سلام دوستای ناز
من عضو جدیدم
ولنتاین همتون مبارک
سلام...
خوشاومدي...
ولنتاين شمام موبارك باشه...
زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!
- شروع کننده موضوع Phyto
- تاریخ شروع
- وضعیت
سلام...
خوشاومدي...
ولنتاين شمام موبارك باشه...
آریوداد
عضو جدید
نامه مادر به فرزند
نامه مادر به فرزند
فرزند عزیزم آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی صبور باش و مرا درک کن.
اگر هنگام غذا خوردن، لباس هایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم صبور باش و به یاد بیاور که همین کارها را به تو یاد دادم.
…
اگر زمانی که صحبت میکنم حرفهایم تکراری و خسته کننده است صبور باش و حرفهایم را قطع نکن و به حرفهایم گوش فرا ده، همانگونه که من در دوران کودکی به حرفهای تکراریت بارها و بارها با عشق گوش فرا دادم.
اگر زمانی را برای تعویض من میگذاری با عصبانیت این کار را نکن و به یاد بیاور، وقتی کوچک بودی، من نیز مجبور می شدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم.
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور می شدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم پس خشمگین نشو اگر بارها و بارهای مطلبی را برای من تعریف میکنی.
وقتی نمی خواهم به حمام بروم، مرا سرزنش نکن، زمانی را به یاد بیاور که مجبور میشدم با هزار و یک بهانه تو را وادار به حمام کردن کنم.
وقتی بی خبر از پیشرفت ها و دنیای امروز، سئوالاتی می کنم با لبخند تمسخر آمیز به من ننگر.
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی، حافظه ام یاری نمی کند، فرصت بده و صبر کن تا بیاد بیاورم، اگر نتوانستم بیاد بیاورم عصبانی نشو، برای من مهمترین چیز نه صحبت کردن ، که تنها با تو بودن و تو را برای شنیدن داشتن است.
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده … همانگونه که تو اولین قدم هایت را در کنار من برداشتی.
وقتی نمیخواهم چیزی بخورم مرا وادار نکن من خوب میدانم که کی به غذا احتیاج دارم.
روزی متوجه میشوی که علیرغم همه اشتباهاتم همیشه بهترین چیزها را برای تو میخواستم و همواره سعی کردم بهترین ها را برای تو فراهم کنم.
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصبانی نشو تو باید مرا درک کنی.
یاریم کن، همانگونه که من یاریت کردم ان زمان که زندگی را آغاز کردی.
زمانی که می گویم دیگر نمی خواهم زنده بمانم و می خواهم بمیرم، عصبانی نشو … روزی خود خواهی فهمید.
کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو، این راه را به پایان برسانم.
فرزند دلبندم، دوستت دارم.
نامه مادر به فرزند
فرزند عزیزم آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی صبور باش و مرا درک کن.
اگر هنگام غذا خوردن، لباس هایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم صبور باش و به یاد بیاور که همین کارها را به تو یاد دادم.
…
اگر زمانی که صحبت میکنم حرفهایم تکراری و خسته کننده است صبور باش و حرفهایم را قطع نکن و به حرفهایم گوش فرا ده، همانگونه که من در دوران کودکی به حرفهای تکراریت بارها و بارها با عشق گوش فرا دادم.
اگر زمانی را برای تعویض من میگذاری با عصبانیت این کار را نکن و به یاد بیاور، وقتی کوچک بودی، من نیز مجبور می شدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم.
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور می شدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم پس خشمگین نشو اگر بارها و بارهای مطلبی را برای من تعریف میکنی.
وقتی نمی خواهم به حمام بروم، مرا سرزنش نکن، زمانی را به یاد بیاور که مجبور میشدم با هزار و یک بهانه تو را وادار به حمام کردن کنم.
وقتی بی خبر از پیشرفت ها و دنیای امروز، سئوالاتی می کنم با لبخند تمسخر آمیز به من ننگر.
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی، حافظه ام یاری نمی کند، فرصت بده و صبر کن تا بیاد بیاورم، اگر نتوانستم بیاد بیاورم عصبانی نشو، برای من مهمترین چیز نه صحبت کردن ، که تنها با تو بودن و تو را برای شنیدن داشتن است.
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده … همانگونه که تو اولین قدم هایت را در کنار من برداشتی.
وقتی نمیخواهم چیزی بخورم مرا وادار نکن من خوب میدانم که کی به غذا احتیاج دارم.
روزی متوجه میشوی که علیرغم همه اشتباهاتم همیشه بهترین چیزها را برای تو میخواستم و همواره سعی کردم بهترین ها را برای تو فراهم کنم.
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصبانی نشو تو باید مرا درک کنی.
یاریم کن، همانگونه که من یاریت کردم ان زمان که زندگی را آغاز کردی.
زمانی که می گویم دیگر نمی خواهم زنده بمانم و می خواهم بمیرم، عصبانی نشو … روزی خود خواهی فهمید.
کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو، این راه را به پایان برسانم.
فرزند دلبندم، دوستت دارم.
چه لمی؟!
Zara1
عضو جدید
من دیروز کنکور دادم و همکلاسیام امروز.مرسی دوستان
بچه ها چرا تو تاپیک کنکور کسی نیس
یعنی کسی امروز کنکور نداده
کجا باید دربارش حرف بزنیم همینجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
:دی خیلی خوشالم.
بچه ها دعا کنید اسم مام بیاد.
Zara1
عضو جدید
باید گندم رو با دوده مخلوط کنیم تا سیاه بشه و همزمان باید حواسمون باشه که دستمون به گندم ا نخوره تا بوی انسان نگیره.
بعد بریزیم تو مسیر موشا.
بعد از چند روز تغذیه کردن موشها انسانیتمون تموم میشه
بدین ترتیب که گندم رو با فسفردوزنگ مخلوط میکنیم و جای گندم های همیشگی میریزیم تا موشها گول بخورن! حواستون به بوی دست انسان باشه ها!
بعدش میبینید که موش ها در اثر فسفین موجود در فسفر دوزنگ یکی پس از دیگری جان به جان آفرین تسلیم میکنن!
حالا وظیفه ی ما جمع آوری لاشه های این قربانیان اعتماد به انسان ؛ و خاک سپاری محترمانه اونهاست!
البته راه راحت ترش استخدام یک گربه ست.
Zara1
عضو جدید
باید گندم رو با دوده مخلوط کنیم تا سیاه بشه و همزمان باید حواسمون باشه که دستمون به گندم ا نخوره تا بوی انسان نگیره.
بعد بریزیم تو مسیر موشا.
بعد از چند روز تغذیه کردن موشها انسانیتمون تموم میشهو از موشها انتقام میگیریم:
بدین ترتیب که گندم رو با فسفردوزنگ مخلوط میکنیم و جای گندم های همیشگی میریزیم تا موشها گول بخورن! حواستون به بوی دست انسان باشه ها!
بعدش میبینید که موش ها در اثر فسفین موجود در فسفر دوزنگ یکی پس از دیگری جان به جان آفرین تسلیم میکنن!
حالا وظیفه ی ما جمع آوری لاشه های این قربانیان اعتماد به انسان ؛ و خاک سپاری محترمانه اونهاست!
البته راه راحت ترش استخدام یک گربه ست.
نمیشه، یکی دوتا موش که از این گندما خورد مُرد بقیه میفهمن دیگه نمیخورن! الان یه شیشه نصفه فسفردوزنگ داریم که دیگه کاربردی نداره!!
اتفاقاً گربه هم دو سه تا همینجوری برا خودشون ول می چرخن!
البته شما استادین...منظورم رعایت نکاتیه که در طعمه گذاری باید رعایت بشه.موش یا هوشه اما فراموش نکنین اون هوشی که برتره هوش انسانه....مهمترین سیگنالی که موش از محیط میگیره " بو " هستش...اونو حذف کنی این موش باهوش کاری ازش ساخته نیست.در واقه پاشنه آشیل موش حس بویایی موشه
چجوری مثلا؟!
باید گندم رو با دوده مخلوط کنیم تا سیاه بشه و همزمان باید حواسمون باشه که دستمون به گندم ا نخوره تا بوی انسان نگیره.
بعد بریزیم تو مسیر موشا.
بعد از چند روز تغذیه کردن موشها انسانیتمون تموم میشهو از موشها انتقام میگیریم:
بدین ترتیب که گندم رو با فسفردوزنگ مخلوط میکنیم و جای گندم های همیشگی میریزیم تا موشها گول بخورن! حواستون به بوی دست انسان باشه ها!
بعدش میبینید که موش ها در اثر فسفین موجود در فسفر دوزنگ یکی پس از دیگری جان به جان آفرین تسلیم میکنن!
حالا وظیفه ی ما جمع آوری لاشه های این قربانیان اعتماد به انسان ؛ و خاک سپاری محترمانه اونهاست!
البته راه راحت ترش استخدام یک گربه ست.
دوست سنگدل من! این دستورالعمل رو مطمئنا از جایی یاد گرفتین.تا حدی هم درسته.اما دستورالعمل مبارزه از نظر مهندسی این نیست...در عمل در سطوح بالا غیر ممکنه.
چند تا نکته رو میگم البته اگه کسی نگه این تاپیک جاش نیس...مدیر خواست انتقال بده. اما بعد چند روز!
و اما نکات
مهمترینش این بود که اشاره کردین...دست و بدن انسان در هر مرحله ای به طعمه بخوره موش سمت طعمه نمیاد
اونچیزی که به فسفردوزنگ آغشته میشه باید سیاه نشه. فقط یه گرد نازک روش بشینه
استفاده از روغن حیوانی...یا کره به یه مقدار جزیی بسیار موثره
به سه دلیل...یکی باعث چسبیدن سم به طعمه میشه...یکی بوش بشدت جذابه و ازهمه مهمتر این روغن اثر سینرژیک روی سم داره و اثر سمو بیشتر میکنه
این نکات اولیه بود...نکات ثانویه هم وجود داره که بماند.
سم فسفر دوزنگ خیلی تیتیش مامانیه...علی رغم قدرت بالایی که داره اما زود فاسد میشه...دربرار نور و هوا مخصوصا...اگه سم و طعمه معطل بمونن خاصیت خودشون رو از دست میدن..بعد موشه میخوره تپلترم میشه بعدش میگیم اااااااه چقد باهوشه لامصب
بادا بادا مبارک بادا ایشاله مبارک بادا....روی تبریک منم حساب کنین
eng-zeinab
عضو جدید
تبریک تبریک تبریک*****
تبریک میگم
من هم تبریک می گم .
تبريك ميگم خانومي...واقعا كه لياقتش رو داشتي...
سلام
شما با دبوانعلی یا آیورودا نسبتی دارید؟
آریوداد
عضو جدید
سلام.
نه. من از زمان عضویت به همین نام بودم. به معنی "داده ایران " یا "بخشیده شده توسط ایران". ایشون جدیدا این نام "آیورودا" را انتخاب کردن.
eng-zeinab
عضو جدید
سلام بروبچ خودموووووووون خوفییین؟؟؟؟؟؟؟
دقیقا منم این سوال به ذهنم اومده بود..
- وضعیت