sshimaa
عضو جدید
سلام
من تازه گیها متوجه شدم یه مشکل بزرگ دارم
اونم احساس عذاب وجدان بی جا در مقابل روابط عاطفی و دوستانه ام با اطرافیانه
سخت به اطرافیانم نه می گم و وقتی هم نه می گم اونقدر به رد درخواست اونا که چه موجه باشه چه غیر موجه عذاب وجدان پبدا می کنم
که ترجیح می دم به دیگران کمتر نه بگم حتی اگه اون کار به صلاح خودم نباشه...
نمیدونم این چه حالتیه که در من ایجاد شده؟!!!
وقتی درخواست بی جایی رو رد می کنم همش این احساس رو دارم که شاید اشتباه کردم که اینکارو کردم؟!!!
ثبات احساسیمو از دست دادم اینجوری باعث آزار اطرافیانمم میشم چون ممکنه به اجبار درخواستی رو قبول کنم وبدتر عکس العملی نشون بدم
که اگه انجام نمی دادم بهتر بود...
چطور با احساسم کنار بیام ؟مشکل من از کجاست؟
من تازه گیها متوجه شدم یه مشکل بزرگ دارم
اونم احساس عذاب وجدان بی جا در مقابل روابط عاطفی و دوستانه ام با اطرافیانه
سخت به اطرافیانم نه می گم و وقتی هم نه می گم اونقدر به رد درخواست اونا که چه موجه باشه چه غیر موجه عذاب وجدان پبدا می کنم
که ترجیح می دم به دیگران کمتر نه بگم حتی اگه اون کار به صلاح خودم نباشه...
نمیدونم این چه حالتیه که در من ایجاد شده؟!!!
وقتی درخواست بی جایی رو رد می کنم همش این احساس رو دارم که شاید اشتباه کردم که اینکارو کردم؟!!!
ثبات احساسیمو از دست دادم اینجوری باعث آزار اطرافیانمم میشم چون ممکنه به اجبار درخواستی رو قبول کنم وبدتر عکس العملی نشون بدم
که اگه انجام نمی دادم بهتر بود...
چطور با احساسم کنار بیام ؟مشکل من از کجاست؟