زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

زنــــــــــــدگی واسه ما آدما مثل یه دفتر میمونه…. برگ اولش رو خوش خط می نویسی!
و دوست داری به آخرش برسی وسطاش خسته میشی بد خط می نویسی
و همش برگه ها رو حروم میکنی
اما آخرش که میرسه جا کم میاری حســــــرت می خوری که چرا
برگه هاشو حروم کردی!

 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
به به یاران عهد قدیم :D دیر رسیدم انگار ...

محمدرضا امسال شب یلدا نمیای فال بگیری برا بچه ها؟

سلام رضا
ببینم چی میشه بتونم میام
ببین بچه ها کدومشون هستن یه تاپیک راه بنداز ادرسشم بده میام
ولی گلاب نیست که تفسیر کنه کاش اونم بیاد
کاش میشد همه قدیمیا میومدن
 

Phyto

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
سلام رضا
ببینم چی میشه بتونم میام
ببین بچه ها کدومشون هستن یه تاپیک راه بنداز ادرسشم بده میام
ولی گلاب نیست که تفسیر کنه کاش اونم بیاد
کاش میشد همه قدیمیا میومدن
کاش رو کاشتیم سبز نشد !!
تو که شماره همه رو داشتی، یه زنگ بزن جمعشون کن ...


راستی کار و بارت چیه الان؟
 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
به به یاران عهد قدیم :D دیر رسیدم انگار ...

محمدرضا امسال شب یلدا نمیای فال بگیری برا بچه ها؟

کاش رو کاشتیم سبز نشد !!
تو که شماره همه رو داشتی، یه زنگ بزن جمعشون کن ...


راستی کار و بارت چیه الان؟
ای شکر خدا بد نیست دارم یه فکری میکنم برم تو کار گل و گیاه
 

عســـل

عضو جدید
سلام رضا
ببینم چی میشه بتونم میام
ببین بچه ها کدومشون هستن یه تاپیک راه بنداز ادرسشم بده میام
ولی گلاب نیست که تفسیر کنه کاش اونم بیاد
کاش میشد همه قدیمیا میومدن
ســـــلام . :D پس جدیــــدیا چـــــی ؟
واســـه ماهـــــا فال نمیگیریــــــن ؟‌ ؟ ؟ :cry: :crying2:
 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
ســـــلام . :D پس جدیــــدیا چـــــی ؟
واســـه ماهـــــا فال نمیگیریــــــن ؟‌ ؟ ؟ :cry: :crying2:


:gol:بله حتما خانوم برا شما هم میگیرم الببته اگه تاپیکشو بسازه اقا رضا
منم یه زمانی جدید بودم
:razz: شما هم یه زمانی قدیمی میشی:D فقط بهتون بگم قدر این دوستیهاتون رو بدونین چون وقی که سرتون گرم زندگی شد سخت میشه اینروزا رو تجربه کرد
 

Phyto

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
:gol:بله حتما خانوم برا شما هم میگیرم الببته اگه تاپیکشو بسازه اقا رضا
منم یه زمانی جدید بودم
:razz: شما هم یه زمانی قدیمی میشی:D فقط بهتون بگم قدر این دوستیهاتون رو بدونین چون وقی که سرتون گرم زندگی شد سخت میشه اینروزا رو تجربه کرد
به من چه؟ مگه تاپیک قبلیا رو من می زدم؟!
 
  • Like
واکنش ها: fgni

مارجين

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
هیس !!!!

مادر بزرگ در حالی که با دهان بی دندان، آب نبات قیچی را می مکید ادامه داد :
آره مادر ، ُنه ساله بودم که شوهرم دادند، از مکتب که اومدم ، دیدم خونه مون شلوغه مامانِ خدابیامرزم همون تو هشتی دو تا وشگون ریز، از لپ هام گرفت تا گل بندازه. تا اومدم گریه کنم گفت : هیس ، خواستگار آمده

خواستگار ، حاج احمد آقا ، خدا بیامرز چهل و دو سالش بود و من ُنه سالم.
گفتم : من از این آقا می ترسم ، دو سال از بابام بزرگتره.
گفتند : هیس ، شکون نداره عروس زیاد حرف بزنه و تو کار، نه بیاره.

حسرت های گذشته را با طعم آب نبات قیچی فرو داد و گفت : کجا بودم مادر ؟ آهان . جونم واست بگه ، اون زمون ها که مثل الان عروسک نبود. بازی ما یه قل دو قل بود و پسرهام الک دو لک و هفت سنگ. سنگ های یه قل دو قل که از نونوایی حاج ابراهیم آورده بودم را ریختند تو باغچه و
گفتند : تو دیگه داری شوهر می کنی ، زشته این بازی ها
گفتم : آخه ....
گفتند: هیس آدم رو حرف بزرگترش حرف نمی زنه

بعد از عقد ، حاجی خدا بیامرز ، به شوخی منو بغل کرد و نشوند رو طاقچه ،
همه خندیدند ولی من ، ننه خجالت کشیدم.
به مادرم می گفتم : مامان من اینو دوست ندارم
مامانم خدا بیامرز ، گفت: هیس ، دوست داشتن چیه ؟ عادت میکنی

بعد هم مامانت بدنیا اومد، با خاله هات و دایی خدابیامرزت. بیست و خورده ایم بود که حاجی مرد. یعنی میدونی مادر ، تا اومدم عاشقش بشم ، افتاد و مرد. نه شاه عبدالعظیم با هم رفتیم و نه یه خراسون ، یعنی اون می رفت.
می گفتم : اقا منو نمی بری ؟
می گفت : هیس ، قباحت داره زن هی بره بیرون

می دونی ننه ، عین یه غنچه بودم که گل نشده ، گذاشتنش لای کتاب روزگار و خشکوندنش.

مادر بزرگ ، اشکش را با گوشه چارقدش پاک کرد و گفت: آخ دلم می خواست عاشقی کنم ولی نشد ننه. اونقده دلم می خواست یه دمپختک را لب رودخونه بخوریم ، نشد. دلم پر می کشید که حاجی بگه دوست دارم ، ولی نگفت
حسرت به دلم موند که روم به دیوار ، بگه عاشقتم ولی نشد که بگه.

گاهی وقتا یواشکی که کسی نبود ، زیر چادر چند تا بشکن می زدم. آی می چسبید، آی می چسبید. دلم لک زده بود واسه یک یه قل دو قل و نون بیار کباب ببر. ولی دست های حاجی قد همه هیکل من بود، اگه میزد حکما باید دو روز می خوابیدم

یکبار گفتم ، آقا میشه فرش بندازیم رو پشت بوم شام بخوریم ؟
گفت : هیس ، دیگه چی با این عهد و عیال ، همینمون مونده که انگشت نما شم

مادر بزرگ به یه جایی اون دور دورا خیره شد و گفت: می دونی ننه ، بچه گی نکردم ، جوونی هم نکردم. یهو پیر شدم ، پیر

پاشو دراز کرد و گفت : آخ ننه ، پاهام خشک شده ، هر چی بود که تموم شد
آخیش خدا عمرت بده ننه. چقدر دوست داشتم کسی حرفمو گوش بده و نگه هیس

به چشمهای تارش نگاه کردم ، حسرت ها را ورق زدم و رسیدم به کودکی اش
هشتی ، وشگون ، یه قل دوقل ، عاشقی و ...

گفتم: مادر جون حالا بشکن بزن ، بزار خالی شی
گفت : حالا دیگه مادر ، حالا که دستام دیگه جون ندارن ؟
انگشتای خشک شده اش رو بهم فشار داد ولی دیگه صدایی نداشتند

خنده تلخی کرد و گفت : آره مادر جون ، اینقدر به همه هیس نگید. بزار حرف بزنن. بزار زندگی کنن. آره مادر هیس نگو ، باشه؟ آدمیزاد از "هیس "
خوشش نمی یاد:cry:
 

افشین باتمانی

متخصص کشاورزی
کاربر ممتاز
روزی دروغ به حقیقت گفت : مــــیل داری با هم به دریـــا برویم و شنـــا کنیم ؟
حقیقــت ساده لــوح پذیرفت و گول خورد . . . آن دو با هم به کنار ساحل رفتند ، وقتی به
ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش را در آورد . دروغ حیلــــه گـــر لباسهای او را پوشید و
… … … … … … …
رفت . . .
از آن روز همیشه حقیقت عــــریان و زشت است ، اما دروغ در لبــــــاس حقیقت با ظاهری
آراسته نمایان می شود .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برها مثل من در کوچه پس کوچه های شهر سرگردانند!

باران میبارد و من غرق در زیر قطره های بارانم ،

دستهایم را بر روی گونه ام گذاشته ام تا کسی نفهمد که گریانم!

با دلهره از کوچه ها میگذرم ، نمیخواهم کسی بفهمد که در جستجوی یارم!

چه آرام میبارد باران بر تن نا آرامم ،

چه زیبا میریزد اشکهایم همراه با قطره های باران!

چه سخت میسوزد تن خسته ام ، به خدا مثل یک پرنده با بالهای شکسته ام!

کسی نمیداند که همراه با خود یک قلب شکسته دارم
 

fati.sh8775

کاربر بیش فعال
سلام به همه دوستای گل وگلابم وحاضرین و مدیر محترم و گرامی و مهربان.....:D
من هی یه مقدار این مناسبتارو با تاخیر میام دیگه حالا پپخشین :redface:
یلداتون مبارک شد ،زمستونتونم مبارک باشه،
پیشاپیش کریسمسم مبارک باشه،
تولدمم که شب یلدا بود ،مبارک باشه:whistle:
و دیگه............همین .اینام مال شما به تعداد ااوردم.............
....
 

fati.sh8775

کاربر بیش فعال

ا
ای داد بی داد ....پاییز رفت ..............
زمستون یعنی ........شلغم،فین فین،خوابیدن سر کلاس ..وای چه حالی میده دو دقه میخوابی انگار از اصحاب کهف بیشتر خوابیدی.
بببببببببببببببببببببببببببببببرف ،سرسرررررررررررررررره،با زی ،آدم برفِی بقیشو خودتون بنویسید ،.............
ای کوفت بگیرن این امتحانا،شب بیداری:w10: ،چای عسل آبلیمو،بازم چایی،همش چایی،قندا تموم شد چی کنیم ..........توی این بی پولی پایان ترما ...............
ریلکسم که درس بخونی دورو وریا در اثر استرس تشنج میگیرن آدمو دچار روان پریشی مکنن.......من اصن نمیدونم کتابه چن صفحه اس هی میاد مگه تا کجا خوندی.............
آخخخخخخخخخخخخخخخخ چقد دردناکه اون لحظه که هم اتاقیت از امتحانش برگشته میگیره تخت میخوابه اون وقت تو صبش امتحان داری فقط یک چهارم جزورو خوندی کتابشو به عنوان جایزه واسه خودت حذف کردی........
ای بابا حالا اگه نیت کنی که میخوایی شب توی اتاق بیدار بمونی بدرسی هم اتاقی گرامی میره تو فاز خوابیدن ،که یالا لامپو خاموش کن ............:w13:
و چقد شیرینه میری درسه رو با مجوز گواهی پزشکی حذفششششششششششششششششش میکنی.......:w11:
خوشحالو خندان کارای جا افتاده رو انجام میدی (کلی لباس نشسته، کلی ظرف کثیف،ای داد بیداد امروز که نوبت جارو زدن من بود ،خوب شد درسه رو حذف کردم،جایزمم اینه عصری برم بیرون یه دور بزنم .....)
بگذریم که از شانس بدمون ،استاد یکی دیگه از درسا به جرم اینکه بیشتر از سه تاغیبت داشتیم حذف سر خود میکنه:surprised: ،و درسایی که افتادیمم به این دوتا حذفیا اضاف میشه و ارائه نشدن در ترم بعد همانا :razz:،نه ،ده و احتمالا یازده ترمی شدن همانا :w05:
اااااااااااااااااما.................................همش .شیرین................تکرار نشدنی......................و...و....................و...............خاطره است:gol:



 

مارجين

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا برجاست

سلام بر روی ماه تو عزیز دل ، سلام از ماست


تو یه رویای کوتاهی دعای هر سحرگاهی

شدم خواب عشقت چون مرا اینگونه می خواهی


من آن خاموشه خاموشم که با شادی نمی جوشم

ندارم هیچ گناهی جز که از تو چشم نمی پوشم


تو غم در شکل آغازی شکوه اوج پروازی

نداری هیچ گناهی جز ، که بر من دل نمی بازی


مرا دیوانه میخوانی ز خود بیگانه میخواهی

مرا دلباخته چو مجنون ز من افسانه میخواهی


شدم بیگانه با هستی ز خود بیخودتر از مستی

نگاهم کن نگاهم کن شدم هر آنچه میخواستی


سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا برجاست

سلام بر روی ماه تو عزیز دل ، سلام از ماست


بکش دل رو شهامت کن مرا از غصه راحت کن

شدم انگشت نمای خلق مرا تو درس عبرت کن


بکن حرف مرا باور نیابی از من عاشقتر

نمیترسم من از اقرار گذشته ها بر سرم دیگر


سلام ای کهنه عشق من گه یاد تو چه پا برجاست

سلام بر روی ماه تو عزیز دل ، سلام از ماست


 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا