زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

nvidia gtx 780

اخراجی موقت
ماست مختارالسلطنه

روزی به مختارالسلطنه اطلاع دادند که نرخ ماست در تهران خیلی گران شده است. مختارالسلطنه دستور داد که کسی حق ندارد ماست را گران بفروشد. چون چندی بدین منوال گذشت برای اطمینان خاطر با قیافه ی ناشناخته به یکی از دکان های لبنیات فروشی رفت و مقداری ماست خواست.
ماست فروش که او را نشناخته بود پرسید: «چه جور ماستی می خواهی؟ ماست معمولی یا ماست مختارالسلطنه!»
مختارالسلطنه با حیرت و شگفتی از ترکیب و خاصیت این دو ماست پرسید. ماست فروش گفت: «ماست معمولی همان است که از شیر می گیرند و بدون آب است و با قیمت دلخواه. اما ماست مختارالسلطنه همین طغار دوغ است که در جلوی دکان می بینید و یک ثلث ماست و باقی آب است و به نرخ مختار السلطنه می فروشیم و بدان نیز این لقب را دادیم. حال کدام را می خواهی؟»
مختارالسلطنه دستور داد ماست فروش را جلوی دکانش به طور وارونه آویزان کرده و بند تنبانش را محکم ببندند. سپس طغار دوغ را از بالا در دو لنگه شلوارش سرازیر کردند و شلوارش را از بالا به مچ پاهایش بستند. سپس به او گفت: «آنقدر باید به این شکل آویزان باشی تا تمام آبهایی که داخل این ماست کردی از شلوارت خارج شود که دیگر جرات نکنی ماست داخل آب بکنی!»
چون سایر لبنیات فروش ها از این ماجرا با خبر شدند،
همه ماست ها را کیسه کردند.




خودت چه نوع ماستی میخای معمولی یا ..... السلطنه؟:w07::lol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مهربانم!

به خاطر تو خورشید را قاب می کنم و بر دیوار دلم می زنم

به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی نقره گون جای می دهم

به خاطر تو کلماتم را به باغ های بهشت پیوند می زنم

به خاطر تو دست هایم را آیینه می کنم و بر طاقچه یادت می گذارم

به خاطر تو می توان از جاده های برگ پوش و آسمان های دور دست چشم پوشید

به خاطر تو می توان شعله تلخ جهنم را

چون نهری گوارا نوشید

به خاطر تو می توان به ستاره ها محل نگذاشت

به خاطر روی زیبای تو بود

که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند

به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود

که دست هیچ کس را در هم نفشردم

به خاطر حرف های عاشقانه تو بود

که حرف های هیچ کس را باور نداشتم

به خاطر دل پاک تو بود

که پاکی باران را درک نکردم

به خاطر عشق بی ریای تو بود

که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم

به خاطر صدای دلنشین تو بود

که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست

عزیزم...

عشق را در تو ، تو را در دل ، دل را در موقع تپیدن

و تپیدن را به خاطر تو دوست دارم

من غم را در سکوت ، سکوت را در شب ، شب را در بستر

و بستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم

من بهار را به خاطر شکوفه هایش

زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را

به خاطر تو دوست دارم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در میان لحظات زندگیم
هر لحظه تو حضور داری
بودنت جاودانه قلبم هست
تنها تمام قلبم را
به همانی تقدیم میکنم
که صاحبش هست
a.m
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
دود اگر بالا نشيند كســـر شــأن شــعـله نيست-صائب تبریزی

دود اگر بالا نشيند كســـر شــأن شــعـله نيست-صائب تبریزی

مايه اصــــل و نسب در گردش دوران زر است
هر كسي صاحب زر است او از همه بالاتر است

دود اگر بالا نشيند كســـر شــأن شــعـله نيست
جاي چشم ابرو نگيرد چونكه او بالا تراست

ناكسي گر از كسي بالا نشيند عيب نيست
روي دريا، خس نشيند قعر دريا گوهر است

شصت و شاهد هر دو دعوي بزرگي ميكنند
پس چرا انگشت كوچك لايق انگشــــتر است

آهن و فولاد از يك كوه مي آيند برون
آن يكي شمشير گردد ديگري نعل خر است

كــــره اسـب ، از نجابت از پـس مــــادر رود
كــــره خــر ، از خــريت پيش پيش مــــادر است

كاكـل از بالا بلندي رتبــه اي پيدا نكرد
زلف ، از افتادگي قابل به مشك و عنبر است

پادشه مفلس كه شد چون مرغ بي بال و پر است
دائماً خون ميخورد تيغي كه صاحب جوهر است

سبزه پامال است در زير درخت ميوه دار
دختر هر كس نجيب افتـاد مفت شوهر است

صائبا !عيب خودت گو عيب مردم را مگو
هر كه عيب خود بگويد، از همه بالا تر است

 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
بـــی همگــــان بســـــر شـــــود بی تـو بســـــر نمـــی شــــود
داغ تـــــو دارد ایــــن دلـــــم جــــای دگـــــــر نمــــی شـــود
دیـــده عقــــل مســـت تــــو چـرخــــه چـــرخ پســـت تــــو
گــــوش طـــرب بــــه دســت تــــو بــی تـــو بســـر نمی شود
جـــان ز تــــو جــوش مـــی کند دل ز تـــو نـوش می کند
عقـــل خـــــروش مــــی کنــد بـــی تــــــو بســـر نمـی شــود
خمـــــر مـــن و خمـــــار مـــن بــــاغ مـــن و بهـــار مــــن
خـــواب مـــن و خمــــار مــــن بــی تـو بســر ن می شود
جـــاه و جلال مــن تـــویی ملکت و مــــال مـــن تـویی
آب زلال مــــن تــــویی بــــی تــــو بســــر نمی شـود
گـــــاه ســــوی وفــــا روی گــــاه ســوی جفــــا روی
آن منــی کـــجا روی بـــی تــــو بســـــر نمی شـــود
دل بنهنـــد بــــر کنـــی تـــوبـــــه کــننـــــد بشــکنــی
ایــن همــه خــود تـــو میکنی بــی تو بســر نمی شــود
بی تـــو اگـــر بســـر شدی زیــر جهــان زبر شدی
باغ ارم سقــر شــدی بــی تــو بســر نمــی شـود
گــــر تـــو ســری قــدم شـوم ور تــو کفی علم شوم
ور بــــروی عــــدم شــــوم بی تـو بسـر نمی شود
خــواب مــــرا ببستــــه ای نقـــش مــرا بشسته ای
وز همـــه ام گسسته ای بــی تــــو بسر نمی شود
گـــر تـــو نباشی یار من گشت خراب کــار مــن
مــونس و غمگـــسار مـــن بی تو بسر نمی شود
بی تو نه زندگی خوشم بی تو نه مردگی خوشم
ســر ز غـم تو چون کشم بی تو بسر نمی شود
هر چه بگویم ای صنم نیست جـدا ز نیــک و بـد
هم تو بگو ز لطف خود بی تو بسر نمی شود
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
نگاه میکنم
به همان دقایقی که
قلبم میتپد
ولی میشود
گفت
باید فراموش کنم
تپیدنش را
a.m
 

eliot -esf

کاربر فعال مهندسی کشاورزی , گیاهپزشکی
کاربر ممتاز
ایی این ستایش عقد دخترشو بهم زد که بره برزیل !!! واقعا که !!


بچه هااا انگار حال فایترم خوب نیس !!
حلزون انداختم بیرون و ابشو عوض کردم ولی انگار نارحت رفته کف تونگ کز کرده !!
غذاشم نمیخوره !!!چشه !؟!(شکک خیلی گریه )
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همه بچه های خوب باشگاه مهندسان ایران
این تاپیک تاپیک زنگ و تفریح و گپ و گفت گوهای خودمونی.. ولی تا خودمونی خیلی فاصله داره و بیشتر شبیه یه دفتر پراز عکس و حرفای کپی پست سایتهای دیگه شده.. از خودمونی بودن فاصله گرفته...
من فکر کنم پنج سال پیش بود که وارد باشگاه مهندسان ایران شدم..
اولش خیلی ساکت بود.. و تنها شناخت من افسون و گلابتون و فیتو بود و بعد پژمان...

همه چی خوب بود تا تک تک پسرامون رفتن سربازی ، بچه ها متاهل شدن ... سختیای دنیای واقعی رابطه ها رو تو دنیای مجازی کم کرد...
برگشتم اما نمیونم چرا هیچی مثل سابق نبود رنک (رتبه) انجمون بالاتر بود اما صفا و صمیمیت کمتر
نمیدونم مشکل از دنیای ادم بزرگا بود که ماها قاتیشون شده بودیم یا تقصیرزن گ و تفریح خودمونی و که گاها شد محل تیکه پراکنی جای تو خصوصی گفتنا
نمیدونم سوژه خندهامون کمتر شده بود یا خودمونم شده بودیم همون آدمای سنگی و بیخودی که سالها قبل خودمون نقدشون میکردیم
هر چی بود فاصله افتاد بین دلامون
نمیخوام بگم یاد دوستی ها بخیر
فقط خواستم بگم ما هموناییم
مدرک مهندسیم ؛ بالا رفتن سنامون دلیل بر تغییر ما نیست ما هموناییم ؛ فقط کمی خسته تر
خواهشا خواهشا منصف باشیم ، احترام بزاریم بهم ؛ همدیگرو قضاوت نکنیم نه برای آرامش طرف مقابل برای شرمنده نشدن جلوی وجدانمون
یا علی.



این قلب من برای تمام همه دوستای قدیمیم.. و دوستان جدید همیشه میتپه...
 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همه بچه های خوب باشگاه مهندسان ایران
این تاپیک تاپیک زنگ و تفریح و گپ و گفت گوهای خودمونی.. ولی تا خودمونی خیلی فاصله داره و بیشتر شبیه یه دفتر پراز عکس و حرفای کپی پست سایتهای دیگه شده.. از خودمونی بودن فاصله گرفته...
من فکر کنم پنج سال پیش بود که وارد باشگاه مهندسان ایران شدم..
اولش خیلی ساکت بود.. و تنها شناخت من افسون و گلابتون و فیتو بود و بعد پژمان...

همه چی خوب بود تا تک تک پسرامون رفتن سربازی ، بچه ها متاهل شدن ... سختیای دنیای واقعی رابطه ها رو تو دنیای مجازی کم کرد...
برگشتم اما نمیونم چرا هیچی مثل سابق نبود رنک (رتبه) انجمون بالاتر بود اما صفا و صمیمیت کمتر
نمیدونم مشکل از دنیای ادم بزرگا بود که ماها قاتیشون شده بودیم یا تقصیرزن گ و تفریح خودمونی و که گاها شد محل تیکه پراکنی جای تو خصوصی گفتنا
نمیدونم سوژه خندهامون کمتر شده بود یا خودمونم شده بودیم همون آدمای سنگی و بیخودی که سالها قبل خودمون نقدشون میکردیم
هر چی بود فاصله افتاد بین دلامون
نمیخوام بگم یاد دوستی ها بخیر
فقط خواستم بگم ما هموناییم
مدرک مهندسیم ؛ بالا رفتن سنامون دلیل بر تغییر ما نیست ما هموناییم ؛ فقط کمی خسته تر
خواهشا خواهشا منصف باشیم ، احترام بزاریم بهم ؛ همدیگرو قضاوت نکنیم نه برای آرامش طرف مقابل برای شرمنده نشدن جلوی وجدانمون
یا علی.



این قلب من برای تمام همه دوستای قدیمیم.. و دوستان جدید همیشه میتپه...

دوست خوبم چقدر صحبت هات دلنشینه
من هستم و همه تونو دوس دارم مخلص این قلب مهربون و تپنده هم هستیم
به افتخار بچه های باشگاه دست جیغ هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
وبه امید شادی برای همه انسانها

اینم تقدیم به دکتر عزیزم
 

seyyedalizeinali

عضو جدید
سلام به همه بچه های خوب باشگاه مهندسان ایران
این تاپیک تاپیک زنگ و تفریح و گپ و گفت گوهای خودمونی.. ولی تا خودمونی خیلی فاصله داره و بیشتر شبیه یه دفتر پراز عکس و حرفای کپی پست سایتهای دیگه شده.. از خودمونی بودن فاصله گرفته...
من فکر کنم پنج سال پیش بود که وارد باشگاه مهندسان ایران شدم..
اولش خیلی ساکت بود.. و تنها شناخت من افسون و گلابتون و فیتو بود و بعد پژمان...

همه چی خوب بود تا تک تک پسرامون رفتن سربازی ، بچه ها متاهل شدن ... سختیای دنیای واقعی رابطه ها رو تو دنیای مجازی کم کرد...
برگشتم اما نمیونم چرا هیچی مثل سابق نبود رنک (رتبه) انجمون بالاتر بود اما صفا و صمیمیت کمتر
نمیدونم مشکل از دنیای ادم بزرگا بود که ماها قاتیشون شده بودیم یا تقصیرزن گ و تفریح خودمونی و که گاها شد محل تیکه پراکنی جای تو خصوصی گفتنا
نمیدونم سوژه خندهامون کمتر شده بود یا خودمونم شده بودیم همون آدمای سنگی و بیخودی که سالها قبل خودمون نقدشون میکردیم
هر چی بود فاصله افتاد بین دلامون
نمیخوام بگم یاد دوستی ها بخیر
فقط خواستم بگم ما هموناییم
مدرک مهندسیم ؛ بالا رفتن سنامون دلیل بر تغییر ما نیست ما هموناییم ؛ فقط کمی خسته تر
خواهشا خواهشا منصف باشیم ، احترام بزاریم بهم ؛ همدیگرو قضاوت نکنیم نه برای آرامش طرف مقابل برای شرمنده نشدن جلوی وجدانمون
یا علی.



این قلب من برای تمام همه دوستای قدیمیم.. و دوستان جدید همیشه میتپه...

سلام دوستان مخصوصا آیووردای عزیز بخاطر مطالب زیباش و صداقت کلامش
راس میگی و دلیلشم اینه که دلامون رنگش کدر شده آدم بزرگتر که میشه فک میکنه اون حرفایی که با هم میزنن توش یه نکته بد هستش برای انداختن تیکه و متلک پرونی و نیش زدن
خب مسلما در پی تلافی برمیان
آره یادش به خیر منم دلم واسه همون روزای اولم تو تالار تنگ شده ولی یه سری اتفاقاتی تو زندگیم هم افتاده که انگیزمو برای خیلی چیزا کم کرده و از بین برده
از دوستای عزیز خواهش میکنم که در امر بازیابی روحیه کمکم کنن ممنون میشم :gol::gol::gol::heart::heart::heart:
 

seyyedalizeinali

عضو جدید
دوست خوبم چقدر صحبت هات دلنشینه
من هستم و همه تونو دوس دارم مخلص این قلب مهربون و تپنده هم هستیم
به افتخار بچه های باشگاه دست جیغ هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
وبه امید شادی برای همه انسانها

اینم تقدیم به دکتر عزیزم

منم میمیرم واسه بستنی ایول این چه جورشه؟
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست خوبم چقدر صحبت هات دلنشینه
من هستم و همه تونو دوس دارم مخلص این قلب مهربون و تپنده هم هستیم
به افتخار بچه های باشگاه دست جیغ هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
وبه امید شادی برای همه انسانها

اینم تقدیم به دکتر عزیزم

سلام دوستان مخصوصا آیووردای عزیز بخاطر مطالب زیباش و صداقت کلامش
راس میگی و دلیلشم اینه که دلامون رنگش کدر شده آدم بزرگتر که میشه فک میکنه اون حرفایی که با هم میزنن توش یه نکته بد هستش برای انداختن تیکه و متلک پرونی و نیش زدن
خب مسلما در پی تلافی برمیان
آره یادش به خیر منم دلم واسه همون روزای اولم تو تالار تنگ شده ولی یه سری اتفاقاتی تو زندگیم هم افتاده که انگیزمو برای خیلی چیزا کم کرده و از بین برده
از دوستای عزیز خواهش میکنم که در امر بازیابی روحیه کمکم کنن ممنون میشم :gol::gol::gol::heart::heart::heart:

منم میمیرم واسه بستنی ایول این چه جورشه؟

هردودوست عزیز لطف دارید و ممنونم...
خوبی ازخودتونه.. ممنونم بابت بستنی ولی این چیه؟من تو ترکم. :D:biggrin:من الان بستنی میخوام.. منم شکمو;)
ولی ممنونم از دوستان عزیز.. حرف دلم بود که به دوستای گلم در اینجا زدم.. :smile:
 

nazi jooon

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
سلام به همه بچه های خوب باشگاه مهندسان ایران
این تاپیک تاپیک زنگ و تفریح و گپ و گفت گوهای خودمونی.. ولی تا خودمونی خیلی فاصله داره و بیشتر شبیه یه دفتر پراز عکس و حرفای کپی پست سایتهای دیگه شده.. از خودمونی بودن فاصله گرفته...
من فکر کنم پنج سال پیش بود که وارد باشگاه مهندسان ایران شدم..
اولش خیلی ساکت بود.. و تنها شناخت من افسون و گلابتون و فیتو بود و بعد پژمان...

همه چی خوب بود تا تک تک پسرامون رفتن سربازی ، بچه ها متاهل شدن ... سختیای دنیای واقعی رابطه ها رو تو دنیای مجازی کم کرد...
برگشتم اما نمیونم چرا هیچی مثل سابق نبود رنک (رتبه) انجمون بالاتر بود اما صفا و صمیمیت کمتر
نمیدونم مشکل از دنیای ادم بزرگا بود که ماها قاتیشون شده بودیم یا تقصیرزن گ و تفریح خودمونی و که گاها شد محل تیکه پراکنی جای تو خصوصی گفتنا
نمیدونم سوژه خندهامون کمتر شده بود یا خودمونم شده بودیم همون آدمای سنگی و بیخودی که سالها قبل خودمون نقدشون میکردیم
هر چی بود فاصله افتاد بین دلامون
نمیخوام بگم یاد دوستی ها بخیر
فقط خواستم بگم ما هموناییم
مدرک مهندسیم ؛ بالا رفتن سنامون دلیل بر تغییر ما نیست ما هموناییم ؛ فقط کمی خسته تر
خواهشا خواهشا منصف باشیم ، احترام بزاریم بهم ؛ همدیگرو قضاوت نکنیم نه برای آرامش طرف مقابل برای شرمنده نشدن جلوی وجدانمون
یا علی.



این قلب من برای تمام همه دوستای قدیمیم.. و دوستان جدید همیشه میتپه...

هی....آره والا...البته من که حدود یه ساله اینجام...:redface:

ولی قبلنا اگه چند روز نمی اومدیم حداقل یکی بود که بپرسه کجا موندی...
:w24:
ولی الان..دو هفته نبودم...
:(

انگار نه انگار...هیچکی دوسم نداره..:w04:
 

مارجين

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
هی....آره والا...البته من که حدود یه ساله اینجام...:redface:

ولی قبلنا اگه چند روز نمی اومدیم حداقل یکی بود که بپرسه کجا موندی...
:w24:
ولی الان..دو هفته نبودم...
:(

انگار نه انگار...هیچکی دوسم نداره..:w04:

خب نازي جان اين دو سه هفته اخير اكثرا مشغول امتحانات بودن ...واسه اينه كه كسي سراغ كسي رو نميگيره عيزدلم...ناناحت نباش..

من كه اگه شونصد سالم نيام كسي حواسش نيست..خخخخ
 

nazi jooon

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
خب نازي جان اين دو سه هفته اخير اكثرا مشغول امتحانات بودن ...واسه اينه كه كسي سراغ كسي رو نميگيره عيزدلم...ناناحت نباش..

من كه اگه شونصد سالم نيام كسي حواسش نيست..خخخخ
آخه من که امتحان نداشتم...!:w19:
ولی خب حتما بچه ها فکر کردن امتحان داشتم!!!:whistle:
همیشه و همه جا به یادتونم..حتی اگه نباشم...:w36:
 
بالا