.....نمی دونم ...
فائزه گفت که داریم زیراب همو می زنیم !![]()
آخه انقدر شلوغ کردن که ....
بی خیال آخر نگفتی چرا انقدر بچه ساکتی هستیا!!!!
....... جالب بود........هر شعر
گریز از یک گناه بود
هر فریاد
گریز از یک درد
و هر دوستی
گریز از یک تنهایی عمیق
افسوس که
تو
هیچ گریزگاهی نداشتی...!
نمیدونم!!!فقط 700 تا پست توی این تاپیک زدم
چطور ساکتم؟!
نمیدونم!!!
آخه هر چی به نظرم حمید تکرو امیر مسعود شلوغ میان، به همون اندازه شما ساکت!
درسته. دوتا سوال دیگه بپرسم؟همه که مثل هم نیستن!
من بلد نیستم اونجوری باشم/
مرسی.نه
-----
مرسی.
خوبیش اینه که یکی از اون دوتا رو تو همون پست پرسیدم.
نه دیگه دوتا بود.پس یه سوال داشتی
نه
دو تا
نه دیگه دوتا بود.
اولیش همین بود که اجازه دارم سوال دومم رو بپرسم؟
که با جوا ب منفی شما سوال دوم منتفی شد دیگه!
پس دو تا سوال بود.
دقیقاً وقتی داشتم می نوشتم یه سوال دیگه بپرسم، گفتم شاید بگید که بله و همین الان سوالتو جواب دادم. یه سوالتو پرسیدی. و فرصت سوال دیگه ای نداری!اجازه گرفتن با سوال پرسیدن فرق داره!
اینجوری انگار دو تا سوال داشتی
من اشتباه میکنم
یا
تو ؟
اشکال نداره. یه خورده بهش فکر کنی از پیچیدگی در میاد.پیچیده بود!
سلام!
اشکال نداره. یه خورده بهش فکر کنی از پیچیدگی در میاد.
سلام. شبتون به خیر.سلام!
سلام احوال شما صبحتون بخير![]()
نمردیم و دو کلمه حرف از دهن وحید شنیدیم !![]()
من که صبح تا شب اینجا حرف میزنم!
قشنگ بودهر شعر
گریز از یک گناه بود
هر فریاد
گریز از یک درد
و هر دوستی
گریز از یک تنهایی عمیق
افسوس که
تو
هیچ گریزگاهی نداشتی...!
از کجا میدونی 700تا پست زدی؟فقط 700 تا پست توی این تاپیک زدم
چطور ساکتم؟!
دقیقاً وقتی داشتم می نوشتم یه سوال دیگه بپرسم، گفتم شاید بگید که بله و همین الان سوالتو جواب دادم. یه سوالتو پرسیدی. و فرصت سوال دیگه ای نداری!
پیچیده شد.
پس چرا ما نمیبینیم
از کجا میدونی 700تا پست زدی؟
سلام ...
من هستم.........
سلااااام