[ سینما ] - ديالوگ هاي خاطره انگيز و ماندگار سینما

[BISEI]

وروجک: خوب من وروجکم دیگه!این ور میرم اون ور میرم.قایم میشم اینو بر میدارم اونو بر میدارم.

آقای نجار: ولی این خیلی بده!

وروجک:درست میگی این خیلی بده ولی یه چیزه دیگه از اینم بدتره اینکه تو میتونی منو ببینی.فقط تو می تونی منو ببینی.آدمای دیگه نمی توونن.

آقای نجار:خوب اگه اینجوریه برو و دیگه نیا پیش من.اون وقت نامرئی می مونی!

وروجک:نمیشه جونم نمیشه!من باید پیش کسی که تونسته منو ببینه بمونم.این رسم وروجکاس....

وروجک و آقای نجار

 

[دانشجوي كامپيوتر]

بچه فامیل دور:

اوني كه "ز" "ض" "ذ" "ظ" رو اختراع كرد!

يه دونش كارشو راه نمينداخت يعنى؟

​

 

[پروانه شیرازی]

بچه فامیل دور:

اوني كه "ز" "ض" "ذ" "ظ" رو اختراع كرد!

يه دونش كارشو راه نمينداخت يعنى؟
​

اللهی من عاشخ بچه جون بودم

 

[narges_F]

بچه فامیل دور:

اوني كه "ز" "ض" "ذ" "ظ" رو اختراع كرد!

يه دونش كارشو راه نمينداخت يعنى؟

​

..............

 

[پروانه شیرازی]

..............

............................

 

[eti68]

من نمی تونم قضاوت کنم. دو دسته آدم تو آلاسکا هستند: کسایی که اینجا به دنیا اومدند و کسایی که از یک چیزی فرار می کنند. من اینجا به دنیا نیومدم

بی خوابی

 

[eti68]

حس شگفت انگیزی است
به کسی که رهایت کرده
دیگر نه نیازی داشته باشی و نه احساسی ...

| شیمبورسکا

 

[eti68]

آنی نلسن: تو یه چیزی به من یاد دادی، تنها چیزی که باید همیشه یادم بمونه.
کریس نلسن: چی؟
آنی نلسن: فراموش کردم.

What Dreams May Come - 1998
Vincent Ward

 

[eti68]

پیـرمـرد :دل واسه ايـنه کــه بگـيره ديگه، اصلا دلی کـه نگيره که دل نيست..

یک تکه نان 1385

 

[eti68]

- قاضی: میخام بدونم تو مسلمون هستی یا نه؟!
+ ابوالقاسم: چرا نیستم؟!... همون خدا پیغمبری که شما قبول دارین، منم قبول دارم
- این قانون، عین شرع اسلامه...
+ شرع گفته هرکی رو عزیزشو کشتن، چند میلیون پول ازش بگیرید بعد قاتلشو بکشین یا شما میگین؟!
- این پول که قرار نیس تو جیب من بره یا نظام... میره دست خانواده ی قاتل... حکمتشم الان وقت نیس برات بگم !...
+ پول زور حکمت داره ؟!
- همون دینی که تو قبول داری اکراه داره وقتی یه نفسی کشته میشه بخاطر اون یه نفس دیگه از بین بره... موانعی رو سر راه قرار میده شاید از قتل یه مخلوق دیگه بگذرید
+ من نمیگذرم
- انشاالله میگذرید... ثوابش بیشتره
+ تو این دنیا چیزی که ما بدبختا زیاد داریم، ثوابه حاج آقا !...

| شهر زیبا | اصغر فرهادی |

 

[eti68]

فرمينا، من منتظر بودم
...براي اين فرصت،
51 سال و
نه ماه و چهار روز
اين مدتيه که من عاشقت بودم
از اولين لحظه اي که چشمم بهت افتاد تا حالا
...يه بار ديگه برات تکرار مي کنم
...عهدم براي وفاداري ابديم
و عشق بي پايانم....

عشق سال‌های وبا
فیلمی بر اساس کتابی به همین نام اثر گابریل گارسیا مارکز..

 

[eti68]

کارول : دوست داری برقصیم؟

ملوین : داشتم بهش فکر می کردم!
کارول ( از روی صندلی بلند می شود ) : خب؟
ملوین : نه!

بهتر از این نمیشه

 

[eti68]

شان مگوایر(رابین ویلیامز) :تو کامل نیستی جوون و بزار تو وقتت صرفه جویی کنم.این دختری که باش آشنا شدی,اونم کامل نیست.اما چیزی که مهمه اینه که شما بتونید همدیگرو کامل کنید

| ویل هانتنیگ خوب | گاس ون سنت

 

[eti68]

فرانک مورگان (جادوگر شهر اُز): قلب ها تا وقتی که غیر قابل شکستن ساخته نشن هیچ نفعی ندارن !

جادوگر شهر اُز

 

[eti68]

بنجامین : خدای من !
خانم رابینسون : ببخشید؟
بنجامین : اوه ! نه . خانم رابینسون ! نه !
خانم رابینسون : مشکل چیه ؟ چیزی شده ؟
بنجامین : خانم رابینسون شما که انتظار ... منظورم اینه که ، شما که انتظار نداشتین ...
خانم رابینسون : انتظار نداشتم چی ؟
بنجامین : منظورم اینه که ، شما که فکر نمی کردین من همچین کاری بکنم ؟
خانم رابینسون : چه جور کاری ؟
بنجامین : خودت چی فکر می کنی ؟
خانم رابینسون : خب ، نمی دونم .
بنجامین : محض رضای خدا خانم رابینسون ، بفرمایین ... شما منو آوردین تو خونتون ، بهم مشروب دادین ، موزیک گذاشتین ، حالا هم که دارین از زندگی شخصیتون برام می گین که بهم توضیح بدین که شوهرتون تا دیروقت خونه نمیاد .
خانم رابینسون : خب که چی ؟
بنجامین : خانم رابینسون ، شما می خواین منواغفال کنین !
خانم رابینسون (می خندد) : چی ؟
بنجامین : نمی خواین ؟

The Graduate |1967|مایک نیکولز

 

[eti68]

لیلی به تد میگه :

چیزهای مسلمی تو زندگی هست که تو میدونی اشتباهن
ولی واقعن نمیدونی اشتباهن یا نه
چون تنها راهی میتونی بفهمی اشتباهن اینه که اشتباه رو مرتکب بشی
و برگردی به عقب نگاه کنی و بگی
آره , اون اشتباه بود
پس واقعن
اشتباه ِ بزرگ اینه که اون اشتباه رو مرتکب نشی
چون اون موقع
توی تمام زندگیت واقن نمیدونی که بعضی چیزها اشتباهن یا نه

How I met your mother

 

[eti68]

زنده یاد حسین پناهی: چرا به بتهاي مرده سنگ بزنم وقتي بتهاي زنده فراوانند...

روز واقعه| 1373| شهرام اسدی

 

[eti68]

- سیما: میدونی چن وقته اینجا نیومده بودم؟
+ علی: منم همینطور
- کارم با "فرخ" داره بیخ پیدا میکنه...
+ اِ !... بیخ خوب یا بیخ بد؟!
- (با خنده) خوب دیوونه!
+ چه عالی... مامان چی میگن؟
- عینهو همین... "چه عالی"
+ خودت چی؟
- خوبه دیگه... اگه راضی نباشم چی میشه؟!... مامان که اونجور، تو ام که اینجور... هیچوقت هیچی نمیگین... یه بار تو دانشکده بود دو ماه با هیشکی حرف نزدی... یادت میاد؟
+ دو ماه نیود که... یه ماهم نشد
- قضیه چی بود؟... نذر بود؟... چی میگن... روزه ی سکوت؟
+ نه بابا... تمرین بود !
- تمرین چی؟
+ تمرین هیچی... فقط تمرین
- من خیلی زور زدم بفهمم چجوریه... یه دو روزیم طاقت اُوردم... اما بعدش بریدم... نمیشد
+ چرا میشه... عادته
- جالبه ها ... از اینجا انگار نشستی تو اِیوون غارت !

چیزهایی هست که نمیدانی- فردین صاحب زمانی
Ar Man's photo.
Ar Man's photo.

 

[eti68]

- بابا، بچه ها اومدن دنبالم، "سولانژ" و دو تا پسر
ميخوان باهاشون برم فيلم ببينيم
- قضيه چيه ؟
- هيچي نيست
-حالا شب ميريد بيرون ؟
- نه ، من دوستام رو دعوت کردم که بريم يه فيلم ببينيم
"قرار" که نيست.
- بايد همين الان زنگ بزني و کنسلش کني
- شما فکر ميکني هرچي کار بده رو فقط شب ميتوني بکني؟
تو روز هرکاري دلم خواست ميتونم انجام بدم
ولي همين که ساعت شد 10 همه چي تمومه؟!
- همينی که هست
- اين که نشد جواب ... :-|

À nos amours | به عشق ما 1983 |

 

[eti68]

پرلین: این به چه زبونی صحبت می کنه؟
گوست داگ: فرانسوی. این فقط فرانسوی صحبت می کنه.
پرلین: تو فرانسوی می فهمی؟
گوست داگ: نه! فقط انگلیسی! من حتی یه کلمه از حرف هاش رو هم نمیفهمم.
پرلین: و این بهترین دوستته؟
گوست داگ: آره!

Ghost Dog - Jim Jarmusch

 

[eti68]

ﺭﯾﺤﺎﻧﻪ: " ﺩﻭﺳِﺖ ﺩﺍﺭﻡ " ﺑﻪ ﺗُﺮﮐﯽ ﭼﯽ ﻣﯽﺷﻪ؟
ﻧﻈﺮ : " ﺩﻭﺳِﺖ ﺩﺍﺭﻡ" ؟ ﻭﺍﻟﻠﻪ "ﺩﻭﺳِﺖ ﺩﺍﺭﻡ " ﺳﻪ ﻣﺪﻟﻪ؛ ﯾﻪ ﻣﺪﻝ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ.ﺍﯾﻦ ﺗﺮﮎﻫﺎ ﻣﯽﮔﻦ "ﭼﻮﺥ ﺍﯾﺴﺘﯿﺮَﻡ ." ﯾﻪ ﻣﺪﻝ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻣﯽﮔﻦ " ﺩﻭﺳِﺖ ﺩﺍﺭﻡ ." ﯾﻪ ﻣﺪﻟﻢ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺑﺎﮐﻼﺱ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻦ "ﺁﯼ ﻻﻭ ﯾﻮ!"
ﺭﯾﺤﺎﻧﻪ : ﺗﻮ ﭼﯽ ﻣﯽﮔﯽ؟
ﻧﻈﺮ : ﻣﻦ؟ ﻣﻦ " ﭼﻮﺥ ﺁﯼ ﻻﻭ ﯾﻮ ."

ﺭﻗﺺ ﺩﺭ ﻏﺒﺎﺭ - ﺍﺻﻐﺮ ﻓﺮﻫﺎﺩﯼ

 

[eti68]

فقط این که اگه یه لحظه وایسی و
و با خودت فکر کنی که شروع دوباره چقدر سخته
خودت رو مجبور می کنی که ...
نخوای ادامه اش بدی
ولی او آرزو هميشه هست
و تا وقتی که بهش نرسي ،
همیشه ناتمام هست.

How I Met Your Mother

 

[eti68]

چاک نولاند ( تام هنکس) : کی میدونه که جریان آب با خودش چی میاره پس به نفس کشیدن ادامه میدم...
هیچ بن بستی نیست توو زندگی. به فرستاده های خدا امیدوار باشید کلید قفل شما هم تو یکی از این موج ها میرسه ...

Cast Away|2000|رابرت زمکیس

 

[eti68]

استنلی(مارلون براندو): میدونی شانس چیه؟ شانس اینه که باور داشته باشی که خوش شانسی.

A Streetcar Named Desire |1951| Elia Kazan

 

[eti68]

- نجات شَکوندی مرخص! اسبابا جمع ! چیزی جا گذاشتی به مسئولیت خودت! شنیدی نجات؟ شَکوندی ؟ تکرار کن!
+ مسئولیت خودم
- که چی؟
+ چیزی جا نزارم
- چیزی جا نمیزاری ! پس خریت ! من جای تو بودم چیزی از اینجا با خودم نمی بردم !
نجات شکوندی ! یه عکس بود زده بودی سینه دیوار...
+ زنم
- بزار باشه

.وقتی همه خوابیم - بیضایی

 

[eti68]

ویل اسمیت (هیچ) ....: زندگی تعداد نفسهایی که می کشی نیست
. زندگی لحظه هاییه که نفست تو سینه حبس میشه.!

Hitch |2005| Andy Tennant

 

[eti68]

نـولا : تا حالا کسی بهت گفته که خیلی تهاجمی بازی میکنی ؟

کـریـس : تا حالا کسی بهت گفته که لـب هـای شـهـوانـی ای داری ؟!

Match Point |2005| Woody Allen

 

[eti68]

پیرو : دو نفر که می خوان عاشق هم بشن نباید از هم زیاد سوال بپرسند
چون ممکنه عاشق هم نشن.

آلن دلون در کسوف |1962| میکل آنجلو آنتونیونی

 

[eti68]

اينجا نميشه به کسي نزديک شد آدما از دور دوست داشتني ترن....اگه دو نفر به قيمت دوستي مجبور شن به هم دروغ بگن بهتره تنهايي بشينن و به چيزايي که دوست دارن فکر کنن؛ تو اين ديار برد با اوناييه که از مخشون کار ميکشن. بخواي از دلت مايه بذاري سوختي؟!

آدم برفی| 1376| داوود میر باقری

 

[eti68]

تایلر:میدونی چرا تو هواپیما ماسک اکسیژن میذارن؟
راوی:برای اینکه نفس بکشیم.
تایلر:اکسیژن تو رو نئشه میکنه.
تو یه موقعیت فاجعه بار شروع میکنی به نفسای وحشت زده کشیدن یه دفعه سرخوش و مطیع میشی،
تقدیرتو قبول میکنی.

Fight Club |1999|David Fincher