زمزمه های عاشقانه

نگار پاستور

متخصص میکروبیولوژی
برف پاکن روزگار
بیهوده جان می کند
یاد تو
این سوی پنجره است

 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
کودک که بودم
وقتی‌زمین میخوردم
مادرم مرا می بوسید،تمام درد‌هایم از یاد میرفت!
دیروز زمین خوردم
دردم نیامد
... اما به جایش
تمام بوسه‌های مادرم به یادم آمد!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عمر گل کوتاهست .

اگر عمر من هم مثل گل بود ،

آیا باز هم مرا از خود می رنجاندی ؟؟؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2][/h]
بی تو باید دوباره گم شد تو غبار تباهی
بامن نیاز خاک زمین بود تو پل به فتح ستاره بستی
اگر شکستم از تو شکستم اگر شکستی از خود خود شکستی
به دادم برس به دادم برس تو ای ناجی تبار من
به دادم برس به دادم برس تو اس قلب سوگواره من
شب بی تو شب بی من شب دلمرده های تنها بود
شب رفتن شب ماندن شب دل کندن من از مابود
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ارام
در گوش
پرستو
میخوانم
در گوش قناریها
در گوش تمام هستی
میخوانم
دوستت دارم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت

یا فراموش شدن

به هر حال دارم فراموش میکنم فراموش شدنم را . . .
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
بـــاد؛

ورقه های دفتر شعرم را با خود برد...

فردا تمــام شهر،عاشقت میشوند!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2][/h]
دارم حس می کنم نورو که همزاد نفس هامه
برای من سرآغــــــــازی به معنای سرانجـــامه
ازین خواب زمستونی ، شبیه غنچه پا میشم
دلم گرمه که با خورشید، دوباره همصدا میشم
امید آغاز این راهه ، رهایـــــــــی نقطه ی آخر
حقیقت داره پس عشق و باید باور کنم ، باور
من از آینه میـــپرسم مسیـــــر روشنی ها رو
غبار از چهره میگیرم ، میخوام زیبا بشم از نو
یه عـــــــــــــالم آرزو دارم برای بودن و موندن
دوباره خوندنی میشه کتاب لحظه های من
دارم حس می کنم نورو که همزاد نفس هامه
برای من سرآغازی به معنای سرانجــــــامه ...
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
نـمی شـود دوسـتت نـداشـت

لـجـم هـم کـه بـگیـرد از دسـتت

نـهایتـش ایـن اسـت کـه

دفتــرچـه ی خـاطراتـم

پـر از فحـش هـای عـاشقانـه مـی شود ...!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لحظه دیدار نزدیک ست.
باز من دیوانه ام،مستم.
باز میلرزد،دلم،دستم.
باز گویی در جهان دیگری هستم.

های!نخراشی به غفلت گونه ام را،تیغ!
های!نپریشی صفای زلفکم را،دست!
و آبرویم را نریزی،دل!

-ای نخورده مست-
لحظه دیدار نزدیک ست...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه شوقی در دستان هست
انجا که
هر کدامشان برای
قفل شدن در هم
تلاش میکنند
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"خوب خوب نازنین من

نام تو ...

مرا همیشه مست می‌کند

بهتر از شراب

بهتر از تمام شعرهای ناب!

نام تو ...

اگرچه بهترین سرود زندگیست

من تو را

به خلوت خدایی خیال خود
بهترین بهترین من خطاب می‌کنم

بهترین بهترین من... "
فریدون مشیری
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بــــاران که می بارد تمام کوچـــه های شهر پر از فریاد من است



که می گویم:


من تنهـــــا نیستم ,


تنهــــا منتظرم

!

__________________
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

اهــــــآی رقـــیــب...
یـــــآدت باشـــد...
کَــــم حــــــوصلــه ست..
ظــاهــرش جــدی...امـــآ دلـــی دارد کــه مهــربــآنی اش بــه وسعـــت یــک اُقــیانــوس اَست!!
بَــد قـُـول نیست...امـــآ کــــم می اورد و ســر قــولش نِمـــی مــآند!!
هــمیــشه دنبــآل بهـــآنه اسـت...بهـــآنه دَســتـــش نَـــده!!
خســــته کــه بــآشــد تنهــآیش بگــذآر!!!
اگـــــر نــآرآحتت کـَــــرد...
بــِــــــــه لَحــن صــدایش تـــوّجــه نکــن!ً!َ
اَگــــــــــــــر پــشیمانی درآن مــــوج می زد...
دیـــــــــگر اصـــــرار بــه عـــذرخواهـــی نَکـــن!!
چـــــــــــــون مغــــرور است!!...
بـــــه حُــــــــــــــرمت دوست داشتـتن غـــرورش رآ نَشکــن!!
نــــوازشش کُــن...بــــه نــوازش نیــآز دآرد!!
راز دار بــــــآش...همیشــه نیـــآز دآرد خــــــــــودش را خــــــــــآلی کنــد!!
اگـــــــــــــر دیــدی لــج کَــرد...عیـــب نــدآرد کـــوتـــآه بیــآ!!
چَنـــــــــــد وقـــتی کِــه میگـــذرد خـــود بــه خـــود از کــآرش پشیــمآن می شـــود..
ازهمیــن حـــآلا بــــدآن کِـــه...
هیــچ وقــت تــو رآ بــه رفیـــق هــآیَش تــرجیح نمی دهــد!!!!!!!
امــــــــــآ عصـــبانیتش!!!!
خــــودم هـــم هـــنوز بــــآ آن کنــــــــآر نیآمـــدم...
شــــــــــآید تــــــــو بتــوآنــــــــــی!!
شــــــــآیــــــد...
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
بگذار بگویم : آخر فهمیدم چه ربطی بهم داریم ! که پشت این همه فاصله تا این حد به من نزدیکی … ” تو ادامه ی وجود منی ” دل من با تو آرام گرفت این نوشته های گاه و بی گاه قلب من است برای تشکر از تو که تمام کج خلقی هایم را تحمل کردی صبورانه همه ی بهانه گیری هایم را هضم کردی و آخر هم با همان زنگ صدای همیشگی … تسکینم دادی من نمی دانم چه شد یا از کجا پیدا شدی ! فقط خوب کردی ادامه ی وجود من شدی . . . خوب کردی !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

سلام بانو


گام‌های خسته‌ات را آهسته‌تر بردار،
کوچه‌های خاطره بی‌انتهاست و بن بست، همه فصل‌ها ختم

به پاییز شده‌اند، خش خش برگ‌ها آرامت نمی‌کند،
نجواهای شبانه‌ات تو را به تب می‌کشاند،

بس کن بانو! نوای نی‌های جدایی از هر نی لبکی که برخیزد،
یک آهنگ دارد غم غربت در زلال اشک تو

حل نمی‌شود و بغض پنجره از دیدن بارش برگ ریزان نمی‌شکند.

بیهوده در رویا قدم نزن جنگل سبز آشناییت چه زود پاییزی شد،
باش! زمستان نفس گیر در راه است.

دوام بیاوری به آنجا هم می‌رسی نه! شاید رسیده‌ای؟
شاید دلت را به دست سرما سپرده‌ای، شاید

تاریکی غروب زود هنگام را به جان خریده‌ای، شاید بریده‌ای.

افسوس، افسوس دستی نیست تا تک برگ خاطره‌ای را
که به امید آن زنده‌ای بر روی بوم زندگیت

صادقانه رسم کند

آه بانو، سایه شده‌ای، سرد و ساکت و صبور،
اما من می‌ترسم در آفتاب نیمروز نامردی‌ها

و نامرادی‌ها عمرت آن قدر کوتاه شود که تو را نیابم و یا در غروب،
آن قدر همخانه‌ی سایه‌های شوم که تو را

نشناسم.

بانو، بانوی ساکت و صبور گام‌های مانده‌ات را با من بردار
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
این روزها حسـﮯ دارم

آمیختـﮧ با دلتنگـﮯ. . .

بازوانـﮯ مـﮯخواهم ڪـﮧ تنگ در برم گیرد

اما نـﮧ هر بازوانـﮯ !

تنها... حصار آغوش" تو "

را مــی طلبــم..."فقط تو


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2][/h]
در دیـــاری کــه تـــــو آنجـــــــا بــاشــی
بــــــودن آنجـــا کـافیست !
آرزوهــــــــــای دگــــر،
اوج بـــــی انصـــافیست .
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"دست های تو
تصمیمم بود
باید می گرفتم و
دور می شدم"

شمس لنگرودی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گوش کن با توام
بهشت همین جاست ...
زمانی که لبانت زیر لبانم مزه ی گناه می گیرد..
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
آرام آرام مے بوسَمت

آنقـدر که طرح لب هـایم ، روے تمامـ اندامت جــا بمآنــد!


بگــذآر بداننــد آغـوشِ تـــو ،


تنــــها،


قَلمروے مَــن است
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
قله ی قاف که سهل است،
من قله ی کاف و لام و میم و نون و واو
را هم بخاطرت فتح می کنم ...
اما تو
با تمام مردانه گی ات،
“مرد باش !”
اگر سراغ نگاهت را گرفتند
بگو که واگذار شده...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درد مـــن بیـــ کســـی نیـــست

درد مـــن

بــی تویـــی اســـت
 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"منو به حال من رها نکن
تو هم به مرز این جنون برس
اگه هنوزم عاشق منی
خودت به داد هر دومون برس

من از تصور نبودنت
رو شونه تو گریه میکنم
منی که دل بریدم از همه
ببین برای تو چه میکنم..."
روزبه بمانی
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
تمام زخم هایم مرهمش لب های توست!!! بوسه نمی خواهم ...
فقط حرفی بزن...
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزی می گفتــــــــم:

اگـــــــه
" مردونــــ ــــه "
بـــــــه مـــــــن
قــــ ــــول بــــــدی
مثـــــــه یــــــــه " زن "
عاشقــــ♥ــــت میمونـــــــم !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بـاید ،
مـردانگـی ببــارد
از ســر ُ و روی ِ کــارهایــَـت ،
سینــه ســپـر کنی وقت بی حوصلگی هـایـَم
و مـن زنانگـیم را مــُشت کــنم
بکـوبـَــم بر هیبــت مردانگــیت
خستــه که شدم از بـه جایــی نرسیدنــم
آغـوش بــاز کنــی بــرایــم
و من جشن بگــیرم
عاشقـانه های جنجــالی
دو نفــره مان را
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چقدر خوبه وقتی با عشقت قهر می کنی..
بر خلاف میلت میگی دیگه دوست ندارم نمی خوامت
این جمله رو بشنوی :غلط کردی چه بخوای چه نخوای مال منی !!
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو را ثبت می کنم ، نگاه می دارم


برای آرامش همیشگی


برای قرار گرفتن "دل" ، برای روزهای دلتنگی


جایی است در عمق روح و فکر و قلبم


که کسی از آن خبر ندارد


تو را می گذارم آنجا


درست در تاریکترین و عمیق ترین و خلوت ترین جای فهم ام


می گذارمت آنجا و به هیچ کس نخواهم گفت


که تو آنجائی


تا هر شب در تنهائی هایم بیرون ات بیاورم


تا از دلتنگی هایم برایت بگویم


تا حرفهایت را بشنوم


تا مرهمم باشی ، تا مرهمت باشم...
 

Similar threads

بالا