... اين يكى ديگه حتماً زده». مجيد نگاهى به اطرافم انداخت ولى چون آثار انفجار به چشم نمى خورد، گفت: «بهت قول مى دم اين يكى هم زير پاى خودت است.» روى شوخى اين حرف را زد. پايم را فشار دادم، شك كرد، سر نيزه زدم ديدم مثل دفعه قبل است. پا را كه برداشتم ديدم مين زير پايم است. تعجبم دو چندان شده بود. حالا چطور بود آن روز مين زير پاى ما نزد، الله اعلم، خودم هم مانده بودم كه چى شده. به قول معروف:
گر نگهدار من آن است كه من مى دانم شيشه را در بغل سنگ نگه مى دارد
[/FONT]
 

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
به یاد گردان میثم می خونم....
یا علی میگم تا آخر می مونم....

دوکوهه قطعه از کرببلاست....
جا قدمگاه شهیدای خداست....


غروب فکه به چشمم میشینه....
عکسی از مجید پازوکی میبینه....
رضا شهبازی و محمد زمانــــــی...
علی محمود وند و تو خـــون میبینه....


الهی که قبر منو توی دوکوهه بکنن....
اسم گدای فاطمه رو روی قبرم بزنن.....
 

ترانه

عضو جدید
کاربر ممتاز
جالبه من برای اولین باره که من به این تاپیک سر میزنم .پستهاش که سر به فلک زده

من به همه شهیدها علاقه دارم و بیشتر شهید های جنگ
و اگه بخوام بگم نسبت به کدومشون یه احساس بخصوص دارم . سه تا هستن نمیتونم اسم بگم چون شهید گمنامن. فقط اینو میتونم بگم هر موقع به شهدا فکر می کنم به یاد اون سه تا شهید می افتم
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان عزیز،هنوز ابهامات درگذشت آل سلطان مشخص نشده کی به خودش اجازه داده ایشون رو شهید محسوب کنند؟اولا همونطور که مشخص بود قتل این خانوم یک سناریوی از پیش برنامه ریری شده از بیرون کشور و به دست بعضی ها بوده.شهید هدف والایی داره!
لطفا شیطنت ها رو کم کنید مخصوصا در این تاپیک که حرمت اسم شهدا رو داره.در ضمن" آقا و حضرتمون سید علی خامنه ای نه...."
آقا سلطان نه آل سلطان، من به خودم اجازه دادم که ایشون رو شهید محسوب کنم چون جوری که به من یاد دادن و تو فرهنگی که بزرگ شدم کسی که در راه آزادی و دفاع از حق (حالا به دست هر کسی که ما خوب میدونیم چه کسایی بودنند و شما نمیخواین زیر بار برید و این هم طبیعیه) کشته بشه شهید محسوب میشود، جالبه بدونین مقامش از اون دسته شهدای جنگ که به اجبار خدمت سربازی یا هر اجبار دیگه ای به جبهه میرفتند بالاتره چون به میل شخصی و با علم به خطرات و نا امنی هایی که اون روزها در سطح شهر بود پا به میدان گذاشت.
من شیطنت کردم!! برای خنده گفتم که ندا شهیده که دور همیم بخندیم !... یاد بگیریم که به اعتقادات هم احترام بزاریم نه اینکه چون قدرت دستمونه بگیم همین که ما میگیم بقیه خودشون رو مثل ما کنند اگر نخواستن یا نتونستن، خفه شن و صداشون در نیاد که اگه در بیاد .... در ضمن" شاید آقای خامنه ای آقا و حضرت شما باشه این دلیل نمیشه که آقا و حضرت ما هم باشه ;)

همین جورکه دوست عزیزمونfzhفرمودن
ایشون هنوز کشته شدنشون پر ابهام و مطلبای سیاسیه پشت پرده ی که خودش یه جورایی به صهیونیس ها و امریکا برمیگرده ودقیقا ومطمئنا یه سناریو بوده که حالا معلوم نی چقدر...


تورو خودا تاپیک شهدا رو که به اسم شهدا متبرک شده با این اسامی خراب نکنید
میگن از کوزه همان برون براید که در اوست

خانم اقا سلطان باتمام احترامشون
ولی با اون ظاهر ....... کجا به شهدا میخورند ومیتونیم این نام بالا رو روشون بزاریم
به نظر من نباید اینجور راحت نام شهیپد رو که با اخلاص و از تمام وجود رفت به لقاء الله پیوست به خاطر امنیت و اسایش و امام کشورشون
روی یه عده اغتشاش گر و سود جو و فرصت طلب و مخالف اسلا ونظام گزاشت

لطفا قداست تاپیک شهدارو با این حرفا پایین نیاری
ممنون
آره ندا از رژِیم ملعون صهیونیستی و آمریکای جهان خوار ماموریت گرفته بود که بره تو خیابون تیر بخوره و فیلمش رو علیه جمهوری اسلامی پخش کنند تا دل آمریکایی ها خنک بشه... جدا همچین فرضیه ای داشتی که گفتی ندا شهید نیست؟!

تاپیکت رو با این اسم ها خراب نکنیم؟ چقدر آدم میتونه ... (نمیخوام به شخص توهین بشه) .:razz: متاسفم که ایرانمون دست آدما و افکاری مثل شما افتاده.
با این اعتقاداتت که همه رو شمر میدونی خودتون رو امام حسین خدا به دادت برسه هم تو این دنیا هم آخرت، این پستت ناراحت کننده ترین مطلبی بود که توی این مدت در این فروم خونده بودم ..

ا
اللهم احفظ و نصر وائید نائب المهدی (عج) امام الخامنه ای روحی فداک
ولعن عدو الخامنه ای روحی فداک
نمیدونم چرا عربی نوشتی، شاید این هم یه جور تظاهره من عربیم خوب نیست ولی فکر کنم گفتی خدا خامنه ای رو حفظ کنه که جانشین حضرت مهدیه و کسی که مخالفه اونه رو خدا لعنت کنه، احتیاجی به تفسیر نیست هر کسی که بویی از انسانیست برده باشه و یه کم فقط یه کم به حقوق شهروندی و آزادی عقاید آشنا باشه و زنده باد مخالف من رو شنیده باشه به این حرفها که بارها هم در نماز جمعه هاتون میشنویم میخنده و بعد متاسف میشه ..

ایا درست بعضی ها این بی احترامی ها و دروغ هارو میکن و اینقدر
تفرقه و تند روی میکنند
من واقعا از بی احترامی به رهبرمون ناراحت شدم
ولی بازم میگم حرفای شما منطقی وانسان دوستانه بود
ونشان از عرق ملی و تعصب ملی داشت که قابله ستایشه
ومن هم مثه شما میگم
باید جریانه کشته شدن خانوم اقا سلطان هرچه سریعتر و واضح تر معلوم بشه
تادیگه بعضی ها ...
بازم ازتون ممنونم
موفق باشید
آره بی احترامی من کردم چون به جای اینکه بنویسم آقا و حضرتمون آیت الله حجت الا اسلام سید علی خامنه ای نوشتم علی خامنه ای ( در ضمن اون متن رو من ننوشتم از ویکی پدیا که لینکش رو هم گذاشتم کپی کردم ولی صد در صد بهش اعتقاد دارم و عامل کشتار 30 خرداد رو ایشون میدونم چون با گوشهای خودم شنیدم که گفت <<اگر این بار هم این مخالفان( اغتشاش گران) ساکت و سرکوب نشوند باز هم میام و دوباره این حرفها رو میزنم>>نگار نه انگار که باید بیاد ببینه این بنده خداهایی که جونشون رو گرفتن کف دستشون و ریختن بیرون چی میخوان؟ درخواستشون چیه؟ فقط حکم سرکوب داد همین)
من از فلق عزیز مدیر محترم معظرت میخوام که با اینکه گفته بودن این قضیه رو در این تاپیک ادامه ندیم من این پست رو دادم، من مدتی نبودم و نتونستم جواب پست های متاسف کننده این عزیزان رو بدم..ممنون میشم اگر میخواین این پست رو پاک کنید چند روز تامل کنید ..
 

Matrix

عضو جدید
شهید مورد علاقه ی من "سهراب اعرابی" بزرگ هست.

اگر در مرگ ندا شک کنید،در مرگ سهراب که بحثی ندارید؟

سهراب امسال مثه من کنکور داشت،من تو خونه نشستم،من رفتم سر جلسه کنکور،من خوشحال از جلسه بیرون اومدم،ولی سهراب تو سردخونه بود ... تمام این مدت خانواه ش منتظر بودن سهراب برگرده و مثه بقیه بره سر جلسه کنکور ...
 
شهید مورد علاقه ی من " یعقوب بروایه " بزرگ
چه بزرگی ای بیش از این که در دقایق پایانی زندگی چشم بگشایی و به مادرت بگویی که شهید راه آزادی شدی؟
مگر این غیر از خواست خداست؟

شهید شدی به هزاران دلیل و چه دلیلی والاتر از اینکه مظلومانه به دیدار حق رفتی؟
کشتن، انکار کردن، پایگاه بسیج آتش گرفته را مسجد خواندند و آتش زدن را بر گردن ملت انداختند
مظلوم بودی چون ناجوانمردانه کشتنت
مظلوم بودی چون جسارت ایستادن در مقابلت را نداشتند و ناجوانمردانه از بالای بام تیراندازی را راه چاره دانستند

من شیعه ی علی(ع)ام
او مظلوم بود که فاطمه را مخفیانه به خاک سپرد
اما دردناک نیست که مادر تو خاکسپاری تو را ندید؟
مظلومانه تر نیست که تو به دست قاتلان خود به خاک سپرده شدی؟


یک شهید دیگر تقدیم راه آزادی شد
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
همین جورکه دوست عزیزمونfzhفرمودن
ایشون هنوز کشته شدنشون پر ابهام و مطلبای سیاسیه پشت پرده ی که خودش یه جورایی به صهیونیس ها و امریکا برمیگرده ودقیقا ومطمئنا یه سناریو بوده که حالا معلوم نی چقدر...


تورو خودا تاپیک شهدا رو که به اسم شهدا متبرک شده با این اسامی خراب نکنید
میگن از کوزه همان برون براید که در اوست

خانم اقا سلطان باتمام احترامشون
ولی با اون ظاهر ....... کجا به شهدا میخورند ومیتونیم این نام بالا رو روشون بزاریم
به نظر من نباید اینجور راحت نام شهیپد رو که با اخلاص و از تمام وجود رفت به لقاء الله پیوست به خاطر امنیت و اسایش و امام کشورشون
روی یه عده اغتشاش گر و سود جو و فرصت طلب و مخالف اسلا ونظام گزاشت

لطفا قداست تاپیک شهدارو با این حرفا پایین نیاری
ممنون

وقتي داشتم تاپيك رو ميخوندم فقط خشكم زده بود..
حاج مرتضي جواب يك عده رو داد كه بي حرمتي كردن و واقعا ازش ممنونم..
از اونور حاج محمد هم يك سري از شهدا و كارهاشون متن گذاشته كه ادم ميخونه شرمنده ي وجود خودش ميشه..
اما حرفهاي بالا خيلي جيگر ادم رو اتيش ميزنه..حرفهايي كه شايد از روي ندونم كاري گفته شده..
نميخوام اين حرفارو جواب بدم چون همگي به ياوه بودنشون اذعان داريم و لازم نيس روي ياوه سرپوش گذاشت چرا كه ياوه ياوه است..
مهدي باكري توي قسمتي از زندگينامه اس ميگه من دوست دارم با كسي ازدواج كنم كه بتونه خمپاره جابجا بكنه و قبول بكنه كه مهريه اش يك عدد هفت تير باشه!
همين مهدي باكري بود كه زني گرفت كه تونست خمپاره رو جابجا بكنه..
همين زن بود كه شب عروسيش مهدي رو راهي كرد جبهه..
همين مهدي بود كه جنازه ي داداشش موند و از بغلش رد شد اما نرفت و ببينتش چرا كه عمليات نا تموم ميموند..
مهدي رفت..زنش موند..
زنش تنها شد..شوهر كرد اما شوهر جديدش مثل اقا مهدي نشد..
توي كشورش انتخابات شد..از يك كانديدا حمايت كرد..چون ميديد اون كانديدا ممكنه خواسته هاي مهديش رو توي جامعه عملي بكنه..
اون كانديدا باخت..زن مهدي رو گرفتن...بهش گفتن خفه شو تو چند ماه بيشتر با مهدي زندگي نكردي و بعدش رفتي شوهر كردي پس بايد دهنت رو سرويس كنيم..
زن مهدي خفه شد و ريخت توي دلش و سپرد به همون مهدي كه خاك ايرانش براش طلا بود..
از اونور يك خانواده ي ديگه بود كه فامليشون خلخالي بود..
از قضا اين خانواده 3 تا شهيد رو تقديم كرده بود به دين و امام و ايرانش..
3 تا داداش كه پر پر شده بودن تا خواهر و مادرشون راحت بتونن زندگي بكنن..
گذشت و گذشت تا انتخابات شد..اونها از يك كانديدا حمايت كردن..
كانديدا باخت..
مادر اون 3 شهيد مريض شد..رفت بيمارستان..
خوب شد..دختراش اومدن دنبالش تا ببرنش خونه..خونه اي كه بوي بچه هاي شهيدش رو ميداد..
از قضا پاش به اون خونه نرسيد..
نرسيده دستگيرش كردن..به همراه خواهراش..
مادر گريست و بچه هاشو صدا زد..
بچه هاش نبودن كه با اون نامردا بجنگن كه مادر پيرشونو داشتن اذيت ميكردن..
خواهراي اون شهيدا تنشون لرزيد..گريستند و داداشاشونو صدا كردن..
اما داداشا جسمشونو توي جبهه گذاشته بودن و نميتونستن بيان و دفاع كنن از خواهراشون..
يك شب گذشت..
مادر و خواهرا به جز يكي از خواهرا ازاد شدند..
حالا خواهر تنها و مادر تنها توي خونه 3 شهيدشون رو صدا ميكنن..
اگر شهدا بودند چه ميكردند؟!
باز داستان تعريف بكنم از بچه هاي جبهه يا نه؟!
از پسر همت بگم؟!
از حاج حسين خميني بگم كه بي ابروش كردن؟!
اي داد بر جيگر من كه اتيش گرفته..
اتش بگير جگر..بسوز كه جز سوختن كاري نميتواني بكني..

اللهم اشفأ کل مریض
الهي امين..
 

zadshafagh

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام خدمت بعضی دوستان عزیز که به خاطر ندا هم که شده یه سری به این تاپیک معنوی زدن.....
برای باN ام ازتون خواسته میشه که این تاپیک زیبا رو سیاسی نکنید.....
دوستان، ما تو این تاپیک در مورد شهدایی مطلب میزاریم که تنها هدفشون خدا بوده......
و اگه یه روز ازشون بپرسی که هدفتون از شهادت و جون دادن چی بوده 99.9 درصدشون میگن خدا......
من نمیدونم هدف افرادی مثل مرحومه ندا، یا مرحوم سهراب و..... چی بوده....
اگه واقعا شما پی به این مطلب برده باشید که این افراد هدفشون مثل همت ها، باکری هاو...خدا بوده و هست اینجا در موردشون مطلب بزارید ......
بهتون پیشنهاد میکنم یه تاپیک با عنوان:شهدای راه آزادی یا دموکراسی یا چه میدونم راه میر حسین و هرچی که به ذهنتون میرسه بزنید....
اونجا در مورد این افراد مطلب بزارید ما هم به اندازه وسعمون اونجا فعالیت میکنیم....چرا که ما هم به اندازه شما از مرگ این افراد ناراحت هستیم

آقا آرش از تو انتظار نداشتم

از جناب phalagh میخواییم که رو این تاپیک و محتویات اون نظارت بیشتری داشته باشن.....

 
آخرین ویرایش:

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا آرش از تو انتظار نداشتم
چیزی نگفت که داداش....

اون گفت خدا مریضارو شفا بده.....

داداش آؤشم گفت الهی آمین

اگه واقعا شما پی به این مطلب برده باشید که این افراد هدفشون مثل همت ها، باکری هاو...خدا بوده و هست اینجا در موردشون مطلب بزارید ......
آفرین.....

پس لطفا به این افراد گیر ندید....

یکی سهراب رو شهید می دونه.....

می تونه عکسشو بذاره....

نیازی هم به تاپیک مجزا نیست.....

بهتون پیشنهاد میکنم یه تاپیک با عنوان:شهدای راه آزادی یا دموکراسی یا چه میدونم راه میر حسین و هرچی که به ذهنتون میرسه بزنید....
نیاز نیست داداش....

راه میر حسین همون راه انقلاب و شهداست....



در آخر اگر مایلید استارتر تاپیک نام تاپیک رو به شهدای دفاع مقدس تغیییر بده.....


برادرای من:

خدا تو قرآن به مسلمونا میگه به بتهای اونا توهین نکنید تا به خدای شما توهین نشه.....


اولین تخریب و توهین توسط علی رضا1111 و و یه خانم انجام شد که اسمشون خاطرم نیست......

پس باید هم عکس العمل می دیدید.....

دوستان، ما تو این تاپیک در مورد شهدایی مطلب میزاریم که تنها هدفشون خدا بوده......
و اگه یه روز ازشون بپرسی که هدفتون از شهادت و جون دادن چی بوده 99.9 درصدشون میگن خدا......
بازم نظر شما رو به هواپیمای عرباس جلب میکنم که توسط ناو آمریکایی هدف قرار گرفته شد....

بی شک مسافرین آنها هدفشان خدا نبود.....

زیرا مقصد آنها دبی بود و دبی جای آنکار نبود....

آنها شهید لقب گرفتند بخاطر مظلومیتشان......قبول دارید؟؟


پس مظلومانه مردن هم یکی از شرایط شهید است.....

بار دیگر می گویم....

راه خدا فقط راه احمدی نژاد و دولت نیست......



مع ذالک تمام قضایا را فراموش کنید وصلوات بفرستید

و از این پس هرکس ،هرکسی رو که انصافا لایق صفت شهید می دونه عکسشو بذاره.....

کسی هم حق تحقیر و توهین نداره.....!!!
 

phalagh

مدیر بازنشسته
بچه ها بحث بره به سمت سياسي مجبورم قفلش كنما.
شايد هم دست به جيب شدم.
فقط در مورد شهيد و شهادت و مفهوم اون.
همين.
 

zadshafagh

عضو جدید
کاربر ممتاز
آفرین.....

پس لطفا به این افراد گیر ندید....

یکی سهراب رو شهید می دونه.....

می تونه عکسشو بذاره....
جون سید مرتضی اینا هدفشون با هدف همت و باکری و کاظمی و.... یکی بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بازم نظر شما رو به هواپیمای عرباس جلب میکنم که توسط ناو آمریکایی هدف قرار گرفته شد....

بی شک مسافرین آنها هدفشان خدا نبود.....

زیرا مقصد آنها دبی بود و دبی جای آنکار نبود....

آنها شهید لقب گرفتند بخاطر مظلومیتشان......قبول دارید؟؟


پس مظلومانه مردن هم یکی از شرایط شهید است.....
من نمی دونم این هواپیمای ایرباس(نه عرباس) نبود به چی گیر میدادی؟؟؟؟
دادش من
من میگم تو این تاپیک با غرض سیاسی پست میزنن .....
واین در شان شهدا نیست....

بار دیگر می گویم....

راه خدا فقط راه احمدی نژاد و دولت نیست......
شما میتونی تو این تاپیک پستی پیدا کنی که گفته باشه راه خدا فقط راه احمدی نژاده؟؟؟؟؟؟؟؟
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام خدمت بعضی دوستان عزیز که به خاطر ندا هم که شده یه سری به این تاپیک معنوی زدن.....
برای باN ام ازتون خواسته میشه که این تاپیک زیبا رو سیاسی نکنید.....
دوستان، ما تو این تاپیک در مورد شهدایی مطلب میزاریم که تنها هدفشون خدا بوده......
و اگه یه روز ازشون بپرسی که هدفتون از شهادت و جون دادن چی بوده 99.9 درصدشون میگن خدا......
من نمیدونم هدف افرادی مثل مرحومه ندا، یا مرحوم سهراب و..... چی بوده....
اگه واقعا شما پی به این مطلب برده باشید که این افراد هدفشون مثل همت ها، باکری هاو...خدا بوده و هست اینجا در موردشون مطلب بزارید ......
بهتون پیشنهاد میکنم یه تاپیک با عنوان:شهدای راه آزادی یا دموکراسی یا چه میدونم راه میر حسین و هرچی که به ذهنتون میرسه بزنید....
اونجا در مورد این افراد مطلب بزارید ما هم به اندازه وسعمون اونجا فعالیت میکنیم....چرا که ما هم به اندازه شما از مرگ این افراد ناراحت هستیم

آقا آرش از تو انتظار نداشتم

از جناب phalagh میخواییم که رو این تاپیک و محتویات اون نظارت بیشتری داشته باشن.....


من حرف خاضي نزدم محمد جان..
كسي كه هم وطنش رو با القاب متفاوت نام ميده بايد براش دعا كرد..
كسي كه به بچه بسيجيها ميگه بزنيد ثواب داره بايد براش دعا كرد..
من كاري ندارم اين بچه ها شهيد بودن يا شهيد شدن يا نه اما اينو ميدونم كه با ناجوانمردي كامل كشته شدن..
يدك كشيدن نام شهيد رو ما نميتونيم تعيين بكنيم چون نه شرايط رو داريم و نه طرفمون رو ميشناسيم و نه افكارش رو..
اگر بخاطر ظاهر واقعا ميخوايم تصميم بگيريم كه اصلا نميشه..
شهيد تنها درجه ايه كه خداوند كريم به بنده هاش ميده ..
كاش ما دنباله رو شهيدامون باشيم..
يادش بخير وقتي توي قطعه ي شهدا راه ميرفتم ياد بدن تيكه تيكه شده ي همين شهدا ميوفتادم..
درست همونطور كه بدن جوونا توي دوره ي شاه در زندان تيكه تيكه ميشد و امام هم شهيد لقبشون داد..
من جاي امام نيستم اما ميدونم اگر زنده بود هرگز به اين جوونا نميگفت منافق چون امام با اشك ديده هاش ملتش رو دوست داشت..چون وقتي برگشت رو كرد به پدري كه بچه اش رو از دست داده بود و گفت...
مرد نگاه تو..وجود تو..پسر تو باري بر دوش من انداخته كه تحمل ان براي من خيلي سخته..
اين همون امامه..همون امام كه بسيجياش رفتن روي مين ..
 

phalagh

مدیر بازنشسته
اينو يه جا ديدم گفتم به درد اينجا ميخوره:
شهادت در فرهنگ اسلام دو معنای متفاوت دارد:
1 - معنای خاص.
2 - معنای گسترده و عام.
معنای خاص، کشته شدن در معرکه جنگ در راه خدا است که احکام خاص در فقه اسلامی دارد، از جمله عدم نیاز شهید به غسل و کفن، بلکه با همان لباس خونین دفن میشود.
معنای وسیع شهادت آن است که انسان در مسیر انجام وظیفه الهی کشته شود، یا بمیرد، همان سربازی که در درگیری با اشرار و یا با منافقان به درجه رفیع شهادت رسیده است. هر کس در حین انجام چنین وظیفه‏ای به هر صورت از دنیا برود، "شهید" است.
در روایات اسلامی آمده است که چند گروه شهید از دنیا میروند:
1 - از پیامبر گرامی (ص) نقل شده: "کسی که در طریق تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است". (
سفینه البحار، ج 1، ماده "شهد" ص 720 چاپ قدیم.)
2 - حضرت علی (ع) میفرماید: "کسی که در بستر از دنیا رود، اما معرفت حق پروردگار و معرفت واقعی پیامبر (ص) او و اهلبیتش (ع) را داشته باشد، شهید از دنیا رفته است". (
نهج البلاغه، خطبه 19، آخر خطبه.)
3 - در حدیث دیگری از امام صادق (ع) میخوانیم: "کسی که برای دفاع از مال خود در برابر مهاجمان ایستادگی کند و کشته شود، شهید است". (
سفینةالبحار، ج اول، ماده "شهد" چاپ قدیم.)
هم چنین کسان دیگری که در مسیر حق کشته میشوند یا میمیرند.

********
شهید به کسی می‌گویند که به مرگ معمولی نمی‌میرد، بلکه در راهی مقدس که گاهی
ملی و گاهی مذهبی‌ست کشته می‌شود.
در دین اسلام نیز شهید به کسی گفته می‌شود که در راه دین خود کشته می‌شود که حس
وطن دوستی و دفاع از وطن نوامیس ملی و نیز جزئی از دین محسوب می‌شود و در
اسلامی به شهادت می رسند شهید گفته می شود . شهدای عملیات‌های در گیری با
کسانی که به خاک ما به بهانه گوناگون تجاوز کردن و مردم وطن دوست ما که دفاع
کردن شهید پاک گفته میشود کلمه شهید دارای تقدس خاصی ا ست که در دین اسلام
کسی که به شهادت رسیده طی احکام خاصی نیاز به غسل وکفن نیز ندارد و حتی در
بعضی احادیث و روایات از حضرت محمد( ص). پیامبر اسلام بدون هیچ سوال و
جوابی جز حق ناس وارد بهشت می‌شوند
 
آخرین ویرایش:

phalagh

مدیر بازنشسته
بچه ها من يه سوال دارم.
كسايي كه تو بمب گذاري منافقا و يا با گلوله اونها كشته ميشدن شهيد نام گرفتن. ما هم همه اينو قبول داريم.
اما دوباره ميخوام بپرسم آيا كساني كه با توطئه منافقا و در بمبگذاري و يا گلوله كشته شدن شهيد بودن يا نه؟
و ايا كساني كه موقع انقلاب براي آزادي و عدلت خواهي كشته شدن شهيد هستن يا نه؟
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا