زن در ایران............

Mehrdad-254

عضو جدید
پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:" چندی خوشگله؟"
سواره از کنارت گذشتم، گفتی:" برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!"

در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود
در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود
زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی

در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من
در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی

در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو بلند گفتی:"زهرمار!"
در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت، فحش خواهر و مادر بود

در پارک، به خاطر بودن تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم
نتوانستم به استادیوم بیایم، چون تو شعارهای آب نکشیده می دادی

من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی
مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی!

تو ازدواج نكردی و به من گفتی زن گرفتن حماقت است
من ازدواج نكردم و به من گفتی ترشیده
عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی
عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد

من باید لباس هایت را بشویم و اتو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ
من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دكتر

وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است
وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است.
...
 

emajid16

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:" چندی خوشگله؟"
سواره از کنارت گذشتم، گفتی:" برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!"

در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود
در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود
زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی

در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من
در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی

در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو بلند گفتی:"زهرمار!"
در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت، فحش خواهر و مادر بود

در پارک، به خاطر بودن تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم
نتوانستم به استادیوم بیایم، چون تو شعارهای آب نکشیده می دادی

من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی
مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی!

تو ازدواج نكردی و به من گفتی زن گرفتن حماقت است
من ازدواج نكردم و به من گفتی ترشیده
عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی
عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد

من باید لباس هایت را بشویم و اتو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ
من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دكتر

وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است
وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است.
...

خیلی تلخ بود
ولی از قدیم گفتن واقعیت تلخه
راستی چرا ما مردا باید اینقد خود خواه باشیم
 

a_m68 سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
"... زن عشق مي‌كارد و كينه درو مي‌كند.
ديه‌اش نصف ديه توست و مجازات زنايش با تو برابر.
مي‌تواند تنها يك همسر داشته باشد
و تو مختار به داشتن چهار همسر هستي.
براي ازدواج‌اش، در هر سني، اجازه ولي لازم است
و تو هر زماني بخواهي، به لطف قانونگذار، مي‌تواني ازدواج كني.
او كتك مي‌خورد و تو محاكمه نمي‌شوي.
او مي‌زايد و تو براي فرزندش نام انتخاب مي‌كني.
او درد مي‌كشد و تو نگراني كه كودك دختر نباشد.
او بي‌خوابي مي‌كشد و تو خواب حوريان بهشتي را مي بيني.
او مادر مي‌شود و همه جا مي‌پرسند: نام پدر؟..."

"... و هر روز او متولد مي‌شود،
عاشق مي‌شود،
مادر مي‌شود، پير مي شود، و ميميرد.
و قرن هاست كه او،
عشق مي‌كارد و كينه درو مي‌كند،
چرا كه در چين و شيارهاي صورت مردش،
به جاي گذشت، زمان جواني بر باد‌رفته‌اش را مي‌بيند،
و در قدم‌هاي لرزان مردش،
گام‌هاي شتاب‌زده جواني براي رفتن،
و دردهاي منقطع قلب مرد،
سينه‌اي را به ياد مي‌آورد كه تهي از دل بوده،
و پيري مرد،
رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده مي‌كند.

و اينها همه كينه ‌است كه كاشته مي‌شود،
در قلب مالامال از درد....!
و اين, رنج است..."

دكتر شريعتي:gol:

 

Similar threads

بالا