رد پای احساس ...
- شروع کننده موضوع MEMOL...
- تاریخ شروع
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]تنها نیستم !http://baharta.blogfa.com/post-1824.aspx[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]با گیسوانم حرف می زنم !http://baharta.blogfa.com/post-1824.aspx[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]تنها نیستم !http://baharta.blogfa.com/post-1824.aspx[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]در قاب آینه ،برای نگاهم ترانه می خوانم !http://baharta.blogfa.com/post-1824.aspx[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]تنها نیستم !http://baharta.blogfa.com/post-1824.aspx[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]سایه ای دارمhttp://baharta.blogfa.com/post-1824.aspx[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]که به هر جان کندنیhttp://baharta.blogfa.com/post-1824.aspx[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دنبال من می آید !!http://baharta.blogfa.com/post-1824.aspx[/FONT]
[FONT="] سهراب گفتی[/FONT][FONT="]: [/FONT][FONT="]زیر باران باید رفت[/FONT][FONT="]... [/FONT][FONT="]چشم ها را باید شست[/FONT][FONT="]... [/FONT][FONT="]جور دیگر باید دید[/FONT]
[FONT="]چشمها را شستم باز همان را دیدم[/FONT]
[FONT="]جز دو رنگی و دروغ[/FONT]
[FONT="]جز غم و غصه و تلخی هیچ به چشمم نرسید[/FONT]
[FONT="]پس چه شد آن همه توصیف قشنگت سهراب؟[/FONT]!
[FONT="]دوره ی تلخ فریب[/FONT]
[FONT="]دوره ی رنگ سیاهیست سهراب[/FONT]
[FONT="]دوره ی این همه نامردی هاست[/FONT]
[FONT="]تو اگر میدانستی که دل آسمان هم از دست بشر می گرید؟[/FONT]!
[FONT="]باز سر می دادی زیر باران باید رفت؟[/FONT] ![FONT="][/FONT]
[FONT="]چشمها را شستم باز همان را دیدم[/FONT]
[FONT="]جز دو رنگی و دروغ[/FONT]
[FONT="]جز غم و غصه و تلخی هیچ به چشمم نرسید[/FONT]
[FONT="]پس چه شد آن همه توصیف قشنگت سهراب؟[/FONT]!
[FONT="]دوره ی تلخ فریب[/FONT]
[FONT="]دوره ی رنگ سیاهیست سهراب[/FONT]
[FONT="]دوره ی این همه نامردی هاست[/FONT]
[FONT="]تو اگر میدانستی که دل آسمان هم از دست بشر می گرید؟[/FONT]!
[FONT="]باز سر می دادی زیر باران باید رفت؟[/FONT] ![FONT="][/FONT]
noom
عضو جدید
[h=5]ساده‌دلانه گُمان می‌کردم ،
تو را در پُشت‌ِ سَر رها خواهم کرد !
در چمدانی که باز کردم، تو بودی،
هَر پیراهنی که پوشیدم
عطرِ تو را با خود داشت
[/h] [h=5]وَ تمام‌ِ روزنامه‌های جهان
عکس‌ِ تو را چاپ کرده بودند !
به تماشای هر نمایشی رفتم،
تو را در صندلی‌ِ کنارِ خود دیدم !
هر عطری که خریدم،
تو مالک‌ِ آن شُدی !
پَس کی؟
بگو کی از حضورِ تو رها میشوم !
مسافرِ همیشه هم‌ْسفرِ من !
نزار قبانی
[/h]
تو را در پُشت‌ِ سَر رها خواهم کرد !
در چمدانی که باز کردم، تو بودی،
هَر پیراهنی که پوشیدم
عطرِ تو را با خود داشت
[/h] [h=5]وَ تمام‌ِ روزنامه‌های جهان
عکس‌ِ تو را چاپ کرده بودند !
به تماشای هر نمایشی رفتم،
تو را در صندلی‌ِ کنارِ خود دیدم !
هر عطری که خریدم،
تو مالک‌ِ آن شُدی !
پَس کی؟
بگو کی از حضورِ تو رها میشوم !
مسافرِ همیشه هم‌ْسفرِ من !
نزار قبانی
[/h]
بـــاران که می بارد دلم برایت تنگ تر می شود...
راه می افتم ...
بدون چتر ...
من بغض می کنم...
آســـــمان گریه .
راه می افتم ...
بدون چتر ...
من بغض می کنم...
آســـــمان گریه .
[FONT="]
گفتم : ميري؟
گفت : آره
گفتم : منم بيام؟
گفت : جايي که من ميرم جاي دو نفره نه سه نفر
گفتم : برمي گردي؟
فقط خنديد.
اشک توي چشمام حلقه زد
سرمو پايين انداختم
دستشو زيره چونم گذاشتو سرمو بالا آورد
گفت : ميري؟
گفتم : آره
گفت : منم بيام؟
گفتم : جايي که ميرم جايه يه نفره نه دو نفر
گفت : برميگردي؟
گفتم : جايي که ميرم راه برگشت نداره
من رفتم اونم رفت
ولي
اون مدتهاست که برگشته
وبا اشک چشماش
خاک مزارمو شست وشو ميده… [/FONT]
گفتم : ميري؟
گفت : آره
گفتم : منم بيام؟
گفت : جايي که من ميرم جاي دو نفره نه سه نفر
گفتم : برمي گردي؟
فقط خنديد.
اشک توي چشمام حلقه زد
سرمو پايين انداختم
دستشو زيره چونم گذاشتو سرمو بالا آورد
گفت : ميري؟
گفتم : آره
گفت : منم بيام؟
گفتم : جايي که ميرم جايه يه نفره نه دو نفر
گفت : برميگردي؟
گفتم : جايي که ميرم راه برگشت نداره
من رفتم اونم رفت
ولي
اون مدتهاست که برگشته
وبا اشک چشماش
خاک مزارمو شست وشو ميده… [/FONT]
”سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “
چـه جمـلـه ای !
پــــُر از کـلیـشه …
پـــُـر از تـهـوع …
جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :
” ســرد اسـت “…
یـخ نمـی کنـی …
حـس نـمی کنـی …
کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه
چـه سرمایـی را گـذرانـدم …
چـه جمـلـه ای !
پــــُر از کـلیـشه …
پـــُـر از تـهـوع …
جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :
” ســرد اسـت “…
یـخ نمـی کنـی …
حـس نـمی کنـی …
کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه
چـه سرمایـی را گـذرانـدم …
[FONT="] یک روز می‌بوسمت[/FONT][FONT="]!
[/FONT][FONT="]یک روز که باران می‌بارد،[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]یک[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]روز که چترمان دو نفره شده،[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]یکـ روز کـــه هـــمــه جــــا حسابی خــیـــس[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]است،[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]یکـ روز کـــه گونــه‌هایت از سرما ســُـرخِ ســُرخِ،آرام تـــر از هـــر[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]چــــه تصـوُرش را کـــُنــی،[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]آره . . . یکـــ روز مـی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]بوسمت [/FONT][FONT="][/FONT]
[/FONT][FONT="]یک روز که باران می‌بارد،[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]یک[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]روز که چترمان دو نفره شده،[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]یکـ روز کـــه هـــمــه جــــا حسابی خــیـــس[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]است،[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]یکـ روز کـــه گونــه‌هایت از سرما ســُـرخِ ســُرخِ،آرام تـــر از هـــر[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]چــــه تصـوُرش را کـــُنــی،[/FONT][FONT="]
[/FONT][FONT="]آره . . . یکـــ روز مـی[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]بوسمت [/FONT][FONT="][/FONT]
بـــاران که می بارد دلم برایت تنگ تر می شود...
راه می افتم ...
بدون چتر ...
من بغض می کنم...
آســـــمان گریه .
راه می افتم ...
بدون چتر ...
من بغض می کنم...
آســـــمان گریه .
[FONT=times new roman, times, serif]قدم جای پای دیروزت گذاشتی[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]و دور زدی این راه هزار بار رفته را[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]تو سایه ات را دنبال کن[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]سر به زیر[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]و من طعم گس خورشید را[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]رو به آسمان[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]میبینی؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]راهمان از هم جداست...[/FONT]
یلدا
این اسطوره بلندای شب ها
چه می داند
چقدر بلند است
شبِ دلتنگی
بی تـــــــــــو...!
.
.
.
ایـرج.تمجیـــــــدی
این اسطوره بلندای شب ها
چه می داند
چقدر بلند است
شبِ دلتنگی
بی تـــــــــــو...!
.
.
.
ایـرج.تمجیـــــــدی
آخرین ویرایش:
روزاي خيلي طلايي يادته؟
روزاي ترس از جدايي يادته؟
موهاي شونه نکرده يادته؟
چشمک از پشت يه پرده يادته؟
عکسمون تو قاب عکسو يادته؟
بله ي بدون مکثو يادته؟
دستمون تو دست هم بود، يادته؟
غصه هامون،کم کم بود يادته؟
چشم نازت مال من بود يادته؟
ديدن من قدغن بود يادته؟
روزاي بي غم و غصه يادته؟
ببينم، اول قصه يادته؟
دست گرمت تو زمستون، يادته؟
شونه ي من زير بارون، يادته؟
واسه ي خنده، اجازه يادته؟
اونا که مي گفتي رازه، يادته؟
دستاتو مي خوام بگيرم، يادته؟
راستي تو، بي تو مي ميرم يادته؟
پيش هم بوديم، نذاشتن،يادته؟
اونا ما رو دوست نداشتن، يادته؟
چيزي خواستيم از خدامون،يادته؟
مستجاب نشد دعامون، يادته؟
يک دسته نکوشيده رسيدند به مقصد
يک دسته دويدند، به مقصد نرسيدند
روزاي ترس از جدايي يادته؟
موهاي شونه نکرده يادته؟
چشمک از پشت يه پرده يادته؟
عکسمون تو قاب عکسو يادته؟
بله ي بدون مکثو يادته؟
دستمون تو دست هم بود، يادته؟
غصه هامون،کم کم بود يادته؟
چشم نازت مال من بود يادته؟
ديدن من قدغن بود يادته؟
روزاي بي غم و غصه يادته؟
ببينم، اول قصه يادته؟
دست گرمت تو زمستون، يادته؟
شونه ي من زير بارون، يادته؟
واسه ي خنده، اجازه يادته؟
اونا که مي گفتي رازه، يادته؟
دستاتو مي خوام بگيرم، يادته؟
راستي تو، بي تو مي ميرم يادته؟
پيش هم بوديم، نذاشتن،يادته؟
اونا ما رو دوست نداشتن، يادته؟
چيزي خواستيم از خدامون،يادته؟
مستجاب نشد دعامون، يادته؟
يک دسته نکوشيده رسيدند به مقصد
يک دسته دويدند، به مقصد نرسيدند
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
| M | *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** | ادبیات | 2235 |