رد پای احساس ...

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهـــي دِلـــــم
تفــــريح ناسالم مي خـــواد
مثـــل فکر کــردن به تــــــو !

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چــــِقَدر تَلـــــخِه بــه هـَمه آرامــش بدی
وَلـﮯ وَقتـﮯ
خــودت یــه شــونـه ی گــَرم بــَراﮮ دلتــنگیهات بخــواﮮ
هیــچ کــَس کـنارت نـباشـــه...!
 

ghazal.

کاربر فعال
عشق ؛چه زیبا بود اگر با تو بود.عشق ؛چه زیبا بود اگر فقط یکبار، فقط یکبار در چشمانت نشانی از آن می دیدم.عشق ؛چه زیبا بود اگر تنها قلبت برای من میتپید.عشق ؛چه زیبا بود اگر دستانت گرمی میداد به دستانم.عشق ؛چه زیبا بود اگر طنین صدای زیبایت در گوشم یک بار دیگر می پیچید.عشق ؛چه زیبا بود اگر مثل قدیم یک بار به لبانت دوستت دارم را می آوردی.عشق ؛چه زیبا بود اگر من را لایق دیدن چشمانت میدانستی.عشق ؛چه زیبا بود اگر فقط من بودم و تو بودی و دیگر خدا
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در آغوشت که جا میگیرم ، عمیق تر گناه میکنم !
من این جهنم را که هوای بهشتی دارد ...
با هزاران بهشت خدا که بی تو هوای جهنم دارد ، عــــوض نــمــیـــکـــنــــم ...!
این اخــــریـــــن اتـــمام حجتم بود . . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سرنوشت روزها را روی هم سنجاق کردم
شنبه های بی پناهی٬ جمعه های بی قراری..

عاقبت پرونده ام را با غبار آرزوها
خاک خواهد بست روزی٬ باد خواهد برد باری..

روی میز خالی من٬ صفحه ی باز حوادث
در ستون تسلیت ها نامی از ما یادگاری..


شاعر:قیصر امین پور
 

ghazal.

کاربر فعال
بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی هر لحضه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری وعشق
وسکوت تو جواب همه مسئله هاست
شعر از فاضل نظری
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی وقتها
تنها دلت میخواهد
کسی که دوستش داری
همیشه کنارت باشد
به زمانهایی که نوبت به با هم بودن میرسد
و میدانی ان لحظات مثل باد میگذرد
اما زمانهایی که دل تنگ هستیم
حتی نمیگذرد لحظه ای
 

ghazal.

کاربر فعال
بعد از این بگذار قلب بیقراری بشکند
گل نمی روید.چه غم گر شاخساری بشکند
باید این آیینه را برق نگاهی می شکست
پیش از آن ساعت که از بار غباری بشکند
گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه ام
صبر باید کرد تا سنگ مزاری بشکند
شانه هایم تاب زلفت را ندارد پس مخواه
تخته سنگی زیر پای آبشاری بشکند
کاروان غنچه های سرخ روزی می رسد
قیمت لبهای سرخت روزگاری بشکند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

[/font">



زمـآن هیـج دردی را دوآ نکــرد..

این مَن بودَم
که به مــرور زمـآن عـآدت کردم..
و بـآ این هـَمه،
چهـ اجبـآر سخـتی اســت،خــَنده...
و بـآور کنیــد که [SUP]مـَن[/SUP] خوشحـالــَم!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یـآدم است


آن زمـآن کهـ عـآشق هـم بودیم،

وقـتی سر چیز هـآی کوچیک قـَهرمیکـَردیم
هــَردو می خـَندیدیم
و میگـُفتــیم چهـ بـَچگـآنه بود قـَهرمـآن..
یــآدم است،
تـو همیشه بــآ دلهــُرهمیگـُـفتی:
تـَرسـَم از روزیـ است
کهـ عشـق مـَن رآ هـَم بهـ حــسـآب بچگـی بگـُذاریــ
حـآل از آن روز هـآ ســآل هـآ میگـُذرد
و مـَن چیزی رآ که تو از آن
دِلهــُره داشــتی
دیدَم!
که رو به رویــَم می ایـستی
و میگــویی
تــو فقـط عـشــق بچگـی ام بــودی...
میبیــنی؟
زمـآنه چهـ چیـزهـآ که یـآد نمیدهــَد!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
من عشق بچگیم را خیلی وقت هست گذراندم
تو عشق من هستی
نه بچگانه
تنها ترس همیشگی من این هست
که نمیدانستم تو چه احساسی به من داری
اما حال خوب میدانم
حال میدانم که گاهی اوقات باید گذشته در گذشته بماند
نباید ترسید
من وقتی عاشقت شدم از اتفاق تلخ گذشته ترسیدم
و هر بار تظاهر کردم دوستت ندارم
تا مبادا از دستت بدهم
هر بار گفتم غم من ناراحتی من و عوض شدنم بخاطر عشق قدیم من هست
و تو صبورانه کنارم بودی
ولی هرگز نگفتم غم من بخاطر عشق به توست نه دیگری
اخر روزی از من قول گرفتی
دوست نداشته باشیم هم را
میدانی از همان روز تمام تلاشم را کردم تا سر قولم بمانم
ولی هرگز فکر نمیکردم روزی بخواهم بزنم زیر قولی که به تو دادم
اما میخواهم یکبار بزنم زیر قولم
من خیلی وقت میشود دوستت دارم از همان روزهایی که از من دور شدی
همان روزهایی که قرار بود زود برگردی
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز

. . .

نسیمــی كــه هــر شــب

مــوهــایــت را

بــر پیشــانیــت مــی‌ریــزد،

بــاد پــریشــانی‌ســت

كــه از انگشتــان مــن گــذشتــه اســت . . .


"علیرضا عباسی"
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیگـ ـر تـ ـلاش نکـ ـن

آسـ ـوده پـ ـای غـ ـرورت را

از روی خـ ِـرخـِ ـره ی احسـاسـ ـم بـ ـردار

تـمـ ـام کـ ـرد

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیـوآنـﮧ اَم مے كُنـد ...!

فكــر اینكـﮧ زنـده زنـده

نیمے از مـَטּ ... از مـَטּ جُــدا سـتـــ !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کسـ ـی کـ ـه سیـگـ ـار می کشـ ـه

از یـ ـه درد بـ ـزرگـ ـتـر رنـ ـج می بـ ـره

از سرطـ ـان نتـرسـونـ ـش
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میدانی دوستت دارم
حرف نیست احساس هست
حسی که نمیفهمی کی به سراغت میاید
وقتی به سراغم امد حتی فرصت پلک زدن را از من گرفت
اخر با هر پلک قطره اشکی میریخت بر گونه ام
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو چته؟؟؟

گاهی اوقات

احتیاج به یه آدمی داری٬

یه دوستی٬

که وایسته رو به روت

که توی چشمات نگات کنه

و محکم بزنه تو گوشت


که تو٬ صورتت خم شه و دستت رو بذاری روی گونهت و دوباره نگاش کنی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوباره دلم برایت تنگ شده است ، دوباره دلم هوای تو را کرده است.
دلم میخواهد همیشه در کنارم باشی و من نیز برایت از عشق بگویم.
بگویم که خیلی برایم عزیزی ، برایم بهترینی.
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
کاش می دانستی
که پرندگان عشق هرگز دوبار پر نمی گشایند.
دوست من، عشق مسافری است
که تنها یک بار به سراغمان می آید و یکباره می رود.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
من هم دل تنگت میشوم دلم میخواهد بگویی برایم از عشق دلم میخواهد بگویی عزیزترینت هستم
تا من نیز بگویم تو عزیزترینم هستی
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
شاید برایت عجیب است این همه آرامش ام !

خودمانی بگویم ...

به آخر که برسی دیگر فقط نگاه میکنی !
 

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه انتظار عجیبی!تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی

عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت
چه بی خیال نشستیم,نه کوششی نه وفایی
فقط نشستیم و گفتیم خداکند که بیایی
 

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز
خسته ام از این دنیای به ظاهر زیبا


از این مردم که به ظاهر صادق و با وفا اند

خسته ام از دوری , از درد انتظار از این بیماری نا علاج

خسته ام از این همه دروغ و نیرنگ ... خسته ام

آری پروردگارا از این دنیا خسته ام از آدم هایش

از دروغ هایش از نیرنگ هایش خسته ام

پس کو صداقت و محبت چرا اندکی محبت

در میان دل مردم نیست همش نیرنگ پیداست


دیگر دست محبتی در میان مردم نیست

دیگر عشقی پاک و مقدس در میان مردم نیست

سفره ی دل مردم همش دروغ است


به ظاهر پاک و صادقانه
 

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی قصه ی غمگین دل و تنهایی ست
که در این رزم غریب
هریکی سهم و شریکی داریم
سهم تو از غم دل
قد سر سوزن شد
سهم من غصه ی شبهای همه عالم شد
زندگی با من و تو بازی کرد
باخت یا برد نداریم
هر دو تا باخته ایم
همه بازنده از این رزم پلید
تو نمیدانی و من میدانم
دل من زخمی دردیست عمیق
تو نمیدانی و من میدانم
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز

پرندگان در میان شاخسار

به عیش می پردازند

و

سبزه ها از زندان برف قد راست می کنند

پایم بر زمین می لغزد!

اما

نمی ترسم

دستانت حامی منند

 

**yosam**

عضو جدید
کاربر ممتاز
در چشمانم

تنهایی ام را پنهان میکنم

در دلم
دلتنگیم را

در سکوتم
حرفهای نگفته ام را

در لبخندم
غصه هایم را

دل من چه خردسال است
ساده مینگرد
ساده میخندد

ساده میپوشد

آری دل من از تبار دیوارهای کاهگلی است
ساده می افتد
ساده میشکند
ساده میمیرد
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
✿] مترســـك را دار زدند !!!!

به جـــــرم دوستــی بـــا پـــرنده

كه مبــادا تاراج مزرعه ای را به "بوســـه ای" فروختــه بـــاشد ...


راسـت میگفتند

ایــنـجا ،

" قحطــــی عـــاطفـــــه اســـــت " [✿]
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا