رد پای احساس ...

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی چقدر خوب میشد بغض را ترکاند
این روزها زیاد بغض کردم
سر هر مسیله کوچکی عصبانی شدم
اما اشکهایم درد داشت
تنها میشود اشکها را بی درد ریخت
دیگر خسته ام از تنها اشک ریختن
نه شانه ای و نه دوستی که بشود به او راحت حرف دل را گفت
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دنیا را بگردی
نه کسی به ارزوهایش میرسد نه کسی به ارزوهایش نمیرسد
وقتی به ارزوی که مال توست فقط بیاندیشی
مال خودت میشود
ولی اگر ارزوی دیگری باشد بگذار از ان دیگری باشد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاد آن عهــد که دل در خم گیسـوی تو بود شب من،

مـوی تو

و روز خوشـم ،

روی تو بود ...
 

lailiya

کاربر فعال
ماجرای من و تو، باورِ باورها نیست
ماجراییست که در حافظهِ دنیا نیست

نه دروغیم نه رویا،نه خیالیم نه وهم
ذاتِ عشقیم که در آینه‌ها پیدا نیست

 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لبخند بزن ؛
به نسیمی که مدام نوازشت می کند
و به بلبلانی که با حس و شوقی وصف ناپذیر برایت ترانه ای عاشقانه سر می دهند .
لبخند بزن ؛
به دیروزی که خوش بود
و به امروزی که زیباست
و به فردایی که رویایی خواهد بود .
لبخند بزن ؛
به آسمانی که برای لطافت زمین زیر پایش ،
اشک شوق جاری می سازد .
لبخند بزن ؛
به شقایق ها ،
نیلوفر های آبی و نرگس ها
لبخند بزن ؛
به خدایی که با نعمتهایش ،
لبخند را میهمان لبهایت می کند .
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
زیر آسمان تک ستاره های دور ...(رضا مقصدی)

زیر آسمان تک ستاره های دور ...(رضا مقصدی)

زیر آسمان تک ستاره های دور
پشت، بر درخت سربلند کاج
روی صندلی پنج شنبه ات نشسته ام.
بوی گفت و گوی روزهای رفته را
واژه های ناشکفته را
در زلال لحظه های عاشقانه، راه می دهم.
نیستی، ولی کنار این دل به تنگ آمده
جای خالی تو را به ماه می دهم.

((رضا مقصدی)):gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مادربزرگ میگفت :

آدم بوی غذایی را بشنود

دلـش بخواهد

و نداشته باشدش

نفسَش میماند ؛ مریـض میشود ..!

دیروز کنارِ پنجـره

بوی عطرت

می آمد ...
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش یادمان بماند
باشکستن دل دیگران خوشبخت تر
نمی شویم
کاش بدانیم
اگر دلیل اشک کسی شویم
دیگر با او طرف نیستیم
باخدای او طرفیم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد


دوستت دارم
و این صادقانه ترین عاشقانه ی دنیاست
که با نبودنت کنار نمی آید
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تلـــخ ترین رفتن ها ...

رفتنی است که با سکـــوت شروع شود

آری رفتن ها ....

شــروعِ یک درد است

بی پایان تلخ و عمیق..
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنها بدیش این بود که خیلی خوب بود!
بعضی از آدم ها انقدر خوب هستند که نباید بهشون نزدیک شد!
باید آن ها را از دور دید،از دور سلام کرد،از دور لبخند زد،از دور دوست داشت...
شاید این هم یک جور داشتن باشه
آخه زندگی متخصص اینه که آدم های خوب رو ازت بگیره!
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه زود دیر می شود !

در باز شد ،

بر پا ،

بر جا ...

درس اول :

بابا آب داد ،

ما سیراب شدیم !

بابا نان داد ،

ما سیر شدیم !

اکرم و امین چقدر سیب و انار داشتند ،

در سبد مهربانی شان ...

و کوکب خانوم چقدر مهمان نواز بود !

و چقدر ،

همه منتظر آمدن حسنک بودند ...

کوچه پس کوچه های کودکی را ،

به سرعت طی کردیم ،

و در زندگی گم شدیم ،

همه زیبایی ها رنگ باخت !

و در زمانه ی سنگ و سیمان ،

قلب هایمان یخ زد !

نگاهمان سرد شد ،

و دستانمان خسته ،

دیگر باران با ترانه نمی بارد !

و ما کودکان دیروز دلتنگ شدیم ،

زرد شدیم ،

پژمردیم ،

و خشکزار زندگیمان ،

تشنه آب شد ...

سال هاست ،

وقتی پشت سرمان را نگاه می کنیم ،

جز رد پایی ،

از خاطرات خوش بچگی نمی یابیم ،

و در ذهنمان ،

جز همهمه زنگ تفریح ،

صدایی نیست ...!!!

و امروز ،
چقدر دلتنگ ،

آن " روز ها " اییم !

و هرگز ،

نفهمیدیم ،

چرا برای" بزرگ شدن "،

این همه بی تاب بودیم ؟
 

نازنین فاطیما

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

 
کاش می شد قلب ما از یاس بود
 
تک تک گلبرگ آن احساس بود
 
پاک و سبز و ساده و بی ادعا
 
کاش می شد بهتر از الماس بود
 
کاش می شد عشق را تفسیر کرد
 
عاشقی را با محبت سیرکرد!!!
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگیست دیگر!

همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست،

همه سازهایش کوک نیست!

باید یاد گرفت با هر سازش رقصید،

حتی با ناکوک ترین ناکوکش...

اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن!

حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد...

به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند،

به این سالها که به سرعت برق می گذرند....
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آن قدر جای خالیت اینجاست،
که کنارم دراز می کشد،
برایم قصه میگوید،
سربرشانه ام میگذارد:
وگاه باهم ،گریه می کنیم...

آن قدر به نبودنت،عادت کرده ام،
که اگریک روز بیایی،
دلم برای جای خالی ات تنگ می شود،

دلم برای دلتنگی ات،
دلم برای آوازهایی،
که جای خالی ات می خواند...
هم دوست دارم که بیایی
هم میترسم که بیایی...
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حسین پناهی:
شرم می کنم با ترازوی کودک گرسنه کنار خیابان، سیری ام را وزن کنم! ای کاش یک ماه نیز موظف بودیم از اذان صبح تا غروب آفتاب فقرا را سیر کنیم نه این که گرسنگی و تشنگی کشیده تا فقط رنج آن ها را درک نماییم! آری هزاران بار افسوس که دیریست وا مانده ایم در ظاهر دین، دهانمان پر شده است از غلظت تلفظ حرف در کلمه "و لا الضالین" ولی غافل ازآن که خود عمریست در گمراهی به سر می بریم....
به راستی ما به کجا می رویم...
وچه زیباگفت پروفسور اسماعیل ملک زاده :

روزه داران هیچ گاه حال گرسنگان را درک نخواهند کرد

زیرا به افطار اطمینان دارند...!
 

نازنین فاطیما

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

 
دلهای ما که بهم نزدیک باشند,
دیگر چه فرقی می کند که کجای این جهان باشیم.
دور باش اما نزدیک,
من از نزدیک بودن های دور, می ترسم!
#احمد_شاملو
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم که می گیــــرد ..
کودک می شوم...!!!
کفش هایم تا به تا می شوند...
دستانی می خواهم که آرامم کنند...
مهربانی که به فکر دلتنگی هایم شود...
و گلویی که بغض امانش را نبرد...
بهانه گیر می شوم...
نق می زنم که این را می خواهم...
که آن را می خواهم...
ولی هیچکس نمی داند؛
که به جز تو هیــــــــچ نمی خواهم...!!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من می توانم

روزها را


بدون صحبت کردن با تو و


ماهها را


بدون دیدنت طی کنم ،


اما


ثانیه ای نمی گذرد که


درباره ات فکــــــــر نکنم ...
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه دنیای غریبانه ای ست
یکی می آید یکی می رود
چه دنیای پرفرازی ست
یکی می ماند یکی می میرد...
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به کوچه ای وارد می شدم که پیرمردی از آن خارج شد.
پیرمرد گفت: نرو، بن بست است...
گوش نکردم و رفتم...
بن بست بود...
برگشتم...
به سر کوچه که رسیدم...
پیر شده بودم...
آدم موفق کسی نیست که همه چیز را تجربه کند.
کسی است که از تجربه دیگران استفاده می کند.
ولی متاسفانه اغلب
ما تا چیزی را خودمان تجربه نکنیم نمی پذیریم.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
باید مراقب بود
مراقب آدمهای ساده ی زندگی مان
همین ها که بارها از کنارمان رد میشوند
با ما بحث می کنند
پیامک میدهند
یا تلفن میزنند
قدر بدانیم همیشه نیستیم
همیشه نیستند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگے
به من آموخت که
هرچیزے
قیمتے دارد

پنیر مجانے
فقط
درتله موش یافت میشود
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا