ساده ترین، کوتاه‌ترین و كاربردی‌ترین جملات انگلیسی

robeli

عضو جدید
The best motivation is self-motivation. The guy says, "I wish someone would
come by and turn me on." What if they don't show up? You've got to have a
better plan for your life
Jim Rohn
 

robeli

عضو جدید
With vision, every person, organization and country can flourish. The Bible
says, 'Without vision we perish'
Mark Victor Hansen
 

robeli

عضو جدید

Every adversity, every failure, every heartache carries with it the seed of an
equal or greater benefit
Napoleon Hill

 

robeli

عضو جدید
A business with a defined mission, a determined leader, and a qualified and
unified team begins to take shape as the sections of the B-I Triangle come
together. This is when the B-I Triangle becomes three-dimensional and turns
into a tetrahedron

Robert Kiyosaki

 

robeli

عضو جدید
Develop success from failures. Discouragement and failure are two of the
surest stepping stones to success

Dale Carnegie

 

Mehr noosh

عضو جدید
 

sara.sss27

عضو جدید
The main thing is to keep the main thing the main thing

The man who removes a mountain begins by carrying away small stones
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
جملات روز مره انگلیسی

جملات روز مره انگلیسی

۱- اگر رد بشی شانس دیگه ای نداری
.If you flunk out you won`t get a second chance
2- عصبانیم نکن
.Don`t get on my bad side
3- بهتره تصمیمتو بگیری .
.You`d better make up your mind
4- خوب گوش بده ( این رو تو مغزت فرو کن ) دیگه نباید او مسئله رو شروع کنی.
.Now , get it straight . You shouldn`t get started on that again
۵- این آخرین پیشنهاد منه ، می خوای بخواه ، می خوای نخواه.
.That`s my last offer, take it or leave it
6- انتظار دارم این مسئله را خیلی جدی بگیری.
.I expect you to take this seriously
7- اگر نمی خواهیم از پروازمون عقب بمونیم بهتره که الان حرکت کنیم.
.We`d better take off now if we don`t want to miss our flight
8- دلم برایت می سوزد
.I feel sorry for you
9- فقط ایندفعه رو بهت اجازه میدهم ، بار دیگه نه.
.I let you have it this time, but not anymore
10- تو دخالت نکن (این به تو ارتباطی نداره )
.Keep out of this - This is not your bussiness - Don`t try to get involved
11- همون قدر که به تو ارتباط داره به من هم داره .
.It`s just as much my bussiness as yours
12- اگر روی اون نون را نپوشانی زود خشک می شود.
.If you don`t cover that bread, it will soon dry out
13- صبرم داره تموم می شه .
.My patience is running out
14 - با اون کاری نداشته باش .
.Don`t mess with him
15- این قدر به اون ماشین ور نرو
.Stop missing around with that car
16- شما دو تا بس کنید (از دعوا سر و صدا و ...) نمی بینید دارم کار می کنم.
.Knock it off you two. Don`t you see I`m working
17- اون فقط داره از شما سو ء استفاده میکنه.
.He is just using you
18- درست ازش استفاده کن (ازش بد استفاده نکن).
.Don`t misuse it
19- این ممکنه باعث دردسرت بشه.
.This might get you into trouble
20- تازگی ها تو مدرسه مشکل پیدا کردی (تو دردسر افتادی)؟
?Are you getting into trouble at school lately
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار


21- سیستم الکتریکی ایراد (عیب) داره.
.There must be a flaw in the electrical system
22- اگر فکر میکنی مشکل الکتریکی داره بهش دست نزن.
. Don`t touch it if you think it`s got an electrical fault
23- بس کن و گرنه چغلی تو پیش بابات می کنم.( به بابات می گم).
.Stop it, or I`ii tell your dad on you
24- این قدر فضولی (دخالت ) نکن
. Stop being so nosy
25- این که دلیل نمیشه.
.That`s no excuse
25- اون کار دزدیه.
.That is called stealing
27- خیلی با احتیاط رفتار کن.
.Use extreme caution
28- باید آروم و با احتیاط کار کنی.
.You have to do it slowly and always with caution
29- حواست جمع باشه.
.Be alert
30- حماقت نکن.
.Stop being a fool
31- از عواقب کارت خبر داری.
.Are you aware of consequences to you
32- سعی خودتو بکن ممکنه فرصت دیگری گیرت نیاد.
.Do the best you can, you might not get another chance
33- مستقیم میرم سر اصل مطلب.
. I come straight to the point
34- تمبر را با آب دهانش خیس کرد.
. He moistened the stamp with his own saliva
35- اگر آب نباشد از تشنگی هلاک میشویم.
. If there is no water, we will die of thirst
36- این سفر برایمان خیلی آب خورد.
.This trip cust us a lot
37- این شایعات از کجا آب می خورد؟
?Where these rumors originate from
38- مهمانی آنها خوب از آب درآمد.
. Their party ended up being good
39- بی خود و بی جهت از همه انتقاد می کند.
.She criticizes everyone for no reson at all
40- با دیدن آن خوراک خوشبو دهانم آب افتاد.
.Upon seeing that Fragnant food, My mouth waterd
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
41- تنها پخت و پزی که بلدم آب پز کردن تخم مرغ است .
.The only cooking I can do is to boil eggs
42- یک مشت آبدار به سرش کوفتم.
. I gave him a strong punch to his head
43- آبروی خوانده ام در خطر است.
.my family`s honor is at stake
44- برای حفظ آبرو این کار را کرد.
.He did it to save his face
45- مواظب باش ممکنه لیوان از دستت لیز بخوره و بیفته
.Becareful, the glass might slip out of your hand
46- در آینده ای نزدیک
.In the near future
47- این آخرین مد لباس مردانه است .
This is the latest men`s fashion
48- یکی مانده به آخر.
The last but one
49- در این شرکت حتی یک آدم حسابی نداریم.
We don`t have even one qualified person in this company.
50- این آرزو را به گور خواهد برد.
she shall not live to see her wish fulfilled
51- بهترین موفقیت ها را برایت آرزو میکنم
I wish you the best of luck
52- ورود برای عموم آزاد است.
It is open to the public
53- آیا از عهده کار بر می آئید؟
?Can you handle the job/task
54- این روزها اوضاع و احوال چگونه است؟
? How is everything going with you nowadays
55- وضع زندگیت چطور است؟
? How is life treating you
56- یک کمی پکر به نظر می رسی.
You look alittle bit down in the mouth
57- ای بد نیستم.
So so
58- دنبال یک لقمه نان می دویم.
Too much for an effort
59- امروز روز سختی را سپری کردم.
Today I had a hard day
60- تا دیر وقت بیدار بودم.
I stayed up late

 
آخرین ویرایش:

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
61- از چه طریق امرار معاش می کنید؟
?How do you make your bread and butter
62- مشغول چه کاری هستید؟
? What are you busy with
63- امیدوارم که همه چیز روبراه باشد
I hope everything works out well
64- اونجا خیلی خفه بود خوشحال شدم که بیرون آمدم
It was stifling in there; I was glad to get out
65- خواهرش در کنارش بود ولی سرش طرف دیگری بود (به او نگاه نمیکرد).
his sister, was at his side, her face averted
66- او خیلی مواظب گله اش است
He is very watchful of his flock
67- او تا آنجا که میتواند با صدای بلند آواز میخواهد و تا حدی تو دماغی
He sings as loud as he can, rather nasally
68- خریداران، شرکتهایی را میخواهند که به نیازهایشان توجه داشته باشند.
Customers want companies that are attentive to their needs.
69- رز به النات نگاه کرد و چشمهایشان به هم افتاد.
Rose looked at Allnutt, and their eyes met
100- او با دستمال چند باری (برای تمیز کردن) به لبهایش زد، صندلی اش را عقب برد و بلند شد.
She patted her lips with her handkerchief, pushed back her chair, and got up
101- برای یک لحظه از تقاضائی که از من کرد جا خوردم.
For a moment, I was completely taken aback by her request 102- از ترس حمله های بیشتر اکثر جمعیت شهر را ترک کردن.
Fearing further attacks, most of the population had abandoned the city
103- دیروز در روی پله های بیمارستان نوزادی سر راهی را پیدا کردیم.
A new-born baby was found abandoned on the steps of a hospital yesterday
104- هیچ کس در توانائی او در تمام کردن سریع کارها (در اینکه میتواند کارها را سریع به اتمام برساند) شک ندارد.
No one doubts his ability to get work done quickly
105- او درب را باز کرد و داخل شد و خواهرش بعد از او داخل آمد.
.He opened the door and went through it, and his sister came through after him
106- واقعا خانه ام شلوغ است.
.My house is in an absolute mass
107- او واقعا یکی از بهترین دانش آموزان کلاس زبان من به حساب می آمد.
.She was really regarded as one of the most able students of my English class
108- او در حالیکه دستش را (به علامت خدا حافظی) تکان می داد از نزد مادرش رفت.
.He left his mother with a wave of the hand
109- والدینم خیال میکردند که کمی غیر طبیعی است که پسری به رقص باله علاقه داشته باشد.
.My parents thought it was rather abnormal for a boy to be interested in ballet
110- او رفتاری غیر عادی دارد که ممکن است نشانه عقب افتادگی ذهنی (او) باشد.
.He has an abnormal behaviour that may be a sign of mental illness
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار


111- اگر بچه ام (جنینم) یکجورائی ناقص الخلقه باشد میتوانم سقطش کنم؟
?Would I abort if my child was likely to have some kind of deformity
112- او در مورد سنش به ما دروغ گفت (سن واقعی اش را نگفت).
He lied about his age
113- در مقابل (مورد) رشد جمعیت چه کاری میتوان انجام داد.
?What can be done about the rising levels of population
114- این همه سر و صدا برای چیه؟
?What`s all the fuss about 115- از وقتی که (آخرین بار)رضا را دیده ام حدود 5 سال گذشته است.
It`s been about five years since I`ve seen reza
116- اون بچه 11 ماهه است و دیگر باید شروع به راه رفتن کند.
.She`s 11 months old and just about ready to start walking
117- شانس اینکه در مردها کسی کور رنگ باشد 1 در 12 است.
.The chance of men being born colourblind is about 1 in 12
118- دیگه نزدیک بود بریم که مینا رسید.
.We were just about to leave when mina arrived
119- هیچ یک از سازمانهای فوق الذکر به سوال ما پاسخ ندادند.
.None of the organizations mentioned above answered our inquiries
120- دانش آموزانی که از درصد توانائی بیشتری برخوردارند باید در مدرسه ای مخصوص درس بخوانند.
.Students of above-average ability should attend a special school
121- ما در هر بازی حدود 4000 نفر شرکت کنندة ورزش دوست داشتیم.
.We have an average attendance of 4000 fans per game
122- حضار جلسه از حد پیش بینی شده بیشتر بودند.
.Attendance at the meeting was higher than expected
123- با وجود بدی هوا خیلی شرکت کننده داشتیم.
.We had pretty good attendance despite the bad weather
124- آنها با دقت تمام به سخنرانی گوش دادند.
.They listened to the speech with close attention
125- در این شغل توجه به جزئیات ضروری است.
.Attention to detail is essential in this job
126- وسط سخنرانی حواس الناز داشت پرت می شد (دیگر تمرکز نداشت).
.During the lecture elnaz`s attention began to wander
127- زنجیر دوچرخه و هر جای دیگری که احتیاج به مراقبت دارد را روغن کاری کن.
.Grease the bike`s chain and any other areas that need attention
128- وقتی به آنها گفتم که من دکتر هستم طرز برخورد همه عوض شد.
.When I told them I was a doctor their whole attitude changed
129- صنایع احتیاج دارند که به چیزهائی که مشتری ها را جذب میکند توجه کند.
.The industry needs to focus on what attracts customers
130- موضوعی که مرا به طرف این شغل کشید، (مقدار) حقوق ماهیانه آن و امکان سفر به خارج است.
.What attracts me to the job is the salary and the possibility of foreign travel
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار


131- یک مدیر خوب باید چه صفاتی داشته باشد؟
?What attributes should a good manager possess
132- مرگ او ناگهانی و غیر منتظره بود.
.His departure / death was abrupt and completely unexpected
133- او علت استعفا دادنش را کاملا شفاف بیان کرد.
.He made his reasons for resigning absolutely clear
134- اواخر آن روز حسابی (از خستگی) از پا در آمده بودم.
.By the end of the day, I was absolutely exhausted
135- کاملا حق با شماست ما همه تو این ماشین جا نمیشیم.
.You`re absolutely right - we can`t all fit in one car
136- اون بچه قابلیت عجیبی در درک مطالب دارد.
.the Baby has an enormous capacity for absorbing new information
137- به نظر می آمد که (مطلب را ) فهمیده باشد ولی نمی دانم بگویم همه جزئیاتش را هم گرفته باشد.
.He appeared to understand, but whether he absorbed every detail I cannot say
138- از کارهائی که برای من انجام میدی ممنون.
.I appreciate what you are doing for me
139- از تعریفت خیلی ممنون
.Thanks for your compliment
140- خیلی متشکرم کمک زیادی کردی.
.Thank you very much. You were a big help
141- جدا نمیدونم چطور از شما تشکر کنم (نمیدانم با چه زبانی از شما تشکر کنم).
.I`ve no word to express my seep gratitude
142- جدا خیلی متشکرم.
.Thanks you very much indeed
143- نمیدونم محبت شما را چگونه جبران کنم.
.I don`t have anything to give in return
144- لطف کردید تشریف آوردید.
.Nice of you to come
145- اینجا رو منزل خودتون بدونید.
.Make yourself at home
146- موذب نباشید.
.Don`t feel restrained
147- تا دم در با شما می آیم (شما را بدرقه میکنم).
.I will just see you to the door
148- امروز زیاد حال و حوصله ندارم.
.I am not in a good mood today
149- سر آخر این حقیقت را پذیرفتم که اگر سیگار را ترک نکنم خواهم مرد.
.I finally accepted the fact that I would die if I didn`t stop smoking
150- والدین من همیشه من را همان گونه که هستم پذیرفته اند. (انتظار بیهوده از من نداشتند).
.My parents have always accepted me just as I am
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار


151- او به خاطر قبول رشوه در زندان است.
.He is in prison for accepting bribes
152- کودکان سخت میتوانند خود را با مدرسه جدید وفق دهند.
.The children are finding it hard to adapt to the new school
153- اگر به جای بیشتری برای کالا احتیاج دارید میتوانید قفسه ها / تاقچه های بیشتری اضافه کنید.
.If you need more storage space it`s possible to add more shelves
154- اون کتاب میتوانست با اضافه کردن چند عکس رنگی جذاب تر شود.
.The book would look a lot more attractive if they added a few color pictures
155- خواهر زاده من واقعا به بازیهای ویدئوئی معتاد است.
.My nephew is a complete video game addict
156- برای اکثر سیگاریها سخت است قبول کنند که آنها هم معتادند.
.It`s difficult for most smokers to admit that they are addicts
157- بسیاری از معتادان از رفتن به مراکز درمان امتناع میکنند.
.Many addicts refuse to go to treatment centers
158- لحظه به لحظه به لیست چیزهائی اضافه میکنیم.
.Additions are made to the list from time to time
159- برای بار سفر بیش از وزن مجاز هزینه بیشتری اعمال شده است.
.An additional charge is made on baggage exceeding the weight allowance
160- ماشین ما از کار افتاد از این رو هزینه اضافه ای برای کرایه یک ماشین متحمل شدیم.
.Our own car broke down, so we had the additional expense of renting a car
161- تعدادی عامل دیگر وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
.There are a number of additional factors that require consideration
162- میتوانم آدرس یک وکیل خوبی را در اختیارتان بگذارم.
.I can give you the address of a good attorney
163- لطفا تغییر آدرستان را به ما اطلاع دهید.
.Please notify us of any change of address
164- قبل از اینکه آتش نشانان بتوانند آتش را کنترل کنند شعله به دو خانه مجاور نیز سرایت کرد.
.The blaze spread to two adjacent buildings before firefighters were able to contain it
165- او مرد صاحب نفوذی است
.He is a man of influence
166- او اراده ای آهنین دارد.
.He has an iron will
167- او از هر جهت یک آدم با شخصیت است.
.He is a gentleman all round
168- تو برای من یک دنیا ارزش داری.
.You mean a world to me
169- از اینکه با شما دوست هستم افتخار میکنم.
.I feel honored to have you as a friend
170- جای شما واقعا خالی بود.
.You were greatly missed
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار


171- بدون شما سر کردن خیلی مشکل است.
.That`s so hard to deal without you
172- منظور بدی نداشتم (نمیخواستم ناراحتت کنم).
.I didn`t want to offend you
173- میتوانم منظورم را به شما برسانم یا نه؟
?Am I making myself understood or not
174- نتوانستم از چیزی که گفتید سر در بیاورم.
.I couldn`t make sense of what you said
175- شغل پر درآمدی دارید.
.You have a well-paid job
176- من همیشه اضافه کاری میکنم.
.I always stay over time
177- این واقعا لطف شما را میرساند.
.That`s awfully very kind of you
178- یک کمی کارهای عقب مانده دارم که باید انجام دهم.
.I have a little bit of catching up to do
179- تا چشم بهم بزنی بر میگردم.
.I will be back before you know it
180- در یک چشم بهم زدن بر میگردم.
.I will be back in a flash
181- تو ترافیک گیر افتاده بودم.
.I was stuck in the traffic
182- ممکن است من را پیاده کنید؟
؟Could you let me off
183- یک لیست بلند بالا از خلافی های ماشین من آنجا بود.
.There was a long list of infraction for my car
184- من به تو اعتماد نمیکنم ماشینم را به تو بسپارم.
.I don`t trust you with my car
185- بدنه ماشین قر شده است.
.The body of the car is dented
186- او یک هفته مرخصی گرفت.
.He took a week leave
187- من میخواهم نقطه نظر خود را متذکر شوم.
.I want to present my point
188- ممکن است نظر خود را در این باره بیان کنید؟
?Could you voice your views on that
189- ببخشید که حرف شما را قطع میکنم.
.Sorry for interruption / interrupting you
190- پیش خودت بمونه.
.Keep it to yourself
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار


191- اجازه نده خبر به جائی درز پیدا کند.
.Don`t let the news get out
192- به طور محرمانه آن را انجام بده.
.Do it on private
193- خیلی سخت پسند نباش.
.Don`t be so particular
194- زیاد قضیه را بزرگ جلوه نده.
.Don`t make a big deal out of it
195- از او دل پری دارد.
.She has a heart feeling toward him
196- حافظه ام یاری نمیکند.
.My memory fails me
197- ناگهان به ذهنم خطور کرد.
.It occurred to me suddenly
198- یکدفعه همه چیز یادم آمد.
.Every thing clicked back to me at once
199- یک لحظه حواسم پرت شد.
.My mind got distracted for a second
200- حواسم من دائما پرت میشود.
.My memory keeps wondering
201- فکر من پراکنده است (تمرکز ندارم).
.I am scattered-minded
202- زیاد بهت نمی آید.
.It doesn`t suit you very much
203- نهایت سعیت را بکن.
.Try your best
204- یکبار دیگر سعی کن.
.Give it another try
205- نهایت تلاش خود را بکن.
.Try your greatest effort
206- بخت باهاشون یار نبود.
.Luck wasn`t on their side
207- او آدم پر طاقت و قرصی است.
.He is a tough guy
208- به زبان ساده.
.In plain term
209- دیگه اما و اگر نداره.
.No buts and ifs
210- اصلا کی اینو گفته؟
؟No buts and ifs
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار


211- برای اینکه جوانب احتیاط را در نظر گرفته باشیم...
...No buts and ifs
212- بدون داشتن هدفی معین، نسبت به زندگی ات احساس نارضایتی خواهی کرد.
.Without a clearly defined purpose, you feel unsatisfied with your life
213- اگر در مورد این موضوع فکر کنی میتوانی به جمع بندی درستی برسی.
.If you think about the matter, you can reach the right conclusions
214- از کتاب او بعد از انتشار بیش از ده ملیون نسخه فروخته شد.
.His book has sold over 10 million copies since its release
215- زندگی من 180 درجه بهتر شده است.
.My life has taken a 180 degree turn for the better
216- خیلی هزینه کردم ولی فقط مقدار کمی عائدم شد.
.I`ve paid a lot more and just gotten far less
217- احساس میکنم که دوباره به دنیا آمده ام.
.I feel like I`ve been re-born
218- گویا که دنیای جدیدی به روی من باز شده است.
.It seems like a whole new world has opened up for me
219- بر خجالتی که مانع از آن میشود که چیزی بگوئی، غلبه کن.
.Overcome the shame that hold you back from saying something
220- دیگر یک آدم پاچه خوار نباش و سعی کن روی پای خودت بایستی.
.Stop being the bootlicking guy and try to be on your own feet
221- باید بیاموزی که چگونه از فکرت استفاده کنی.
.You need to learn how to use your intellect
222- رفتار یک فرد معرف شخصیت اوست.
.A Mans` Demeanor Reveals His Status
223- زنان موجودات بسیار حساسی هستند.
.Women are highly emotional creatures
224- غرورت را از بین ببر.
.Fade out your own ego
225- دوست داری در چه موردی صحبت کنیم؟
?What do you enjoy talking about
226- چطور شد که به این نتیجه رسیدی؟
?How did you come to this conclusion
227- قوزک پایم بدجوری رگ به رگ شده است.
.My ankle is badly sprained
228- این زخم بسیار عمیقی است متاسفانه باید بخیه بخورد.
.It`s quite a deep wound. I`m afraid it needs some stitches
229- واقعا از حرفی که دیروز به تو زدم پشیمان هستم.
.I deeply regret what I said to you yesterday
230- او فقط دو سال دارد ولی میتواند از یک تا ده بشمارد.
.He is only two years old, but he can count up to ten
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار


ساده ترین ، کوتاهترین و کاربردی ترین جملات انگلیسی

زبان : فارسی سطح : عمومی تعداد صفحات : 30 حجم : 730 کیلوبایت​


این کتاب حاوی ساده ترین جملات دسته بندی شده برای حدود 80 موضوع مختلف می باشد.

مطالعه این تکه ها به ما کمک میکند که یک ساختار کلی اولیه برای حرف زدن در موقعیتهای مختلف در ذهن ما شکل بگیرد.

لینک دانلود : http://www.learn-english.ir/library/Persian-books/Okhdar1.pdf

این محصول یکی از محصول های آموزشی گروه نرم افزاری دستیار آموزش انگلیسی است که بر روی سایت باشگاه زبان آموزان یافت می شود!

منبع


لینک دوم
http://s1.picofile.com/file/6872541246/Okhdar1.pdf.html
 
آخرین ویرایش:

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]Greetings = سلام و احوالپرسی[/FONT]


1
Hello.
سلام
2
Good morning.
صبح بخیر
3
I’m John Smith.
من جان اسمیت هستم
4
Are you Bill Jones?
آیا شما بیل جونز هستید؟
5
Yes I am.
بله من بیل جونز هستم
6
How are you?
چطورید؟
7
Fine, thanks.
خوبم ، مرسی
8
How is Helen?
هلن چطوره؟
9
She’s very well, thank you.
او خیلی خوبه ، مرسی
10
Good afternoon Mr. Green.
ظهر شما بخیر آقای گرین
11
Good evening Mrs. Brown.
عصر بخیر خانم براون
12
How are you this evening?
امروز عصر حالتون چطوره؟
13
Good night, John.
شب بخیر جان
14
Good-bye, Bill.
خداحافظ بیل
15
See you tomorrow.
فردا می بینمت
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Classroom expressions = اصطلاحات کلاسی
16
Come in, please.
بیا تو لطفا
17
Sit down.
بشین
18
Stand up, please.
لطفا بلند شو
19
Open your book, please.
لطفا کتابت را باز کن
20
Close your book, please.
لطفا کتابت را ببند
21
Don’t open your book.
کتابت را باز نکن
22
Do you understand?
آیا متوجه می شوید؟
23
Yes, I understand.
بله میفهمم
24
No, I don’t understand.
نه من متوجه نمیشم
25
Listen and repeat.
گوش کنید و تکرار کنید
26
Now read, please.
لطفا الان بخونید
27
That’s fine.
خوبه
28
It’s time to begin.
وقتشه که شروع کنید
29
Let’s begin now.
حالا بیاید شروع کنیم
30
This is lesson one.
این درس اول هست
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Identifying objects = تشخیص اشیاء
31
What’s this?
این چیه؟
32
That’s a book.
این یک کتاب است
33
Is this your book?
آیا این کتاب شماست؟
34
No, that’s not my book.
نه این کتاب من نیست
35
Whose book is this?
این کتاب مال کیه؟
36
That’s your book.
این کتاب شماست
37
And what’s that?
و این چیه؟
38
Is that a book?
آیا این یه کتابه؟
39
No, it isn’t.
نه این نیست
40
It’s a pencil.
آن یک مداد است
41
Is it yours?
آیا این مال شماست؟
42
Yes, it’s mine.
بله اون مال منه
43
Where’s the door.
در کجاست
44
There it is.
اونجاست
45
Is this book his?
آیا این کتاب مال اونه؟
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
Identifying objects = تشخیص اشیاء
46
What are these?
اینا چی هستند؟
47
Those are books.
آنها کتاب هستند
48
Where are the books?
کتاب ها کجا هستند؟
49
There they are.
آنها آنجا هستند
50
These are my pencils.
اینها مدادهای من هستند
51
Where are your pens?
خودکارهای شما کجا هستند؟
52
They’re over there.
آنها آنجا هستند
53
Are these your pens?
آیا اینها خودکارهای شما هستند؟
54
Yes, there are.

55
Those are mine.
آنها مال من هستند
56
These are your books, aren’t they?
اینها کتاب های شما هستند مگه نه؟
57
No, they aren’t.
نه آنها نیستند
58
They’re not mine.
آنها مال من نیستند
59
These are mine and those are yours.
اینها مال من و آنها برای شماست
60
Those aren’t your pens, are they?
آنها خودکارهای شما نیستند مگه نه؟
 
بالا