[FONT="]سر مستی و افتخار به پیوند با حضرت[/FONT]
منتظر با توجه وتکیه بر آموزه های قرآنی و دین خود به داشتن امام و رهبری معصوم مثل مهدی موعود (عج) پدری چنین مهربان و دوست داشتنی و الگویی چنین والا و کامل افتخار می کند ، او میداند هیچ کس در روی زمین بهتر و کامل تر از امام و رهبرش وجود ندارد و هیچ کس مثل او شایستگی الگو بودن را ندارد . منتظر دلداده و شیفته حضرت است و از اینکه شیفته چنین دلبری است ، خدا را شکر می کند .
[FONT="]شکر خدا که سینه ام از مهر تو پر است [/FONT]
[FONT="] کامی که خواستم ز خدا شد میسرم [/FONT]
[FONT="]راهم مزن به وصف زلال خضر که من [/FONT]
[FONT="] از جام آل جرعه کش حوض کوثرم[/FONT]
[FONT="]یار دل آرام دل برده از ما [/FONT]
[FONT="] آرام و آرام الحمدلله[/FONT]
چرا شاکر و سرمست نباشد ؟ چرا افتخار نکند و به خود نبالد که با عشق به حضرت از دام معشوق های پست و قلابی و معشوق های موهوم و سرابی نجات پیدا کرده است ؟
با همه غمی که از مصایب و مظلومیت حضرت دارد ، از آن جهت که پیوند قلبی او با حضرت ثابت و همیشگی است ، سر مستی و افتخار او نیز ثابت و ماندنی است .
این پیوند موجب می شود که همیشه سر شار از شادی و بهجت و قدرت روحی باشد .
[FONT="]ما باده محبت او نوش کرده ایم [/FONT]
[FONT="] ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما[/FONT]
او نه تنها به علت شرب دائم از باده ارتباط با حضرت دارای شوق و سرور همیشگی است ، بلکه وجود خود را نیز با پیوند به حقیقت ابدی و ماندگار حضرت ، به یک وجود ماندگار با خوشبختی ابدی تبدیل کرده است . هیچ مرگ و آفتی و هیچ غم و خطری نمی تواند به او آسیب بزند .
[FONT="]هرگز نمیرد آنکه دلش از این باده زنده شد [/FONT]
[FONT="] ثبت است بر جریده عالم دوام ما [/FONT]
همین حالت، رمز استقامت منتظر در برابر سختی ها ، فتنه های آخر الزمان و کشش های پوچ دنیایی است . وجود مقدسحضرت که تجلی خدا ومظهر اواست خیر محض است .
در زیارت حضرت خطاب به ایشان چنین عرض می کنیم :
اَلسََّلامُ عَلی شَمسِ الظَّلامِ وَ بَدرِ التَّمامِ . اَلسَّلامُ عَلی رَبیعِ الاَنامِ وَ نَضرَةِ الاَیّامِ
سلام بر خورشید تاریکی ها و ماه شب چهاردهم ، سلام بر بهار مردم و خرمی زمان
او حتی در زمان غیبتش عامل خرمی زمین و بهار مردمان است ، ولی همان طور که خود گفت نحوه بهره برداری مردم از خورشید وجودش مانند بهره برداری مردم از خورشید است هنگامی که خورشید پشت ابر ها است ولی باز روشنایی زمین و عامل زندگی و حیات مردم است .
تعابیر خورشید ، بهار و خرمی اگر درست مورد دقت قرار گیرند نکات عمیق و دقیقی را از خیرات و برکات وجودی حضرت ، به جهانیان می آموزند .
آری ، وجود منتظر از آن جهت که به خورشید ، بهار ومنبع خرمی متصل است ، یک وجود همیشه بهار و خرم است . وجودی با نشاط که هرگز سستی و خستگی به سراغش نمی آید .
با محبت سر شاری که از مولایش در دل دارد ، محتاج و گدای توجه و محبت هیچ کس نیست . نه تنها بی محلی ها و بی اعتنایی های دیگران در او تأثیری ندارد ، بلکه دشمنی ها ، تمسخر ها و اذیت های دیگران او را پژمرده و خانه نشین نکرده ، از نشاط او نمی کاهد .
[FONT="]از مهرت ای خورشید جان چون ذره ام هر سو روان [/FONT]
[FONT="] مجذوب حسن دیگران ای ماه خوبان نیستم [/FONT]
و این نعمت و مقام بزرگی است که انسان عاشق کسی باشد که عشق او انسان را به کمال می رساند ، نه این که استعدادها و کمالات انسان را هدر دهد و در نهایت انسان را در سراب پوچی ها و خیالات خام و آرزوهای دست نایافته ، تشنه و گرسنه و زخمی رها کند تا انسان شاهد مرگ خود و همه آرزو هایش باشد .
[FONT="]برا امام که بنیاد عمر بر باد است [/FONT]
[FONT="] بیا که قصر عمل سخت سست بنیاد است [/FONT]
[FONT="]غلام همت آنم که جز محبت تو [/FONT]
[FONT="] ز هر چه رنگ تعلق پذیر آزاد است [/FONT]
آری منتظر با داشتن مهدی موعود سر شار از پاک ترین و زیبا ترین و سازنده ترین محبت ها است .
منتظر عزت و شخصیت ، نشاط و قدرت روحی را از رهبر و پدر خود گرفته است او هرگز احساس پوچی و بی هدفی نمی کند . در مقابل هیچ شخصیتی احساس کوچکی و پستی کاذب نمی کند . او بزرگ است و خود را بزرگ و عزیز می داند ، چون مرتبط با امام و رهبری بس بزرگ و عزیز است . او هر کس را لایق خط دهی و راهنمایی خود نمی داند ، به راحتی شیفته و جذب اشخاص ، به خصوص آن هایی که در لباس علم و دیانت برای خود دکانی باز کرده اند و کمر به انحراف مردم بسته اند ، نمی شود . گرگ هایی که در لباس مذهب به جای دعوت به خداوند و ایجاد پیوند حقیقی و مؤثر بین مردم و امام زمانشان و نیز بین مردم و اهداف مقدس حضرت ، مردم را به خود دعوت می کنند و اگر اسمی نیز از امام زمان می برند ، به گونه ای است که هیچ پیوند و بیداری در مخاطب های خود نسبت به وضعیت کنونی حضرت و مظلومیت جان خراش او و نیز اهداف و انتظارات حضرت از شیعیان ایجاد نمیشود.چنین اشخاصی مخاطبین غافل و مظلوم خود را که چه بسا به هوا و تمنای حضرت دور آن ها جمع شده اند ، فریب می دهند و آن ها را قربانی ضعف شخصیت و انحرافات و عقده های خود می کنند و عمر و استعدادهای مخاطبین را تلف می کنند .
عظمت امام زمان (عج) چنان قلب و روح منتظر را فرا گرفته که تحت الشعاع هیچ کس با هر اسم و عنوانی که باشد ، هرگز از صراط مستقیم الهی و اخلاق کریمه و پسندیده اسلامی و تقوا و ایمان جدا نمی شود . علاقه محبت او و نیز احترام و اطاعت او نسبت به افراد ، تابع نزدیکی افراد به محبوبش و تقوا و ایمان حقیقی آنان است . او نسبت به همه محبان و دوستان حقیقی حضرت ، متواضع و با محبت است ، بدون اینکه به سایر عناوین و اعتباریات آن ها از قبیل ثروت و موقعیت اجتماعی و ... توجه کند . منتظر نه تنها شر خود را از حضرت دفع کرده است و همه سعی خود را می کند که از او گناهی صادر نشود که خاطر محبوب آزرده شود ، بلکه از آن جهت که محبوب همه وجودش را اشغال کرده است ، در همه کارها و حرکات و سکنات ، رضای او را در نظر می گیرد . برای منتظر اهداف حضرت و خواست او بر اهداف و خواست خودش مقدم است ، بلکه رفته رفته این محبت چنان شدت می گیرد که اساسا هدف و خواستی برای منتظر غیر از هدف و خواست حضرت باقی نمی ماند . او در هر تصمیم و اقدامی رضای حضرت را در نظر می گیرد . اگر بداند کاری مورد رضای ایشان نیست ، هرگز به سراغ آن نمی رود . آن چه نصب العین منتظر است ، این فرمایش حضرت است که منتظران را به محبت و دوستی خود دعوت می کند و آن ها را از کراهت و غذب خود ، بر حذر می دارد :
((فَلیَعمَل کُلُّ امرِءٍ مِنکُم بِما یُقَرِّبُ بِهِ مِن مَحَبَّتِنا وَ یَتَجَنَّبُ ما یُدنیهِ مِن کَراهَتِنا وَ سَخَطِنا))
باید هر یک از شما به آن چه او را به محبت ما نزدیک می کند ، عمل نماید و از آن چه او را به کراهت و خشم ما نزدیک می کند ، دوری کند .
محبت حضرت ، محبوبیت در نزد خدا و خشم حضرت ، خشم خدا را در پی خواهد داشت .
منتظر خوب می داند که همراهی با حضرت و این که کار هایش مورد رضایت حضرت باشد ، او را به حضرت نزدیک می کند و رضایت حضرت و خیر و برکت و آرامش را در پی خواهد داشت . کما اینکه غضب حضرت و این که کار هایش مورد رضایت حضرت نباشد ، به این معنا است که با قطب و محور عالم هماهنگ نیست و این ناهماهنگی اثر وضعی بسیار بدی بر زندگی انسان می گذارد پس عمل خوب و صالح یعنی هماهنگی با حضرت که قطب محور عالم است و همه کار های عالم به دست اوست و نیز گناه و اعمال بد یعنی هماهنگ نبودن و مخالفت با ایشان و با کسی که همه عالم حول محور او و تحت نظر او در گردش است و این به معنی از دست دادن همه توفیقات و خیرات است .
منتظر با توجه وتکیه بر آموزه های قرآنی و دین خود به داشتن امام و رهبری معصوم مثل مهدی موعود (عج) پدری چنین مهربان و دوست داشتنی و الگویی چنین والا و کامل افتخار می کند ، او میداند هیچ کس در روی زمین بهتر و کامل تر از امام و رهبرش وجود ندارد و هیچ کس مثل او شایستگی الگو بودن را ندارد . منتظر دلداده و شیفته حضرت است و از اینکه شیفته چنین دلبری است ، خدا را شکر می کند .
[FONT="]شکر خدا که سینه ام از مهر تو پر است [/FONT]
[FONT="] کامی که خواستم ز خدا شد میسرم [/FONT]
[FONT="]راهم مزن به وصف زلال خضر که من [/FONT]
[FONT="] از جام آل جرعه کش حوض کوثرم[/FONT]
[FONT="]یار دل آرام دل برده از ما [/FONT]
[FONT="] آرام و آرام الحمدلله[/FONT]
چرا شاکر و سرمست نباشد ؟ چرا افتخار نکند و به خود نبالد که با عشق به حضرت از دام معشوق های پست و قلابی و معشوق های موهوم و سرابی نجات پیدا کرده است ؟
با همه غمی که از مصایب و مظلومیت حضرت دارد ، از آن جهت که پیوند قلبی او با حضرت ثابت و همیشگی است ، سر مستی و افتخار او نیز ثابت و ماندنی است .
این پیوند موجب می شود که همیشه سر شار از شادی و بهجت و قدرت روحی باشد .
[FONT="]ما باده محبت او نوش کرده ایم [/FONT]
[FONT="] ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما[/FONT]
او نه تنها به علت شرب دائم از باده ارتباط با حضرت دارای شوق و سرور همیشگی است ، بلکه وجود خود را نیز با پیوند به حقیقت ابدی و ماندگار حضرت ، به یک وجود ماندگار با خوشبختی ابدی تبدیل کرده است . هیچ مرگ و آفتی و هیچ غم و خطری نمی تواند به او آسیب بزند .
[FONT="]هرگز نمیرد آنکه دلش از این باده زنده شد [/FONT]
[FONT="] ثبت است بر جریده عالم دوام ما [/FONT]
همین حالت، رمز استقامت منتظر در برابر سختی ها ، فتنه های آخر الزمان و کشش های پوچ دنیایی است . وجود مقدسحضرت که تجلی خدا ومظهر اواست خیر محض است .
در زیارت حضرت خطاب به ایشان چنین عرض می کنیم :
اَلسََّلامُ عَلی شَمسِ الظَّلامِ وَ بَدرِ التَّمامِ . اَلسَّلامُ عَلی رَبیعِ الاَنامِ وَ نَضرَةِ الاَیّامِ
سلام بر خورشید تاریکی ها و ماه شب چهاردهم ، سلام بر بهار مردم و خرمی زمان
او حتی در زمان غیبتش عامل خرمی زمین و بهار مردمان است ، ولی همان طور که خود گفت نحوه بهره برداری مردم از خورشید وجودش مانند بهره برداری مردم از خورشید است هنگامی که خورشید پشت ابر ها است ولی باز روشنایی زمین و عامل زندگی و حیات مردم است .
تعابیر خورشید ، بهار و خرمی اگر درست مورد دقت قرار گیرند نکات عمیق و دقیقی را از خیرات و برکات وجودی حضرت ، به جهانیان می آموزند .
آری ، وجود منتظر از آن جهت که به خورشید ، بهار ومنبع خرمی متصل است ، یک وجود همیشه بهار و خرم است . وجودی با نشاط که هرگز سستی و خستگی به سراغش نمی آید .
با محبت سر شاری که از مولایش در دل دارد ، محتاج و گدای توجه و محبت هیچ کس نیست . نه تنها بی محلی ها و بی اعتنایی های دیگران در او تأثیری ندارد ، بلکه دشمنی ها ، تمسخر ها و اذیت های دیگران او را پژمرده و خانه نشین نکرده ، از نشاط او نمی کاهد .
[FONT="]از مهرت ای خورشید جان چون ذره ام هر سو روان [/FONT]
[FONT="] مجذوب حسن دیگران ای ماه خوبان نیستم [/FONT]
و این نعمت و مقام بزرگی است که انسان عاشق کسی باشد که عشق او انسان را به کمال می رساند ، نه این که استعدادها و کمالات انسان را هدر دهد و در نهایت انسان را در سراب پوچی ها و خیالات خام و آرزوهای دست نایافته ، تشنه و گرسنه و زخمی رها کند تا انسان شاهد مرگ خود و همه آرزو هایش باشد .
[FONT="]برا امام که بنیاد عمر بر باد است [/FONT]
[FONT="] بیا که قصر عمل سخت سست بنیاد است [/FONT]
[FONT="]غلام همت آنم که جز محبت تو [/FONT]
[FONT="] ز هر چه رنگ تعلق پذیر آزاد است [/FONT]
آری منتظر با داشتن مهدی موعود سر شار از پاک ترین و زیبا ترین و سازنده ترین محبت ها است .
منتظر عزت و شخصیت ، نشاط و قدرت روحی را از رهبر و پدر خود گرفته است او هرگز احساس پوچی و بی هدفی نمی کند . در مقابل هیچ شخصیتی احساس کوچکی و پستی کاذب نمی کند . او بزرگ است و خود را بزرگ و عزیز می داند ، چون مرتبط با امام و رهبری بس بزرگ و عزیز است . او هر کس را لایق خط دهی و راهنمایی خود نمی داند ، به راحتی شیفته و جذب اشخاص ، به خصوص آن هایی که در لباس علم و دیانت برای خود دکانی باز کرده اند و کمر به انحراف مردم بسته اند ، نمی شود . گرگ هایی که در لباس مذهب به جای دعوت به خداوند و ایجاد پیوند حقیقی و مؤثر بین مردم و امام زمانشان و نیز بین مردم و اهداف مقدس حضرت ، مردم را به خود دعوت می کنند و اگر اسمی نیز از امام زمان می برند ، به گونه ای است که هیچ پیوند و بیداری در مخاطب های خود نسبت به وضعیت کنونی حضرت و مظلومیت جان خراش او و نیز اهداف و انتظارات حضرت از شیعیان ایجاد نمیشود.چنین اشخاصی مخاطبین غافل و مظلوم خود را که چه بسا به هوا و تمنای حضرت دور آن ها جمع شده اند ، فریب می دهند و آن ها را قربانی ضعف شخصیت و انحرافات و عقده های خود می کنند و عمر و استعدادهای مخاطبین را تلف می کنند .
عظمت امام زمان (عج) چنان قلب و روح منتظر را فرا گرفته که تحت الشعاع هیچ کس با هر اسم و عنوانی که باشد ، هرگز از صراط مستقیم الهی و اخلاق کریمه و پسندیده اسلامی و تقوا و ایمان جدا نمی شود . علاقه محبت او و نیز احترام و اطاعت او نسبت به افراد ، تابع نزدیکی افراد به محبوبش و تقوا و ایمان حقیقی آنان است . او نسبت به همه محبان و دوستان حقیقی حضرت ، متواضع و با محبت است ، بدون اینکه به سایر عناوین و اعتباریات آن ها از قبیل ثروت و موقعیت اجتماعی و ... توجه کند . منتظر نه تنها شر خود را از حضرت دفع کرده است و همه سعی خود را می کند که از او گناهی صادر نشود که خاطر محبوب آزرده شود ، بلکه از آن جهت که محبوب همه وجودش را اشغال کرده است ، در همه کارها و حرکات و سکنات ، رضای او را در نظر می گیرد . برای منتظر اهداف حضرت و خواست او بر اهداف و خواست خودش مقدم است ، بلکه رفته رفته این محبت چنان شدت می گیرد که اساسا هدف و خواستی برای منتظر غیر از هدف و خواست حضرت باقی نمی ماند . او در هر تصمیم و اقدامی رضای حضرت را در نظر می گیرد . اگر بداند کاری مورد رضای ایشان نیست ، هرگز به سراغ آن نمی رود . آن چه نصب العین منتظر است ، این فرمایش حضرت است که منتظران را به محبت و دوستی خود دعوت می کند و آن ها را از کراهت و غذب خود ، بر حذر می دارد :
((فَلیَعمَل کُلُّ امرِءٍ مِنکُم بِما یُقَرِّبُ بِهِ مِن مَحَبَّتِنا وَ یَتَجَنَّبُ ما یُدنیهِ مِن کَراهَتِنا وَ سَخَطِنا))
باید هر یک از شما به آن چه او را به محبت ما نزدیک می کند ، عمل نماید و از آن چه او را به کراهت و خشم ما نزدیک می کند ، دوری کند .
محبت حضرت ، محبوبیت در نزد خدا و خشم حضرت ، خشم خدا را در پی خواهد داشت .
منتظر خوب می داند که همراهی با حضرت و این که کار هایش مورد رضایت حضرت باشد ، او را به حضرت نزدیک می کند و رضایت حضرت و خیر و برکت و آرامش را در پی خواهد داشت . کما اینکه غضب حضرت و این که کار هایش مورد رضایت حضرت نباشد ، به این معنا است که با قطب و محور عالم هماهنگ نیست و این ناهماهنگی اثر وضعی بسیار بدی بر زندگی انسان می گذارد پس عمل خوب و صالح یعنی هماهنگی با حضرت که قطب محور عالم است و همه کار های عالم به دست اوست و نیز گناه و اعمال بد یعنی هماهنگ نبودن و مخالفت با ایشان و با کسی که همه عالم حول محور او و تحت نظر او در گردش است و این به معنی از دست دادن همه توفیقات و خیرات است .