مرسی شما خوبی عزیزم؟؟؟؟سلام به روی ماهت خوبی؟
یه نفر داشت دنبالت میگشت... چرا دیر اومدی؟
بیچاره کلی هم گشنه اش بود![]()
کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



مرسی شما خوبی عزیزم؟؟؟؟سلام به روی ماهت خوبی؟
یه نفر داشت دنبالت میگشت... چرا دیر اومدی؟
بیچاره کلی هم گشنه اش بود![]()
باشه من منتظرمبذار بعد امتحانا یه سفر میرم ابادان ...سفر بعدی بوشهره...خبرت میکنم
شب بخیر![]()
مرسی شما خوبی عزیزم؟؟؟؟
کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟![]()
منم دلم براشون تنگ شدهباشه من منتظرم
ولی میگم آبادان رو فقط با یه نفر دیگه بیای بیشتر خوش میگذره... یه وقت گروها نیایا ولی بوشهر کیف میده که 50-60نفری بریم...
راستی یادمون باشه رفتیم بوشهر یه سری هم به جاوید بزنیم... دلمان برایش تنگ شده است
الان رفتم پستارو خوندم اره راس میگیمیگفت اسمش سعید سروش اما من فکر میکنم داره اشتباه میگنه... بهش میاد سروش سعید باشه ... آره این قشنگترم هست![]()
![]()
منم دلم براشون تنگ شده:surprid:
الان رفتم پستارو خوندم اره راس میگی
پس درسته... میدونستم من اشتباه نمیکنم
تازه من خیلی هم گلم ، خیلی هم ماهم...
آخی جای افشین خالی![]()
... این موقع ها همیشه بهم مبگفت اعتماد به نفست منو کشته سارا
![]()
اتفاقا منم همین الان دیدیم....امروز محرومیته اقا جاوید تموم شد
اومد باشگاه؟؟؟؟؟؟؟اتفاقا منم همین الان دیدیم....![]()
جای سروش سعید هم خالی![]()
اومد باشگاه؟؟؟؟؟؟؟
نه منظورم رفع محرومیتش بود
نه فقط جای آقا جاوید خالی
![]()
خب بلند میشد راه یه ذره میرفت پاش باز میشد میرفت اشپزخونه در یخچالو باز میکرد یه چیز برمیداشتو میخوردجای جاوید خیلی خالیه
ولی جای سروش سعید هم بسی خالیست
طفلکی خیلی هم گشنه اش بود
خب شبم خانم جان عزیز عمه... من دیگر با اجاه شما بروم بخوابم که عمه جان شما خسته می باشد![]()
خب بلند میشد راه یه ذره میرفت پاش باز میشد میرفت اشپزخونه در یخچالو باز میکرد یه چیز برمیداشتو میخورد
شب خوش عمه جون خوب بخوابی![]()
نه دیگه خیلی گشنه اش بود ... فکر کنم از گشنه گی از حال رفت...
من پشیمون شدم دیگه نمیرم... الان یادم اومد که کلی پستای قبل رو نخوندم... میشینم بخونم بعد میرم![]()
راست میگه... مخصوصا وقتی که من باشم... آخه من خیلی گلم، خیلی هم ماهماینجا سمانه جان همه به هم حال میدن کسی حال کسی رو نمیگیره.بچه ها یه دست هستن و راجع به مسایل مختلف صحبت میشه.کار زندگی و ... خوشحال میشیم بیشتر بیای اینجا![]()
ببخشید یه سؤال برام پیش اومد هر کی بلد بود بگه... هوای ملس به چهجور هوایی میگن؟ (سؤالم جدیه هاهوا تو شمال سرد شبا ستاره ای خنکولی هواش ملس
آره میدونم، راستش ما یه دوستی داریم خواستیم سرش رو یه جوری گرم کنیم آدرس این باشگاهو بهش دادیم گفتیم بد نیست یه وقتایی یه سری اینجا بزنی...
عضو که شد هر روز کلی غر می زد، یه روز میگفت بعضیا جقدر لوسن اینجا، یه روز میگفت سمانه این کجا بود منو فرستادی بعضیا چقدر عصبین، یه روز می گفت بعضیا خیلی بی جنبن... تا اینکه دیدم یه مدتی دیگه اصلا گله نمی کنه... یعنی اصلا وقت نمی کرد گله کنه همه اش پای نت بود... بلاخره ردش رو گرفتم دیدم پاتوقش اینجاست، گفتم لابد خبریه که اینقدر از اینجا خوشش اومده... این شد که منم اومدم ببینم اینجا چه خبر
حالا جریان این لیست چیه؟
پس بگو هر کس منو میدید میگفت سمانه اومده بود دنبالت میگشت..
دوستتون سارا نیست احیانا؟
خیلی خیلی خوش امدید...صفا اوردید...
شما هم یه روز اینجا باشید دیگه دلتون میخواد دائما اینجا باشید و صحبتا رو پیگیری کنید....
لیست که چه عرض کنم...اول واسه اشنایی بیشتر اعضا با هم نام کاربری و اسم و گرایش و سال تولد اعضایی که علاقمند بودن رو نوشتن... بعد دیگه جریانات فراواااااااااانی شروع شد... اگه خیلی علاقمند هستید پیگیر این جریانات باشید باید برید از حدودا 100 صفحه قبل (یا حتی بیشتر ) رو که طی سه چهار روز ارسال شده رو بخونید
به طور خلاصه در پی مزدوج کردن مجردا هستیم
فعلا چند تا زوج مشخص شده...
الهام و افشین
سارا و حمیدرضا
نارون و سعید
.
.
.
.
حالا اطلاعات لازم رو واسه لیست لطف کنید تا لیست رو تکمیل کنیم
ممنونم از راهنماییتون... اما مشکلش کلا از جای دیگس...خیلی ممنونم...
مریم از کجا فهمیدی منو میگفت؟
خدا رو شکر که تو اون لیست تغییرات اساسی داده شد... و گرنه معلوم نبود چه به سر این تاپیک می اومد؟![]()
سمانه میکشمتسارا
(سارا من نگفتماااااااااا خودش فهمید)
مرسی عزیزم، شما لطف داری...
100صفحه قبل؟؟؟؟ بگو سه چهار هفته... میخوای برم دیگه نیام
ببینم این سارا که سارای من نیست؟؟؟؟
عجب لیست با مزه ای... حالا یعنی منم باید پرش کنم
عزیز دل عمه ، نه سارا خیلی گله، تازه ماه هم هست اصلا هم غر نمی زنهباورم نمیشه سارا غر بزنه![]()
دیدید سمانه هم گفت خیلی ماهم... هر چند همه میدونن نیازی به گفتن ندارهنه عزیزم سارا خیلی ماهه...فقط زورش به من میی رسه![]()
نه سمانه اون یه سارای دیگه بود...نه!!!!پس چرا به من نگفته ؟؟
برا همین همه اش اینجاست؟؟
:
به به سروش سعید... سلام کرده دیگه باید جوابشو داد... علیک سلامیک سلام گنده به اراواح پاک همتون![]()
کاکو سعید هم که یکی دیگه از گلای اینجاست... منم گلم تازه خیلی هم ماهمبه به
جمع تون جمع بود گلتون کم بود
منم اومدم
سلام سارا...
سلام شبنم...
خوبین؟؟؟
دیگه کسی نیست اینجا؟؟
چه کاریسمانه میکشمت... اما نه حالا، فعلا باهات کار دارم
![]()
من به جای سمانه پرش میکنم.... همه اش مثل خودمه... آخه منو سمانه دوقولوییمفقط پدر و مادرامون با هم فرق می کنن
![]()
عزیز دل عمه ، نه سارا خیلی گله، تازه ماه هم هست اصلا هم غر نمی زنه![]()
دیدید سمانه هم گفت خیلی ماهم... هر چند همه میدونن نیازی به گفتن نداره
آخه تو حسابت با بقیه فرق میکنه قولم![]()
کدوم سارانه سمانه اون یه سارای دیگه بود...![]()
به به سروش سعید... سلام کرده دیگه باید جوابشو داد... علیک سلام![]()
کاکو سعید هم که یکی دیگه از گلای اینجاست... منم گلم تازه خیلی هم ماهمQUOTE]]
![]()
آره خوبم...
چیکار کنم من؟؟؟اعصابم ریخته بهم...تا میام پست بدم اینترنتم قطع میشه...
اصلا دیگه نمیخوام...
من افشینو میخوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام...![]()
جدی؟؟؟واقعا عاشق شدیو از دست رفتی
![]()
جریان این جا گرفتن چیه؟ میشه به ما هم بگیدبراش جا نگیریا
اون بشینه اینجا ...تو براش جا بگیری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اونم که امشب ذکر خیرش بود...یه حرف بی ربط:جای آقا جاوید خالیییییییییییییییییییه...............گریه تعجب
دایی جون صحر رو با س می نویسنسلام زهرا سلام مريم خانم نه واقعا صحر خيزين شما دوتا اون الهامم از عوارض عاشقيشه شب نخوابيده
همون بحث اعتیاد...و اما نم بلاخره ترک خواهم کرد
سلام
باور کنید دیشب به خودم قول دادم که تا بعد از امتحانا پامو تو باشگاه نمیذارم صبحم بیدار شدم اما گفتم بذار درس بخونم بعد از امتحانا سحرخیزی رو نشون میدم... دیگه طاقت نیووردم و امدم....
افسون وضع بدی دارم... یه هفته اخراجم کن تا راحت بشینم درسمو بخونم....
گفتم که من به افسون اجازه نمیدم تنهایی بیاد اینجا...![]()
نگفتم فردا که...
من برم درسمو بخونم(چهار تا امتحان سنگین پشت سر هم دارم)
![]()
ای نوه بی معرفت...پس عزیزت چی؟سلام به همه .....
خوبين ايشالله ... خانواده بزرگم چه طورن ...آبجي هام :
افسون و زهرا و شبنم و الهام و مريمي و نيلو جونم ....
داداشي محمد رضا ....
پسر خاله هام حميد رضا و سعيد ...
آقاي 3 نقطه به همراه بانو ... حميد تكرو .... آقا رضا ... آقاي امير علي تازه كشف شده ...
كسي از قلمم نيوفتاد ...؟
خدا نکنه عزیزم این چه حرفیهجدی؟؟؟
حالا چیکار کنم؟؟؟
الان از دست رفتم...یعنی مردم؟؟؟
بمیرم که دیگه افشینو نمی بینم که.....................
اونم منو نمی بینه...
![]()
مطمئنی کس دیگه ای نمی فهمه؟بابا اسم من فائزه ست ولی فقط بین خودمون باشه
..........![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
.........![]()
![]()
بچه ها زنبورای اندیشه حمله کردنننننننننن فرارررررررررررررررررر
نمیدونم میخوان کیو نیش بزنن فکر کنم امدن دنبال زهرا میگردن...
چرا من ؟؟خیلی با حاله با این عکست حال کردم .....
ولی چرا زهرا من فک کردم دنبال سارا می گردن ....![]()
الانشم مهربونم شبنم جونم...خدا نکنه عزیزم این چه حرفیه
یعنی اینکه دیگه مثل قدیما شاد نیستی قبلنا مهربون بودی میخندیدی ولی بعد ازدواجتهمش ناراحتی فقط اونو میبینی دیگران برات اهمیت ندارن
ببخشید اینقد رک گفتم![]()
اونم که امشب ذکر خیرش بود...![]()
منظورم اینه منو شبنم صدا کنین و فقط اهالی این تاپیک بدونن اسمم چیهمطمئنی کس دیگه ای نمی فهمه؟![]()
مطمئنی؟؟؟؟؟؟الانشم مهربونم شبنم جونم...فقط یه کم حالم گرفتس...دعا کن مشکلم حل شه...دوباره میشم همون الهامی که بودم...
اینا همش شوخیه...
ولی جدای از شوخی جای 3نقطمون واقعا خالیه...![]()